چکیده: به راستی چرا وهابیان با وجود روش و معیار قرآن و سنت و صاحب نظران مذاهب درباره معیار کفر و اسلام، فتوای کفر و قتل مسلمانان را صادر میکنند؟ ما در این نوشتار نگاهی به معیار قرآن کریم و سنت در مسأله تکفیر خواهیم داشت.
بزرگترین و خطرناکترین چالشی که امروز جهان اسلام با آن مواجه شده است، مساله تکفیر و کافر دانستن یکدیگر است. که ریشه این آفت شوم و خطرناک را وهابیت با فتواهای تکفیری خود و کافر دانستن دیگر مسلمانان گذاشته است که باعث ریخته شدن خون انسانهای بیگناه و مسلمان شده است. امّا نکته و سوال مهمی که وجود دارد این است که مستندات این نوع فتواهای تکفیری چیست؟ آیا مستند قران و روایی دارد؟ یا علّت آن جهالت، استعمار، مسائل سیاسی و... میباشد؟
«احمد زينى دحلان» مفتي مكّه مكرّمه مینويسد: «اگر چنانچه كسى به مذهب وهّابيّت در مىآمد و قبلاً حج واجب انجام داده بود، «محمّد بن عبد الوهّاب» به وى مىگفت: بايد دوباره به زيارت خانه خدا برود چون حج گذشته تو در حال شرك صورت گرفته است. و به كسى كه مىخواست وارد كيش وهّابيّت بشود مىگفت: پس از شهادتين بايد گواهى دهى كه در گذشته كافر بودهاى و پدر و مادر تو نيز در حال كفر از دنيا رفتهاند. همچنين بايد گواهى دهى كه علمای بزرگ گذشته كافر مردهاند. اگر چنانچه گواهى نمىداد وى را مىكشتند. آرى او بر اين باور بود كه تمام مسلمانان در طول 12 قرن گذشته كافر بودهاند، و هر كسى را كه از مكتب وهّابيّت پيروى نمىكرد او را مشرك دانسته و خون و مال او را مباح مىدانست».[1]
نمونه دیگر گفته خود «ابن تیمیه» در تکفیر مسلمانانی که به زیارت قبور میروند که میگوید: «هر كس كنار قبر پيامبر(صلىاللهعليهوآله) يا يكى از افراد صالح بيايد و از آنان حاجت بخواهد مشرك است، پس واجب است چنين شخصى را وادار به توبه كنند، و اگر توبه نكرد، بايد كشته شود».[2]
به راستی چرا وهابیان با وجود روش و معیار قرآن و سنت و صاحب نظران مذاهب دیگر، درباره معیار کفر و اسلام، فتوای کفر و قتل مسلمانان را صادر میکنند؟ ما در این نوشتار نگاهی به معیار قرآن کریم و سنت در مسأله تکفیر خواهیم داشت. تا این حقیقت روشن گردد که اینگونه رفتار و تکفیر کردن دیگران به هیچ وجه جایی در اسلام نداشته و وهابیت خلاف آیات قرآن کریم و سنت رسول اکرم(صلىاللهعليهوآله) عمل نموده و اساسا این فرقه ضاله برای از بین بردن اصل اسلام و قرآن به میدان آمده است.
الف) تکفیر در قرآن کریم
خداوند در قرآن کریم درباره نسبت دادن کفر به دیگری میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا[نساء/94] اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون در راه خدا سفر مىكنيد [خوب] رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام مىكند، مگوييد تو مؤمن نيستى».
امّا آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده میشود این است که چند چیز موجب کفر میشود که عبارتند از:
1. برگزیدن غیر خدا و شریک قرار دادن برای او
«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ[مائده/72] كسانى كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است قطعا كافر شدهاند». در آیه دیگر میفرماید:«لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ[مائده/73] كسانى كه [به تثليث قائل شده و] گفتند خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است قطعا كافر شدهاند».
البته در این مورد وهابیان تهمتی که به شیعیان میزنند این است که آنها اهل بیت(علیهماسلام) و اولیای خدا را شریک برای خداوند قرار میدهند که دروغ محض است و هیچ شیعهای اهل بیت را شریک خدا نمیداند و تنها بنده خوب خدا ولی او میداند.
2. انکار خداوند متعال، رسول یا قرآن
«لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ[انعام/7] كافران مىگویند: اين [چيزى] جز سحر آشكار نيست». و در جای دیگر میفرماید:«فَلَن يَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[توبه/80] هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزيد، چرا كه آنان به خدا و فرستادهاش كفر ورزيدند و خدا گروه فاسقان را هدايت نمىكند».
3. انکار معجزات و قیامت
«أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائِهِ[کهف/105] آرى] آنان كسانى هستند كه آيات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند».
ب) تکفیر در سنت
پيامبر اکرم(صلىاللهعليهوآله) درباره نسبت دادن کفر به دیگری مىفرمايد: «هر كسى نسبت كفر به كس ديگری بدهد و معيار كفر را نداشته باشد، گوينده آن كافر است».[3] بخاری از «انس بن مالک» روايت كرده كه رسول خدا(صلىاللهعليهوآله) فرمود: «من مأمور شدم با مردم جنگ كنم تا هنگامى كه كلمه توحيد را بگويند، پس اگر كلمه توحيد را گفتند و نمازها را انجام داده و به سوی قبله نماز خواندند و مانند ما گوسفند ذبح کردند، اموال و خون آنان بر ما حرام میباشد».[4] همچنین در روایت دیگری بخاری از پیامبر اکرم(صلىاللهعليهوآله) نقل میکند که فرمود: «كسى كه گواهى دهد بر وحدانيت خدا و اين كه او شريكى ندارد، و محمد بنده و رسول او و عيسى بنده خدا و رسول او است و عيسى از جانب خدا به مريم عطا شده و او روحى از جانب خداست، و بهشت حق است و آتش حق است، اين فرد وارد بهشت مىشود، اعمال او هر گونه باشد».[5]
بنابراین معیار و میزان اسلام و کفر در قرآن کریم و سنت حضرت رسول اکرم(صلىاللهعليهوآله) بیان شده است و هر کسی که شعار اسلام را اظهار نماید و بگوید من مسلمانم و شهادتین جاری کند، مسلمان است و هیچ کسی حق هیچگونه تعرضی را به او ندارد و نسبت دادن کفر به دیگری از بزرگترین گناه و موجبات کفر خود گوینده را به همراه دارد.
______________________________________
پینوشت
[1]. الدرر السنيّة، ج 1،ص46؛ الفجر الصادق لجميل صدقي الزهاوي، ص17.
[2]. زيارة القبور والاستنجاد بالمقبور، ص 156؛ قريب منه في الهديّة السنيّة،40؛ انظر كشف الارتياب، ص214.
[3]. صحيح بخاری، ج 1، ص 111 ، باب بيان قول النبی(صلیاللهعلیهواله)
[4]. همان، ج1، ص107، ابواب القبله.
[5]. همان، ج4، ص139.
نظرات
سلام.
عالی بود:... اساسا این فرقه ضاله برای از بین بردن اصل اسلام و قرآن به میدان آمده است....
ممنونم برای حضور سبزتان.
برقرارباشید.