آيا مي توان گفت، همه اهل سنت مقصر هستند؟

10:03 - 1393/06/29
چکیده: مي توان گفت همة اهل سنّت در مسئله قبولي ؟ مقصّر نمي باشند بلكه برخي از آنان قاصر به حساب مي آيند و هر فردي اعم از سنّي يا غير مسلمان اگر در رسيدن به حق، قاصر باشد، مورد عذاب و كيفر قرار نمي گيرد.

با توجه به اهميت ولايت در پذيرش اعمال، آيا مي توان گفت، همه اهل سنت مقصر هستند؟

پاسخ:

معناي ولايت اهل بيت اين است كه خداوند ادارة امور بندگان خود را به دارندة آن مقام واگذار كند، و از آن پس او مدبّر امور و متصرّف در امور و شئون ايشان باشد،اين ولايت در اصل و بالاصاله از خداست، و او ولي است و بس، و غير از او كسي ولي نيست، اگر اهل بيت به چنين ولايتي منسوب شوند به خاطر اين است كه از سابقين و از اوّلين امتند، و خداوند اين مقام را به خاطر اخلاص در عبوديت به آن ها داده است(1). منشأ اين ولايت، ولايت به معناي محبّت و دوستي است، زيرا شدّت علاقه و دوستي واقعي نسبت به شخص، زمينه اطاعت و پيروي از او را فراهم مي سازد، و در صورت عدم علاقه و پيوند واقعي، در مرتبة ادعا باقي مي ماند، و ولايت ادّعايي همان چيزي است كه اهل سنّت نيز آن را قبول دارند، آلوسي صاحب تفسيرروح المعاني مي گويد: ولايت ائمه اهل بيت و محبّت ايشان مطلبي است كه نزد ما اهل سنّت جاي هيچ اشكال نيست و ما نيز به وجوب آن معتقديم(2). با وجود اين ادّعا آنان شيعيان را متهم مي كنند كه در محبّت به اهل بيت زياده روي مي نمايند و آن ها را تا حدّ خدايي بالا مي برند.
حال بايد به دقّت توجّه كرد و با ديدة بصيرت و انصاف نگريست كه آيا شيعه زياده روي مي كنند؟ يا اهل سنّت حق اهل بيت را ضايع نموده و مقام و جايگاه آنان را تا حد يك انسان عادي و معمولي تنزّل داده و در اين حد دوستي آنان را ادعا مي كنند، براي روشن شدن اين موضوع بايد به قرآن كريم و سخنان رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مراجعه كنيم و از اين دو منبع آسماني و الهي كمك بگيريم. حق اين است كه شيعه دربارة محبّت اهل بيت عليهم السلام از خدا و پيغمبر اطاعت نموده و از كلام و دستور آنان پيروي مي كنند، خداوند فرمود: بگو براي نبوتم از شما مزدي تقاضا نمي كنم مگر محبّت به نزديكانم(3). رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: دوستي علي ايمان و دشمني او كفر است(4). رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: هر كه بر محبّت آل محمّد بميرد شهيد مرده است، هر كه بر محبّت آل محمّد بميرد آمرزيده مرده است، هركه ...(5). و نيز رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: اي علي تو در دنيا و آخرت سرور و آقايي، هر كس تو را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و هر كس تو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است، دوست تو دوست خدا و دشمن تو دشمن خداست، واي به حال كسي كه تو را دشمن بدارد(6).
بنابراين چون شيعيان خدا و رسولش را دوست دارند به دستور و سفارش آنان اهل بيت پيامبر را نيز دوست دارند شيعيان همان چيزي را مي گويند و به همان رواياتي عمل مي كنند كه اهل سنّت آنها را در مورد محبّت و دوستي اهل بيت از پيامبر اكرم نقل كرده اند كه به عنوان نمونه به برخي از آنها اشاره شد و براساس همين مقام و منزلت و جايگاه عظيم و رفيعي كه خداوند به آنان عنايت نموده آنان را معيار حق و باطل و كشتي نجات امّت و ولايت آن ها را ميزان و ملاك قبولي اعمال بندگان خود قرار داده است، براي پي بردن به اهميّت موضوع به عنوان نمونه به چند روايت اشاره مي شود:
1. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: اي علي، به خدا سوگند اگر مردي چندان به نماز و روزه پردازد تا مانند مشك خشكيده شود، نماز و روزة او جز با دوستي شما به حال او سودمند نيست، اي علي، هر كه با دوستي شما به خدا توسّل جويد بر خداست كه او را از درگاه خود نراند، اي علي هر كه شما را دوست بدارد، و به دامان شما چنگ زند همانا به دست آويز محكم چنگ زده است(7).
2. خداي بزرگ فرموده است: علي پيشواي هدايت، چراغ تاريكي و حجّت بر اهل دنياست، زيرا او بزرگترين فرق گذارنده (ميان حق و باطل) است. و من به عزّت خود سوگند خورده ام كه هر كس را كه او را دوست بدارد و تسليم او و اوصياي پس از او باشد به آتش دوزخ درنياورم(8).
3. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: سوگند به آن كه جان محمّد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به دست اوست، اگر مردي هزار سال عبادت كند و هزار سال ديگر ميان ركن و مقام به پرستش خدا پردازد ولي با انكار ولايت اهل بيت به قيامت وارد شود همانا خداوند او را به رو در آتش دوزخ مي افكند، ...(9).
4. علي ـ عليه السلام ـ فرمود: به خدا سوگند يك مرد باورمند به ولايت ما خاندان بهتر است از عابد هزار ساله، و اگر بنده اي خدا را هزار سال پرستيده باشد و با عمل هفتاد پيامبر به صحنه محشر وارد شود، خداوند از او نمي پذيرد مگر آن كه ولايت ما خاندان را بشناسد و اگر نه خداوند او را بر بيني به دوزخ مي افكند(10).
هم اكنون اين سؤال مطرح است، با توجه به اهميّت ولايت در پذيرش اعمال، آيا مي توان گفت همة اهل سنّت مقصّر هستند؟
براي روشن شدن پاسخ توجه به مطالب زير لازم است، از آن جا كه اهل سنّت مانند پيروان همة مذاهب ديگر از نظر فرهنگ و سواد و دانش و همين طور از نظر موقعيت جغرافيايي و محيط زندگي و تعليمات و آموزش هاي مذهبي و پاي بندي به مقرّرات و اصول « در شرايط مساوي و يكساني قرار ندارند، بر اين اساس آن ها از نظر معرفت و شناخت، نسبت به ولايت اهل بيت و شناخت موقعيت و جايگاه آنان نزد خدا و پيامبر، به دسته هاي مختلف و گوناگون قابل قسمت و دسته بندي است:
1. گروهي از اهل سنّت اهل بيت و جايگاه آنها را در اسلام به خوبي و روشني درك مي كنند و مي شناسند مانند معاويه و عمروعاص كه مي گفت: روزگار عقيم است كه مانند علي فرزند بزايد، با وجود اين از روي عنادو لجاج با اهل بيت دشمني مي ورزيدند، و از پذيرفتن ولايت آنان سرباز زده و با حق مقابله و نبرد مي كنند، اين گروه بدون هيچ شك و ترديدي به علت عناد آشكارشان با ولايت مستحقّ جهنم خواهند بود.
2. دستة دوّم كساني هستند كه قدرت و توان تحقيق و تفحّص از حقانيّت ولايت اهل بيت را دارند و اگر اقدام كنند، حق را مي يابند و به حق مي رسند، ولي براي به دست آوردن حقّ با وجود تواني كه دارند اقدامي نكرده اند، اين دسته مقصّر به حساب آمده و خداوند با آنان به عنوان مقصّر معامله خواهد كرد.
3. دستة ديگر كساني هستند كه به خاطر شرايط نامناسب فرهنگي و اجتماعي و جغرافيايي، به شناخت درست ولايت اهل بيت نرسيده اند، و زمينه شناخت هم براي آن ها ميسّر نبوده، با وجود اين اگر حق براي آنان معلوم مي شد و به حق مي رسيدند، حق را مي پذيرفتند و از حق تبعيت مي كردند، اين دسته را نمي شود مقصّر دانست بلكه امر آنان با خداست و خداوند طبق عدالت خود با آنان عمل خواهد كرد.
در نتيجه مي توان گفت همة اهل سنّت در مسئله قبولي ؟ مقصّر نمي باشند بلكه برخي از آنان قاصر به حساب مي آيند و هر فردي اعم از سنّي يا غير مسلمان اگر در رسيدن به حق، قاصر باشد، مورد عذاب و كيفر قرار نمي گيرد.
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: شبي كه مرا به آسمان بردند، و من و جبرئيل ـ عليه السلام ـ به آسمان هفتم رسيديم، جبرئيل گفت: جاي من اين جاست، آن گاه مرا در نور تاختن داد، تا به فرشته اي از فرشتگان خدا رسيدم كه در چهره و نام علي در زير عرش به سجده افتاده بود و مي گفت: خداوندا علي و اولاد و دوستان و شيعيان او را بيامرز، و بر بد انديشان و دشمنان و حسودان او لعنت فرست، كه تو بر هر چيز توانايي(11).

پاورقی:

1. علامه طباطبایی محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمة سید محمّد باقر همدانی 14:280، دفتر انتشارات اسلامی جامعة مدرسین حوزه علمیه قم، 1376ش.
2. همان ص279.
3. شورا 23.
4. قندوزی سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة 1:173، دارالأسوه للطباعه و النشر،1416.
5. فخر رازی محمّد بن عمر، مفاتیح الغیب، 27:165، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1420ق.
6. حاکم نیشابوری محمّد بن عبدالله، مستدرک 3:128، دارالمعرفه، بیروت.
7. الرحماني ا لهمدانی احمد، الإمام علی بن ابی طالب، ترجمة حسین استاد ولی ص113، مرکز فرهنگی انتشارات منیر به نقل از الأربعون حدیثاً، شیخ منتجب الدّین ح9.
8. علامه مجلسی محمّد باقر، بحار الأنوار 27:113، دار احياء التراث العربی، بیروت، 1403.
9. الرحمانی الهمدانی احمد، الإمام علی بن ابی طالب، ترجمة حسین استاد ولی ص113، پیشین به نقل از کفاية الأثر 71.
10. نوری طبرسی میرزا حسین، مستدرک الوسائل 1:168، مؤسسة آل البیت ـ عليهم السلام ـ لإحیاء التراث، بیروت،1408.
11. علامّه مجلسی محمّد باقر، بحار الأنوار 39:97، دار احياء التراث العربی، بیروت، 1403.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.