ما که نمی‌توانیم بوق بسازیم

21:31 - 1394/01/29
چکیده: در سال ۱۹۹۵، بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا یک دستور اجرایی صادر کرد که به موجب آن شرکت‌های آمریکایی از سرمایه گذاری در نفت و گاز ایران و تجارت با این کشور منع شدند.
ذبح عظیم

رهروان ولایت ـ مبارزه علیه اسلام از زمان پیغمبر از صدر اسلام تا الآن بوده و تا وقتی که ایران اسلامی بر اهداف مبارزه با استکبار پافشاری می‌کند این تحریم‌ها بوده و خواهد بود، مگر زمانی که تغییر هویت داده و دست از آرمان‌های این نظام برداریم و این به برکت جوانان فداکار و دانشمندان هسته‌ای و دیگر جوانان غیرتی و عزیز این ملَت هیچوقت اتفاق نخواهد افتاد.

همانگونه که اشاره شد تحریم‌ها از زمان خود رسول الله(ص) بوده، چون سران قریش پس از تجربه‌ی ناموفق همه‌ی روش‌های مبارزه جنگ نرم، یعنی: تهدید، تطمیع، فشار، آدم‌ربایی، شکنجه ... و سپس پخش شایعه و افترا و وارد نمودن اتهاماتی مثل: شاعر یا ساحر بودن پیامبر اکرم(ص) و تحقیر مسلمانان و فقیر و مستضعف خواندن آنها و ...، دور هم جمع شدند و برای اعمال فشار بیشتر «درست مانند شورای امنیت و یا گروه 1+5 امروز»، بین خود معاهده‌‌ای به دست خط «منصور بن عکرمه» و امضای هیئت‌عالی قریش نوشتند و هم قسم شدند که تا دم مرگ بر مفاد آن وفادار و عامل بمانند. [1]

در انقلاب اسلامی هم، اولین تحریم‌ها پس از آن اعمال شد که، دانشجویان ایرانی در سال ۱۹۷۹ سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و دیپلمات‌های آمریکایی را به گروگان گرفتند.
بر اساس تحریم تجاری اعمال شده در آن زمان، محصولات ایرانی به استثنای هدایای کوچک، کالاهای اطلاعاتی، مواد غذایی و برخی فرش‌ها اجازه واردات به آمریکا را نداشتند.
در سال ۱۹۹۵، بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا یک دستور اجرایی صادر کرد که به موجب آن شرکت‌های آمریکایی از سرمایه گذاری در نفت و گاز ایران و تجارت با این کشور منع شدند. [2]

امام عزیز ما هم پیغمبرگونه استقامت ورزیدند و در جواب همه آن تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی فرمودند:
ما كه مهيَاى شهادت هستيم، شما ما را از اقتصاد مى‏‌ترسانيد، از دخالت نظامى مى‏‌ترسانيد؟! شما كسانى را كه از مرگ مى‏‌ترسند بايد بترسانيد، نه مملكتى كه حاضر شده براى شهادت و شهادت را يك فوز براى خودش مى‏‌داند. بنابراين ما از اين مسائل خوفى نداريم. [3]

دانشمندان ما هم برای مقابله کردن با تحریم‌ها و برای استقلال این مملکت و بی‌نیازی از دشمنان تا حد توان از خود مایه گذاشتند و شبانه روز زحمت کشیدند و در این تحریم‌ها به تولیدات عظیم و ارزشمندی دست یافتند.

ما که نمی‌توانیم بوق بسازیم، چطور می‌خواهیم هواپیما بسازیم

به مصطفی برخورده بود. شرکتی که برای ایران خوردرو قطعه تولید می‌کرد، بوق‌هایش تست‌های استاندارد بین‌المللی را جواب نمی‌داد. می‌خواستند از آفریقای جنوبی یک خط تولید دست‌دوَم بخرند. اینها را یکی از دوستانمان گفت که تازه آنجا کار گرفته بود. همان دوستمان واسطه شد و رفتیم پیش رئیس شرکت، و گفتیم بگذار ما هم روی پروژه بوق کار کنیم. با اصرار راضی شد، امَا جدی نگرفتمان.
چهارم عید برگشتیم تهران، قرار بود برایمان هتل رزرو کنند. رفتیم شرکت، دیدیم خبری نیست. مدیرعامل هم رفته بود مسافرت. گفتم: « مصطفی ولش کنیم بریم.» گفت: « نه، حالا که تا اینجا اومده‌ایم».
روزها می‌رفتیم کارخانه و شب‌ها برمی‌گشتیم خوابگاه. غذا نان و تخم مرغ می‌خوردیم یا نان و شیره انگور که از شهرمان آورده بودم. شوفاژخانه خوابگاه تا بعد از تعطیلات بسته بود. شب با سه تا پتو تا صبح می‌لرزیدیم.
چهار پنج روز مو به مو خط تولید را بررسی کردیم تا گیرکار را فهمیدیم؛ ابعاد قالب را با بوق، یکی گرفته بودند. از قالب که در آمد، خودش را ول می‌کرد. تا قبل از سیزدهم عید کارمان تمام شد. با ابعاد درست تست زدیم و سه چهار نمونه تحویلشان دادیم، رفت ساپکو و همه تایید شد.
جای ده میلیون پاداشی که قولش را داده بودند، نفری سیصد هزار تومان برایمان چک کشیدند.
مصطفی همان را هم نمی‌گرفت، می‌گفت: «ما برای پول اینکار را نکردیم.» [4]

روحش با شهدای صدر اسلام همنشین باد.
_____________________________

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ یعقوبی ج 2 ص 121 و سیره نبوی ج 1 ص 350
[2]. http://www.afkarnews.ir/vdcb5abawrhbg0p.uiur.html
[3]. صحیفه امام ج 12 ص 398
[4]. یادگاران، احمدی روشن، ص 24

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****