مطالب دوستان علی بیرانوند

تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 18 دى, 1402 پسرم نسبت به همسن و سال هاش خیلی اجتماعی و پر حرفه....
ممنونم بابت راهنمایی هاتون مرسی بابت قوت قلبتون خدارو شکر روز ها اروم تر شده در رابطه با اینکه نوشتید معمولا بچه های دوساله میتونن شب رو راحت بخوابن متاسفانه پسر من اینطور نیست از زمان بدنیا امدنش تقریبا شب ها خواب اروم نداره اون موقع که کوچک تر شاید توقعی ازش نبود ولی حالا هم همینطور هست شب ها چند نوبت بیدار میشه و با صدای بلند گریه میکنه ...این رو هم بگم کلا از چیزی نمیترسه از تنهایی تاریکی یا غول و جن و ..این ها رو از اول مواظب بودم که نترسه ازش ....در رابطه با از شیر گرفتن هم خیلی وابستگی شدید داشت به شیر و اینکه چون شب ها زیاد بلند میشد تقریباً همش مشغول شیر خوردن بود و از این بابت خیلی اذیت میشدم و همین باعث شد زودتر از شیر بگیرمش ... من شاغل نیستم معمولا هم خودم پیشش هستم شاید همین که همش منو میبینه باعث میشه منو پس بزنه ولی با گذشت دو سال دوست دارم ارتباطم رو با اجتماع بیشتر کنم ....الان که بزرگ تر شده وقتایی که نصفه شب بیدار میشه علاوه بر گریه کردناش وقتی اروم میشه گاهی به چیز های نامعلومی اشاره می‌کنه یا یهو شروع به حرف زدن میکنه....خودم این تصور رو دارم که ممکنه خواب بدی دیده باشه یا از چیزی مثلا سایه ی مبل میترسه ....این پیام رو دارم ساعت ۵ صبح مینویسم در حالی که بچم روی پام خوابیده هر از چند گاهی بلند میشه منو نگاه میکنه و باز می‌خوابه .... این حالت هاش گاهی هر شب هست یه وقتایی هم که معمولا کمه تا صبح راحت می‌خوابه بدون اینکه بیدار بشه (شاید ده بار توی این دو سال) در رابطه با اینکه نوشتید بچه های این سنی خود محور هستند با توجه به اینکه وابستگی شدید به پدرش داره ولی بخاطر شرایط کاری ایشون رو کم میبینه حس میکنم این جدایی هم توی این رفتارش بی تاثیر نیست گاهی به بچه ی دوم فکر میکنم پیش خودم میگم امیرعلی هنوز شب بیداری هاش تموم نشده چطور میشه به بچه ی دیگه فکر کرد !  نا امید و خسته با اینده ی مبهم.
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 17 دى, 1402 دخترم اگر بهش توجه نکنند تو صورتشون چنگ میزنه....
سلام وقت بخیر پیرو سوال قبلی دخترم الان دو سال و نیم داره و فرزنددومم هم دوماه داره و از بدو تولد پسرم دخترم بشدت بهانه گیر شده حتی بیشتر از قبل وابسته پدرش شده به خاطر شرایط سختی که دارم رسیدگی به دو فرزند کوچک در کنارش رسیدگی به کار خونه و درس خوندنم    از لحاظ روحی به هم ریختم و به شدت خودم عصبی شدم و کنترلی روی خشمم ندارم و زود عصبی میشم برای کم شدن کار ها درسم رو فعلا کنار گذاشتم و حتی کارهای خونه هم کم کردم و با همسرم تقسیم کار کردیم که بتونم به بچه ها رسیدگی کنم ولی باز هم عصبانیت من سر جاشه و دخترم همچنان برای اینکه چزی رو بدست بیاره گریه می کنه و حتی حرف نمیزنه که بگه من فلان چیز رو میخوام و من خودم باید حدس بزنم که اون چه چیز رو میخواد بهش بدم وقتی با ارامش برخورد میکنم به گریش ادامه میده و حتی گاهی جیغ می‌کشه و وسیله هارو پرت میکنه و من میگم کمی صبر کن مثلا برادرتو بخوابونم یا کارمو انجام بدم بعد کار شمارو انجام میدم حتی گاهی کار اون رو در اولویت قرار میدم ولی گریش همچنان سر جاشه ،حتی دعواش کردم گفتم گریه کنی کارتو انجام نمیدم یا  گریه کنی و جیغ بکشی مامان ناراحت میشه یا حتی گفتم میدمت پیشی ببره  ولی ادامه میده به حدی عصبی شدم که وقتی گریه میکنه دست خودم نیست و خودم رو میزنم که مبادا کتکش نزنم.روشی هم که قبل گفتید انجام دادم الان کار به جایی رسیده که وقتی کارشو میخواد انجام بدم اگر دیر بشه یا نهیش کنم ازون کار میگه من گریه میکنم ها برای کنترل خشم خودم و اینکه در برابر این گریه ها چکار کنم راه حلی هست واقعا دیگه خسته شدم از تمام خواسته هام زدم که وقت بیشتری برای خانواده ام داشته باشم حتی برای همسرم . کاردستی برای دخترم درست کنم در کنار بقیه کار هام ،نقاشی کشیدن اموزش حیوانات و...چون دخترم هوش بالا و انرژی بالایی داره در حد توانم دارم کار میکنم
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 16 دى, 1402 سوال اعتقادی/ اخلاقی: چرا حجاب اجباریه؟
ولی خب من نمیخوام حجاب رو باید چیکار کنم ؟؟؟؟ 15 سالمه
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 14 دى, 1402 اگه تابع اونا باشم یعنی اخلاقم خوبه ؟؟؟؟
سلام ببخشید جواب مشخص ندادید آیا بهشت زیر پای همه مادران هست؟مادری که در رابطه با مسائل دینی فرزندان هیچ کوششی نکرده و حتی خودش هم انجام نمی‌دهد ویا مسائل تربیتی و اخلاقی رو درست انجام نداده   بهشتی است چون فرزند به دنیا آورده؟ پدر مادری که خودشون هیچ درکی از دین و اخلاق ندارند و حالا که فرزند تشکیل خانواده میده و مستقل میشه مرتب مشکلات اخلاقی و رفتاری داره  چون تربیت درستی نداشته وحتی به واجبات هم اعتقادی نداره؛ ماحصل همچین پدرومادرهایی هست آیا این پدر ومادر بهشتی هستند؟ زنهایی که نمیتوانند بچه دار شوندبه هر دلیلی و از این نعمت محروم هستند اینها چی ؟
تصویر علی بیرانوند علی بیرانوند 13 دى, 1402 سوال اخلاقی: واقعا باید با این موضوع کنار بیام و مخالفتی نکنم ؟؟
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان اندیشه برتر مطرح کردید خوشحالیم امیدواریم نکاتی که خدمت شما ارائه می‌شود بتواند رضایت شما برای حل این مسئله به دنبال داشته باشد. نکته اول: اصل اینکه به یک شخص که نیازمند هست کمک مالی انجام شود هیچ منع اخلاقی و روان‌شناسی وجود ندارد؛ بلکه می‌توان این کار اخلاقی را تمجید کرد. در واقع اصل این کار خلاف عرف و اخلاق نیست؛ ولی باید در چارچوب و بر اساس قواعد و قوانین خود انجام شود. نکته دوم: قاعده و قانون این کار اخلاقی این است که بدون منت و اجر و مزد صورت گیرد در واقع نباید این کار به صورتی اتفاق بی افتد که ایجاد شک و شبهه نماید. ای‌کاش این کار به‌صورت پنهانی و ناشناس صورت می‌گرفت و یا اینکه اگر واقع کار ایشان برای رضایت خدای متعال است توسط یک زن به طور مثال توسط خود شما به ایشان انتقال داده می‌شود. باری به هر جهت ارتباط یک مرد یا یک زن می‌تواند ایشان را در معرض تهمت و شک و شبهه قرار دهد. نکته سوم: پیشنهاد ما به شما خواهر گرامی این هست بدون هیچ‌گونه برچسب و اتهام‌زنی به همسر گرامی‌تان به طور شفاف دغدغه و نگرانی که برای شما ایجاد شده در فضای صلح و آرامش با همسرتان مطرح کنید و پیشنهاد دهید که دوست ندارید با این شخص به طور مستقیم ارتباط داشته باشد ازاین‌رو می‌توان کمک‌های خداپسندانه را توسط واسطه ناشناس و یا توسط خود شما که خانم هستید به دست ایشان برسانند.
تصویر علی بیرانوند علی بیرانوند 11 دى, 1402 سوال اخلاقی: خیلی سعی میکنم جهاد با نفس کنم ولی موفق نیستم
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان اندیشه برتر مطرح کردید خوشحالیم امیدواریم نکاتی که خدمت شما ارائه می‌شود بتواند رضایت شما برای حل این مسئله به دنبال داشته باشد. در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند نکته کاربردی خدمت شما ارائه می‌شود که در صورت به‌کاربستن این نکات می‌تواند مدیریت مناسبی بر هیجاناتی اخلاقی و روان‌شناسی خود در زندگی روزمره داشته باشد. نکته اول: غلبه بر هیجانات روانی نیازمند به تمرین و ممارست و یادگیری برخی از تکنیک‌ها دارد. از جمله تکنیک‌هایی که در مواجه با خشم و عصبانیت هم در منابع دینی و هم در منابع روان‌شناسی به آن اشاره شده این است در زمان خشم و عصبانیت حتی‌المقدور به خود اجازه هیچ‌گونه واکنش و ریکشنی را ندهید. در واقع واکنش مناسب به هیجانات احساسی و روانی را موکول کنید به زمانی که از احساسات و هیجانات شما فروکش کرده است و می‌تواند به با خیال آسوده‌ای به طور منطقی و عقلانی با موضوع خود مواجه شوید. نکته دوم: تلاش کنید ذهن خود را از موضوعی که زمینه‌ساز تشدید هیجانات درونی شما شده است را منصرف کنید. در واقع به هر اندازه ذهن انسان درگیر موضوعی که هیجانات انسان را برمی‌انگیزد نباشد واکنش عقلانی‌تر و هوشمندانه‌تری خواهد داشت. گاهی اوقات نیاز هست از لحاظ محیطی و فیزیکی نیز تدبیر هوشمندانه‌ای را به خرج داد از جمله اینکه وضعیت جسمانی خود را تغییر داد و در موقعیت مکانی قبلی توقف نکرد. دراین‌خصوص در منابع روایی نیز نکات بسیار ارزشمندی نقل شده است: در بحارالانوار از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است كه فرمود: «وَ ايُّما رَجُلٍ غَضِبَ وَ هُو قائِمٌ فَلْيَجْلِسْ فَانَّهُ سَيَذْهَبُ عَنْه رِجْزُ الشَّيْطانِ وَ انْ كانَ جالِساً فَلْيَقُمْ؛[1] هر كس كه خشمگين شود در حالى كه ايستاده باشد بنشيند، چرا كه پليدى شيطان از او دور مى‏شود، و اگر نشسته است برخيزد». نکته سوم: در زمان عصبانیت تلاش کنید چندین بار نفس عمیق بکشید در فضایی قرار بگیرید که اکسیژین کافی به شما برسد. این عمل موجب اکسیژن‌رسانی بهتر به مغز می‌شود و مغز با اختلال در کارایی مواجه نمی‌شود. نکته چهارم: ساده‌انگاری و اهمیت‌ندادن به عامل خشم و عصبانیت... گاهی اوقات حساسیت بیش از حد  و یا پر اهمیت قلمدادکردن یک رفتار می‌تواند زمینه‌ساز تشدید هیجان منفی شود بهترین واکنش در این‌چنین مواقع این است که برای رفتار مورد نظر اهمید چندانی قائل نشد تلاش کرد با بی تفاوتی از کنار آن عبور نماید. نکته پنجم: برخی از جملات و عبارات انگیزشی و عقلایی را با خود زمزمه کن از جمله: شیطان به دنبال چالش و دردسر هست مواظب شیطان باش. عجله نکن، بی‌تفاوت باش، اهمیت نده، اهمیتی ندارد، خونسرد باش،... نکته ششم: تا 10 الی20 آهسته شمارش کنید. نکته هفتم: پیامدهایی یک هیجان منفی همچون خشم و عصبانیت را با خود مرور کنید. پی نوشت: [1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفاء ،بیروت، 1404ق، ج 70، ص272.
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 10 دى, 1402 پسرانم به هیچ عنوان به درس علاقه ای ندارند
سلام ممنون از پاسخگویی ب سوال قبلی پسرانم کلاس پنجم وچهارم  مدام درحال کتک زدن یکدیگر هستند والبته درکنارش بازی هم می‌کنند ولی بعضی مواقع خیلی بد همدیگر را کتک می‌زنند. کتک زدن خطرناک من باید چکار کنم درآن لحظه وچه عکس العملی نشان دهم؟ لطفا راهنمایی کنید برای درس خواندن تا تذکر ندهم درس نمی‌خوانند ومشق نمی‌نویسند مدتی مدیریت را ب دست فرزندانم سپردم وفقط یادآوری میکردم ک درس دارید یا امتحان دارید  اگر جایی هم مشکل داشتند کمک میکردم ولی بازهم این روش جواب نداد ونمرات درسی بچه هایم خیلی پایین آمد واصلا برایشان مهم نبود   من هم نمی‌توانم مدام پای درس هردو بنشینم تا آنها درس بخوانند ومشق بنویسند   قصد بارداری سوم هم دارم چکار کنم تا خودشان درس بخوانند وبرای زندگی ودرس خواندنشان تلاش کنند ؟ وخودشان ب نتیجه درستی برسند ؟ من‌تا چه حد مجازم فرزندانم را به جلو هل بدهم وکمک کنم   دوست دارم مستقل شوند وخودشان به این نتیجه برسند که درس نخواندن بد است ولی نتیجه ی برعکس می‌دهد وفرزندانم به نمرات کم گرفتن عادت کرده ومیگوید اشکال ندارد ایا پدر هم در این گونه مسائل مربوط می‌شود همسرم فوق‌العاده بی خیال وریلکس هستند و وقتی در خانه حضور دارد می‌گوید اصلا به بچه ها درس یاد نده وسروصدا نباشد
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 09 دى, 1402 تصمیم گرفتند ازدواج کنند ولی با مشکل بچه‌هاشون مواجه اند....
با  عرض سلام  و ادب ، عصر آدینتون بخیر و شادی ،مشاور عزیز آیا به نظر شما با توجه به شرایطی که براتون توضیح دادم آیا درست و مصلحت که با دختر خانم 29 ساله این آقا یعنی سه نفری در ی واحد زندگی کنند آیا مشکلی بوجود نمییاید؟ چون با توجه به خصوصیاتی که دختر داره و حالت لجبازی را داره.به نظر شما به چه صورت می سه با دختر کنار اومد. چون پدر نگران دختر هست که جدا  به صورت مجرد زندگی کند. و به نظر شما مهریه چقدر مناسب و رسومی هست با توجه به اینکه فرزندان علی الخصوص دختر تمایل به این ازدواج ندارند که بعدا خدای نکرده اگه مهریه کم باشه با مشکل مواجه نشوند. با توجه به اینکه خانم وضع اقتصادی خوبی داره و نیاز به مهریه نداره فقط برا محکم کاری است. ممنون از راهنمایی و مشاوره شما
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 07 دى, 1402 میخواستم ببینم اولویت فکر کردنم باید کدوم باشه و چرا
۳۸ ساله هستم و اقا یک سال از بنده بزرگتر هستن. تحصیلات دانشگاهی دارم شاغل هستم وببخشید این رو میگم از نظر ظاهری هم هر دو خوب هستیم البته من فقط عکسشون رو دیدم و ایشون بنده رو ندیدن و فقط معرفی شدیم به هم و از اخلاقشون خیلی تعریف کردن... ایشون کارشناسی هستن و شاغلِ اداره ... میدونید چون هم سن و سالهای بنده ازدواج کردن و قاعدتا ۹۰ درصد موارد برای بنده به این شکل هستن پذیرفتم که این موارد قدم پیش بذارن وگرنه متوجه هستم که ریسک این نوع ازدواجها زیاده ... موارد مجرد اکثرا کوچکتر من هستن که خانواده‌ پسر قبول نمیکنن...

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1157