تفاوت‌های رفتاری در سیرۀ ائمّه اطهار

14:42 - 1393/08/15
چکیده: وجود سیره متضادّ در رفتار ائمّه اطهار، دلیلی بر وجود اختلاف فکری بین ایشان نیست، بلکه شرائط و مقتضیات زمان و مکان باعث این تفاوت‌ها شده است. اگر امام حسن (عليه السلام) در زمان یزید بود، قیام می‌کرد و اگر امام حسین (عليه السلام) در زمان معاویه بود، صلح می‌نمود.
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة

رهروان ولایت ـ ائمّه اطهار (علیهم السلام) همگی از نور واحد‌اند و از منبع واحدِ وحی الهی سیراب شده‌اند. بنابراین همگی یک انسان کامل واحدند و تعدّد آنها ظاهری است. [1]

برخی تصمیم گیری‌های مختلف ایشان در مقاطع حسّاس تاریخی، باعث شده تا عدّه‌ای کم معرفت، خیال کنند این تفاوت‌های تصمیمی، نشان از تفاوت‌های شخصیّتی این بزرگواران دارد.

به عنوان نمونه مسروق بن الاشرس نقل می‌کند:
«در روز عرفه‌ای در صحرای عرفات به خدمت امام حسین (علیه السلام) رسیدم. کاسه‌های آرد در مقابل حضرت و اصحاب ایشان بود و قرآن به دست، با زبان روزه مشغول قرائت و منتظر وقت افطار بودند. داخل شدم و سؤالی از حضرت پرسیدم و ایشان پاسخ دادند و خارج شدم.
بعد از آن به خیمه امام حسن (علیه السلام) رفتم. سفره‌ه‌ای پهن شده و پر از غذاهای آماده و تناور بود. مردم وارد می‌شدند و غذا می‌خوردند و مقداری با خود می‌بردند.
امام حسن مرا دیدند که چهره‌ام از تعجّب تغییر کرده بود. حضرت فرمودند: ای مسروق چرا غذا نمی‌خوری؟
عرض کردم: آقای من؛ روزه‌ام و مسأله‌ای به فکرم رسیده. حضرت فرمود: آن مسأله را بیان کن.
عرض کردم: به خدا پناه می‌برم از اینکه شما اهل بیت با هم اختلاف داشته باشید».
سپس آنچه را دیده بودم برای امام بازگو کردم و از سبب این اختلاف سیره سؤال کردم.
«امام حسن (عليه السلام) مرا به سینه خود چسباند و فرمودند:
خداوند ما را برای هدایت و حکومت بر مردم گمارده است و در صورتیکه ما به یک نحو عمل کنیم، شما غیر آنرا نمی‌توانید انجام دهید. من روزه نبودم تا کسانی که روزه نیستند به من اقتداء کنند و برادرم روزه بود برای روزه‌داران...» [2]

مورد دیگر اینکه: سفیان ثوری به امام صادق (علیه السلام) اعتراض کرد که چرا لباس‌های فاخر پوشیده‌اید در حالی‌که جدّ شما زاهدترین مردم بود؟ حضرت مفصّل به او پاسخ داد و فهماند که هر زمان و مکانی اقتضایی دارد و معصومین (علیهم السلام) در شرائط مختلف، در محدوده شرع، رفتار خاصّی را پیش می‌گیرند. [3]

مورد سوم روایتی است درباره شخصی از خوارج که به امام رضا(علیه السلام) اعتراض کرد که چرا ولایتعهدی مأمون عباسی را پذیرفته‌ای [و اعانه ظالم می‌کنی]؟
امام رضا(علیه السلام) در پاسخ به آیه‌ای در مورد حضرت یوسف (علی بیّنا و آله و علیه السلام) استشهاد نمود؛ زیرا حضرت یوسف، پیامبر الهی بود و از عزیز مصر ــ که فردی مشرک بود ــ درخواست کرد که او را به امارت برساند در حالیکه امام رضا وصیّ پیامبر بود و مأمون شخصی مسلمان (ولو ظاهری). همچنین مأمون از امام رضا(عليه السلام) درخواست کرد و حضرت پذیرفت. [4]

این تفاوت‌ها در سیره علمای ربّانی که نوّاب عام امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) هستند نیز وجود داشته و دارد. مثال روشن این مطلب، اختلاف در وضع زندگی شیخ انصاری در نجف و ملّا علی کنی در تهران بود.

یکی از شاهزادگان قجری خدمت شیخ رسیدند و به ایشان گله‌گذاری کردند که: زندگی زاهدانه شما درست است یا زندگی مرفّه ملا علی کنی؟ 
ایشان فرمودند: ملا علی در تهران در مقابل ناصر الدین شاه قاجار است و باید چنان زندگی مرفّهی با خدم و حشم فراوان داشته باشد تا بتوان در شاه قجری اثر کند و من با این زندگی زاهدانه برای طلّاب نجف الگو باشم. [5]

نتیجه اینکه وجود سیره متضادّ در رفتار ائمّه اطهار، دلیلی بر وجود اختلاف فکری بین ایشان نیست، بلکه شرائط و مقتضیات زمان و مکان باعث این تفاوت‌ها شده است.
اگر امام حسن (عليه السلام) در زمان یزید بود، قیام می‌کرد و اگر امام حسین (عليه السلام) در زمان معاویه بود، صلح می‌نمود.
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: حسن و حسین دو امام بر حقّند؛ چه صلح کنند و چه قیام. [6]

 

-----------------------------------------
پي نوشت:
[1]. كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص: 71: خَلَقَنِيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِسَبْعَةِ آلَافِ عَام‏.
[2]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏7، ص: 528: فِي كِتَابِ التَّعَازِي، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ مُرَّةَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي حَازِمٍ الْجَرِيرِيِّ يَرْفَعُ بِهِ إِلَى مَسْرُوقٍ...
[3]. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 65: كِتَابُ الْمَعِيشَةِ؛ بَابُ دُخُولِ الصُّوفِيَّةِ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ احْتِجَاجِهِمْ عَلَيْهِ فِيمَا يَنْهَوْنَ النَّاسَ عَنْهُ مِنْ طَلَبِ الرِّزْق‏؛ حدیث اول.
[4]. ترجمه عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 308: از حسن بن موسى الخشّاب.‏
[5]. خاطرات آیت الله مهدوی کنی، ص 31، 33، 36، 37.
[6]. دعائم الإسلام، ج‏1، ص: 37: الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا.

اللهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 4 =
*****