دین مداری

علل گرايش انسان به دين چيست؟

12:14 - 1394/02/09

چکیده: عامل گرايش به دين و خدا به درون آفرينش و اقتضاهاي وجودي و تكويني او بر مي گردد. انسان ها همگي ذاتاً و به حسب سرشت، دل در گرو خدا و شريعت و راهنمايي و هدايت او دارند. در ايشان جذبه و عامل مهمي است كه آنان را به پرستش معبود و تكيه بر او مي خواند و نسخة هدايت بخش و شريعت را يگانه راه هماهنگ با استعدادها و نيازهاي خود مي يابد و سعادت و رسيدن به سرانجام نيكو را در تبعيت او معرفي مي كند...

آيا بين دينداري فقيهانه و عارفانه و فيلسوفانه نزاعي وجود دارد؟

12:07 - 1394/02/09

چکیده: هر كسي كه به سه اصل اساسي يعني توحيد، نبوت و معاد و دستورات عملي متناسب با اين عقايد اعتقاد داشته باشد ديندار الهي است. مي خواهد هر كه باشد، فقيه، عارف و يا فيلسوف و بين دينداري آنها هيچگونه نزاعي وجود ندارد گر چه ممكن است شناختي كه يك عارف از خداوند دارد با شناختي كه يك فيلسوف دارد با هم متفاوت باشد از آنجا كه شناخت عارف از راه كشف و شهود و شناخت فيلسوف غالباً از راه اقامه براهين و استدلال است و ارزش شناختي راه دل به مراتب از راه عقل برتر است...

ديندار كيست؟

12:03 - 1394/02/09

چکیده: ديندار كسي است كه داراي خصوصيت «تسليم» و بندگي است. به عبارت ديگر ديندار كسي است كه تسليم محض و عبد كس ديگري (خدا) است! از بديهي ترين بديهيات و قطعي ترين قطعيات قرآن كريم و سنت معصومين(ع) اين است كه همه انسانها در درجه اول بايد در برابر حق مطلق، خالق و رَبّ همه موجودات، مطيع محض, تسليم و عبد به تمام معني باشند و خودشان را در مقابل اراده او قرباني كنند, و در مرتبه بعد و به تبع تسليم در برابر خدا، بايد تابع رسول خدا(ص) و پيام آور دين الهي باشند...

صدف و گوهر دين چيست؟

11:55 - 1394/02/09

چکیده: احكام و فروعات، همه صدفي هستند كه گوهردين را حفظ مي‌كنند و راه رسيدن به گوهر را نيز نشان مي‌ دهند و در عين حال ارزش خود آنها هم به آن است كه پيوسته با گوهر باشند. و چنان كه انساني كه از نردباني صعود مي‌ كند اگر بخواهد پله‌هاي پاييني را بردارد به اين گمان كه چون بالا رفته پس به آن نيازي ندارد. بي‌ گمان سقوط خواهد كرد. كسي كه بخواهد به تصور رسيدن به گوهر دين، صدف آن را رها كند در واقع خود را به ضلالت انداخته است...

كامل ترين تعريف دين كدام است؟

11:47 - 1394/02/09

چکیده: فقط دينِ اسلام است كه جامع تمام اديان الهي است. و به عبارت ديگر كامل ترين مرتبه از دين الهي به شمار مي رود. و آن عبارت است از مجموعة معارف، احكام و دستورالعمل هايي كه منشأ الهي دارد و براي هدايت انسان و وصول به سعادت دنيايي و آخرتي به دست بشر مي رسد...

نام چند كتاب كه مباني معرفتي مباحث كلام جديد در آن بيان شده را نام ببريد؟

11:42 - 1394/02/09

چکیده:1 . معرفت ديني1 ـ 1. عبدالله جوادي آملي، شريعت در آينه معرفت، تهران، مركز نشر فرهنگي رجا، 1372. 2.. هرمنوتيك 2 ـ 1. احمد واعظي، درآمدي بر هرمنوتيك، تهران، موسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، 1380ش. 3. پلوراليسم ديني (كثرت گرايي ديني)3 ـ 1. جان هيك، مباحث پلوراليسم ديني، ترجمه عبدالرحيم گواهي، تهران، نشر علم، 1386. 4. ـ نياز بشر به دين 4 ـ 1. عبدالله جوادي آملي، انتظار بشر از دين، قم: مركز نشر اسراء، 1380...

فرق علم كلام با كلام جديد چيست؟

11:29 - 1394/02/09

چکیده: مقايسه كلام قديم و جديد در مقايسه كلام قديم و جديد دو محور كلي يافت مي شود: يكي محور ثبات و ديگري محور تغير و طبعاً كلام جديد بر محور تغير مي چرخد و همراه و همپاي آن تحول مي يابد و در نتيجه تجدد در علم كلام امري است نسبي و در زمانهاي مختلف تحول خواهد يافت ، گرچه معيار تحول آن تغير زماني نيست، بلكه يك رشته اموري است كه در زمان رخ مي دهند پس زمان ظرف تحول و تجدد كلام است و نه معيار و ملاك آن...

علم كلام جديد بر چه مبنايي استوار است ؟

11:19 - 1394/02/09

چکیده: منكرين كلام جديد اين نظريه تجدد را وصف مسائل كلامي دانسته بدين معنا كه در گذشته بيش تر با مسائلي در حوزه خدا شناسي و معاد شناسي رو به رو بوده است، ولي مباحث امروزه بيش تر به قلمرو انسان شناسي و دين شناسي نظر دارند. «... چون در گذر زمان، مسائل و پرسش ها نو مي شوند، علم كلام نيز به لحاظ مسائلش چهره اي نو مي يابد» بنابراين، كلام جديد، مسائل جديد كلامي است و تسميه كلام جديد بر اين مبنا، از باب تسميه شيئي به اسم مهم ترين ويژگي و جزء آن مي باشد...

صفحه‌ها