چکیده: رویه پيامبر هم زیستی مسالمت آمیز با عقائد و ادیان دیگر منطبق با اخلاق اسلامی و آموزههای اصیل وحی بوده، اما یهودیان ستیزه جو راهی غیر از نبرد را پیش روی مسلمین نگذاشتند.
با فرارسیدن بیست و چهار رجب سالروز جنگ خیبر و فتح آن توسط امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در سال هفت هـجری قمری خالی از لطف نیست پاسخی داده شود نسبت به این ابهام که علت جنگ خیبر و سایر جنگها با عقاید و ادیان دیگر خصوصاً با یهودیان در صدر اسلام چه بوده، و با این جنگها چگونه اخلاق اسلامی درباره همزیستی مسالمتآمیز ادیان توجیهپذیر است؟
در پاسخ این ابهام باید گفت؛ همزیستی مسالمتآمیز ادیان جزء اخلاق اسلامی و از آموزههای اصیل وحیانی است و آیات متعددی از قرآن کریم، بهصورت گوناگون، با صراحت کامل، بدان سفارش نمودهاند؛ چه اینکه اساساً طبیعت اعتقادات قلبی، دینی و مسائل وجدانی به شکلی است که در آنها اکراه، اجبار و نبرد جایی ندارد.
قرآن کریم نیز بر این معنا چنین تأکید میفرماید: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی [بقره/ 256] در کار دین اکراهی نیست، زیرا راه از بیراهه بهروشنی آشکار شد» و به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نیز تأکید میفرماید: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَميعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنينَ [یونس/ 99] اگر پروردگارت میخواست، تمامی اهل زمین بدون اینکه اختیاری داشته باشند ایمان میآوردند، پس آیا تو مردم را بهاکراه وا میداری که مؤمن شوند» که ایات متعدد دیگر و روایات اسلامی بسیاری بر همین مبنا همزیستی مسالمتآمیز ادیان جزء اخلاق اسلامی و از آموزههای اصیل وحیانی میدانند.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نیز منطبق بااخلاق اسلامی در همزیستی مسالمتآمیز ادیان و بر اساس دعوت اهل یثرب به این شهر رفته بودند نه برای ستیز با ادیان دیگر هرچند که در یثرب کنار دو قبیله مسلمان اوس و خزرج اکثریت نیز با یهود بود، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بر مبنای اخلاق اسلامی پس از برقراری پیمان برادری بین مسلمانان انصار و مهاجر پیمان همزیستی مسالمتآمیز با یهود نیز برقرار کرد، که مفاد این پیمان عبارت بود از:
«1. یهودیان با دشمنان پیامبر همکاری نکنند و به آنان ابزار و اسب و... و اسلحه و ابزار نظامی ندهند. 2. هیچ اقدامی بر علیه پیامبر و مسلمانان انجام ندهند و بهطور پنهان و آشکار حتی با اشاره و با زبان به آنان زیان نرسانند. 3. اگر برخلاف این پیمان عمل کردند پیامبر حق دارد با آنان هرگونه برخوردی را که صلاحدیدند بنمایند، مجازات پیمان شکنان عبارت بود از توقیف اموال، اسارت، و حتی کشته شدن که در متن قرارداد بین آنها و حضرت، مقر رشده بود. طرف قرارداد پیمان و امضاکنندگان آن رئیس سه قبیله بنام مخیریق، حییّ بن اخطب و کعب بن اسد بودند که آن را تأیید و امضاء نمودند». [1]
دراین بین تنها و مهمترین آفت همزیستی مسالمتآمیز ادیان خود یهودیان مدینه بودند که دشمنی خود با مسلمانان را پنهان نکرده و پس از اندکی برخلاف مفاد این پیمان چندین بار با مسلمانان مدینه درگیر شده و به آنان آزار میرساندند. به انکار آن حضرت پرداخته و میگفتند: پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) پیامبر موعود تورات نیست، [2]
لذا به این بهانه کارشکنی و پیمان شکنی یهود و ناسازگاری آنان با پیامبر شروع شد و یهود از هر راهی برای اختلافافکنی میان پیامبر و مسلمانان و قبایل اوس و خزرج استفاده میکردند. با وجودی که تعهد داده بودند از آزار مسلمانان به هر نحو خودداری کنند، نه تنها به تعهدشان عمل نکردند بلکه شخص پیامبر را نیز مورد اذیت و آزار قرار میدادند.
قرآن کریم نیز بر این پیمانشکنیها و خیانتها چنین صحه میگذارد؛ «فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلی خائِنَةٍ مِنْهُم [مائده/ 13] به خاطر پیمانشکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان را از موردش تحریف میکنند و بخشی ازآنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه میشوی».
درنتیجه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) هرگز با عقاید و ادیان دیگر قصد ستیز و نبرد نداشت، بلکه این یهودیان بودند که با پیامبر و مسلمین دشمنی و مبارزه میکردند. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) با همه عقاید و ادیان برخورد مسالمتآمیز داشت اما آنان نه تنها آیات قرآن را انکار میکردند، بلکه در دشمنی با پیامبر از هیچ تلاشی فروگذار نبودند، از اینرو بود که پیامبر مطمئن گردید که اینها دست از ستیزهجویی بر نخواهند شد، بلکه در کار پیشرفت مسلمانان مانعتراشی کرده و با مشرکین مکه در نابودی مسلمانان همدست خواهند شد،
جنگ احزاب نیز ازجمله این اقدامات ستیزهجویانه یهود بود که برخلاف پیمان خود با مشرکین همکاری کردند تا کار پیامبر و مسلمانان را یکسره کنند، آنان در تجهیز مشرکان همکاری جسته و به آنان در کارهای اطلاعاتی و جاسوسی علیه مسلمانان کمک میکردند.
پیامبر از طریق وحی و از طریق اطلاعات کسب شده توسط افراد خود از این اقدامات کاملاً آگاه بود، و منتظر فرصتی بود تا با آنان بر اساس پیمانشان برخورد نماید، آنان علاوه بر جنگ احزاب در جنگ احد نیز اظهار داشتند که محمد در پی پادشاهی است، هیچ پیامبری این گونه شکست نخورده است. قبيله یهودی بنی نضیر نیز توطئهای برای کشتن و ترور پیامبر طراحی کردند. پیامبر برای حل مشکلی به اصرار خود آنان در میان آنان حاضرشده بود. در این هنگام شخصی را فرستادند که از پشتبام سنگی را بر سر پیامبر انداخته و حضرت را به قتل برساند که پیامبر از طریق وحی از این خبر آگاه شده و تصمیم گرفتند که با آنان برخورد کنند. [3]
یهودیان در جنگ احزاب نیز مشرکان را برعلیه مسلمانان تحریک کرده و عامل اصلی این جنگ بودند، که خودشان نیز در این جنگ با حضوری جدّی آشکارا در مقابل پیامبر و مسلمانان صفآرایی کردند و هیچگاه دشمنی خود را مخفی نگاه نداشتند و همواره از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین استفاده کردند. [4]
همیشه یهودیان آغازگر توطئه علیه پیامبر بودند و حضرت نیز همیشه منتظر وحی و دستور الهی بود تا کار را با آنان یکسره کند، و به توطئههای آنان پایان بخشد. آخرین اقدام مهم پیامبر در مقابل یهود جنگ خیبر و فتح قلعههای آن توسط امیر مومنان (علیهالسلام) بود که به مهار آنان انجامید و پس از آن دیگر یهود شکست خورده و از آسیب رساندن به اسلام مأیوس گردیدند.
درنتیجه رویه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) همزیستی مسالمتآمیز با عقاید و ادیان دیگر منطبق بااخلاق اسلامی و آموزههای اصیل وحی بوده و ایشان در هر برخوردی در مرحله اول تابع وحی الهی ازجمله ایات همزیستی مسالمت آمیز ادیان و عقاید دیگر بودند.
--------------------------------
پی نوشت:
[1]. فرازهایی از تاریخ اسلام، سبحانی، جعفر، ص 214.
[2]. سیره حلبی، حلبی، ج 1، ص 320.
[3]. سیره حلبی، حلبی، ج 2، ص 549 و مغازی، واقدی، ج 1، ص 317 و 365.
[4]. تاریخ اسلام، پیشوائی، مهدی، ص 250 و ابن سعد، طبقات، ج 2، ص 66.