سوال اعتقادی/ اخلاقی: چرا حجاب اجباریه؟

سلام مجدد خدمت شما کاربر محترم

از پیگیری مجدد شما سپاسگزارم

به نظرم میاد وارد یک چالشی شدید که اجازه نمیده انتخاب درست رو داشته باشید. این چالش شما رو بین یک دو راهی قرار داده که انتخاب راه درست برای شما هزینه درست می کنه. ما آدما در زندگی همواره با این چالشها و دو راهی ها مواجه هستیم و این انتخاب درست هست که آدما ساخته میشن و تربیت میشن.
این دو راهی انتخاب بین "خواست خود" و "خواست خدا" هستش، "خواست خود" معمولا آغشته به هوس و میل است و خواست خدا همیشه با عقل و حقیقت همراه هستش. کسی که در این چالش و جنگ درونی، میل رو در اولویت قرار بده از حیات واقعی و لذت زندگی دنیا و آخرت باز می مونه، کما اینکه در طول تاریخ خیلی ها در این چالش این گونه بودند و رفوزه شدند. اما کسی که خواست خدا رو مقدم بدونه، هم به امیال درونی خواهد رسید و هم به لذت واقعی زندگی خواهد رسید. با این پیروزی خدا لذتی بهش میچشونه که هیچ پادشاهی در تخت پادشاهی خودش نچشیده. چون ماهیت هر انسانی روح و روانش هست نه بدن، و خیلی از آدما  به اشتباه رفاه و خوشی رو در پرداختن به همین بدن ظاهری می دونن. بجای اینکه به درون خودشون و زیباسازی درون بپردازند به زیبا سازی خونه و کاخ و تجمل رو میارن. اون وقت ما هم به اشتباه فکر می کنیم کسی که ظاهر زندگیش خوب و مرفه باشه حتما آدم خوشبختی هستش در حالی که حتی خیلی از آدمای مرفه، دچار افسردگی میشن، چون خودشون رو گم کردن. و دیده اند که دنیا و زیبایی هاش اونها رو اشباع و خوشبخت نکرده. برای این گونه افراد سفر کردن از این دنیا بسیار تلخه، اما کسی که در این دنیا خودش رو پیدا کرده و از مربی خودش (خدا) دستور گرفته، مشتاقانه دوست داره به دیدار مربی خودش بره، مثل زندگی که شهدای عزیز ما داشتن که هم در دنیا با نام نیک همراه بودند و هم در اون دنیا به خوشبختی ابدی رسیدن.
وقتی شهدای ما با تکلیف جهاد و جنگ مواجه شدند نگفتن «خب من نمی خوام کشته بشم»، بلکه مشتقانه و عاشقانه وارد این معامله شدند، برای دین خدا جون خودشون رو دادن و خوشبختی ابدی و بهشت ویژه خدا رو برای خودشون خریدن.

پس ما همیشه با این چالش ها مواجهیم. حتی شما در درس و مدرسه تون هم با این چالش مواجهید. وقتی معلم به شما میگه درس بخونید تا آینده خودتون رو روشن کنید، آیا باز هم میگید که «خوب من نمی خوام درس بخونم»، آیا باز هم راحت طلبی رو بر مشقت درس خوندن ترجیح می دید؟ یا نه به معلم خودتون اعتماد می کنید و کاری می کنید که در نهایت به نفع خود شما خواهد شد؟ و خدا به مراتب بهترین و تنهاترین مربی زندگی است که علاوه بر دهها دستور حکیمانه، امر به حجاب هم کرده (آیه 65 سوره احزاب). پس ما اومدیم توی این دنیا تا با مبارزه با هوای نفس خودمون ، قیمتی بشیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. و قیمت ما فقط و فقط بهشته که باید خودمون رو برای این مکان قیمتی بسازیم.

یه مثال دیگه: ان شاء الله 5-6 سال دیگه ازدواج می کنید و بعد مادر میشید. بچه شما 3-4 ساله که شد خدای ناکرده مریض میشه، و شما مجبورید که ایشون رو دکتر ببرید و دکتر تشخیص میده که باید بچه شما آمپول بخوره تا سالم بشه، آیا بازم شما می گید که «من بچه ام رو دوست دارم و نمی خوام بچه ام آمپول بخوره و دردش بیاد»، خیر، بلکه به گفته دکتر اعتماد می کنید. حالا اگر خودتون قانع شده باشید، این بار به بچه تون میگید که باید دکتر بهت آمپول بزنه، اگر کودک شما بگه که «خب من نمی خوام آمپول بزنم و دردم بیاد»، شما چه واکنشی نشون میدید؟ آیا حرفش رو با کمال میل می پذیرید یا نه براش دلیل میارید که برای به دست آوردن سلامتی، یه خورده درد کشیدن (آمپول) ارزش داره؟
حالا به نظر شما دختر خانم، این حرف پذیرفتنی است که یک خانم بگه «من نمی خوام حجاب داشته باشم»،
هم رعایت حجاب یک خوبیهایی داره و هم نداشتن حجاب یک بدیهایی. و این رو به چشم باز می شه در جامعه خودمون ببینیم.  همانطور که سلامتی و درس خوندن یک امر معقولی است حجاب داشتن هم یک امر معقولی است که حجاب نداشتن باعث فسادی میشه که دامان خود دختر و پسر رو با هم خواهد گرفت که در پیام قبلی هم عرض کردم.

کسی که حجاب رو نداشته باشه از دو جا ضربه می خوره، هم از خوبی حجاب محروم میشه و هم آسیبهای بدحجابی شامل حالش میشه. کسی که بی حجابی رو انتخاب میکنه از خیلی از چیزها بی اطلاع هست و فقط میل و علاقه خودش رو می بینه، اما این شخص نه مردها و پسرهای این زمانه رو میشناسه و نه خطراتی که در آینده ممکنه براش اتفاق بیفته. و خدای مهربون ما که مربی همه آدمهاست اولا به خاطر خوبیهاش و ایمنی از بدیهای بی حجابی گفته حجاب داشته باشید. و خدا بسیار عالم تر و بزرگتر از معلم و دکتر هستش که ما رو به خوبی دعوت می کنن.
حالا باز هم انتخاب با خود ماست که کدوم راه رو انتخاب کنیم. زیبایی های خودمون رو برای شوهر (آینده نزدیک ان شاء الله) و محارم خودمون نشون بدیم یا اینکه در خدمت کسانی باشیم که قلبهای مریضی دارن و ما رو به دید یک کالا نگاه می کنن، و ما رو به خاطر خودشون می خوان نه به خاطر خودمون. فساد هم که زیاد شد و حریمها که شکسته شد (که کلیدش با بد حجابی و بی حجابی خورده شده) اون وقت نه پسر برای ازدواج به دختر اعتماد خواهد کرد و نه دختر به پسر، که در این حالت، سن ازدواج بالا خواهد رفت و باز هم این افزایش سن ازدواج و از اون طرف میل جنسی باعث افزایش فساد مضاعفی خواهد شد. اما این مشکل رو دختر و پسرهای متدین که حدود خدا رو رعایت می کنن ندارند. چون اعتماد، که شیرازه هر زندگی هستش، در بین افرادی که خدا رو حاکم و محور زندگی خودشون قرار دادند (که دینداری می تونه یکی از شاخصه های دختر و پسر موقع ازدواج باشه) بیشتر هستش.

پیشنهاد می دم این کلیپهای زیبا رو در این موضوع ببینید و تجربه لذت واقعی زندگی رو از جانب دیگران ببینید

https://www.aparat.com/v/oatTz
https://www.aparat.com/v/gZBlK
https://www.namayesh.com/v/v0p4

بهترین ها رو برای شما آرزومندم