در زمان حكومت محمدرضا شاه چند نخست وزير بر سر كار آمدند؟

12:48 - 1394/01/19
چکیده: در زمان حكومت محمدرضا شاه قريب بيست و دو نخست وزير كم و بيش اين منصب را اشغال كردند. كه نوعاً افرادي ناصالح و در خدمت بيگانگان بودند و براي تاريخ كارنامه تاريكي را به يادگار گذاشتند و حتي بعضي از آنان كه به نوعي مردم به آنان روي آوردند مثل مصدق ، اين اقبال مردمي را غنيمت نشمرده و به ملت پشت كرده...

در زمان رژيم محمد رضا پهلوي دولت ها و يا به عبارتي نخست وزيران متعددي با كابينه هاي خود بر سر كار آمدند . البته بعضي از آنان چندين نوبت اين پست را بر عهده گرفتند اما به خاطر نبود لياقت و صلاحيت تنها در خدمت سلطنت و بيگانگان قرار گرفتند و براي ملت و سرفرازي آن قدمي بر نداشتند و حتي از آنجا كه عده اي از آنان وابستگي هايي به انجمن هاي فراماسونري و يا كشور هاي استعمارگر داشتند لذا نه تنها در خدمت دين و ملت نبودند بلكه براي خوشايند اربابانشان از هيچ گونه تلاشي دريغ نمي كردند و عده اي از آنان به قول خودشان نوكران و غلامان خانه زاد رژيم پهلوي به شمار مي آمدند . به هر حال در طي اين مدت قريب بيست و دو نخست وزير كم و بيش اين منصب را اشغال كردند(1) كه نوعاً افرادي ناصالح و در خدمت بيگانگان بودند و براي تاريخ كارنامه تاريكي را به يادگار گذاشتند و حتي بعضي از آنان كه به نوعي مردم به آنان روي آوردند مثل مصدق ، اين اقبال مردمي را غنيمت نشمرده و به ملت پشت كرده و با جفايي كه به نيرو هاي مذهبي داشتند با به حاشيه راندن و انزواي نيروهاي مذهبي باعث سقوط خود گرديدند و صحنه را به ديگران سپردند .. با اين اوصاف مي توان در زواياي تاريك رژيم گذشته (محمد رضا پهلوي) به نخست وزيراني اشاره كرد كه هر كدام آنان برگه هايي از تاريخ رژيم محمد رضا پهلوي را ورق زدند و روزگاري بر اين مسند نشستند و عوض بدل شدند.(2) از جمله آنان «محمد علي فروغي» دو نوبت در زمان رضا شاه و يك نوبت در زمان محمد رضا شاه بر سر كار آمد . او به عنوان استاد لژ فراماسونري در انتقال قدرت از رضا شاه به محمدرضا پهلوي نقش خود را ماهرانه ايفا كرد . از جمله نخست وزيراني كه هم چون دولت مؤجل بودند و در دهه بيست شمسي اين مسند را دست به دست مي كردند مي توان به شخصي به نام «قوام» اشاره كه آن هم طي چند دوره اين پست را اشغال كرد و قطعاً‌ در خدمت بيگانگان بود و بعد از وي «ساعد»، «بيات»،‌ «حكيمي» (سه دوره)،‌ «صدر»، «هژير»،‌ «علي منصور»،‌ «رزم آرا»، «حسين علاء» و در انتهاي دهه بيست «دكتر محمد مصدق» به نخست وزيري منصوب شدند. البته دور دوم نخست وزيري ايشان با كودتاي 28 مرداد سال 32 هـ.ش مواجه شد كه به سقوط دولت وي انجاميد و اين باعث گرديد تلاش ها و مجاهدت مردم غارت زده ايران بي ثمر بماند و نيروهاي مذهبي به انزوا بروند . اشتباهات دكتر مصدق باعث گرديد نه دست بيگانگان از منابع حياتي ملت ايران قطع شود و نه دولت او پا برجا بماند . بعد از سقوط دولت مصدق دولت «فضل الله زاهدي» كه دولت كودتا بود سر كار آمد و روزگاري نگذشت كه دولت هاي بعد، از جمله «اقبال»، «شريف امامي»، «دكتر علي اميني»، «اسد الله علم»، «حسنعلي منصور» يكي پس از ديگري زمام امور را بر عهده گرفتند . حسنعلي منصور كسي بود كه قانون كاپيتولاسيون را به تصويب مجلس رساند و امام خميني ـ‌ رحمه الله عليه ـ‌ را از ايران تبعيد نمود و اين شد كه به دست ياران امام ‌ـ‌ رحمه الله عليه ـ‌ يعني محمد بخارايي به قتل رسيد . بعد از حسنعلي منصور، «امير عباس هويدا» به مدت سيزده سال طولاني ترين دوران نخست وزيري را داشت كه به قول خود تنها منشي شخصي شاه بوده است . بعد از هويدا «جمشيد آموزگار» بر سر كار آمد و بعد از آن يك دوره ديگر هم «شريف امامي» به نخست وزيري منصوب شد كه دولت او هم دوام نياورد و اين شد كه دولت نظامي «ازهاري» براي سركوب مردم و انقلابيون اين پست را بر عهده گرفت لكن با خشونت و سركوب هايي كه انجام گرفت حكومت نظامي ازهاري، مردم را نتوانست از صحنه بيرون ببرد و اين بود كه رژيم پهلوي و يا به عبارتي استعمار چهره ديگري را از آستين بيرون آورد كه عبارت از «شاپور بختيار» بود كه در ظاهر چهره ملي به خود گرفته بود و آمريكا تصور داشت قصه كودتاي 28 مرداد را دوباره مي تواند تكرار كند . لذا با صحنه آوردن اين چهره و خارج كردن محمدرضا پهلوي گمان مي برد مي تواند دوباره نمايش را تكرار كند امّا با هوشياري امام و مردم تقدير به شكل ديگري رقم خورد و «شاپور بختيار» به عنوان آخرين نخست وزير رژيم پهلوي با پيروزي انقلاب سرانجامي جز سقوط نداشت.

پاورقی:

1. مهدوي، هوشنگ، عبد الرضا،‌ سياست خارجي ايران در دوران پهلوي، نشر البرز، ص 509.
2. طلوعي، محمود، فرهنگ جامع سياسي، نشر علم، ص 255.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.