مطالب دوستان یکی از آدمای روی زمین

تصویر بصیرت mehr110 15 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
بله. اون که حتماًبرو بچه های این سایت مشاوران خوبی هستند.(دوستان خوبم. به این خاطر میگم برو بچه ها چون خیلی احساس نزدیکی و صمیمیت میکنم )خدا همتون رو حفظ کنه
تصویر سروناز20 سروناز20 15 فرو, 1393 او یک فرشته بود
خوش به سعادتتون که خدا نظر لطف و محبت زیادی بهتون داشته .قدر این توجه رو بدونید.در خصوص لج کردن باباتون هم نظر من اینه که برای آشتی شما پیش قدم بشین... هیچ کس جلوی پدر و مادرش کوچیک نمیشه... درواقع اصلا تلاش برای آشتی شدن و پیش قدم شدن خودش بزرگی شما رو به همراه میاره... مطمئنم پدرتون هم صد درصد بعد دو سه بار رفت و برگشت .. وتلاش دلش نرم میشه چون پدره.!!! خواهشا هم قبل این پیش قدم شدن گذشته رو فراموش کنید و با دل صاف و بخشش سمت پدرتون بردی.. اگر چه خودم به شخصه تا به حال دست پچدرم رو نبوسیدم ولی مطمئنم بوسیدن دست پدرتون دلش رو نرم نرم میکنه و محبت خفتشو بیدار میکنه....موضوع ازدواج رو هم همون اول بسم الله نگین .. قبول داشته باشین که هر کسی به پدر و مادر و خانواده احتیاج داره خصوصا برای ازدواج .. حالا پول دار باشه یا فقیر ....پس عاقلانه ترین کار و از طرفی صحیح ترین کار اینه .. عید نوروز و سال جدید هم خودش بهترین بهانس ...موفق باشین
تصویر بصیرت mehr110 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
ممنون از تذکر به جاتون.حتماً در این مورد دقت بیشتری میکنم تا مسیر رو اشتباه نرم و موجب شکستن دل امام نشم.
تصویر بصیرت mehr110 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
ممنون دوست عزیز برام بیشتر دعا کنید.منم براتون دعا میکنم.
تصویر بصیرت mehr110 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
از طرف من همه چیز حله   50 درصدمونده 50 درصد از طرف اون 
تصویر بصیرت mehr110 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
آفرین!!!!ناز کردن  اصلاً فکرم به این قضیه نرسیده بود. احتمالاً هم داره ناز میکنه. ببین مشورت چقدر خوبه؟؟!!!     جداً به این قضیه اصلاً فکرم نرسیده بود. انقدر که به موادر دیگه فکر میکردم.
تصویر متفکر h.noroozi88 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
خیلی صفای دل میخواد که آدم با دلش با خانم فاطمه زهرا(س) صحبت کنه .خیلی پاکی میخواد که ........خیلی خوشحال شدم که این نظرات را خواندم و بسیار از این اتفاق معنوی که برای شما اتفاق افتاده ذوق کردم.انشاا... زندگی پر باری داشته باشید و در تمام مراحل از خانم فاطمه زهرا (س) کمک بگیریم . بتوانیم فرزندان خوبی برای ایشان و یاوران خوبی برای فرزندشون باشیم.فقط یک نکته جناب بصیرتاینکه سعی کنید و سعی کنیم از خودمون شروع کنیم و با تک تک اعمالمون ظهور امام زمان را ثانیه ثانیه جلو بندازیم.سعی کنیم کمتر باعث شرمندگی مولا بشیم.سعی کنیم زندگی فاطمی داشته باشیم.توجه کنیم در زندگی دنبال چی هستیم .برای چی تلاش میکنیم.شبانه روز عمرمون را برای بدست آوردنو جلب رضایت کی تلاش میکنیم و تلاش کنیم که الگوی بقیه برای زندگی سالم و اسلامی در اقوام خودمون باشیم و خیییلیییییییییی حرف دیگه که اگه بخوام بگم زیاده .امیدوارم بسیار موفق باشید.
تصویر سروناز20 سروناز20 14 فرو, 1393 سنت های قدیمی موانع ازدواج
سلام .کاملا درکت میکنم...ولی به نظر منم تو این شرایط که نمیشه جنگ و دعوا راه انداخت بهتره ضمن این که با ملایمت با و استدلال باهاش صحبت کنی ،به حسن های این مدل ازدواج ها ی سنتی هم  فکر کنی...مثلا یه حسنش که بزرگ ترینش هست اینه که اگه مادر و خواهر پسر بپسندت و پسره هم بپسنده.. خیالت برای همیشه راحته که یه تایید بزرگ تو خانواده همسرت داری . اون ها هم  زیاد نمیتونن بهت گیر بدن از طرفی اذیتتم نمیکنن .. خیلی هستن  خانواده هایی که چون دختر رو پسرشون خودش انتخاب کرده بوده تا ابد با عروسشون مشکل داشتن و هزار جور بهانه سرش اوردن که نهایتا به قهر و دعوا های بزرگ کشیده.. درواقع هیچ وقت اون عروس رو تو جمع خودشون راه ندادن .. سنتی حد اقل این دردسر ها رو ندار... (اینم یه جور دیگه نگاه کردنه دیگه)...امییدت به خدا باشه .. دیگه فرصت هایی که از دست رفتن ارزش فکر کردن ندارن ... به آیندت فکر کن ..اما فراموشم نکن با استدلال و زبون نرم همیشه میشه کارهای بزرگ کرد...
تصویر بصیرت mehr110 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
50 درصدش حله 
تصویر بصیرت mehr110 14 فرو, 1393 مشکلات ژنتیکی و ترس از آینده
راستی یه موضوع خیلی مهم:من هنوزم شک دارم که دختر عموهه به خاطر باباش این حرفو زده. می ترسم حرف دلش همین باشه و بقیه اشتباه برداشت کرده باشن.اما اگر واقعاً به خاطر حرف باباش اینطور گفته باشه شما چی برداشت می کنید؟من برداشتم اینه که تو زندگی زناشویی هم خیلی به احترام به مرد خونه به عنوان قوام خانواده مقید باشه.چون در مقابل حرف پدر اینطور عمل کرده. هم طبق میل پدر حرف زده و هم با حرفی که زده باعث شده پدرش که قوام خانوادشونه تخریب نشه. غیر مستقیم از پدرش حمایت کرده. این طور زن در زندگی با همسرش هم به این اصول پایبند خواهد بود.نظر شما در مورد این برداشت من چیه؟ این چنین وابستگی به پدرش رو چطور ارزیابی می کنید؟

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0