چکیده: توجه به سوابق و روحیات و خصوصیات دینی- سیاسی نامزدهای انتخابات یکی از ضروریات است.
![نقش مردم در انتخابات انتخابات مهم است](https://btid.org/sites/default/files/media/image/img12333368.jpg)
مسؤولیت انسان نسبت به سرنوشت خود و جامعه از ارزشهای مسلم دین اسلام میباشد. و این امر در آیات و روایات و سیره مسلمین مورد تاکید قرار گرفته است. بنابراین مشارکت افراد در تصمیمات سیاستگذاری، اداره امور اجتماع و تعیین کارگزاران از حقوق و مسؤولیتهای اولیه هر مسلمانی به حساب میآید.
از این رو افراد در جامعه اسلامی دارای توانایی انتخاب نسبت به سرنوشت جمعی خویش بوده و آزادی سیاسی مولود اختیاری است که خداوند ارزانی داشته است حضرت امام(رحمهاللهعلیه) در این مورد چنین میفرماید: «مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیّم ندارند و هیچ فرد یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند».[1]
از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون یکی از اهداف شوم استکبار جهانی دور کردن مردم از صحنههای انقلاب بوده و به انواع ترفندها متوسل شدهاند؛ ولی به لطف خداوند تبارک و تعالی ملت شریف و سرافراز ایران با حضور عظیم خود در صحنههای گوناگون انقلاب، این حقیقت را به اثبات رسانیدهاند که از وحدت و انسجام آنان چیزی کم نشده و استکبار و مزدوران آنان تا ابد حسرت گسستن اتحاد و یکپارچگی ملت ما را به گور خواهند برد.
وظایف مردم نسبت به انتخابات از دیدگاه امام خمینی(رحمهاللهعلیه)
الف) شرکت فعالانه در انتخابات: حضرت امام(رحمهاللهعلیه) همه آحاد ملت را به شرکت در انتخابات فرا میخوانند: «وصیت من به ملت شریف آن است که در تمامی انتخابات چه انتخابات رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و . . . در صحنه باشند و اشخاصی را که انتخاب میکنند روی ضوابطی باشد که اعتبار میشود. عدم دخالت مردم، از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام میباشند، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده، و چه بسا که در بعض مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نمودهاید و نمودهایم. علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد».[3]
پس همه اقشار ملت در سرنوشت کشور اسلامی خود مسؤول هستند. لذا همه باید شرکت در انتخابات را بعنوان یک وظیفه شرعی و قانونی خود بدانیم و بدون هیچگونه درنگ و مسامحهای در صحنههای حساس انقلاب حضور فعال داشته باشیم و بدانیم که اگر به خاطر عدم حضور ما در سرنوشت جامعه، ضربهای به انقلاب وارد شود همه ملت در پیشگاه خداوند و شهدای عزیز مسئول خواهند بود.
ب) مشورت کردن: مشورت از دستورات اسلامی است و خداوند مؤمنین را به مشورت کردن فرا خوانده و میفرماید: «وَ أَمرُهُم شورَی بَینَهُم [شوری:38] كارشان بر پايه مشورت با يكديگر است». و در جای دیگر میفرماید: «وَ شَاوِرهُم فِی الأَمرِ [آل عمران/259] ای پیغمبر در كارها با ايشان مشورت كن». و در روایات متعددی بر اهمیت مشورت تاکید شده است. تا جایی که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در وصیت خود چنین میفرماید: «نظریات صاحبان رأی را جمعآوری کن و سپس نزدیکترین آن را به صواب و دورترین آن را از شک انتخاب کن».[4]
ما از آیات و روایات اصل لزوم مشورت را استفاده میکنیم. از آنجا که مجلس از اهمیت والایی برخوردار است و تصمیمات مجلس شورای اسلامی در امور کشور نقش بسزایی دارند، ما برای اینکه کاندیدای اصلح را انتخاب کنیم با افراد مورد اطمینان مشورت کنیم و همه امور و مصالح کشور را در نظر گرفته و بعد خودمان تصمیم بگیریم که به چه کسی رأی بدهیم.
در این مورد حضرت امام(رحمهاللهعلیه) وظیفه همگان را روشن میکند: «در تعیین رئیس جمهوری و وکلای مجلس با طبقه تحصیل کرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور و غیر وابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر، و اشتهار به تقوی و تعهد به اسلام و جمهوری اسلامی مشورت کرده، و یا علما و روحانیون با تقوی و متعهد به جمهوری اسلامی مشورت نموده (نمائید)».[5]
ج: انتخاب اصلح:
با توجه به این اصل کلی که مسؤولیتها باید در دست صالحترین افراد باشد مردم نباید بیتوجه از کنار این مساله بگذرند بلکه وظیفه دارند از روی آگاهی و شناخت کامل شایستهترین فرد را انتخاب کنند. مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر میفرماید، ابن عباس از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) چنین نقل میکند: «هر کس از مسلمانان عاملی (کارگزاری) را بر سر کار بیاورد _ و به او مسئوولیت بدهد _ در حالی که میداند در بین مسلمانان فردی وجود دارد که او برای این کار سزاوارتر است و به کتاب و سنت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) آشناتر است آن کس به خدا و رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و جمیع مسلمین خیانت کرده است».[6]
بنابراین بر افراد جامعه اسلامی لازم است تا ویژگیهای افراد را بررسی نمایند و از بین آنها بهترین و شایستهترین فرد را برای تصدی امور و کارگزاری نظام اسلامی انتخاب کنند.
معنا و معیار اصلح:
«اگر (انتخاب اصلح) برای خودتان باشد شیطانی است و اما اگر انتخاب اصلح برای مسلمانهاست، کی و از کجاست، مطرح نیست، از هر گروهی باشد، حزب باشد، یا غیر حزب، نه حزب اسباب این شود که غیر آن فاسد و نه صد در صد حزبی بودن باعث صلاح آنهاست. و انتخاب اصلح برای مسلمین یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد و همه چیز را بفهمد و چون در مجلس اسلام تنها کافی نیست بلکه باید مسلمانی باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد، که اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی میکنید و این یک محکی است برای خودتان که تشخیص بدهید انتخاب برای اسلام است یا برای صلاح خودتان. امیدوارم که تا آخر هم اینطور باشد و هر دوره انتخابات بهتر انجام شود. و این مساله، مساله شخصی نیست بلکه برای اسلام و از امور مهمه است».[7]
رهنمود حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) در مورد انتخابات:
«در هر حال مردم با بصیرت و درایت کاندیداهایی را شناسایی کرده و به سوابق و روحیات و خصوصیات دینی - سیاسی نامزدهای انتخاباتی توجه نمایند. تمییز بین کسانی که در تفکر خود، خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند با دیگران کار مشکلی نیست».[8] ملت انقلابی و سرافراز ایران اسلامی با شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخاب کاندیدای اصلح مشت محکمی بر دهان دشمنان انقلاب اسلامی خواهند زد و بیعت مجددی با آرمانهای بلند امام راحل و مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنهای(مدظله العالی) میباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. صحیفه نور، ج 20، ص 194.
[2]. وصیتنامه سیاسی الهی، ص 17 و صحیفه نور، ج 21.
[3]. همان، ص 19 و صحیفه نور، ج 21.
[4]. «اضمم آراء الرجال بعضها الی بعض ثم اقربها الی الصواب و ابعدها من الارتیاب». من لا یحضرالفقیه، ج 4.
[5]. وصیت نامه سیاسی الهی ، ص 19، و صحیفه نور ج 21.
[6]. «من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم اولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنة نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین». الغدیر، ج 8 ص 291.
[7]. صحیفه نور، ج 18، ص 152.
[8]. همان، ج 20 ، ص 194.