حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام

02:52 - 1391/10/16
وقتی حكم شهادت را برایش اعلام كردند، سه وصیت كرد:1) هفتصد درهم در شهر كوفه بدهكارم، با فروش زره من آنرا بپردازید.2) بعد از شهادت، جنازه ام را دفن كنید.3) من به امام حسین علیه السلام نامه نوشته ام كه به كوفه آید، به او اطلاع دهید كه دیگر به اینجا نیاید؛ چون مردم كوفه بیعت شكسته اند...
Imam_Hosein

یك قصه بیش نیست، غم عشق و وین عجب

كز هر زبان كه می شنوم نامكرر است

بازگویی مصائب عاشورا و یادآوری فصلهای گوناگون این حماسه جاوید، علاوه بر بیداری، حسّ ظلم ستیزی و عدالت خواهی در جامعه، موجب تجدید حیات اسلام و احیای ارزشهای فراموش شده می باشد، به همین جهت، این جمله در میان اندیشمندان اسلامی معروف شده كه: "اَلاِْسْلامُ مُحَمَّدیُّ الْحُدُوثِ وَ حُسَیْنیُّ الْبَقاءِ(1)؛ اسلام را حضرت محمد صلی الله علیه وآله به جهان بشریت عرضه نمود و حسین بن علی علیهما السلام از آن پاسداری و حمایت كرد."

امرور روز اول ماه محرم الحرام می باشد ضمن تسلیت خدمت همه دوستداران عزیزان و  رهروان راه جوانمردی و ایستادگی انشاء الله در این نوشتار که به صورت روزانه ارائه خواهد شد به بازخوانی مصائب عاشورا خواهیم پرداخت.
حضرت مسلم علیه السلام

حضرت مسلم بن عقیل از سوی امام حسین علیه السلام برای بررسی اوضاع كوفه و بیعت گرفتن از مردم به آن شهر اعزام و حدود 18 هزار نفر با وی بیعت كردند. تهدید و تطمیع های عبیدالله بن زیاد مردم از اطراف حضرت مسلم پراكنده نمود و آن عزیز تنها و غریب ماند. بالاخره  بعد از مقاومت و رشادتهای بی نظیر، در روز عرفه؛ نهم ذی الحجه به شهادت رسید. پیامبر گرامی از شهادت آن بزرگوار سالها قبل از وقایع كربلا خبر داده و در سوگ آن گرامی گریسته بودند. (2)

هنگامی كه آن حضرت را با حیله دستگیر كردند، در مقابل دار الاماره خواست كاسه آبی بنوشد، آب را به دهانش نزدیك كرد؛ امّا از شدت جراحات وارده نتوانست آب میل نماید. بعد از سه بار تلاش ناموفق فرمود: خدا را شکر اگر این آب روزی من بود از آن می نوشیدم و با لب تشنه وارد دار الاماره كوفه گردید.

وقتی حكم شهادت را برایش اعلام كردند، سه وصیت كرد:
1) هفتصد درهم در شهر كوفه بدهكارم، با فروش زره من آنرا بپردازید.
2) بعد از شهادت، جنازه ام را دفن كنید.
3) من به امام حسین علیه السلام نامه نوشته ام كه به كوفه آید، به او اطلاع دهید كه دیگر به اینجا نیاید؛ چون مردم كوفه بیعت شكسته اند.

عبید اللَّه دستور داد تا حضرت مسلم را به بام دارالاماره برده و گردن بزنند. در آن لحظه سفیر با كفایت امام حسین علیه السلام تكبیر می گفت و از حق ناسپاسی آن مردم به خداوند شكوه می نمود(3) كه چگونه با فرزند پیامبر مكر و حیله كردند. چون به بالای بام رسید، رو به سوی مكه كرده و گفت: "اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ"(4)

در آن نفس كه بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان كه خاك كوی تو باشم
به وقت صبح قیامت كه سر زخاك برآرم
به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم

وقتی كه امام حسین علیه السلام در مسیر كربلا از فرزدق شاعر خبر شهادت جناب مسلم را شنید، دیدگانش پر از اشك شد و فرمود: "رَحِمَ اللَّه مُسْلِماً فَلَقَد صارَ اِلی رُوحِ اللَّهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، امّا اِنَّهُ قَدْ قَضی ما عَلَیْهِ وَ بَقِیَ ما عَلَیْن(5)؛ خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوی روح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند پر كشید و تكلیف خود را ادا نمود، امّا هنوز تكلیف ما باقی است."

1) الغدیر، علامه امینی، دار الكتاب العربی، بیروت، ج 3، ص 246
2) بحار الانوار، علامه مجلسی، نشر الوفاء، بیروت، 1404، ج 22، ص 288
3) ارشاد شیخ مفید، نشر كنگره، قم، 1413، ص 411
4) روضة الشهداء، ملا حسین كاشفی، نشر اسلامیه، تهران، 1371 ش، ص 230
5) بحار الانوار، ج 44، ص 372

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 11 =
*****