درک حقایقی که قرار است در آینده رخ دهد، مربوط به بعد فرامکانی و فرازمانی انسان است؛ زیرا جسم محدود به زمان و مکان خود است.
برخی در رد روح و عالم غیب این طور مطرح میکنند: ادیان از طریق رویا، زندگی به شیوه روح را توهم کرده و آن را یکی از راههای اثبات ارتباط با عالَم غیب میدانند؛ در صورتی که رویاها دارای احتمالات نادرست، هزیان و توهم برانگیز هستند پس از این رو با رد کردن رویا منکر وجودِ روح و عالم غیب میشوند.
در پاسخ میگوییم:
رؤیا مسیر شناخت، تحریک احساسات، آگاهی، ارتقا شناخت است و همچنین تجربه افکار، تصاویر یا احساساتی است که در هنگام خواب عمیق (اغلب در مرحله خواب آر ای ام) انجام میپذیرد. رؤیا ممکن است شامل اتفاقات عادی و روزمره یا عجیب و غریب بشود.[1]
کنترل رویا
محتوای رویاها از این جهت که تحت کنترل شخص رویا بین باشد یا نباشد، گوناگون است؛ گاهی رویاهای روشن که در آن فرد رویابین هوشیارانه در مییابد که در حال دیدن رویاست و قادر است محتوای رویای خود را کنترل و یا در جهت تفکراتش پیش ببرد آنچه بدان رویای صادقه می گویند.
نکته: گاهی خوابهای انسان و یا خطوراتی که در بیداری به ذهن انسان راه مییابند منشاش توهم بوده و در عالم واقعیت اصل و اساسی ندارد؛ اما گاهی ماجرا به عکس است و حقیقتی پشت پرده نهفته است. چنانچه اگر شخصی در خواب رویای صادقانه را ببیند و بعد همان رویا در واقعیت محقق میشود؛ اگر این اتفاق در بیداری باشد به صورت الهام، شهود یا همان حس ششم رخ میدهد.[2]
سوالی که این جا مطرح است این است که اگر آدمی منحصر در بعد جسمانی باشد و دارای روح مجرد از مکان و زمان نباشد چگونه و به چه وسیلهای توانسته است ادراکی از آینده و یا غیب که بعد از آن محقق شده است، داشته باشد؟!
تذکر: رویای صادقه با هذیان و توهماتی که منشا آن خیالپردازی و ... است، کاملا متفاوت است؛ زیرا درستی آن با محقق شدن در واقعیت مانند روشنی خورشید در روز بدیهی است.
موجود منحصر در بعد جسمانی محدود به زمان و مکان است و نمیتواند جلوتر از زمان خود را ببیند؛ همان طور که نمیتوان در آنِ واحد در دو مکان تصورش کرد؛ زیرا لازمهی این امر در مورد زمان، جلو زدن جسم از خودش میباشد؛ که امری محال است. امّا در مورد مکان، اگر جسم در آنِ واحد در دو مکان باشد، لازم میآید که یک چیز در آنِ واحد، دو چیز باشد که آن نیز امری محال است. بنابراین، اینگونه شهودات صادق عرفاء، نمیتواند ناشی از بُعد مادی و زمانی و مکانی این افراد باشد. در نتیجه انسان دارای جنبهای فرا زمانی و فرا مکانی است که الهیون همین جنبه از وجود انسان را نَفس یا روح مینامند.
پینوشت
1. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A4%DB%8C%D8%A7.
2. همان.
در هر زمانی افرادی بودهاند که در بیداری به آنها الهاماتی شده است و یا در خواب رویای صادقهای دیدهاند و بعد در واقعیت آن را درک کردهاند. این امر حاکی از وجود روح و عالم غیب میباشد.