گاهی این خیال به ذهن می آید ؛ در كشورهایی كه حجاب در آن رعایت نمی شود، مسئله بی حجابی كاملا جا افتاده و مردمی كه در همان دوران کودکی با مسئله برهنگی و بی حجابی روبه رو می شوند، باید این مسئله برایشان كاملا به یک مسئله عادی تبدیل شده باشد و عوارض ناشی از برهنگی در این كشورها ،یا نباید باشد ویا اگر هست باید كمتر با آن روبه رو باشند، درحالی که آمار و ارقام ومستندهایی كه خودشان نیز به آن اعتراف كرده اند، چیز دیگری را نشان می دهد.
طبق آمار عجیب و تکان دهنده ای، «هر بیست دقیقه یک بار، یک زن در سوئد كتك می خورد و یا مجروح می شود و در هر سه ساعت یک بار، به یک زن تجاوز می شود.»[1] «بین سالهای 1968-1992 در آمریكا، هشت هزار نفر از همسرشان جدا شدند. در حالی كه کشورهایی مثل؛ فرانسه، آلمان، ایتالیا و انگلیس هم با فاصله كمی پشت سر آمریكا هستند.»[2]
البته این نكته را نیز باید گفت: که هرجا فرهنگ برهنگی باشد، عوارض آن هم خواهد آمد. خواه در غرب كه نماد فرهنگ برهنگی است و خواه در كشورهای اسلامی.
منظور از فرهنگ برهنگی تنها ظاهر برهنگی نمی تواند باشد. بلكه علاوه بر آن شامل فكر برهنگی، رفتار برهنگی و زبان برهنگی نیز می شود.
همین كه فكر برهنگی داشته باشیم، در تعاملات و ارتباطات خودش را نشان خواهد داد، هرچند از جهت ظاهری، حجاب را نیز رعایت کرده باشیم.
شاید این سوال مطرح شود که؛ مثلا فلان کشور و یا شهر كه به اسلام، حجاب و..، مشهور است، پس چرا آمار ناهنجاری های اخلاقی، اجتماعیش در آن جوامع بالاست؟
شاید جوابش این باشد كه صرف داشتن ظاهر مذهبی و اسلامی كافی نباشد، بلكه زمانی فرهنگ دینی و حجاب را آن جوامع خواهند داشت كه این فرهنگ را نه تنها از جهت ظاهر، بلکه ازجهت باطن هم رعایت كرده باشند؛ یعنی تفکر و رفتار اسلامی را با هم داشته باشند.
منابع:
[1]. روزنامه جمهوری اسلامی ایران،7/6/68
[2]. بهشت جوانان،ص235
نظرات