نحس بودن 13 خرافه‌ای بیش نیست؟

14:16 - 1394/01/12
چکیده: بنابراین حکمی که مستند به عقل قطعی یا نقل مورد اعتماد و صحیح باشد، مورد قبول بوده و جز خرافات و اوهام نیست؛ اما اگر حکمی یا مطلبی یا عقیده‌ای هیچ مستندی از عقل یا نقل صحیح نداشته باشد، نمی‌توان آن را پذیرفت و جز خرافات و اوهام محسوب می‌شود.
نحس بودن 13

رهروان ولایت ـ خداوند متعال برای هدایت بشر و سعادت‌مند شدن او در دنیا و آخرت و رهایی از اوهام و خرافات، برای انسان دو حجت و دو رسول فرستاد، یکی رسول ظاهری که انبیای الهی و جانشینان بر حق آنان هستند و یکی رسول باطنی که عقل و دانش بشری است؛ امام کاظم(علیه‌السلام) نیز به این مطلب تصرح دارند.[1]   

بنابراین برای رهایی از خرافات و اوهام باید عمل یا اعتقاد انسان مستند به یکی از این دو حجت باشد؛ در فقه شیعه نیز این دو حجت به عنوان دو منبع حکم شرعی شناخته شده‌اند. یعنی در زمان غیبت امام معصوم نیز یک مجتهد برای استنباط حکم شرعی از عقل و نقل استفاده می‌کند؛ عقل به معنای حکم قطعی و برهانی عقلی است که مورد اتفاق جمیع عقلای عالم است؛ نقل نیز عبارتست از کتاب و سنت معصوم.

بنابراین حکمی که مستند به عقل قطعی یا نقل مورد اعتماد و صحیح باشد، مورد قبول بوده و جز خرافات و اوهام نیست؛ اما اگر حکمی یا مطلبی یا عقیده‌ای هیچ مستندی از عقل یا نقل صحیح نداشته باشد، نمی‌توان آن را پذیرفت و جز خرافات و اوهام محسوب می‌شود.

یکی از اعتقادات بدون پایه و اساسی که متاسفانه در بین مردم بسیار شیوع دارد، این است که می‌گویند عدد 13 نحس است و روز سیزده فروردین نیز نحس است و باید به طبیعت پناه برد تا نحسی آن دامان انسان را نگیرد؛ می‌گویند اگر کسی در خانه بماند بدیمن است و سال خوبی نخواهد داست و مشکلات زیادی برای او پیش می‌آید.

 این اعتقاد هیچ مستند عقلی یا نقلی ندارد، نه مورد تایید عقل است و نه مورد تایید نقل؛ یعنی نه از عقل دلیل درستی دارد و نه در روایات معصومین می‌توان حدیثی را بر این مطلب یافت. بنابراین جز خرافات بوده و اوهام بوده و اصلا مورد قبول نیست.

عقل سلیم می‌گوید: بین ایام هیچ فرقی نسیت، این انسان‌ها هستند که با اختیار و اعمال خود آینده و سرنوشت خود را می‌سازند، هیچ زمان نحسی وجود ندارد، بین زمان‌ها هیچ فرقی نیست و اصلا زمان خوب یا بد نداریم.
حال اگر به روایات معصومین(علیهم‌السلام) دقت کنیم، خواهیم دید آن بزرگواران عکس این مطلب را بیان کرده‌اند و با این اعتقاد مبارزه کرده‌اند و هیچ زمانی را نحس ندانسته‌اند؛ به طور مثال در منابع روایی نقل شده امیرالمومنین(علیه‌السلام) عازم جنگ با خوارج بود، كه شخصی عرض كرد: يا علی، می‌ترسم اگر هم‌اكنون عازم شوید به پيروزی دست نيابی، من اين را از طريق علم نجوم، دريافته‏‌ام.
آن حضرت فرمود: «آيا تو گمان مي‏كنی ساعتی را نشان می‌دهی كه هر كه در آن سفر كند، بلا و بدی از او دور می‌گردد؟ و اگر در این ساعت حرکت کند دچار زيان و سختی می‌شود؟ كسی‌كه اين سخنان را باور كند، قرآن را دروغ پنداشته و برای به دست آوردن آن چه دوست دارد، و دوری از ناپسندی‌ها، از ياری خدا بی‌نياز گرديده است.
هر كه به گفتار و فرمان تو رفتار کندد، بايد تو را حمد و سپاس گذارد، نه پروردگارش را؛ زيرا تو گمان می‌کنی كه او را به ساعتی راهنمايی كرده‏ای كه در آن سود به دست آورد و از زيان ايمن گشته است».
اما به شهادت تاريخ، آن حضرت بر خلاف توصيه آن مرد، به سوی جنگ با خوارج حرکت کرد و در جنگ با آنان نيز پیروز گرديد.[2]

ابن سينا نیز در این زمینه می‌نويسد: «هرگز زمان، علت فاعلی چيزي نيست؛ بلكه ظرف حوادث است، از همين روست كه اگر چيزی به جهت سبب مخفی خود، در زمان معين، موجود يا معدوم گردد، چون آن سبب حقيقی و اصلی آن مجهول است، مردم آن حادثه را به ظرفش كه زمان باشد، نسبت می‌دهند و چنين است كه اگر آن روی‌داد گوارا بود، زمان تحقق آن را مدح می‌نمايند و اگر ناگوار بود، به نكوهش زمان وقوع آن می‌پردازند.
از آن جا كه علل امور وجودی در بسياری موارد روشن است، ولی سبب پيدايش امور عدمی آشكار نيست - مثلاً سبب پيدايش يك بنا روشن است، ولی عامل فرو ريختن و فرسودن آن معلوم نيست - زمان را عامل پيدايش بسياري از امور عدمي هم‌چون فراموشی، فرتوتی، زوال و...، می‌پندارند و سعی مردم در بدگويی از زمان و هجو كردن روزگار و نكوهش آن، معروف می‌گردد.[3]

---------------------------------------------------

پی‌نوشت
[1]. «يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول‏»( الكافي، ج 1، ص 15).
[2]. نهج‏ البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، خطبه 78، ص 178.
[3]. شفا، طبيعيات، ابن سينا، ج 1، فصل‏هاي 10، 11، 12( زمان)، ص 166 – 148.

 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 6 =
*****