ضرورت تدبیر در صلح

23:55 - 1400/01/23

صلح، آرامش و امنیت از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نعمت‌های خداوند است که در سایه آن‌ها انسان‌ها و جوامع بشری به کمال و تعالی می‌رسند.

امام مجتبی علیه السلام

با فرارسیدن نیمه ماه مبارک رمضان و میلاد پر برکت امام حسن مجتبی (علیه السلام)، وقتی صحبت از امام حسن مجتبی(علیه السلام) می‌شود ممکن است برخی، صلح امام با معاویه را به ذهن بیاورند و گمان کنند چون امام در موضع ضعف بوده صلح را پذیرفته است! و برخی دیگر می‌گویند که چرا اصلاً امام برای جنگ با معاویه اقدام کرد؟ در جواب این افراد باید چنین بیان کرد:

1- اسلام از آغاز دعوت خود همواره بر امر مهم صلح تأكيد داشته و اصولی را برای صلح بيان كرده و همواره خواهان گسترش صلح جهانی بوده است. صلح در لغت به معناى ترك مخاصمه و به توافق رسيدن است. «اَلصُّلْحُ تَخْتَصُّ بِاِزالَةِ النِّفارِ بَيْنَ النّاسِ؛[1] صلح به زدودن كدورت از ميان مردم اختصاص دارد.»
صلح، آرامش و امنیت، از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نعمت‌های خداوند است که در سایه آن‌ها انسان‌ها و جوامع بشری به کمال و تعالی می‌رسند. صلح و امنیت آن ‌قدر مهم است که یکی از صفات و نام‌های خداوند، «سلام» (امنیت و صلح) است و ریشه لغوی اسلام نیز در دو واژه سلم و سلام که معنای صلح و آرامش را می‌رساند است. این واژه را هر مسلمانی روزانه در نماز‌های خود چندین بار تکرار می‌کند. طبق بیان قرآن کریم، به بهشت از آن جهت «دار‌السلام» گفته شده که در آن­جا سلامتی و آرامش برقرار است؛ «وَ اللّهُ یَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ؛[2] خداوند مردم را به دار‌السلام و سرزمین سلامت و آرامش دعوت مى کند.» واژه‌های صلح، سلم، اَمن و دیگر مشتقات آن‌ها به دفعات در قرآن کریم و احادیث نبوی و ائمه معصومین ذکر شده است و هدف هرسه این کلمات، تأمین سعادت انسان در پرتو نعمت آرامش می‌باشد.
در میدان عمل نیز تاریخ اسلام نشان داده، صلح و امنیت و پرهیز از جنگ و خشونت (به جز در مواردی)، یک اصل مهم بوده و ارزش حیاتی دارد. میشو از تاریخ‌نگاران غربی می گوید: «هنگامی که مسلمانان (در زمان خلیفه دوم) بیت‌المقدس را فتح کردند، هیچ‌گونه آزاری به مسیحیان نرساندند؛ ولی بر‌عکس، هنگامی که نصاری این شهر را گرفتند، با کمال بی‌رحمی مسلمانان را قتل عام کردند و یهود نیز وقتی به آن‌جا آمدند، بی رحمانه همه را سوزاندند.»[3] یکی دیگر از پژوهشگران تاریخ می‌نویسد: «باید اقرار کنم که این سازش و احترام متقابل به ادیان را که نشانه رحم و مروت انسانی است، ملت‌های مسیحی‌مذهب از مسلمانان یاد گرفته‌اند.»[4]
2- كسی كه بر امام معصوم (علیه السلام) يا نايب بر حق او و عليه حكومت اسلامی خروج كند باغی(توطئه‌گر) است. چنين شخصی در حكم كافر است و با خدا و رسول خدا اعلان جنگ كرده است و معاویه نیز در زمره این افراد بود. اين افراد محارب و مفسد فی‌الارض هستند و حکم چنین افرادی نیز روشن است.

اصول پذیرش صلح
اصل پذیرش صلح دارای شرایط و مصالحی است که بايد به نفع مسلمانان باشد نه اینکه با هر شرط و شرایطی خصوصاً به نفع دشمن، پذیرفته شود که نشان از موضع ضعف و ناتوانی ما باشد! در اینجا به ذکر چند نمونه از صلح‌هایی که در زمان پیامبر و ائمه(سلام الله علیهم) با در نظر گرفتن مصالح مسلمین انجام شده اشاره می‌کنیم:

1- پـيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) با اهـل كتاب در مديـنه معاهده بست و طبق آن، بـر اصل همزيستی مسالمت آميز صحه گذاشت.
2- پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با مشركان قريش قرارداد صلح موقت بست و دستاورد اين صلح كه صلح حديبيّه نـام گـرفـت از همه غزوه‌های رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر بود، به گونه‌ای كه گسترش اسلام در جزيره العرب و فتح مكّه از نتايج اين صلح بود.
3-رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با برخی از قبيله‌های مشرك عرب، همچون بنی غفار و بنی‌ضمره برای دفاع مشترك نظامی وارد مذاكره شد و پيمان بست.
4- پذيرش حكميت در جنگ صفـين كـه هرگز مورد موافقت امام علی(علیه السلام) نبود و بر او تحميل شد.
5-صلح امام حسن (علیه السلام) كه صلح تحميلی بود و از کشته‌شدن اندك نيروهای مؤمن و صالحِ باقيمانده، جلوگيری كرد.
پیامبر و ائمه(سلام الله علیهم) سیاست و روششان، حفظ مصالح اجتماع و آسایش واقعی و احترام به حقوق و برقراری عدالت و مساوات بوده و در سیاست آنان هیچ جایی برای مکر و خدعه، دروغ و ظلم وجود نداشته است. [5] صلح امام حسن(علیه السلام) در شرایطی صورت گرفت که از روی ناچاری و برای حفظ مصالح مهم انجام گرفت. این صلح‌نامه سندی بود که معاویه را محکوم ساخت و او را از این‌ که امیرالمؤمنین و خلیفه پیغمبر معرّفی شود خلع ساخت و خیانت‌ها و عمل‌نکردن به تعهداتش را آشکار ساخت.
در شرایط کنونی نیز ما باید طبق مصالح واقعی و از موضع برتر عمل کنیم نه اینکه به هر صورتی ولو با یک موفقیت سیاسی در ظاهر ولی در باطن تحقیرانه، تن به پذیرش صلح یا هر قراردادی بدهیم. 

پی نوشت:
[1] راغب اصفهانی، المنجد فرهنگ عربی معاصر،مفردات
[2] سوره یونس،آیه 25
[3] گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و غرب، ص۱۴۲-۱۴۷
[4]همان
[5] عباس محمود عقّاد، معاویه بن ابی سفیان فی المیزان

صلح، آرامش و امنیت از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نعمت‌های خداوند است که در سایه آن‌ها انسان‌ها و جوامع بشری به کمال و تعالی می‌رسند. صلح و امنیت آن ‌قدر مهم است که یکی از صفات و نام‌های خداوند، «سلام» (امنیت و صلح) است و ریشه لغوی نام اسلام نیز در دو واژه سلم و سلام است که معنای صلح و آرامش را می‌رساند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****