شاید برای همه ما سوال باشد که ایرانیان باستان در چه سنی ازدواج کرده، دختران آنها در چه سن و سالی به خانه بخت میرفتهاند و شاید برخی را دیده باشید که وقتی سخن به اینجا میرسد سریع چهره ناسیونالیستی گرفته، اعلام میدارند که ما ایرانیان تا بوده و بوده متمدن بودهایم، پس حتما دختران در آن زمان بالای بیست سال ازدواج میکردهاند.
اسلام به ازدواج اهمیت فراوان داده است و در قرآن و روایات تاکید زیادی بر آن شده، درباره مزیتهای آن نیز بسیار سخن گفته است.
شاید بتوان گفت که در اسلام همه چیز جامعه حول محور خانواده شکل میگیرد و فرد محوری، جایگاهی ندارد، بالاتر از آن اینکه به راحتی هر چه تمامتر عقد صورت میگیرد، ولی برای طلاق، بسیار سخت گرفته است و همه تلاش اسلام این است که یک خانواده از هم نپاشد.
اسلام سن خاصی را برای ازدواج مطرح نکرده، و دختر در هر سنی با اجازه پدر میتوانند ازدواج کند که این مساله همیشه مورد انتقاد بوده، بر اسلام اشکال میکردهاند که چرا این همه ظلم بر دختران....، جالب اینکه برخی از این منتقدین با شعار تمدن ایران باستان به اسلام حمله میکنند.
حالا خوب است که بدانیم، ایرانیان باستان در چه سنی ازدواج کرده، دختران آنها در چه سن و سالی به خانه بخت میرفتهاند و شاید برخی را دیده باشید که وقتی سخن به اینجا میرسد سریع چهره ناسیونالیستی گرفته، اعلام میدارند که ما ایرانیان تا بوده متمدن بودهایم، پس حتما دختران در آن زمان بالای بیست سال ازدواج میکردهاند.
خوب است بدانیم طبق آنچه که در تاریخ از قبل از اسلام در ایران باستان مرسوم بوده و دین زرتشت هم آن را تأیید کرده است، دختران در آن زمان حتی در سن سه سالگی هم ازدواج کرده و به خانه بخت رفتهاند.
خوب است بدانیم که به موجب فتوای دوازدهم از مجموعه فتاوی موبد آذرفرنبغ فرخزادان، دختری که او را در سن سه سالگی به همسری مردی در آوردهاند و زندگی مشترک تشکیل داده است، میتواند و این حق را دارد که پس از رسیدن به سن بلوغ ۹ سالگی از شوهری که برایش انتخاب شده، پشیمان شود و با رضایت شوهر فعلی به همسری مرد دیگری در آید.[1]
گذشته از آن که این عمل درست یا نادرست است لازم است تحقیق کرده، بیشتر از آنکه امروزه عدهای سعی میکنند چنین واقعیتهایی پوشیده و پنهان بماند و نگذارند واقعیتهایی که در آن زمان رخ داده، به صورت خلاف واقع به نسل حاضر برسد.
------------------------------------------------
پینوشت
[1]. متن پهلوی روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغبیدی، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۸ و 9.