سلام مجدد خدمت شما همراه گرامی
توجه و پیگیری شما برای حل مشکل قابل تقدیر است.
نکتهای که در جلسهی قبل به صورت خلاصه اشاره کردم را از این به بعد با جدیت بیشتری در دستور کار قرار بدید. اینکه سعی کنید مادر همسرتان را با خودتان همراه و یا خودتان با مهارت در کنار ایشان باشید و با رفتارهایی که مناسب و به جا هست، نگرانیهایش را برطرف کنید.
ایشان نگران است که شما در جبههی مقابل ایشان قرار دارید و با او سر جنگ دارید؛ لذا سعی میکند از تمام توان و امکاناتی که در اختیار دارد استفاده کرده تا در مقابل شما کم نیاورده و به پیروزی دست پیدا کند.
در این راستا از نقاط ضعف شما نیز کاملاً آگاه بوده و در مواردی هم بسیار هوشمندانه توانسته از این بزنگاهها به شما ضرباتی نیز وارد کند. البته این نوع برخوردها از طرف بعضی افراد بدون قصد بوده و عمدی در کار نیست. بهعنوانمثال با دو دقیقه صحبت بنده میتوانم به اشتباهاتی که داشته آگاهشان کرده و تغییر روش بدهند. اما دسترسی به ایشان در حد ناممکن است.
با توجه به دسترس نبودن ایشان، کار شما سختتر خواهد شد و باید دو کار اساسی و مهم را انجام بدهید. اول اینکه سعی کنید تا جای که امکان دارد نقطه ضعفی از خودتان نشان نداده و نگذارید به شما و اخلاق شما مسلط باشد. با نسبت دادن کلمات زشت و ناپسند از طرف ایشان هیچ لزومی ندارد بلافاصله برافروخته شوید و یا به قول معروف از کوره در بروید. ممکن است هدف اصلی ایشان همین باشد که شما باید هوشمندانه پیشگیری کنید.
دوم اینکه سعی کنید علاوه بر نشان ندادن نقطه ضعف از همین یک فرصت بسازید و در مواقعی برای تربیت فرزندان از خود ایشان کمک بگیرید و بگویید بچهها حرف شما را بیشتر گوش کرده و توجه بیشتری دارند پس در این موارد شما به آنها تذکر بدهید. در نزد فرزندان از مادربزرگشان به نیکی یاد کنید و حتماً احترام ایشان یکی از خطوط قرمز محسوب شود. این مطلب خواهی نخواهی به گوش ایشان رسیده و مطمئن باشید در رفتارهایش تجدید نظر خواهد کرد.
نگران نباشید، ممکن است بگویید که رفتارهایش را از بدی بیشتر و شدیدتر خواهد کرد؛ خیر اینگونه نیست، کافی است خاطرش از طرف شما جمع شده و شما را دوست ببیند. برای تقویت و تثبیت جایگاهی که شما به او دادهاید مطمئناً تلاش خواهد کرد. این امر جز با مهربانی و محبت کردن اتفاق نخواهد افتاد.
در پایان خدمت شما هدیهای داشته باشم:
تا جایی که امکان دارد رفتارهای مادر همسرتان و اطرافیان را در اولویتهای بعدی و آخری قرار داده و از برخوردها و حرفهای ایشان در منزل کمتر صحبت به میان بیاورید. مجموع همهی صحبتها این میشود که شما یکی از طرفدارهای ایشان محسوب شده که حتی همسرتان نیز جرئت نکند پیش شما از مادرش حرفی بزند.
قبول دارم سخت است؛ اما شدنی است و اگر بتوانید مدتی در این مسیر حرکت کنید، آرامش تضمینی را برای زندگی و خانواده مهیا کردهاید.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب
در ابتدا بابت اعتمادی که به ما کردید و سوال خود را با ما به اشتراک گذاشتید تشکر میکنم. اینکه در رابطهای که قرار دارید، قصد و نیتتان ازدواج است ارزشمند است و امیدواریم در ادامه بتوانید بهترین تصمیم را در این زمینه بگیرید. طبیعی است که روابطی که بین زن و مرد شکل میگیرد بعد از مدتی احساسات و عواطف طرفین درگیر میشود و باعث به وجود آمدن انس میان آنها میگردد، ولی همیشه این احساس و انسی که برای زن و مرد به وجود میآید به معنای مناسب بودن طرفین برای همدیگر نیست.
فارغ از اختلاف سنی ده ساله که بین شما و طرف مقابلتان وجود دارد که در جای خود بسیار اهمیت دارد، اشاره کردید که در گذشته، ایشان 6 دوست پسر داشته است، به نظر شما به چنین فردی در زندگی مشترک میتوان اعتماد کرد؟ گرچه ممکن است که طرف مقابلتان بابت این قضیه اظهار پشیمانی کرده باشد، ولی واقعاً چه تضمینی وجود دارد که ایشان دوباره در چنین تلهای قرار نگیرد؟ چقدر مطمئن هستید که دوباره درگیر چنین روابطی نشود؟ همین رابطهای که در حال حاضر ایشان با شما دارد، به نظرتان تحت چه عنوانی قرار میگیرد؟ اگر کسی واقعاً روابط هنجارشکن را بد بداند، این را در رفتارش باید مشاهده کرد وگرنه مثل این میماند که فرد بگوید که من از دروغگویی بدم میآید، ولی خودش در ارتباط با دیگران به راحتی دروغ میگوید! آیا چنین فردی برای زندگی مشترک قابل اعتماد است؟
اینکه طرف مقابلتان هنگام عصبانیت به شما حرفهای رکیک میزند، این میتواند گویای این باشد که توانایی کنترل زبان خودش را ندارد و همین رویه در زندگی مشترک با شدت و میزان بیشتری تکرار خواهد شد؛ چون وقتی در حال حاضر که هنوز مناسبات عادی بینتان برقرار نیست و ایشان خودکنترلی روی زبان خودش ندارد، در آینده و در زندگی مشترک که روابط طرفین نزدیکتر میشود، هیچ ابایی از بددهنی و به کاربردن کلمات زشت نخواهد داشت، ولو اینکه در این زمینه به شما قول و تعهد بدهد که جلوی زبان خودش را در آینده خواهد گرفت! زیرا ملاک ارزیابی افراد قول و تعهدشان نیست، بلکه رفتارشان میباشد و شما باید آنچه در رفتار طرف مقابل مشاهده میکنید، به عنوان ملاک و معیار قضاوت خود از او قرار دهید.
در کنار این دو مورد بالا، ایشان در گذشته دو ازدواج داشته است که به سرانجام نرسیده است. همین موضوع خود میتواند دایره شک و ابهام را بیشتر کند. بنابراین با این توضیحات به نظر میآید بیش از هرچیز شما تحت تاثیر احساسات و عواطف قرار گرفتهاید و در تله هیجانات افتادهاید! وگرنه احساس و علاقهمندی شما به ایشان برای ازدواج با توضیحاتی که دادید منطقی نیست.
باید توجه داشت که این تله احساسی که شما در آن افتادهاید مانع از این میشود که به موضوع به صورت منطقی و وواقع بینانه نگاه و تصمیم گیری کنید. لذا توصیه میکنم خودآگاهی خود را نسبت به این قضیه بیشتر کرده و به عاقبت تصمیمی که میخواهید بگیرید تأمل بیشتری کنید.
موفق باشید.
سلام مجدد دارم خدمت شما همراه گرامی
از توجه و پیگیری شما تقدیر و تشکر میکنم.
لازم است در ابتدای این مسئله شما نیز با همسرتان همراه شده و به نوعی درک کردن حالش را به او ثابت کنید. ببینید از هر چیزی که نگران و ناراحت هست را شما نیز همراه باشید. دلگرمی دادن به همسر خود یکی از مهارتهای فراموش شدهای است که در خیلی از موارد برای برگرداندن تصمیم طرف مقابل بسیار مؤثر است.
اینکه طرفین هر کدام به فکر خود و راحتی خودشان باشند اصلاً درست نیست. چطور شما الان دلخور هستید که ایشان به خاطر راحتی خودشان و برای اینکه مسئله ی فاصله اذیتشان نمیکند، تصمیم به مهاجرت دارند؛ به همین سبک ایشان هم ممکن است از شما ناراحت و دلگیر باشند که به خاطر در کنار خانواده بودنتان درکی از دغدغههایش ندارید و فقط به فکر رفاه و خواستههای خودتان هستید.
درست است در طول این چند سال سختیهایی کشیدهاید؛ ولی در حال حاضر نباید محکوم به خودبینی بشوید. البته ناگفته نماند، ممکن است آسیبهایی که همسرتان را وادار به تصمیم برای مهاجرت کرده است، دامن گیر زندگیتان شده و در همین شهر مجبور باشید برای رفت و آمدتان محدودیت زمانی و مکانی تعریف کنید.
پس ابتدا در صورت مهم نبودن مسئله به او دلگرمی داده و بعضی از نگرانیهایش را که قابل توجیه و بی دلیل هست را برایش حل کنید. مثلاً کسی به خاطر حرف دو نفر که با تو دشمنی دارند، کارهایت را زیر سؤال نمیبرد. انسان خوب است خود در سالم سازی درآمد و شغلش دقت داشته باشد که در این صورت کید و مکر دیگران را خداوند دفع میکند.
بله دقیقاً به همین سبک، وقتی دیگران روی فکر و روان ایشان رفته و او را به هم میریزند، شما سعی کنید با بی اهمیت جلوه دادن و کمک کردن برای تقویت روحیهی ایشان، از تصمیمات عجولانه پیشگیری کنید. البته گفتم خدمت شما که در صورتی که این تصمیم به نفع شما زندگیتان نبوده و از طرفی ماندن شما در شهر آسیبی به شما و استحکام خانواده نمیزند.
اما اگر قرار است درگیری و بروز مشکل یکی پس از دیگری آرامش شما را سلب کند، مطمئناً خود شما نیز حاضرید گاهی دلتنگی و دوری از خانواده را تحمل کرده؛ ولی آرامش داشته باشید. ضمن اینکه حتماً برای دلتنگی با توجه به امکاناتی که وجود دارد، راهکارهای بیشتری هست تا اینکه بخواهید در کنار عزیزانتان باشید؛ اما به چند نوع مشکل دست و پنجه نرم کنید.
منطقی بودن و دور شدن از احساسی عمل کردن در بعضی از امور لازم است. علی رغم سختیهایی که ممکن است داشته باشید در این مسیر ولی استحکام و پایداری خانواده را نیز در نظر داشته باشید. در پایان این مسئله را به خاطر بسپارید:
هیچ اقدامی در این مورد جز همراهی و درک شرایط و نگرانی همسرتان نمیتواند به شما کمک کرده و برای زندگیتان مؤثر باشد.
موفق باشید.
باسلام و احترام
اگر نعوذ بالله شب مرتکب این گناه شده باشید باید قبل از اذان صبح غسل کنید یا اگر فرصت برای غسل نیست در تنگی وقت قبل از اذان تیمم بدل از غسل کنید.
با سلام و احترام
آیت الله خامنه ای : گرچه مرتكب عمل حرام شده ولى در فرض مذکور ضررى به صحّت روزه وارد نيست.
آیت الله مکارم شیرازی :چنانچه سهواً باشد باطل نیست.
آیت الله سیستانی : روزه اش صحیح است و استغفار و توبه کند
آیت الله وحید خرسانی : اگر فراموش کرده که روزه است و نعوذ بالله استمنا کرده روزه اش باطل نمی شود
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
اینکه دوست دارید با همسرتان کاملاً راحت بوده و مستقل باشید کاملاً طبیعی و حق شما محسوب میشود. امیدوارم با حضور و اعتمادی که به مجموعهی ما کردهاید، بتوانید از با هم بودن با همسرتان نهایت لذت را ببرید و به مرور دخالتهای پدر ایشان نیز کم شده و حس شیرین مستقل شدن را تجربه کنید.
قبل از هر مطلبی که تقدیمتان شود چند سؤال مطرح است، اینکه خودرویی که از آن نام بردید از کجا تهیه شده؟ شراکتی با پدر همسرتان است یا خود همسرتان تهیه کرده؟ اصلاً از نظر مالی و شغلی در چه شرایطی هست؟ مستقل کار دارند یا با پدرشان شراکتی؟
غالباً این نوع برخوردها زمانی است که پسر هنوز استقلال مالی پیدا نکرده و پدرها به خودشان حق میدهند تا قبل از مستقل شدن، آنها را کنترل کرده و تحت نظر داشته باشند تا در خرج کردن زیاده روی نکنند. البته اینکه این حق درست بوده و واقعاً برای پدران باید در نظر گرفته شود جای صحبت دارد.
از طرفی برخوردهای استقلالجویانه ی زوجین باعث میشود والدین طرف مخصوصاً پدرشوهرها در این مسئله کمی واکنش نشان داده و بخواهند مانع شوند. این واکنش زمانی شدیدتر خواهد شد که طبق صحبتهای قبلی که داشتیم، پسر استقلال مالی نیز نداشته باشد.
شما اصلاً نباید روی این مطلب حساس شده و بخواهید به عنوان یک اولویت در مشکلات به آن نگاه کنید. یک نقطهی ضعف برای شما محسوب نشده که قرار باشد شما را اذیت کند، اتفاقاً برعکس کاملاً استقبال کنید و زمانهایی که مطمئن هستید ایشان کار دارد پیشنهاد بدهید که شما را همراهی کرده و درست زمانهایی را که میدانید مشغولیت دارند برای بیرون رفتن انتخاب کنید.
مشورت گرفتن یکی دیگر از راهکارهایی است که برای والدینی که بسیار دخالت میکنند کارگشا است. شاید بگویید ما دنبال راهی هستیم که از حضور و نظراتشان خلاص شویم بعد شما راهکار میدهید که مشورت کنیم؟
بله دقیقاً نکته همین جاست که وقتی شخصی حس کند اطرافیان سعی بر حذف و نادیده گرفتنش را دارند سعی خواهد کرد حضور خودش را مستمر و مستحکمتر و نظراتش را نافذتر نشان دهد. اما اگر از این بابت خاطر جمع باشد و حس کند او را میبینند و کسی قصد کنار گذاشتنش را ندارد، آرام بوده و در موارد متعددی اصلاً خودش کناره گیری خواهد کرد.
ضمن اینکه همهی نکات بالا را در برخوردهایتان لحاظ خواهید کرد، بابت اذیت شدن همسرتان نیز شما باید از پدرش دفاع کرده و ضمن تأکید بر حفظ احترام، همسرتان را صبر و خویشتن داری دعوت کنید. این عملکرد شما در طولانی مدت کاملاً به نفعتان بوده و در آرامش زندگیتان بسیار مفید خواهد بود. اینکه چه ربطی به آینده و زندگی شما دارد را در صورت تمایل جلسهی بعدی به صحبت خواهیم نشست.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
مسافرت و تفریح یکی از حقوق هر فرد محسوب شده و در هر صورت باید این امر اتفاق بیفتد تا روحیه و نشاط شخص تأمین شود. امیدواریم حضور و اعتماد شما به مجموعهی ما زمینه را برای همراه شدن بقیهی افراد خانواده مهیا کند.
البته برای پاسخ دادن به این سؤال لازم است اطلاعات بیشتری را داشته باشیم. مثل اینکه خانوادهی شما چند نفره هستید؟ چند سالتان است؟ خانم هستید یا آقا؟ فرزند چندم هستید؟ در چه شهر و استانی زندگی میکنید؟ رفت و آمدتان با فامیل و اقوام در چه سطحی است؟
در نگاه اول به نظر میرسد که طرفین درک درستی از یکدیگر ندارید. ممکن است در این بین تفاوت سن و فکر باعث این شکاف شده باشد. پس بعد از نگاه اول باید قدم ابتدایی را بردارید به این معنی که شما سعی کنید خانواده را درک کنید و این درک کردن شما به ایشان منتقل شود. برای شروع این کار کافی است از حالت اعتراضی خارج شده و شکل پیشنهادی به خواستههایتان بدهید.
وقتی طلبکارانه به خواستههایتان بپردازید، خانواده را مجبور میکنید که واکنش نشان داده و موضع سختی بگیرند تا از شما عقب نمانند. به رخ نکشیدن ضعف مالی نیز در این مرحله گنجانده میشود. این عزیزان نباید حس کنند در برآورده کردن خواستههای شما ناتوان بوده و خواسته باشند این ضعف و ناتوانی را به وسیله انکار و نپذیرفتن جبران کنند.
دومین قدم شروع از برنامههای کم خرج و دم دستی است. به مناسبتی یک جشن مختصر و مفید با حداقل امکانت برای اهل خانواده تدارک ببینید و با این روش نشاط و شادی را به اعضا منتقل کنید. شاید طعم دورهمی و تفریح را نچشیده و از ترس هزینههای سنگین، به آن فکر نکنند.
استفاده از امکانات دم دستی نیاز به رصد و ارزیابی دارد که این کار را انجام بدهید. پارک محل، امامزادهی نزدیک، محل تفریح منطقه و ... میتواند مقدمهی خوبی برای چشاندن طعم شیرین تفریح و مسافرت باشد. البته قبلاً هم عرض شد باید سن و سال والدین و تعداد اعضا و بقیه مسائل مربوطه شناسایی شده تا طبق همان قالب را پیدا کنید.
درخواست همراهی از نزدیکان و اقوامی که اهل تفریح و نشاط هستند نیز فراموش نشود. ببینید در بین فامیل از خاله و دایی برای همراه کردن مادر و از عمه و عمو برای همراه کردن پدر میتوانید استفاده کنید. اینکه این عزیزان وارد شده و دعوت کنند از خانوادهی شما برای مسافرت خود یک نمونه از راهکارهایی است که با درایت و برنامه ریزی شدنی بوده و در موارد مشابه جواب داده است.
البته ناگفته نماند حفظ روحیه و نشاط فردی جدای از خانواده بوده که حتماً از آن بهره میبرید. در این زمینه نیز اگر نیاز به همراهی دارید یادداشت بگذارید تا در جلسهی بعد درباره آن صحبت کنیم.
موفق باشید.
صفحهها