با اینکه ایوببننوح از باور اصیل مهدویت به معنای رایج آن، آگاه بود، اما امام رضا علیهالسلام این نکته مهم را به او گوشزد میکنند که صاحب حکومت جهانی، امامی است که در پنهان به دنیا آمده و رشد میکند نه امامی که در نظارت حاکمان ظالم قرار داشته باشد.
دشمنان اهلبیت ادعا میکنند که باور مهدویت به معنایی که امروز در میان شیعیان رواج دارد، در میان شاگردان معصومان علیهمالسلام وجود نداشته است. دلیل آنها روایتی از «ایوببننوح» است که او را بهعنوان یکی از عالمان شیعه و از یاران خاص و برجسته امام رضا علیهالسلام معرفی کردهاند. در این روایت، ایوب به امام رضا علیهالسلام چنین میگوید: «اميد داريم كه اين امر یعنی حكومت فراگير جهانی از آن شما باشد و خداوند بدون جنگ آن را به شما بازگرداند؛ زیرا با شما در خراسان بيعت شد و به نامتان سكه زدهاند».
امام رضا عليهالسلام فرمود: «هر يک از ما اهلبیت كه مورد نامهنگارى قرار گيرد، سرشناس شود و اموال و وجوهات براى او فرستاده شود، بیتردید با شمشیر ترور میشود و یا با زهر مسموم گشته و از دنیا میرود، تا آنكه خداوند سبحان براى اين امر یعنی حكومت جهانی، مردى را خواهد فرستاد كه ولادت و پرورش او پنهانی است، اما نسب و نياكان او بر همگان آشكار است».[1]
این روایت نشان میدهد ایوببننوح با داشتن جایگاه بالای علمی، از ویژگیهای امام غایب آگاه نبوده و چه بسا نشان میدهد که اصل باور به مهدویت مورد تردید بوده است.
چند نکته در پاسخ بیان میشود:
در جلالت و بزرگواری ایوببننوح هیچ شک و شبههای وجود ندارد و او شایستگی و لیاقت شاگردی در محضر چهار امام معصوم علیهالسلام را داشته است[2] و امام حسن عسکری علیهالسلام او را فردی بهشتی معرفی کردهاند.[3]
همچنین هیچ تردیدی نیست که ایوببننوح از شیعیان آگاه نسبت به باور به مهدویت و امام غایب به معنای رایج در میان شیعه بوده و آن را تبلیغ میکرده؛ زیرا نام او در سلسله سند احادیث مهدویت دیده میشود.[4]
برای نمونه او به واسطه شاگردان امام صادق علیهالسلام، روایتی از آن حضرت را گزارش کرده که فرمود: «كسى كه به همه امامان اقرار کرده، ولی مهدى را انكار كند، همانند كسى است كه به همه پيغمبران اقرار کرده، ولی نبوت پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله را انكار میكند»، سپس از امام صادق علیهالسلام پرسیده شد که مهدی از فرزندان شما چه کسی است؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «پنجمين پسر از هفتمين امام، که شخص وى از شما پنهان خواهد شد».[5]
با این حال، هنگامی که امام رضا علیهالسلام به اجبار از مدینه به خراسان کوچ داده شده و ولایت عهدی مأمون را میپذیرند، گو آنکه در ظاهر به یک مقام و قدرت بالای حکمرانی دست پیدا کردند، از اینرو، برای ایوببننوح یک روزنه امید برای بهبود وضعیت شیعیان و جامعه اسلامی پیدا میشود و آن را به امام رضا علیهالسلام بیان میکند.
امام رضا علیهالسلام دو نکته مهم را به ایوب گوشزد میکنند؛ نخست آنکه پس از انحراف تاریخی سقیفه و انتقال قدرت از بنیهاشم به دشمنان اهلبیت، همواره معصومان علیهمالسلام در فشار و سختی بودند تا جایی که دشمنان رفتوآمدهای عادی ایشان با دوستان و شیعیان را تحمل نمیکردند و در نهایت، آنها را به شهادت میرساندند.
نکته دوم، یادآوری یکی از نشانههای امام زمان علیهالسلام به ایوببننوح است که ولادت و رشد ایشان پنهانی صورت میپذیرد و توسط هیچیک از دشمنان قابل رصد نیست.
بنابراین حدیث مزبور نه تنها نمیتواند به صورت یک اشکال و شبهه بر باور اصیل مهدویت قرار گیرد؛ بلکه آن را بیش از پیش تقویت میکند.
پینوشت:
[1]. کلینی، محمد، الکافی، ج1، ص341، اسلامیة ؛ صدوق، محمد، کمال الدین، ج2، ص370، اسلامیة.
[2]. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحديث، ج4، ص170.
[3]. طوسی، محمد، الغيبة، ص:35، دار المعارف الإسلامية.
[4]. جمع نویسندگان، معجم الأحاديث الإمام المهدي عليهالسلام، ج8، ص206، مسجد جمکران.
[5]. صدوق، محمد، کمال الدین، ج2، ص333، اسلامیة.