کارگزاران حکومت اسلامی علاوه بر اینکه باید از هرگونه صلح و سازش با دشمنان اسلام بپرهیزند، بلکه باید همواره روحیه جهاد و مقابله با دشمنان اسلام را داشته باشند، به گونهای که این روحیه جهاد طلبی باید در حرکات و سکناتشان و حتی حالات صورتشان تجلی پیدا کند.
مقدمه: اگر آموزههای اسلامی همواره تاکید بر جهاد و مقابله با دشمنان اسلام را دارند به خاطر این است که تنها به وسیله جهاد و مقابله با دشمنان اسلام است که میتوان آنها را ترساند و عقب فرونشاند. اما این جهاد و مقابلهای که به ترس و خوف دشمنان اسلامی انجامد تنها در جهاد نظامی با دشمنان اسلام نیست، بلکه باید روحیه کارگزاران حکومت اسلامی نیز تجلیگاه خشم و غضب به دشمنان اسلام باشد به گونهای که دشمنان اسلام از همین حالات و روحیات و حرکات و سکنات کارگزاران حکومت اسلامی بترسند و حتی فکر پیکار با مسلمانان را در ذهنشان خطور ندهند!
بنابراین بهترین راهکار برای ترساندن دشمنان اسلام و عقب نشاندن آنان از مواضع ضد اسلامیشان این است که پیش از اینکه با آنان به جنگ نظامی بپردازیم، جنگ روانی را شروع کنیم و جنگ روانی چیزی نیست جز اینکه حالات و روحیههای ما پر از اشاعه خشم و غضب و نفرت و انتقام و کینه نسبت به دشمنان اسلام باشد، به گونهای که آنان از دیدن این روحیات خشن بترسند و سیستم ادراکی آنها به هم بریزد و از شدت ترس از گرفتن هرگونه تصمیم که به جنگ نظامی با مسلمانان منتهی میشود اکیداً بپرهیزند، چنانچه مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام در میدان جنگ خطاب به یارانش چنین فرمود: «و قلقلوا السیوف فی اغمادها قبل سلها و الحظوا الخزر» [۱] « قبل از برکشیدن شمشیرها آنها را در نیامشان بجنبانید و خشمگینانه با گوشه چشم به دشمن بنگرید».
بنا به این فرموده گوهربار حضرت امام علی علیه السلام دلیل نگاه کردن با خشم و غضب به دشمنان این است که آنها در ماه شدت و خشونت را احساس کنند و از این طریق بترسند، چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ» [۲] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! با کافرانی که به شما نزدیکترند، پیکار کنید! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!) آنها باید در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس کنند».
نمونههای این حالات و روحیات و رفتارهای خشمگینانه نسبت به دشمنان اسلام در نامههای متعدد مولای متقیان حضرت امام علی علیه السلام به دشمن قسم خورده اسلام در آن زمان که معاویه بود مشاهده میشود، چنانچه در نامهای پاسخ به تهدیدات نظامی معاویه را این چنین خشمگینانه و با تحقیر میدهد و میفرماید: «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَانِي كِتَابُكَ تَذْكُرُ فِيهِ اصْطِفَاءَ اللَّهِ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) لِدِينِهِ وَ تَأْيِيدَهُ إِيَّاهُ لِمَنْ أَيَّدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ؛ فَلَقَدْ خَبَّأَ لَنَا الدَّهْرُ مِنْكَ عَجَباً إِذْ طَفِقْتَ تُخْبِرُنَا بِبَلَاءِ اللهِ تَعَالَى عِنْدَنَا وَ نِعْمَتِهِ عَلَيْنَا فِي نَبِيِّنَا، فَكُنْتَ فِي ذَلِكَ كَنَاقِلِ التَّمْرِ إِلَى هَجَرَ أَوْ دَاعِي مُسَدِّدِهِ إِلَى النِّضَالِ؛ وَ زَعَمْتَ أَنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ فِي الْإِسْلَامِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ، فَذَكَرْتَ أَمْراً إِنْ تَمَّ اعْتَزَلَكَ كُلُّهُ وَ إِنْ نَقَصَ لَمْ يَلْحَقْكَ ثَلْمُهُ؛ وَ مَا أَنْتَ وَ الْفَاضِلَ وَ الْمَفْضُولَ وَ السَّائِسَ وَ الْمَسُوسَ، وَ مَا لِلطُّلَقَاءِ وَ أَبْنَاءِ الطُّلَقَاءِ وَ التَّمْيِيزَ بَيْنَ الْمُهَاجِرِينَ الْأَوَّلِينَ وَ تَرْتِيبَ دَرَجَاتِهِمْ وَ تَعْرِيفَ طَبَقَاتِهِمْ؟! هَيْهَاتَ، لَقَدْ حَنَّ قِدْحٌ لَيْسَ مِنْهَا وَ طَفِقَ يَحْكُمُ فِيهَا مَنْ عَلَيْهِ الْحُكْمُ لَهَا. أَ لَا تَرْبَعُ أَيُّهَا الْإِنْسَانُ عَلَى ظَلْعِكَ وَ تَعْرِفُ قُصُورَ ذَرْعِكَ وَ تَتَأَخَّرُ حَيْثُ أَخَّرَكَ الْقَدَرُ؟ فَمَا عَلَيْكَ غَلَبَةُ الْمَغْلُوبِ وَ لَا ظَفَرُ الظَّافِرِ؟ [فَإِنَّكَ] وَ إِنَّكَ لَذَهَّابٌ فِي التِّيهِ، رَوَّاغٌ عَنِ الْقَصْدِ» [۳] «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) نامه ات به من رسيد نامه اى که در آن يادآور شده اى که خداوند محمد(صلى الله عليه وآله) را براى آيينش برگزيد و با اصحابش او را تأييد کرد. به راستى دنيا چه شگفتى هايى در خود از سوى تو براى ما نهفته؟ چرا که مى خواهى ما را از آنچه خداوند به ما عنايت فرموده آگاه سازى و به ما از نعمت وجود پيغمبر ما در ميان ما خبر دهى، کار تو به کسى مى ماند که خرما را (از نقاط ديگر) به سرزمين هَجَر (سرزمينى که مرکز خرما بود) مى برد، و يا همچون شاگرد تيراندازى که بخواهد از طريق دعوت به مبارزه، استادش را بيازمايد. تو گمان کردى که برترين اشخاص در اسلام، فلان و فلانند!
مطلبى را يادآور شده اى که اگر راست باشد به تو مربوط نيست و اگر دروغ باشد زيانى به تو نمى رساند، اساساً تو را با برتر و غير برتر و رييس و زيردست چکار؟ اسيران آزاد شده از کفار زمان جاهليّت و فرزندان آنها را با امتياز نهادن ميان مهاجران نخستين و ترتيب درجات و تعريف طبقاتشان چه نسبت؟! هيهات! تو خود را در صفى قرار مى دهى که از آن بيگانه اى، کار به جايى رسيده که محکومى مى خواهد خودش به داورى بنشيند. اى انسان (غافل و بى خبر) چرا بر سر جاى خود نمى نشينى، و چرا از کوتاهى و ناتوانى خويش آگاه نيستى، و چرا به آنجا که مقدّرات براى عقب راندن تو تعيين کرده باز نمى گردى؟ تو را با غلبه مغلوب و پيروزى پيروزمند (در پيدايش و پيشرفت اسلام و بعد از رحلت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله)) چکار؟ تو همان کسى هستى که همواره در بيابان (گمراهى) سرگردانى و از راه راست (و حد اعتدال) به اين طرف و آن طرف حرکت مى کنى».
نتیجهگیری: اینکه آموزههای شریعت مقدس اسلام تنها راهکار مواجهه با دشمنان اسلام را در جهاد و مقابله با آنان قرار داده است، به این معنی نیست که این جهاد و مقابله با دشمنان اسلام تنها در جهاد نظامی تجلی پیدا کند، بلکه باید روحیات و حرکات و سکنات آحاد مسلمانان بالاخص کارگزاران حکومت اسلامی، تجلیگاه خشم و غضب و نفرت و کینه نسبت به دشمنان اسلام باشد به گونهای که آنان را بترساند و آنان را از مواضع ضد اسلامیشان عقب بنشاند، پس پیش از اینکه به جنگ نظامی با دشمنان اسلام روی بیاوریم باید با همین روحیات و رفتارهای خشمگینانه و پر از غضبمان نسبت به دشمنان اسلام، جنگ روانی را به وسیله ترساندن آنان به وجود بیاوریم به گونهای که سیستم ادراکی آنان به هم بریزد و از تصمیم شروع جنگ با مسلمانان صرف نظر کنند.
پی نوشت
[۱] نهج البلاغه، خطبه ۶۶
[۲] سوره توبه، آیه ۱۲۳
[۳] نهج البلاغه، نامه ۲۸