زندگی بی روح توی مجردی بهتره تا زندگی بدون آرامش متأهلی

01:12 - 1391/11/28
لطفا بهم نگید که چون سنم داره میره بالا بله بگم. من از زندگی الانم راضیم. درسته زندگیم روح نداره ولی من یه زندگیه بی روحو به یه زندگی بدون آرامش واقعا ترجیح میدم...
خواستگار

من یه مشکلی دارم که سعی می‌کنم بطور خیلی خلاصه توضیحشش بدم. ممنون میشم راهنمائیم کنید.

من دختری بیست و هفت سالمه و خواستگاری دارم سی ساله که چندین جلسه با هم صحبت کردیم.

1. ایشون تحصیلاتشون دیپلمه و من استاد دانشگام. همیشه جزء ملاکام همسری هم سطح خودم بوده. البته از لحاظ کاری و موقعیت اجتماعی بهشون نمی‌خوره که دیپلم باشن و خیلی بالاترن و من فعلا این موردو نادیده گرفتم.

2. ایشون قبلا یه بار ازدواج کردن و طلاق گرفتند. دلیل جدائیشون رو یه بار خیانت همسر بیان کردن. یه بار عدم تفاهم. یه بار پرخاشگری و حساس بودن همسر و هر چی که بیشتر صحبت می‌کنیم همین طور به این دلایل داره افزوده میشه. بقول خودشون کلکسیون مشکلات بودن. البته قبول دارن که خودشونم بالاخره مقصر بودن.

به خاطر همین دنبال فردی می‌گردن ایده آل که شرابط نفر قبلو نداشته باشه. در صورتی که منم مثل بقیه آدما ایده آل نیستم و دنبال فرد ایده آل هم نمی‌گردم چون می‌دونم پیدا نمیشه.

مطمئنا خیانتکار و پرخاشگر به هیچ وجه نیستم ولی مثل خیلی از خانومای دیگه حساس هستم. ولی ایشون انتظار دارن من همیشه بگم و بخندم و اگرم حرفی زدن ناراحت و عصبانی نشم و اگه بشم میگه خیلی حساسی. با توجه به اینکه دلایل جدائیشون همینطور داره بیشتر و بیشتر میشه و می‌خوان که منم اونطوری نباشم. من باید چیکار کنم؟

3. در مورد نفر قبلی من ازشون یه شماره تماس، ایمیل یا آدرس خواستم که با اون خانوم(همسر سابقش) صحبت کنم تا دلیل واقعی جدائیشونو بفهمم. ولی ایشون گفتن که هیچ نشونه ایی ازش ندارن و درست نیست من برم با اون خانوم حرف بزنم. منم گفتم که این رفتارش مشکوکه. از کجا معلوم که راست بگه!! بعدا که اصرار کردم گفتن شاید یه شماره ایی پیدا کنن.

اگه شماره ایی پیدا کردن چطور با اون خانوم حرف بزنم که بدور از احساسات منفی دلیل واقعی جدائیشونو بمن بگن؟

4. من احساس می‌کنم که ایشون یکم بدبین هستن، چون تمام مدت منو چک می‌کنه کجام، با کیم، چیکار می‌کنم، باید پیام یا زنگشو بموقع جواب بدم و... البته شاید بخاطر ضربه ایه که قبلا خوردن که بقول خودشون مارگزیده شده. آیا اینا نشونه بدبینی نیست؟

5. بخاطر شکست قبلی ایشون می‌خوان یه مهریه کم بگیرن. در صورتی که خانوادم واقعا می‌ترسن که نکنه اتفاق قبلی دوباره تکرار بشه. البته مهریه بالا به هیچ وجه مدن ظرمون نیست یه مهریه متعارف. لازم به ذکره که تو خونوادشون طلاق زیاد هست. خودش، برادرش، دختر عموش و انگار یکی از دختر خاله هاش طلاق گرفتن. چیزی که خیلی می‌ترسوندم.

غیر از موارد بالا تو بقیه زمینه ها (اعتقادی، خانوادگی و...) مشکلی باهم نداریم همدیگرو هم دوس داریم. به نظر می‌رسه پسر خوب، پخته و اهل زندگی باشه. فقط لطفا بهم نگید که چون سنم داره میره بالا بله بگم. من از زندگی الانم راضیم. درسته زندگیم روح نداره ولی من یه زندگیه بی روحو به یه زندگی بدون آرامش واقعا ترجیح میدم.

***جواب:

سلام

در مورد اینکه گفتین هر بار علت طلاق رو یک چیز بیان می‌کنه ممکنه یک طلاق علل مختلفی داشته باشه اما از اینکه هر بار یک چیز رو بیان می‌کنه و این علت‌ها هم متعدد هستن کمی باید بیشتر دقت کنید و به گفته‌های خودش اکتفا نکنید و برای تحقیق بیشتر مایه بگذارید

اینکه اون زن خیانت کرده باشه و یا تفاهم با هم نداشته باشند دلیل بر نقص و عیب این آقا نمیشه البته اگه واقعیت داشته باشه اما اینکه میگه اون خانم حساس بوده ممکنه واقعا هم اینطور بوده باشه اما ممکن هم هست که خود این آقا انتظار زیادی داشته باشه و یا اینکه میگید دنبال یک همسر ایده آل هست این یک فکر نادرسته چرا که وقتی مثلا با کسی ازدواج کنه که فکر کنه ایده آلشه انتظارات یک فرد ایده ئال رو هم از طرف داره به همین خاطر اگه وارد زندگی بشه و بعد از مدتی متوجه بشه که اون ایده آلی که مد نظرش بوده نیست مشکل درست میشه

البته احتمال اینکه به خاطر شکست قبلی سخت گیر شده باشه هم هست و داره تلاش می‌کنه که موردی رو انتخاب کنه که ایرادات فرد قبلی رو نداشته باشه لذا وسواس شده

در این مورد شما باید متوجهش کنید که نباید دنبال فرد ایده آل باشه که پیدا نمی‌کنه و حتی اگه فردی با خصوصیات مورد نظرش رو سفارش بده و بسازن باز هم بعد از مدتی به چیزی پی میبره و میخواد که داشته باشه یا نظرش عوض میشه

در مورد اینکه می‌گید انتظار داره شما اصلا عصبانی نشید خب این انتظار نابجائیه و خود خواهی هست دو نفر هر چقدر هم که تفاهم داشته باشند بالاخره گاهاً ممکنه بینشون کنتاکت بشه و یا کاری از یک طرف سر بزنه که به نظر خودش درسته اما دیگری اون رو غلط می‌دونه و تا مقداری عصبانیت و ابرازش طبیعیه خصوصا اینکه وقتی چنین انتظاری از شما داره باید این باور رو داشته باشه که اون هم با شما همین طور رفتار کنه و بگه و بخنده و عصبانی نشه پس باید ببینید که برای خودش هم این رو قبول داره یا نه

در مورد همسر سابق ایشون: شاید کمتر کسی پیدا بشه که حب و بغض در قضاوتش تاثیر نداشته باشه و واقعیت رو اونطور که هست بگه خصوصا اینکه در طلاق همیشه اینطور نیست که طرف بدونه که مقصره و اشتباهش رو گردن بگیره بلکه هر کسی فکر می‌کنه که اونطرف تقصیر کاره و حق با خودشه لذا اگه صحبت هم کردین این صحبت تنها ملاک قضاوت شما نباید باشه بلکه شما با ایشون صحبت می‌کنید در کنار این با افراد دیگه‌ای که در جریان کار این دو نفر بودند هم صحبت کنید و از اطرافیان هم یک تحقیق خوب و دقیق هم باید داشته باشید

در مورد بدبینی : این که به این مقدار شما رو چک می‌کنه دو حالت میتونه داشته باشه 1- اینکه واقعا بدبینه و این اخلاقش در طول زندگی مشترک هم ادامه پیدا می‌کنه که این واقعا مساله آزار دهنده ایه 2- به خاطر همسر قبلیش حساس شده و اگه در مورد شما به اطمینان برسه و خیالش راحت بشه دیگه این چک کردنها رو ادامه نمیده

اینکه رفتارهای این آقا از کدام نوعشه رو با تحقیق میشه فهمید که آیا در زمینه مسائل ناموسی فقط با شما این جوریه یا اینکه نسبت به خواهر و مادرش هم حساسه؟ یا اینکه کلا آدم بدبین و شکاکی هست یا نه؟ که در این زمینه باید از طریق تحقیق از دوستان و آشنایانش در محل کار و تحصیل و زندگی حقیقت رو بفهمید و همچنین شما یا بزرگترهاتون باهاش صحبت کنند

اگه این آقا بدبین باشه زندگی کردن با یک آدم بدبین مشکله

اما اگه نسبت به خانواده خودش مثل خواهرش اینطور نبوده میشه امیدوار بود که این حالت به خاطر همسر قبلیشه و اگه به شما اعتماد کنه از این رفتارش دست برمیداره

در مورد مهریه اینکه ایشون نمیخواد مهریه بالا بگیره شاید هر کس دیگه‌ای که جای ایشون بود همین کار رو می‌کرد چون پرداخت مهریه‌های بالا خصوصا اگه چند ده یا صد میلیونی باشه زندگی انسان رو مختل می‌کنه

به نظر من اگه شما دو مساله رو مد نظر بگیرید بهتره اول اینکه شما ببینید تناسب‌های اعتقادی فکری اخلاقی رو دارید یا نه و با تحقیق به این شناخت برسید دوم اینکه مهریه رو به اندازه‌ای بگیرید که متعادل باشه به نحوی که اگه خدای نکرده زندگی به جدائی کشیده شده یک زندگی حد اقلی که بارش رو دوش پدر مادر نباشه رو بتونید داشته باشید حالا شما باید ببینید با چه مبلغی میشه این زندگی رو در محل زندگی شما چرخوند و خود شما هم با مهریه بالا موافقت نکنید چون خود این مساله باعث جلب اعتماد خواستگار میشه

موفق باشید

نظرات

تصویر سید حسین
نویسنده سید حسین در

سلام
من از آخر جواب می دم
از نظر سنی که اصلا مشکلی ندارید کلی آدم سراغ دارم تازه 40 سالگی ازدواج کردن و مشکلی هم ندارن و واقعا رسیدن به یک زندگی آرام خیلی مهمه حتی اگه زمان ببره
از لحاظ مهریه که درستش زیر 20 تا سکه اس چون مهریه رو نخواد بده کاری می کنه مجبور بشی حتی 10 هزار تا سکه رو هم ببخشی و راحت طلاق می ده و طلاق هم نده انقدر اذیت می کنه که بری بدون مهریه طلاق بگیری و تا نفهمیم مهریه بدون طلاق هم باید در زندگی عادی پرداخت بشه وضعمون همینه به مهریه به چشم تضمین نگاه می کنیم
و اینکه تو خانواده نزدیکش طلاق زیاده جای تعمل داره مخصوصا که خودشم طلاق تو کارنامه داره
از زن قبلیش نمی شه اطلاعات گرفت چون در اغلب حالات افراد وقتی جدا می شن چشم دیدن خوشبختی طرف مقابلشون رو ندارن و تحقیق از اون به این شکل بی فایدست و فقط بیشتر گیج می شی
تحصیلات و اینام واقعا ملاک ازدواج نیست وهم تفاهم دو نفره باید بتونن با هم بسازن اما به نظر من آدمی که طلاق می گیره باید با یه مطلقه ازدواج کنه چون معیاراش دیگه عوض شده از قبلی زخم خورده باعث شکاک شدن می شه مگر این که طرف ایمان قوی داشته باشه و زندگی اولش اصلا تو دیدش به همسر جدیدش تاثیر نذاره که کمتر کسی این طوری می شه مثلا اگه ازش خیانت دیده همش فکر می کنه از اینم خیانت می بینه و زندگی به کام جفتشون تلخ می شه
البته در این شرایط ازدواج و کوچیکتر بهتره چون پسر تو اون سن دیگه واقعا گرگ بارون دیدس و دیدگاهش به ازدواج دیگه با یه جونه زیر 30 فرق داره و باید با بالای 30 ازدواج کنه تا به مشکل نخورن تازه این طرف طلاقم داده و کلی کار رو سخت می کنه چون خیلی مارگزیده شده
موفق باشی

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

عزيز برادر راهنما،
نكته اينجاست تحصيلات اين دونفر دريك سطح نيست واين نكته مهمي است كه برهمه روشن وپوشيده نيست!!!!!!!!!!!!

تصویر آرش
نویسنده آرش در

با سلام خدمت دوست عزیزی که مورد سوالو مطرح کردند جسارتا من میخوام بگم که این آقا مطمئنا خودشون مشکلات خادی دارند که در زندگی مشترک بروز پیدا میکنه و میتونم به جرات بگم که ایشون تظاهر به فهم بالا و جایگاه اجتماعی بلند مرتبه می کنند و مطمئن هستم که با زبون چربشون در پی فریب شما هستند و باز هم مطمئنم که همسرسابقشون کمترین گناه و تقصیر رو در جدائی داشتند و اگه نمیخوائین دچار سرخوردگی بعدی بشید دور ایشونو خط بکشید و فردی با جایگاه اجتماعی همسطح و هم شان خودتون از بین همکاران دانشگاهیتون پیدا کنید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 2 =
*****