منافات نداشتن استغفار ائمه بامعصومیت

11:32 - 1391/11/04
استغفار و توبه داراى مراتب و درجاتى متناسب با توبه کنندگان است.توبه گنه‏كاران از گناه است و توبه اهل سلوك ازپرداختن به غير خدا و توجه به غير حق است.
ائمه

استغفار پیامبر و امامان(ع) به معنای سرزدن گناه از آنان نیست، تا با مقام عصمت آنان از گناه منافات داشته باشد، بلکه به نظر مي رسد پيامبران و امامان(ع) با توبه واستغفار خود چند هدف را دنبال مي كرده اند:

1‌ـ تعليم و تربيت: عده اي از بزرگان از جمله ملا مهدي نراقي معتقدند پيامبر و امام با توبه و استغفار، طريق بازگشت به خدا را به مردم آموخته اند.(1) يعني ادب بندگي و روش توبه و آداب آن، موضوعي است كه مي توان از كلام و عمل معصومان فرا گرفت.

2ـ بازگشت به خدا: بعضي از بزرگان مانند مرحوم خواجه نصير الدين طوسی ، توبه پيامبر و امامان را توبه از التفات به غير خدا و اشتغال به امور دنيا دانسته اند.(2)

توضيح آن كه: پيامبر و امام تنها براي آموزش ديگران توبه نمي كردند، بلكه واقعاً با توبه، به دنبال بازگشت به خدا بودند، اما نه بازگشت از گناه، بلكه آن بزرگواران چون توجه به امور مادي را (كه لازمة زندگي مادي است) دور از شأن و بندگي و مقام عصمت خود و گناه تلقي مي كردند، از اين امور گریز ناپذير توبه مي نمودند. افعالي كه براي ديگران مباح يا مكروه شمرده مي شود، براي آنان گناه ناميده مي شود و جمله معروف «حسنات الابرار سيئات المقرّبين؛ اعمال نيك خوبان، گناه مقربان خدا محسوب مي شود» ناظر به همين حقيقت است.

بر اين اساس امام سجاد(ع) در مناجات خود مي گويد: «استغفرك من كلِّ لذّة بغير ذكرك و من كلّ راحة بغير اُِنسك و من كلّ سرور بغير قربك و مِن كلّ شغل بغير طاعتك؛ خدايا، آمرزش مي خواهم از هر راحتي و آسودگي كه جز از طريق انس با تو حاصل آيد؛ از هر سرور و شادي كه به جز از راه قرب به تو حاصل شود؛ از هر كاري به جز طاعت تو درخواست مغفرت مي كنم».(3)

به بیان دیگر می توان گفت::

استغفار و توبه داراى مراتب و درجاتى متناسب با توبه کنندگان است. توبه گنه‏كاران از گناه است و توبه اهل سلوك ازپرداختن به غير خدا و توجه به غير حق. اولياى الهى چون توجه به مقام ربوبى - كه كمال مطلق است – دارند، وقتى به خود و اعمال خويش مى‏نگرند با تمام عظمت و بزرگى که آن اعمال دارند، آنها را در برابر عظمت بى نهايت الهى بسيار كوچك می ‏بينند. مانند کسي كه مهم‏ترين دارايى‏اش مقدارى آب گل‏ آلود بود و آن را براى سلطان هديه برد و چون شكوه شاهى را ديد، از آن چه آورده بود سخت شرمسار و سرافكنده گرديد.

 آرى على(ع) همان عبادتی را كه برتر از عبادت جن و انس است در برابر جمال و جلال الهى، برگ سبز درويش می ‏بيند و سر به زير می ‏افكند و اين خود يكى از عالی ‏ترين مراتب عبوديت مطلقه و فناى فى الله می ‏باشد.

 امام راحل در كتاب «آداب الصلاة» فرمود: «براساس توحيد ناب، تمام هستى، آينه و مرآت تجلى پروردگار است و ائمه هدى(ع) در همه هستى از جمله انسان‏ها خدا را مى‏ديده‏اند، ولی برخى از آن ها مانند ابوجهل‏ها و ابوسفيان‏ها مرآتی ] = آینه[ كدر وتیره‌اند و بر قلب پيامبر زنگار می ‏زدند. از اين رو حضرتش براى زدودن اين زنگار استغفار می ‏فرستد».

توجه به اين نکته نيز لازم است که ائمه(ع) داراي حالات روحي مختلف و متفاوتي مي باشند. گاهي توجه تمام و کاملي به حضرت معبود دارند و به اصطلاح فاني با همه وجود در حق و مستغرق درياي توجه و ظهور حق مي باشند اما گاهي اين توجه و استغراق وجود ندارد، چون به هر حال آنان نيز بشر مي باشند و براي تدبير امور بشري و تأمين نيازهاي مادي خويش، متوجه بدن وجسم و جنبه خاکي و جسماني مي شوند و همين موجب مي گردد استغراق کامل و همه جانبه براي آنها حاصل نگردد. در نگرش آنان نداشتن استغراق کامل و توجه تمام به ذات پاک ربوبي ، نوعي تقصير در بندگي و انجام وظيفه عبوديت است. گريه و ناله و استغفار و توبه اي که آن بزرگواران در دعاها و مناجات خويش دارند گاهي مربوط به اين نکته و مطلب است.

پي‌نوشت ها:

1. ملا محمد مهدي نراقي، جامع السعادات، ج 3، ص 81.

2. جعفر سبحاني، منشور جاويد، ج 8، ص 228، با تلخيص.

3. مفاتيح الجنان، مناجات ذاكرين.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 14 =
*****