آيا شيعه با فتوحاتي كه در آغاز تاريخ اسلام و در زمان خلفاء انجام شده موافق ميباشد يا خير؟

11:12 - 1393/08/22
چکیده: حضرت علي(ع) براي حفظ و ترويج اسلام در هر جا كه لازم بود با خلفا همكاري نمود تا كار دين متوقف نشود و تفرقه در بين مسلمين سبب نابودي اسلام نگردد. چنان كه در نهج البلاغه و در تمام منابع تاريخي آمده است كه خليفه دوم با ايشان درباره حضورش در جنگ با ايران مشورت كرد، آن حضرت وي را از حضور در آن منع نمود...

حضرت علي(ع) براي حفظ و ترويج اسلام در هر جا كه لازم بود با خلفا همكاري نمود تا كار دين متوقف نشود و تفرقه در بين مسلمين سبب نابودي اسلام نگردد. چنان كه در نهج البلاغه و در تمام منابع تاريخي آمده است كه خليفه دوم با ايشان درباره حضورش در جنگ با ايران مشورت كرد، آن حضرت وي را از حضور در آن منع نمود، و فرمود: «پيروزي و شكست اين امر (اسلام) به انبوهي سپاه يا اندك بودن آن نبود. دين خدا بود كه خدا چيرهاش ساخت و سپاه او بود كه آن را آماده و ياري كرد تا بدان جا رسيد كه رسيد. و پرتو آن آنجا را روشن كرد كه كرد. از جانب خدا به ما وعده پيروزي داده شده است و او به وعده خود جامه عمل خواهد پوشانيد و سپاه خويش را ياري خواهد كرد. جايگاه زمامدار، همچون رشتهاي است كه مهرهها را به هم فراهم آرد و پيوند دهد. اگر رشته بگسلد، مهرهها پراكنده گردد و ديگر هرگز به تمامي جمع نشود.عرب امروز اگرچه اندك است، ليكن با پيوستگي به اسلام، فراوان و با اتّحاد و اجتماع و هماهنگي، عزيز و قدرتمند است. بنابراين تو همانند محور آسيا بر جاي بمان و آسيا [ي جنگ] را به وسيله عرب بگردان و به آنان آتش جنگ را برافروزان كه اگر تو از اين سرزمين برون شوي، عرب از هر سو تو را رها كند، و پيمان بسته را بشكند. و چنان شود كه نگهداري مرزها كه پشت سر گذاشتهاي برايت مهمتر از آن شود كه پيش رو داري. فردا غير عرب اگر تو را ببينند، گويند: اين اساس و ريشه عرب است، اگر او را از بين ببريد، آسوده خواهيد شد، و اين انديشه، حرص ايشان را در مبارزه با تو و طمعشان را در نابود كردن تو سختتر و زيادتر خواهد كرد. امّا اينكه گفتي آن قوم به جنگ مسلمانان خواهند آمد، ناخشنودي خداي سبحان از عزم آنان به جنگ با مسلمانان از تو بيشتر، و او بر دگرگون ساختن آنچه خود ناپسند ميدارد تواناتر است. امّا آنچه از شمار آنان گفتي، [بدان كه] ما در روزگار گذشته به اتّكاي انبوهي سپاه نميجنگيديم، بلكه به ياري و كمك پروردگار نبرد ميكرديم.»(1)

به نظر مي رسد با توجه به مواضع علي ـ عليه السلام ـ در برابر فتوحات نظامي خلفاء آن حضرت با كليت آن موافق بوده و از آن جا كه شيعه نيز تابع امير المؤمنين ميباشد موضعي غير از موضع حضرت ـ عليه السلام ـ نخواهد داشت.
در برخي از منابع تاريخي مطالبي گزارش شده كه حكايت از تشويق اميرالمؤمنين به فتوحات ميباشد. به عنوان نمونه ابن اعثم مينويسد: خليفه دوم نامهاي به فرمانده سپاه اسلام نوشت كه او را از فتح خراسان باز دارد در اين مجلس اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ حضور داشت خليفه را از اين كار منع نمود و او را دربارة فتح خراسان ترغيب و تشويق نمود و فضائلي درباره مناطق مختلف خراسان براي او بيان كرد پس خليفه خيلي خوشحال شده نامهاش را عوض نمود و فرمانده سپاه را ترغيب به فتح نمود.
در برخي از منابع نيز ما ميبينيم كه فردي چون عمار و سلمان(2) در رأس سپاه اسلام بوده و مناطقي را فتح نمودند كه بطور حتم بدون مشورت امامشان نبوده است اين حضور نيز دليل بر موافقت آن حضرت و در نتيجه موافقت شيعه است.
دليل ديگر آنكه در برخي از منابع تاريخي حضور امام حسن و امام حسين ـ عليهما السلام ـ در بين سپاه اسلام گزارش شده است مانند آفريقا كه حكايت از تأييد رهبر شيعه مينمايد و مورخاني مانند طبري و ابن عساكر و ابن خلدون و ...اين مطالب را گزارش نمودهاند.(3)

پاورقی:

1. نهج البلاغه، خطبهي 146. دلشاد تهراني مصطفي،سيره نبوى،تهران دريا،1385،ج3،ص:545
2. ابن اعثم كوفي، الفتوح،ترجمه مستوفي هروي، تهران، انقلاب اسلامي، چ اول، 72، ص 8ـ261.
3. مجلسي، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، چ 2،63، ج40، ص 30ـ218. و عماد زاده، چهارده معصوم، تهران، نشر طلوع، چ10، 67، ج1، ص633. به نقل از تاريخ ابن عساكر، ج 4. و تاريخ طبري، حوادث سال 49 هجري، ج 6. و ابن خلدون در العِبَر، ج2، ص 149 و 128 و ج 1، ص 39. و طبري، حوادث سال 27، ج5، ص57. و ابن اثير، ‌الكامل، ج 3، ص 37، و حوادث سال 27.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.