مجلس و لزوم انجام فرجام برجام

10:25 - 1394/06/14

چکیده: در اینکه پس از برنامۀ جامع اقدام مشترک ایران و گروه 5+1 کار مهم یا غیر مهمی وجود دارد و در صورت وجود و یا لزوم پرداختن به قضایای پس از برجام، مجلس ایران باید نقشی داشته باشد، در میان سیاسیون اختلاف نظر وجود دارد.

مجلس و لزوم انجام فرجام برجام

یادش به خیر! خرداد و تیر هر سال یادآور چیزهایی بود؛ تیغ تند آفتاب، نوید فصلی گرم، امتحانات ساده! و سؤالات سخت! از نگاه برخی دانش آموزان سؤالات چهارگزینه ای بهتر از سؤالات تشریحی است، به ویژه آنانی که حافظۀ خوبی داشتند و قدرت تحلیلشان کمتر بود بیشتر طرفدار سؤالات چند گزینه ای بودند. اما اگر این دست سؤالات فاقد نمرۀ منفی بود، همه موافق روبرو شدن با این گونه سوالات بودند، چرا که معمولا با قرعه و یکی در میان جواب دادن و زیگزاگی حرکت دادن نوک قلم، می شد به کسب چند نمرۀ مفتی امید بست. حالا بگذریم! به نظر شما پاسخ سوال چهار گزینه ای زیر در زمینۀ برنامۀ جامع اقدام مشترک(همان برجام خودمان!) کدام است:

رابطۀ مسئلۀ پس از برجام با اصل برجام چگونه است؟
1-اصلا مهم نیست. مهم همان برجام است که انجام شد.
2-نسبتشان مساوی است.
3-مسئلۀ بعد از برجام از مسئلۀ برجام مهمتر است.
4-هیچ کدام مهم نیستند!
برخی معتقدند که اصل قضیه همان برجام بوده و همین که توافق مذکور حاصل شده، بیش از نود درصد از راه، طی شده و نیازی به دغدغه مندی نسبت به آینده نیست و مسائل و قضایای پس از برجام، محلی از اعراب ندارند. شخص رئیس جمهور و افرادی چون عراقچی و نوبخت و بسیاری از اصلاح طلب ها بر همین عقیده اند، و چون رأیشان بر این است که برجام معاهده ای خاص -که محتاج رفتن به مجلس باشد- نیست و قضایای پس از آن، به صورت خودکار در روال تعریف شده جلو می رود! طبیعی است که گزینۀ یک را انتخاب می کنند.
اما گروهی عقیده دارند عوامل داخلی از جمله ننگین یا افتخار آمیز خواندن این طرح توسط مجلس شورای اسلامی؛ و شرایط خارجی مانند رویکرد سنا و پارلمان آمریکا و پرزیدنت اوباما نقش قابل توجهی در تحقق توافق یاد شده دارند و برجام نیمی از راه و قضای پس از آن نیمی دیگر برای دستیابی به یک توافق مستمر است و خواه ناخواه اینان گزینه دوم را تیک! می زنند. طرفداران گزینه چهارم معمولا افرادی هستند که در حزب باد عضویت دارند یا جزو افراد همواره معترض و همیشه ناراضی از وضع موجود هستند، از اینان که بگذریم، باید ببینیم چرا کسانی که عقیده دارند برجام بخشی کوچکی از پازل سیاسی توافق ایران و غرب است، این سخن را بر زبان می رانند و استدلال آنها در مهمتر بودن قضایای پس از برجام و اینکه هنوز هزار راه نرفته باقی مانده، چیست؟ چه خوب است انتخاب این گزینه را از زبان سیاستمدار توانا، تحلیلگر یگانه، ولی امر مسلمین جهان، مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای(مد ظله العالی) بشنویم که خود عقیده دارند مجلس باید در سامان بخشی و انجام فرجام برجام دخیل باشد، چرا که فقط با توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک، کار خاصی صورت نگرفته و «تنها مذاکرات به سر آمده» و اصل، مسئلۀ پس از برجام است:
«به نظر من مسئله‌ی بعد از برجام، از مسئله‌ی برجام مهم‌تر است. خب، در مسئله‌ی برجام ما آنچه نظرمان بود و باید عرض بکنیم... عرض کرده‌ایم. یک بحثی که امروز وجود دارد بحث مجلس است؛ وضع حقوقی و قانونی و مانند اینها را کسانی که اهل این مسائل هستند باید بررسی کنند و ببینند که اقتضائات حقوقی و آنچه الزامات حقوقی این مسئله است، چیست؟ و طبق همان بایست عمل بشود؛ ما وارد آن نمی شویم. لکن آنچه از نگاه کلّی من عرض می­کنم... [این است که] به نظر ما مصلحت نیست که ما مجلس را از این قضیّه برکنار بداریم؛ چون قضیّه‌ای است که بالاخره دو سال است که کشور به‌طور کلّی متوجّه به آن است و حالا هم به یک نتایجی رسیده؛ [پس] باید مجلس وارد بشود. حالا مجلس چه بکند؟ بنده هیچ توصیه‌ای ندارم به مجلس شورای اسلامی که با این چه‌جوری عمل بکند. اوّلاً نوع تصمیم‌گیری چه‌جوری باشد؟ به‌نحو تصویب یا رد باشد، یا به‌نحو دیگری تصمیم‌گیری کنند؟ آیا رد کنند، آیا تصویب کنند؟ بنده هیچ توصیه‌ای ندارم. نظر متَّبَع، نظر نمایندگان ملّت است در مجلس و اینکه [مجلس] چه بکند، چه نکند؟ را ما عرض نمی­کنیم. ما معتقدیم که بالاخره خوب است مجلس را برکنار نکنیم و نمایندگان ملّت باید تصمیم بگیرند؛
و امّا مسائل بعد از برجام. به نظر ما برخی از مسائل هست که اینها را مسئولین کشور... [باید مورد توجّه قرار بدهند]. اوّلاً اگرچه به ظاهر در مقابل ما شش دولتند امّا در واقع آن که فعّال است یک دولت است؛ و آن دولت آمریکا است که به‌طور کامل در این مسئله وارد میدان است و مشغول عرق ریختن و فعّالیّت کردن و تلاش کردن هستند. مسئولین آمریکایی خیلی بد حرف می زنند؛ باید تکلیف این حرفها روشن بشود؛ بالاخره [یک] طرف قضیّه ما هستیم، یک طرف هم آمریکایی‌ها هستند. یک بار می گویند که چهارچوب تحریم ها حفظ خواهد شد؛ پس ما نشسته‌ایم این چند وقت، برای چه صحبت کرده‌ایم؟ صحبت کردیم که چهارچوب تحریم­ ها برداشته بشود، تحریم­ ها برداشته بشود. قرار است که چهارچوب تحریم ­ها حفظ بشود! حالا من نمی ­دانم معنای «چهارچوب تحریم­ ها حفظ بشود» چیست؟ ممکن است باز [دولتی های ما] این را هم یک جور معنا کنند امّا آنچه از این حرف برمی‌آید، درست مخالف آن علّتی است که ما رفتیم برای مذاکره؛ والّا ما چرا مذاکره کنیم! ما داشتیم کار خودمان را می­ کردیم؛ نوزده هزار سانتریفیوژ ما درست کرده بودیم، می­ توانستیم در مدّت نه‌چندان بلندی آن را برسانیم به پنجاه هزار سانتریفیوژ، یا شصت هزار سانتریفیوژ؛ هیچ مشکلی برای ما وجود نداشت که این کار را بکنیم؛ [سوخت] بیست درصد را تولید می ­کردیم، می­ توانستیم ادامه بدهیم؛ تحقیق و توسعه را انجام می­ دادیم، همچنان به همان شکل و با همان سرعت می­ توانستیم انجام بدهیم؛ و همچنین بقیّه‌ی چیزها را. اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریم ­ها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریم ­ها برداشته نشود، پس معامله‌ای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولین [دولتی و تیم مذاکره کننده] این را باید مشخّص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را می­زند... آنچه رسماً [توسط شیطان بزرگ] گفته می­شود، پاسخ [عزتمندانه، و نه پاسخ ذلیلانه و گنگ را از جانب دولت ما] لازم دارد؛ اگر پاسخ داده نشود، همان تثبیت خواهد شد.»[1] البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که تساهل و کندی در پاسخ دادن به درشتی و گنده گویی مستکبرین، یا به سبب غفلت است، یا ترس و یا توهم اینکه فعلا مصلحت در سکوت اختیار کردن یا دادن جواب های نرم است. چنانکه همین موارد در میان مسئولین دولت تدبیر و امید در طی دو سال اخیر به تناوب دیده شده است و دل خیلی از ما ایرانیان خون شده که دو کلمۀ حسابی در برابر جبهۀ کفر و استکبار از اینها بشنویم! یاد رئیس جمهور سابق به خیر! که با تمام اشکالاتش، حداقل این خوبی را داشت که نترس بود و چشم در چشم دنیای کفر آنها را به باد سخره می گرفت. از این رو خوب است توجه داشته باشیم که ایران الان از جهت قدرت و توان، با ایران 10-12 سال قبل قابل قیاس نیست، چه رسد به ایران 24 سال قبلی که مقام معظم رهبری در شهریور 1370 درباره اش فرموده اند: «از بن دندان اعتقادم این است که اگر امریکا تمام نیروهایش را برای ضربه زدن به این انقلاب بسیج کند، نخواهد توانست هیچ غلطی بکند. تلاش می کنند، زحمت می کشند، می خواهند کارهایی بکنند؛ اما اوج غرورشان، نقطه‌ی ضعفشان است. من الان نقاط ضعف این قدرتمندان ظاهری و پوشالی را احساس می کنم؛ تضادهایشان بتدریج روشن خواهد شد. بله، در مقابل جبهه‌ی اسلامی خواهند ایستاد؛ اما جبهه‌ی اسلامی، با آن جناح امپراتوری مارکسیستی چپ که توانسته بودند با ترساندن مردم خودشان از آن، آن اتحاد و وحدت را بین خودشان به وجود بیاورند، فرق می کند. تمام شد؛ صدای شکست امپراتوری زر و زور از دور به گوش می رسد. باید هوای خودمان را داشته باشیم. ما باید بدانیم که قوی هستیم.»[2]

ــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] . بیانات مقام عظمای ولایت در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى؛ 12 شهریور 1394.
[2] . حدیث ولایت، ج8، ص55؛ بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه؛ 27 شهریور 1370.
 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 0 =
*****