خدمت‌رسانی در سبک زندگی امام جواد علیه‌السلام

13:22 - 1394/06/22

چکیده: فرهنگ خدمت به دیگران یک فرهنگ الهی است که بارها توسط ائمه اطهار اهمیت آن مورد توجه واقع شده است. اینکه فردی وقتی با حاجتی از دیگران روبرو می‌شود، با خوشرویی برخورد کند و در جهت رفع مشکل فرد سعی و تلاش نماید، ریشه در میزان ایمان و باور دینی دارد.

امام جواد علیه‌السلام

پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌صلوات الله گوی عبادت و بندگی الهی را از دیگران ربوده‌اند. البته نه آنکه از انواع عبادت تنها سجاده و روزه را برگزیده باشند و به رفع مشکلات دیگران کاری نداشته باشند؛ بلکه دائماً در برآورده کردن حاجات مردم کوشش می‌نمودند و خدمت به خلق را بالاترین بندگی خالق برمی‌شمردند. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله برای تشویق دیگران به خدمت‌رسانی و بیان ارزش آن فرموده‌اند:
مَنْ سَعی فی حاجَه أَخیهِ المؤمنِ فکأنَّما عَبَدَ اللهَ تِسْعَهَ آلافِ سنَه، صائماً نهارُهُ قائماً لَیلَهُ[۱];
کسی که در راه برآوردن نیاز برادر مؤمن خود بکوشد، گویی نُه هزار سال با روزه گرفتن و شب زنده داری کردن، خدا را عبادت کرده باشد.
فرهنگ خدمت به دیگران یک فرهنگ الهی است که بارها توسط ائمه اطهار اهمیت آن مورد توجه واقع شده است.[۲] اینکه فردی وقتی با حاجتی از دیگران روبرو می‌شود، با خوشرویی برخورد کند و در جهت رفع مشکل فرد سعی و تلاش نماید، ریشه در میزان ایمان و باور دینی دارد. امام صادق علیه‌السلام در حدیثی این مطلب را چنین فرموده‌اند:
ما آمَنَ بِاللّه‏ِ وَلا بِمُحَمَّدٍ وَلا بِعَلِیٍّ مَنْ اِذا اَتاهُ اَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فی حاجَةٍ لَمْ یَضْحَکْ فی وَجْهِهِ فَإِنْ کانَتْ حاجَتُهُ عِنْدَهُ سارَعَ اِلی قَضائِها وَاِنْ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ تَکَلَّفَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ حَتّی یَقْضِیَها لَهُ فَإِذا کانَ بِخِلافِ ما وَصَفْتُهُ فَلا وَلایَةَ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ؛[۳]
به خدا، محمد و علی ایمان نیاورده است کسی که در هنگام نیاز برادر مؤمنش با خوشرویی با او برخورد نکند؛ پس اگر توان دارد احتیاج او را شخصاً برطرف نماید و اگر قادر نیست با کمک دیگری مشکل او را حل کند. اگر بر خلاف آنچه توصیف کردم باشد، پس بین ما و او ولایتی نخواهد بود.
امام نهم ما شیعیان که به خاطر شدت سخاوت و بخشش در عمر کوتاهشان به لقب جوادالأئمه مشهور شدند نیز بارها از اهمیت خدمت به دیگران سخن گفته‌اند. ایشان فرمودند:
إِنَّ لِلّهِ عِبادا یَخُصُّهُمْ بِالنِّعَمِ وَیُقِرُّها فیهِمْ ما بَذَلُوها فَإِذا مَنَعُوها نَزَعَها عَنْهُمْ وَحَوَّلَها اِلی غَیْرِهِمْ[۴]
خداوند بندگانی دارد که نعمت هایش را به آنان اختصاص داده است و مقرر کرده است از آن بذل و بخشش کنند و اگر خودداری کنند، از آنان می‏گیرد و به دیگران منتقل می‏کند.
در این سخن از بندگان ویژه الهی سخن به میان آمده، همان‌ها که نعمت‌های الهی را وسیله‌ای برای رفع مشکلات مردم می‌دانند و البته به خوبی واقف هستند که اگر چنین نکنند از آن نعمت محروم خواهند شد.
 امام علیه‌السلام در حدیثی دیگر ریشه افزایش نعمت‌های الهی را در خدمت‌گزاری دانسته و بیان نموده‌اند:
ما عَظُمَتْ نِعْمَةُ اللّه‏ِ عَلی اَحَدٍ اِلاّ عَظُمَتْ عَلَیْهِ حَوائِجُ النّاسِ، فَمَنْ لَمْ یَحْتَمِلْ تِلْکَ الْمَئونَةَ عَرَضَ النِّعْمَةَ لِلزَّوالِ[۵]
نعمت خدا بر کسی زیاد نمی‏شود، مگر اینکه نیاز مردم هم به او بیشتر می‏شود. پس کسی که این زحمت را تحمل نکند، نعمت را در معرض زوال قرار می‏دهد.
این امام بزرگوار خود اولین فرد برای رفع حوائج مردم بودند و در تاریخ برخی سخاوت‌های ایشان نقل شده است. در ادامه برخی از سخاوت‌های مشهور ایشان برای رفع مشکلات مردم می‌آید:
کاروانی به قصد زیارت خانه خدا و انجام اعمال حج به مقصد شهر مکه در حرکت است، راهزنان راه را بر کاروانیان می بندند و هر آنچه که می یابند به سرقت می برند، اهل قافله با سختی تمام به شهر یثرب می رسند در حالی که نه متاعی دارند و نه پولی و نه غذائی، و لذا در جستجوی پناهگاهی می شوند تا خاطر رنجیده و رنج سفر و غارت زدگی را بوسیله آن را درمان کنند، یکی از افراد قافله بنام احمدبن حدید داستان رهزنان و سرقت اموال خود و دوستانش را به محضر حضرت جواد علیه السلام  می برد و از آن حضرت در خواست کمک می کند، امام او را با دست پر به جمع هم سفرانش باز گرداندند، ابتدا دستور دادند تا بر آن شخص لباسی نو به پوشانند سپس مبلغ سنگینی به وی دادند تا بین دوستان هم سفرش تقسیم کند، و جالب آنکه پس از تقسیم دینارها دریافتند که به هر یک به اندازه اموال سرقت شده اش بخشیده اند[۶].
در قضیه ای دیگر اسماعیل بن عباس هاشمی خدمت امام می‌رود و از تنگدستی شکایت می‌کند، حضرت نیز جانماز را کنار می‌زنند و از روى زمین مقداری طلا برداشته و به او می‌دهند. وی نقل کرده که ارزش آن ۱۶ مثقال طلا بوده است.[۷]  و یا لباسی که به محمد بن سهل هدیه دادند [۸].
البته امام بالاترین خدمت را خدمت فرهنگی می‌دانند و برای آن اهمیت ویژه‌ای قائل شدند. ایشان در حدیثی بی‌نظیر به لزوم هدایت دیگران اشاره نموده و در مثالی فرموده‌اند:
اِنَّ مَنْ تَکَفَّلَ بِأَیْتامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعینَ عَنْ اِمامِهِمْ، الَمُتَحَیِّرینَ فی جَهْلِهِمْ، اَلأَْسْراءِ فی اَیْدی شَیاطینِهِمْ وَ فی اَیْدِی النَّواصِبِ مِنْ اَعْدائِنا فَاسْتَنْقَذَهُمْ مِنْهُمْ وَأَخْرَجَهُمْ مِنْ حَیْرَتِهِمْ وَقَهْرِ الشَّیاطینَ بِرَدِّ وَساوِسِهِمْ وَقَهْرِ النّاصِبینَ بِحُجَجِ رَبِّهِمْ وَدَلیلِ اَئِمَّتِهِمْ، لَیُفَضَّلُونَ عِنْدَ اللّه‏ِ تَعالی عَلَی الْعابِدِ بِاَفْضَلِ الْمَواقِعِ بِاَکْثَرَ مِنْ فَضْلِ السَّماءِ عَلَی الاَْرْضِ وَالْعَرْشِ وَالْکُرْسِیِّ وَالْحُجُبِ [عَلَی السَّماءِ] وَفَضْلُهُمْ عَلی هذا الْعابِدِ کَفَضْلِ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ عَلی اَخْفی کَوْکَبٍ فِی السَّماءِ[۹]
کسی که سرپرستی یتیمان آل محمد(ص) را ، که از امام خود دورافتاده ، در نادانی خویش سرگرادن مانده و در دستان شیاطین و دشمنان اهل بیت گرفتار آمده اند ، به عهده گیرد و آنها را از چنگال دشمنان رهایی بخشد و از حیرت و جهالت خارج سازد و وسوسه های شیاطین را از آنها دور کند، و با دلایل پروردگارشان و برهانهای امامانشان دشمنان اهل بیت را مقهور سازد، تا عهد خدا بر بندگانش را به بهترین شکل حفظ نماید، برتری چنین شخصی بر سایر مردم از برتری آسمان بر زمین، و برتری عرش و کرسی و حجابها بر آسمان بیشتر است، و او بر دیگر بندگان خدا فضیلت دارد همچنانکه ماه شب چهارده بر کوچکترین ستاره آسمان فضیلت دارد.
نیازمندترین افراد جامعه ایتام هستند. این حدیث شریف افرادی را که گمراه هستند یا در ضعف عقیدتی به سر می‌برند را ایتام آل محمد صلی‌الله علیهم عنوان کرده و از پاداش بسیار ویژه رسیدگی به آنان و رفع نیازهای فرهنگی آنان سخن گفته است. پاداشی که حتی از ثواب دیگر انواع خدمت‌رسانی برجسته‌تر می‌باشد. امید آنکه با درس گرفتن از معارف اهل‌بیت و سبک زندگی آنها هر چه بیشتر به خدمت‌رسانی به دیگران بپردازیم و خدمات فرهنگی را به طور ویژه‌ای دنبال نماییم.

----------------------
پی‌‍نوشت
[۱] - بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۱۶
[۲] - رک: فضیلت خدمت به مؤمنین و برادران دینی
[۳] - بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۱۷۶
[۴] - بحارالانوار، ج۷۸، ص۷۹.
[۵] - همان.
[۶] - رک: خسروى، موسى، ‏زندگانى حضرت جواد و عسکریین (علیهم السلام)، (ترجمه بحار الأنوار)، ص ۲۷، ناشر، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۴ ش‏.
[۷] - رک: قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج‏۱، ص ۳۸۳، انتشارات امام مهدی، چاپ اول، قم، ۱۴۰۹ق.
[۸] - رک: چرا به امام جواد لقب جواد دادند؟ و کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۹۵
[۹] - الطبرسی، احمد بن علی بن ابی طالب ، الاحتجاج ، ج ۱ ،ص۹ ، نجف اشرف ، النعمان للطباعة و النشر، ۱۳۶۸ هـ ق.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 3 =
*****