آيا جزاي اعمالي مانند دزدي در قرآن آمده است؟

08:25 - 1393/10/30
چکیده: برخي اين مجازاتها به طور كلي در قرآن آمده، و برخي نيز در روايات آمده كه رسول خدا آن را بيان نموده و يا اهل بيت عصمت و طهارت براي مردم بیان کردند. چراكه مردم هم موظف به پيروي از دستورات قرآني ميباشند وهم آنچه را كه رسول گرامي آورده بايد پيروي كنند خداوند در اين باره ميفرمايند: آنچه را رسول خدا براي شما آورده، بگيريد و از آنچه نهي كرده خودداري نمائيد ازخدا بپرهيزيد...

آيا جزاي اعمالي مانند دزدي در قرآن آمده است؟ اگر آمده چرا در جامعه اسلامي اجرا نمي شود؟

پاسخ:

دين مقدس اسلام براي سلامت جامعه و امنيت رواني آن قوانيني بازدارنده تصويب نموده است كه يكي از آ نها، قانون مجازات دنيوي است .يعني علاوه بر اينكه مرتكبين بعضي از جرم هاي اجتماعي در آخرت عذاب خواهند شد، در همين دنيا نيز مجازات مي شوند تا درس عبرتي باشد براي ديگران و عاملي بازدارنده باشد براي افرادي كه به پيروي از هواي نفس خويش، دست به هر فسادي مي زنند. برخي از اين مجازات ها به طور كلي در قرآن كريم آمده است و برخي نيز در روايات اسلامي آمده است كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آن را بيان نموده و يا اهل بيت عصمت و طهارت براي مردم تبيين نموده اند. چرا كه مردم هم موظف به پيروي از دستورات قرآني مي باشند و هم آنچه را كه رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ آورده بايد پيروي كنند كه خداوند در اين باره مي فرمايند: آنچه را رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي شما آورده، بگيريد و از آنچه نهي كرده خودداري نمائيد و از خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است.(1)
اما مجازات هايي كه در قرآن كريم بدان ها اشاره شده است عبارتند از:
1. مجازات سرقت: سرقت يعني به طور پنهاني و مخفيانه دارائي هاي ديگران را بردن و بدون اجازه آنها، در آن تصرف نمودن كه خداوند متعال در تنبيه اين افراد مي فرمايند:(( دست مرد و زن دزد را به كيفر عملي كه انجام داده اند بعنوان يك مجازات الهي قطع كنيد و خدا توانا و حكيم است)).(2)
البته خداوند متعال راه بازگشت و اصلاح و جبران را باز گذاشته و لذا در آيه بعد فرموده است كه اگر كسي به فكر جبران باشد و توبه كند و در نتيجه اموال دزدي را به صاحبش برگرداند. خداوند متعال نيز از گناه او در مي گذرد و مجازاتش نمي كند.
يادآوري اين نكته ضروري است كه قطع كردن دست دزد شرايطي دارد كه در روايات به آنها اشاره شده است و اگر اين شرايط نباشد هر چند دزد مرتكب خلاف شرع شده و در آخرت مواخذه خواهد شد، ولي در دنيا از اجراي اين حد معاف خواهد شد و اين شرايط عبارتند از:
1. قيمت مال دزدي حداقل به اندازه يك مثقال شرعي يعني سه چهارم مثقال بازاري امروز باشد.
2. از روي ناچاري و گرسنگي دست به دزدي نزده باشد.
3. از جايي دزدي كند كه قفل شده بوده و لذا اگر كسي از محوطه باز و خانه اي كه قفل ندارد دزدي كند، دستش قطع نمي شود.
4. دزد در حال اختيار باشد و كسي او را مجبور به دزدي نكرده باشد و نيز عاقل و به حد بلوغ رسيده باشد «البته تطميع كردن ديگران او را به معني اجبار نيست و نيز بالغ و عاقل بودن به اين معني نخواهد شد كه اموال دزدي را پس ندهد و مواخذه نشود».
5. دزد در مالي كه دزديده با كسي شريك نباشد يعني اگر كسي از شريكش دزدي كند فقط حق شريكش را از او مي گيرند و دستش را قطع نمي كنند.
6. ميوه جات را اگر بدزدد هر چند از مغازه قفل شده، دستش را قطع نمي كنند.
7. از روي اشتباه نباشد مانند كسي كه تصور مي كرد اين مال خود اوست يا در آن سهمي دارد و يا خيال مي كرد كه صاحبش از برداشتن آن ناراضي نمي شود مثل مهمان و... .(3)
2. مجازات تهمت زدن به ديگران: اگر كسي مرد يا زن با عفتي را متهم به زنا كند و يا او را زنا زاده بداند و نتواند چهار نفر شاهد بر گفته اش بياورد، بايد هشتاد تازيانه بر آنها زده شود كه خداوند در قرآن كريم مي فرمايند: «و كساني كه پاكدامنان را متهم كنند، سپس چهار شاهد نياورند، آنها را هشتاد تازيانه زنيد و شهادت شان را (در دادگاه و بر عليه هر كس باشد) نپذيريد و آنها همان فاسقانند».(4)
3. مجازات افراد فاسد: خداوند متعال براي امنيت اجتماعي اهميت فراواني مي دهد و لذا كساني كه با دين به ستيزه بر خواهند و يا امنيت جامعه را به خطر بيندازد و مزاحم جان و مال مردم شوند، مورد بازخواست سخت الهي قرار مي گيرند و خداوند در اين باره مي فرمايند:
كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ بر مي خيزند و اقدام به فساد در روي زمين مي كنند، فقط اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا دست و پاي آنها به عكس يكديگر «دست راست و پاي چپ» بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوايي آنها در دنياست و در آخرت مجازات عظيمي دارند.(5)
4. مجازات زنا: خداوند متعال براي سلامت محيط خانواده از آلودگي ها دستور مي دهد كه اگر زن يا مرد مجردي مرتكب كار خلاف عفتي گردند و در دادگاه عدل به اثبات رسد، براي هر كدام صد تازيانه زده شود و اين كار را عده اي از مؤمنان نظارت كنند تا درس عبرتي براي جامعه باشد و لذا در قرآن كريم مي فرمايند: هر يك از زن و مرد زنا كار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت نسبت به آن دو، شما را از اجراي حكم الهي باز دارد، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد و بايد گروهي از مؤمنان مجازات شان را مشاهده كنند.(6)
5. مجازات براي قتل عمد: خداوند متعال براي اينكه جامعه را از وجود افراد شرور نجات دهد، قانوني تصويب كرده است كه افراد شرور از ترس اين قانون دست به ارتكاب جنايت هاي مرگ بار نزنند و لذا مي فرمايند: «اي افرادي كه ايمان آورده ايد: حكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن، سپس اگر كسي از سوي برادر ديني خود چيزي به او بخشيده شود و به جاي قصاص ديه گيرد» بايد از راه پسنديده پيروي كند و (قاتل) نيز ديه را به نيكي بپردازد. اين تخفيف و رحمتي است از ناحيه پروردگار شما و كسي كه بعد از آن تجاوز كند، عذاب دردناكي خواهد داشت. و براي شما در قصاص، حيات و زندگي است اي صاحبان خرد شايد شما تقوا پيشه كنيد».(7) يعني قصاص باعث ترس قاتل مي شود و او دست به قتل نمي زند و اين گونه مي شود كه حيات شما حفظ مي گردد.(8)
6. مجازات هاي قطع عضو: مجازات ديگري كه در قرآن كريم آمده است اينكه اگر كسي عضوي از اعضاي بدن ديگر را قطع كند، آن شخص مي تواند در دادگاه مقابله به مثل كند و عضو جاني را قطع كند و اين فرمايش قرآن كريم است كه مي فرمايد: «و بر آنها مقرر داشتيم كه جان در مقابل جان، چشم در مقابل چشم، بيني در برابر بيني، گوش در مقابل گوش، دندان در مقابل دندان و هر زخمي قصاص دارد. و اگر كسي آن را ببخشد، كفاره او محسوب مي شود و هر كس به احكامي كه خدا نازل كرده، حكم نكند، ستمگر است».(9)
اينها نمونه هايي از مجازات هاي اجتماعي قرآني بوده كه براي حفظ امنيت ديني، فرهنگي، اجتماعي و خانواده به جامعه عرضه شده است و امروزه ثابت شده است كه هر كشوري در اجراي اين مجازات هاي اسلامي بيشتر تلاش مي كند به همان اندازه آن كشور از امنيت اجتماعي بيشتر برخوردار است و بر عكس هر كشوري كه در اجرا كوتاهي مي كند دچار فساد و انحطاط اخلاقي شده است.
اما اينكه آيا در جامعه امروزي ما اين مجازات ها اعمال مي شود يا نه مي توان گفت: كه تلاش جمهوري اسلامي بر اجراي همه دستورات ديني در جامعه است و صد البته اين تلاش ها به اندازه توان اجتماعي است و تا آنجا پيش مي رود كه قدرت اجتماعي حكومت ايجاب مي كند و با اين همه ممكن است دلايل و عواملي باعث كم رنگ شدن اين اجرائيات گردد كه از جمله آنها:
1. ممكن است جرمي در دادگاه ثابت نشود و يا شرايطي كه از آيات و روايات استفاده مي شود مبني بر اجراي اين احكام، در فردي جمع نشده باشد، هر چند بر عده اي ثابت شده باشد كه آن فرد مستحق مجازات بوده است.
2. گاهي اوقات اين احكام در دادگاه و زندان هاي كشور اجرا مي شود، اما مسئولان بنابر دلايل از اعلام عمومي آن صرف نظر مي كنند.
3. در برخي از اين مجازات ها كه براي اولين بار باشد و براي دادگاه توسط اقرار واعتراف شخص مجرم باشد و جنبه هاي عمومي نداشته باشد يعني جامعه از وقوع اين جرم بي خبر باشند و يا عده اي محدود از آن آگاه باشند و بر دادگاه ثابت گردد كه مجرم پشيمان شده و خود را براي پاك كردن و تحمل مجازات آماده نموده است، در اين موارد قاضي مي تواند حكم الهي را اجرا كند و يا مجرم را به توبه وا داشته و از مجازات او صرفنظر كند. لذا ممكن است فردي از اين جرم با خبر باشد ولي با ديدن مجازات نشدن آن شخص تصور كند كه احكام اسلامي اجرا نمي شود. در حالي كه اجرا نشدن در اين گونه موارد طبق روايات اسلامي مي باشد مانند دزدي كه قبل از شكايت صاحب مال، اموال او را بدهد و يا شخصي كه مرتكب خلاف عفت شده باشد ولي خود را به دادگاه معرفي نمايد.

پاورقی:

1. حشر : 7.
2. مائده : 38.
3. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، 1374ش، ج4، ص314.
4. نور : 4، و ر.ک: تفسير نمونه، همان، ج14، ص369.
5. مائده : 3. ر.ک: لاهيجي، محمد، تفسير شريف لاهيجي، تهران، دفتر نشر داد، چاپ اول، 1373ش، ج1، ص648.
6. نور : 2.
7. بقره : 179 ـ 178.
8. قرشي، علي اکبر، تفسير احسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، 1377ش، ج1، ص327.
9. مائده : 45. ر.ک: طيب، عبدالحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، تهران، چاپ دوم، 1378ش، ج4، ص377. ر.ک مصطفوي، حسن، تفسير روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، چاپ اول، 1380ش، ج7، ص89.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.