با توجّه بشارت قرآن مثل وَلِكلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ آیا اجل دين اسلام قابل انقضا است؟

22:26 - 1393/10/22
چکیده: در حقيقت آيه ي 34 اعراف كه فرمود: وَلِكلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ، به يكي از قوانين آفرينش يعني فنا و نيستي ملت ها، اشاره مي كند.(3) و بحث هاي مربوط به زندگي فرزندان آدم ـ عليه السلام ـ در روي زمين و سرانجام و سرنوشت گنهكاران كه در آيات قبل، آمده روشنگر اين بحث است...

با توجّه به بشارت هاي قرآن كريم، مثل وَلِكلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَيَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَيَسْتَقْدِمُونَ ولكلّ اَجل رسول... و يا بني آدم اما ياتينكم رسل منكم و يقصون عليكم آياتي ـ و جعلناكم امه وسطا، به نظر مي رسد، مدت و اجل ديانت مقدس اسلام، قابل انقضا است.

پاسخ:

توجّه به ترجمه ي روان آيه بسيار مهمّ است. ترجمه ي روان آيه ي نخست كه فرمود: وَلِكلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ(1). اين است كه: «براي هر قوم و جمعيتي، زمان و سرآمد (معيني) است. و هنگامي كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتي از آن تأخير مي كنند و نه بر آن، پيشي مي گيرند.»
هم چنين تر جمه ي روان آيه ي دوّم كه فرمود: وَلِكلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ(2). اين است كه: «براي هر امتي، رسولي است. هنگامي كه رسول شان به سوي آنان بيايد، به عدالت در ميان آنان داوري مي شود. و ستمي به آن ها نخواهد شد.»
توضيح و تفسير:1. در حقيقت آيه ي 34 اعراف كه فرمود: وَلِكلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ، به يكي از قوانين آفرينش يعني فنا و نيستي ملت ها، اشاره مي كند.(3) و بحث هاي مربوط به زندگي فرزندان آدم ـ عليه السلام ـ در روي زمين و سرانجام و سرنوشت گنهكاران كه در آيات قبل، آمده روشنگر اين بحث است.
نخست مي فرمايد: «براي هر امتي،زمان و مدت معيني وجود دارد و هنگامي كه اين اجل فرا رسد، لحظه اي تأخير نخواهند كرد. يعني ملت هاي جهان، مانند افراد، داراي مرگ و حياتند، ملت هايي از صفحه زمين برچيده مي شوند و به جاي آن ها ملت هاي ديگري قرار مي گيرند. قانون مرگ و حيات، مخصوص افراد انسان نيست، بلكه اقوام، جمعيت و جوامع را نيز در بر مي گيرد.
با اين تفاوت كه مرگ ملت ها غالبا بر اثر انحراف از مسير حق و عدالت و روي آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در درياي شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستي و تن پروري مي باشد.(4)
هنگامي كه ملت هاي جهان در چنين مسيرهايي گام بگذارند و از قوانين مسلم آفرينش منحرف شوند، سرمايه هاي هستي خود را يكي پس از ديگري از دست خواهند داد و سرانجام سقوط مي كنند. بررسي فناي تمدّن هايي هم چون تمدن بابل، فراعنه مصر، قوم سبا، كلدانيان، آشوريان، مسلمانان اندلس و امثال آن ها اين حقيقت را نشان مي دهد كه در لحظه فرا رسيدن فرمان نابودي كه بر اثر اوج گرفتن فساد صادر شده بود، حتي ساعتي نتوانستند پايه هاي لرزان حكومت هاي خويش را نگهدارند.(5)
2. در آيه ي 47 سوره ي يونس كه فرمود: وَلِكلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَخداي سبحان، يك قانون كلي درباره ي همه پيامبران و از جمله پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و همه امت ها از جمله امتي كه در عصر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي زيسته اند، بيان كرده و مي گويد: «هر امتي، رسول و فرستاده اي از طرف خدا دارد». وَلِكلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ.
«هنگامي كه فرستاده آن ها آمد و ابلاغ رسالت كرد و گروهي در برابر حق تسليم شدند و پذيرفته و گروهي به مخالفت و تكذيب برخاستند، خداوند با عدالتش در ميان آن ها داوري مي كند و به هيچ كس ستم نمي شود» مؤمنان و نيكان مي مانند و بدان و مخالفان يا نابود مي شوند و يا محكوم به شكست. همان گونه كه درباره ي پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امت معاصرش چنين شد، مخالفان دعوت رسالت يا در جنگ ها از ميان رفتند و يا سرانجام شكست خورده و از صحنه اجتماع طرد شدند و مؤمنان، زمام امور را به دست گرفتند.(6)
آيه ي سوم مورد نظر پرسشگر اين است كه خداوند در قرآن كريم مي فرمايند:اي فرزندان آدم! اگر رسولاني از خود شما به سراغ تان بيايند كه آيات مرا براي شما بازگو كنند (از آن ها پيروي كنيد) زيرا آن ها كه پرهيزگاري پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند، (و در اصطلاح خويش و ديگران بكوشند) نه ترسي براي آن ها هست و نه غمناك مي شوند.(7)
تفسير و توضيح اين آيه نيز چنين است كه:بار ديگر(8) خداوند تبارك و تعالي ، فرزندان آدم را مخاطب قرار داده، فرمود: ، اهل تقوا اهل نجاتند و غم و اندوهي در آخرت نخواهند داشت.
و در آيه ي بعد فرمود: : «اما آن ها كه آيات ما را تكذيب كنند و در برابر آن، خضوع ننمايند، آن ها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند».(9)
همان گونه كه قبله شما يك قبله ميانه است، شما را نيز امت ميانه اي قرار داديم (كه در حدّ اعتدال كه ميان افراط و تفريط هستيد) تا گواه بر مردم باشيد و پيامبر هم گواه بر شما و ما آن قبله اي را كه قبلا بر آن بودي، تنها براي اين قرار داديم كه افرادي كه از پيامبر پيروي مي كنند، از آن ها كه به جاهليت باز مي گردند، مشخص شوند، اگر چه اين، جز بر كساني كه خداوند آن ها را هدايت كرده، دشوار بود (اين را نيز بدانيد كه نمازهاي شما در برابر قبله سابق صحيح بوده) و خدا هرگز ايمان (نماز) شما را ضايع نمي گرداند، زيرا خداوند نسبت به مردم، رحيم و مهربان است.(10)
پاسخ به يك اشتباه:بعضي از مذاهب ساختگي كه در قرون اخير پيدا شده اند، براي رسيدن به اهداف خود، لازم ديده اند كه قبل از هر چيز، پايه هاي خاتميت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را به گمان خويش متزلزل سازند.لذا بعضي از آيات قرآن كريم را كه هيچ دلالتي بر هدف آن ها ندارد به كمك «تفسير به رأي» و «سفسطه»، بر مقصود خود منطبق ساخته اند.
از جمله ي اين آيه، آيه 34 سوره ي اعراف مي باشد كه فرمود: وَلِكلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ آن ها مي گويند: قرآن گفته است هر امتي پاياني دارد و منظور از امت، مذهب است. بنابراين مذهب اسلام نيز بايد پاياني داشته باشد!.
بهترين راه براي درك چگونگي اين استدلال، اين است كه: معناي واقعي «امت» در لغت و سپس در قرآن مجيد، مورد بررسي قرار گيرد. .
از كتب لغت و هم چنين موارد استعمال واژه ي (امت) كه بيش از64 مورد در قرآن كريم آمده است، استفاده مي گردد كه «امت» در اصل به معناي جمعيت و گروه است.
به عنوان مثال در داستان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ آمد: «هنگامي كه به آبگاه شهر مدين رسيد، جمعيتي را مشاهده كرد كه (براي خود و چهارپايان شان) مشغول آب كشيدن هستند».(11) و نيز در مورد امر به معروف و نهي از منكر نيز آمده: «بايد جمعيتي از شما باشند كه دعوت به نيكي كنند».(12)و نيز آمده : «ما بني اسرائيل را به دوازده قبيله و گروه تقسيم كرديم».(13)
هم چنين آمده : «و جمعيتي (از ساكنان شهرايله از بني اسرائيل) گفتند: چرا اندرز مي دهيد افراد گناهكاري را كه خداوند آن ها را هلاك خواهد كرد».(14)
از اين آيات به خوبي روشن مي شود كه امت به معناي جمعيت و گروه است، نه به معناي مذهب و نه به معناي پيروان مذهب و اگر به پيروان مذهب، امت گفته مي شود، به خاطر آن است كه آن ها نيز براي خود گروهي هستند.
بنابراين معناي آيه ي مورد بحث اين است كه هر جمعيت و گروهي، سرانجامي خواهند داشت، يعني نه تنها تك تك مردم، عمرشان پايان مي پذيرد، بلكه ملت ها هم مي ميرند و متلاشي مي شوند و منقرض مي گردند. اصولا در هيچ مورد، امت، در معناي مذهب به كار نرفته است و به اين ترتيب، آيه ي مورد بحث هيچ گونه ارتباطي به مسأله خاتميت ندارد.
پاسخ به يك سفسطه ديگر:همان طور كه بيان شد ، برخي از توليد كنندگان دين جديد در قرون اخير، براي صاف كردن جاده ادعاهاي خود، پاره اي از آيات قرآن را مستمسك قرار داده و مدعي هستند كه اين آيات دليل بر نفي خاتميت است، در حالي كه اين نظرات ناصواب، غيرعلمي و غرض آلود است و هيچ ارتباطي با آن ندارد.
يكي از اين آيات، آيه ي 35 سوره ي اعراف مي باشد كه عبارت است از: يا بني آدم اما ياتينكم
اين دسته افراد، بدون اينكه به قبل و بعد اين آيات توجّه نمايند. ، مي گويند: اين آيه، با توجه به جمله «ياتينكم» كه فعل مضارع است، دليل بر اين است كه امكان دارد در آينده پيامبران ديگري مبعوث شوند.
در حالي كه اگر به آيات قبل كه از آفرينش و سكونت او در بهشت و سپس رانده شدن او و همسرش از بهشت سخن مي گويد، توجّه شود، مخاطب در اين آيات، مسلمانان نيستند، بلكه مجموع جامعه انساني و تمامي فرزندان آدمند، از اين روي، پاسخ اين پرسش روشن مي شود، زيرا شكي نيست كه براي مجموعه فرزندان آدم، رسولان زيادي آمدند كه نام برخي از آنان در قرآن كريم آمده و نام عده ديگري نيز در كتب تاريخي ثبت شده است.منتهي اين عده از توليد كنندگان دين جديد و دين ساجتگي، براي اغفال مردم، آيات گذشته را به دست فراموشي مي سپارند و مخاطب در اين آيه را خصوص مسلمانان مي گيرند و از آن نتيجه گيري مي كنند كه امكان رسولان ديگري در كار است. تحميل اين گونه پيش فرض هاي ذهني و سفسطه ها بر دين، سابقه بسيار دارد، مخصوصا در ميان افراد بي مبنا و غرض ورز، كه آيه يا جمله اي از يك آيه را از بقيه جدا مي كنند و قبل و بعد آن را ناديده مي گيرند و بر مفهومي كه تمايل دارند، تطبيق مي دهند، هر چند ضد مفهوم واقعي آن باشد.(15) در حقيقت اين دسته از افراد پيش فرض هاي ذهني و غرض هاي شخصي خود را بر قرآن كريم تحميل مي كنند و اين همان تفسير به رأي است كه بسيار مذموم است.
آيه «و جعلنا كم امّة وسطا» نيز هيچ گونه دلالتي بر نفي خاتميت ندارد. بنابراين، دين اسلام آخرين ديني است كه تا روز قيامت ادامه خواهد داشت و بعد از او هيچ ديني نخواهد آمد و اگر كسي بگويد دين اسلام هم اجلي دارد، جواب داده مي شود كه اديان قبلي چون براي يك دوره خاصي بوده و نيازهاي آن دوره را برطرف مي كرد، لذا پايان يافتند ولي دين اسلام تمام نيازهاي جامعه را تا روز قيامت بيان كرده است و براي همين تا روز قيامت پايان پذير نمي باشد. در حقيقت دين اسلام، داراي ويژگي هاي چون: وحياني، فرازماني، جهاني و جاوداني است و جوابگوي تمام نيازهاي مردم هر عصر و مصري است.

پاورقی:

1. اعراف : 34 و يونس : 49.
2. يونس : 47.
3. قرائتي، محسن، تفسير نور، قم، موسسه ی در راه حق، چاپ دوم، 1376، ج4، ص55.
4. همان، ص55، 56. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1367، ج6، ص157 و 158.
5. تفسير نمونه، همان، ص158. طباطبائي، تفسير الميزان، ترجمه موسوي همداني، سيد محمد باقر، تهران، بنياد علمي و فکري علامه طباطبائي، چاپ اول، 1377ش، ج8، ص119.
6. تفسير نمونه، همان، ج8، ص305، تفسير نور، همان، ج5، ص208. تفسير الميزان، همان، ج10، ص117.
7. اعراف : 35.
8. چون در آيات قبلي نيز خداي سبحان، فرزندان آدم ـ عليه السلام ـ را مورد خطاب قرار داد و براي آنان دستوراتي صادر است. .
9. تفسير نمونه، همان، ج6، ص160 و 161. تفسير الميزان، همان، ج8، ص120. تفسير نور، همان، ج4، ص57.
10. بقره : 143.
11. قصص : 23.
12. آل عمران : 104.
13. اعراف : 160.
14. اعراف : 164.
15. تفسير نمونه، همان، ج6، ص158 تا 162.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات   

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.