مطالب دوستان Beni

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 05 ارد, 1403 سوال اخلاقی/ اعتقادی: چکار کنم که جز نمازگزارانی نباشم كه خداوند در قرآن گفته وای بر نمازگزاران؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر اصل دغدغه مندی شما که بخاطر این دغدغه مندی چنین سوالاتی طرح کردید یک امتیاز برای شما محسوب میشه، چرا که دوست دارید با این اهمیتی که به دین و شرعیات می دید هر روزتون بهتر از دیروزتون باشه تا مشمول آن دسته از افرادی نباشید که حضرت علی ع فرمود کسی که دو روزش مثل هم باشد ضرر کرده است. اما سوال اول: قران می فرماید : فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ﴿۴﴾؛پس واى بر نمازگزارانى (۴) الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿۵﴾؛ كه از نمازشان غافلند (۵) الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿۶﴾؛ آنان كه ريا مى كنند (۶) کم گذاشتن برای هر کسی در مورد نماز نسبت به افراد متفاوت است. کسی که اصلا نماز نمی خونه در این برهه زمانی اگر می خواد مشمول این آیات نشه باید اهل نماز باشه . کسی که نماز میخونه اما نمازش برای این هست که در بین مردم منزلت داشته باشه یا اینکه پست ومقامی بهش بدن، اگر می خواد مشمول این آیات نشه باید نمازش رو برای خدا خالص کنه. که ان شاء الله در مورد شما هیچ کدام صادق نیست و شما هم اهل نمازید و هم نمازتون رو عاشقانه و متواضعانه، خالص برای خدا می خونید. چون می دونید که ما آدما در این دنیا می کاریم تا در اون دنیا برداشت کنیم، و کسی که در زمین دیگران بکاره، و عبادتش رو برای دیگران انجام بده، جز ضرر چیزی عائدش نمیشه. چون می دونید که ما در این دنیا ماندگار نیستیم و سعی می کنید عباداتتون رو برای دیار باقی به نحو احسن انجام بدید. چون خدای خودتون رو می شناسید که از هر گونه عیب و نقصی مبرا است و خودتون رو می شناسید که در مقابل خدا فقر محضید لذا با تمام وجود سعی می کنید نمازتون رو با حضور قلب بخونید. در این موضوع می تونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/232995 اما راجع به سوال دوم راه شیعه بودن واقعی به این است که به دانسته هاتون عمل کنید، به عبارت دیگر رعایت تقوا رو دغدغه هر روزتون قرار بدید، خود حضرت علی ع می فرماید من با رعایت تقوا، خودم رو تربیت می کنم. که البته حضرت علی ع با عنوان معلم بشریت هستش و به ما یاد می دن چگونه باشیم. برای رعایت تقوا لازم هست شناخت و باور خودتون رو نسبت به خدا تقویت کنید. چالش های ذهنی خودتون رو حل و فصل کنید اینکه بالاخره من در این دنیا چکاره ام؟ گره هاتون رو با خدا وا کنید، دائما این دغدغه ذهنی شما باشه. به مرور وقتی با عمل کردن به دانسته ها از وادی شناخت ذهنی به باور قلبی رسیدید به تدریج از امام خود رنگ خواهید گرفت و یک شیعه واقعی می شید. اونوقت خدا رو مثل خود حضرت با چشم دل خواهید دید و از زندگی پر معنا لذت خواهید برد، البته این مرحله، کار یک شبه و دو شبه نیست اما با صبر و همت شما این شدنی است. چیزی که مانع از پذیرش قلبی ولایت حضرت میشه، و این مانع در دل هر کسی هست ، خدایی است به نام «هوای نفس» که همون خودخواهی ها و استبدادی است که کم یا زیاد روح و قلب هر کسی رو در بر گرفته، شخص با رعایت تقوا و واپس زدن این خدای درونی و از بین بردن اون، به «خود واقعی یا همان نفس مطمئنه» می رسه. و این یعنی همان ذوب شدن در ولایت و همرنگ شدن و زندگی کردن با حضرت، در این همرنگی به هیچ وجه بُعد زمانی موجب فاصله گرفتن از حضرت نمیشه، بلکه حضرت رو حاضر در عرصه آفرینش می بینه. در این مرحله بیش از اینکه چشم سر کارایی داشته باشه چشم دل فعالیت خواهد کرد. پس راه رسیدن به این دغدغه فقط و فقط تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات است. که در این زمینه ممکنه این لینک برای شما مفید باشه http://btid.org/node/223713 سوال سوم راجع به این سوال باید عرض کنم که قران همه چیزش نور است و با هر حسی که با قران در ارتباط باشید به همان میزان بهره خواهید برد. گاهی فقط چشم با دیدن بهره می بره، گاهی علاوه بر چشم، گوش هم بهره میبره، گاهی علاوه بر ایندو ذهن هم با تامل در آیات بهره می بره و... اما ترتیل خواندن قران به اصطلاح این است که قران رو آرام و بادقت خواند. در این زمینه هم شما رو به لینک زیر توجه میدم http://btid.org/node/187981 التماس دعا
تصویر مرادی مرادی 04 ارد, 1403 هرسری برحسب اتفاق مراسم خواستگاری لغو میشه...
با سلام و عرض ادب خدمت شما  از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم از اینکه خواستگاری برایتان آمده که شرایط خاصی دارد و در حال حاضر درخواست کرده که قبل از جلسه خواستگاری به مشهد مشرف شوید و این درخواست موجب تنش و نگرانی شما شده برایم قابل درک است. و از اینکه تلاش می‌کنید تا با این مسئله به صورت سالم و منطقی برخورد کنید قابل تحسین است. با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض می‌کنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود. ایشان نذر کرده که اگر امام رضا علیه السلام اگر به او همسر خوبی بدهد با همسرش به مشهد برود. سؤال اول این جاست از کجا معلوم که شما همسر ایشان شوید. شاید در جلسه دوم خواستگاری متوجه شدید که اصلاً به درد هم نمی‌خورید این جا داستان چه می‌شود؟ یا اینکه حتی در جلسات خواستگاری هم فکر می‌کردید به درد هم می‌خورید اما وقتی در جلسات مشاوره قبل از ازدواج شرکت کردید متوجه شدید ایشان اختلال شخصیت نمایشی دارند و نباید شما با ایشان ازدواج کنید در این صورت چه می‌کنید؟ لطفاً فراموش نکنید ایشان خواستگار شما هستند نه همسر شما. در سؤال خود گفتید خانواده دختر قبول نمی‌کنند. سؤال بنده این است که چرا خانواده دختر قبول نمی‌کنند؟ آیا خیر و صلاح دخترشان را نمی‌خواهند؟ آیا خوشبختی دخترشان برایش مهم نیست؟ بدون تردید هر پدر و مادر خیر و صلاح فرزندان خود را می‌خواهند. اگر امروز مخالفت می‌کنند به خاطر اینکه است که می‌دانند این کار به صلاح زندگی آینده شما نیست. اگرچه ممکن است الآن تصور می‌کنید این خواستگار مورد خیلی خوبی است تا جایی که شاید حتی کمی علاقه هم به ایشان پیدا کرده باشید اما مراقب باشید انتخاب عاقلانه اقتضاء می‌کند که اولاً این نوع درخواست غیر منطقی را رد کنید و ثانیاً اگر این وابسته به یک مورد خاص نداشته باشید. اگر در یک مورد خاص مانده باشید تردید نداشته باشید تصمیم شما هیجانی خواهد شد که می‌تواند آینده زندگی را به خطر بیندازد. درمجموع اگر به هر دلیلی خواستید این کار را انجام دهید اولاً به هیچ به تنهایی این سفر را انجام ندهید و افرادی مثل پدر همراه شما باشند و ثانیاً کوتاه باشد. در پایان توصیه می‌کنم اگر این نکات همچنان شما را قانع نکرده به صورت شفاهی با مجموعه مشاور 44 تماس بگیرید تا اینکه به صورت رایگان راهکارهایی تکمیلی را دریافت کنید. موفق و پیروز باشید.  
تصویر امیری سیاوشانی امیری سیاوشانی 04 ارد, 1403 خوردم به مشکل لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام و عرض ادب از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم. گاهی اشتباهات رفتاری همسران یا سوءتفاهمات پیش آمده از رفتارشان، باعث بدبینی و ذهنیت منفی در دیگری می‌شود. به گونه‌ای که دیگر ویژگی‌های مثبت طرف مقابل را نمی‌بینند. گمان می‌کنند همسرشان به او علاقه ندارد؛ بنابراین او نیز به مقابله با همسر برمی‌خیزد. در این میان چرخه معیوب رفتاری در خانواده به وجود می‌آید. در این صورت هیچ فردی از خانواده احساس رضایت، خوشبختی و آرامش نمی‌کند. زندگی شما به دلیل تغییر محل زندگی‌تان دچار چالش شده است. شوهرتان از شما درخواست‌هایی دارد که به نظر انجام آن برای شما سخت است و نمی‌خواهید این مسئله به دلخوری بزرگی برایتان تبدیل شود. ازاین‌رو به دنبال راهکاری برای زندگی بهتر با همسرتان هستید. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد. 1. اقتدار: از ویژگی‌های بارز شخصیت آقایان اقتدارگرایی آنان است؛ یعنی شوهرتان دوست دارد مهار و مدیریت خانواده‌اش کاملاً در اختیارش باشد. هر هنگام که او از این نظر احساس خطر کند به رفتارهای پرخاشگرانه و گاهی هیجانی می‌پردازد تا بتواند اقتدار خود را ثابت کند و دوباره مدیر بلامنازع خانه شود. ازاین‌رو ممکن است حضور شما در خانه مادرتان، او را دچار چنین حسی کرده باشد. ممکن است دخالت‌های مادرتان یا اجازه نگرفتن شما برای رفتن به خانه‌ای مادر و کمتر وقت گذاشتن برای شوهر باعث ایجاد و تقویت این حس در همسرتان شده باشد. 2. اطاعت: اگر می‌خواهید دل شوهرتان همیشه با شما نرم باشد و زندگی‌تان به روال سابق برگردد تا با آرامش زندگی‌تان را ادامه دهید، از وی اطاعت کنید. اگر او می‌خواهد 3 مرتبه در هفته به خانه والدینش بروید، شما به او چشم بگویید. احتمالاً هدف همسرتان از طرح چنین موردی کسب اقتدار است. اگر شما چند بار بدون چون و چرا از او اطاعت کنید. هم این حس او تأمین می‌شود و هم احتمالاً بعد از چند بار رفتن، خودش متوجه می‌شود که نمی‌تواند 3 بار در هفته از زندگی‌اش بزند و به خانه والدینش برود. پس به جای ایجاد چرخه معیوب لجبازی در خانواده با خودگذشتگی به راحتی مسئله را ختم به خیر نمایید. لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 13 استفاده نمایید. موفق و پیروز باشید
تصویر دریافت سوالات دریافت سوالات 04 ارد, 1403 دخترم 7 سالش خیلی خیلی عصبی و بد اخلاقه...
سلام صبح بخیر دخترم 7 سالشه بد غذاست، اگه درخواستی داشته باشه هر جوری شد باید انجام بشه پسرم امروز آب میوه کیک میخواست اول به پدرش گفت بابایی بابا جونم من آب میوه و کیک میخوام باباش گفت باشه، به من هم میگفت خیلی دلم میخواد خواهش میکنم بگو بخره، میگم  چند بار به باباش تماس گرفتم یادت نره، باید چیزی میخواد رو انجام بدید براش حالا شد با دعوا یا با زبون ولی هر چی میخواد باید بشه و یه سوال دیگه،  دخترم اصلا اصلا اصلا دوست نداره مرتب باشه مخصوصا موهاشو شونه نمیکنه، هر کاری میگید کردم خسته شدم به خدا هیچی دوست نداره رو موهاش باشه میگه اذیت میکنه دیگه نمیدونم چی کار کنم؟؟ میگم اگه شونه نکنی رشد نمیکنه موهات مو خوره بگیری ؛ خلاصه خیلی باهاش صحبت میکنم که قبول کنه موهاش شونه کنه ولی نمیکنه خواهشا راهنمایی کنید ممنونم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 04 ارد, 1403 سوال اخلاقی: چکار میتونم بکنم که جبران بشه؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم از این که تا این حد روی این مساله حساسید، و بعد از این همه سال کماکان این قضیه رو به عنوان یک پرونده ذهنی برای خودتون نگهداشتید جای تمجید داره. سوالی که از شما دارم این است که آیا سرخود با اونها بد رفتاری کردید یا چون انضباط رو رعایت نکردن و مخل نظم کلاس بودن و کلاس رو از انتفاع رسوندن توسط شما محروم کردن، به تنبیه (به قول شما بدرفتاری) رو آوردید؟ شما حق دارید از کلاس خودتون دفاع کنید که طبعا این دفاع کردن ممکنه بهمراه هزینه باشه. بله،اگر منظورشما از این بد رفتاری آسیب بدنی بوده  (کبودی یا قرمزی بدن) که لازم هست جبران کنید. و چون از دسترسی به اونها ناامیدهستید لازمه با دفتر مرجع تقلیدتون تماس بگیرید و «رد مظالم» بدید. اما اگر اینگونه نیست، همین مواردی که اقدام فرمودید (مثل صدقه، دعا برای عاقبت بخیری و آمرزش گناهان در طول عمر و..) امور پسندیده ای است که میتونه جبران کننده این قضیه باشه موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 04 ارد, 1403 سوال اخلاقی: چکار کنم که توفیق نماز بهم برگرده؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر از این که برای خود و آینده و سرنوشت خودتون اهمیت قائل  شدید، و در جهت بازسازی گذشته هستید بسیار خرسندیم. تلاش شما واقعا قابل تقدیر و تمجید هستش. هر گناهی (بخصوص گناهانی نظیر خودارضایی وامثال اون) طبعا آثار خودش رو خواهد داشت و یکی از آثار اون ضعیف شدن اراده است و رفع این ضعف اراده به تدریج حاصل میشه حتی اگر گناه رو کنار گذاشته باشید اما با این وجود باز هم این ضعف اراده به این معنا نیست که شما رو مجبور به ترک نماز کند. این اراده شماست که باید قوی شود، که اسباب قوی کردن اراده متفاوت است و به آن اشاره خواهم کرد.  مهمترین عامل حرکت شما به سمت خدا و نور خود شما هستید و معجزه ای هم اگر قراره اتفاق بیفته فقط و فقط از دستان شما برمیاد، لذا به هیچ وجه منتظر یک نیروی ماورایی نباشید که شما رو به نماز هل بده. شما طبعا چون چشم اندازی واقعی و جدی به آینده خود دارید و دوست دارید بهشتی باشید و این چند ساله دنیا رو با تصمیم و راه درست و با اندوخته های معنوی سپری کنید طبعا باید این فریز شدن اراده رو بشکنید و بر حجاب هایی که در اثر گناه روح شما رو احاطه کرده غالب بشید و این شدنی است. شما با خواندن اولین نماز و مداومت بر اون، و جنگ با نفس (که دشمن اصلی شماست و شما رو به رخوت و سکون دعوت می کنه) این طلسم رو خواهید شکست. به شدت با نفستون بدبین باشید و اون رو دشمن واقعی خودتون قلمداد کنید، پیروزی شما در همین یک نکته خلاصه میشه. طبعا وقتی می خواهید نماز بخوانید نفس شما با توجیهات متعددی که گاهی شیطان اونها رو تزیین می کنه جلوی اراده شما خواهد ایستاد، که حالا نوبت شماست که با مخالفت تعمدی بر هوای نفستون راه روشن رو برای خودتون کلید بزنید. حتی به انگیزه اینکه من بالاخره باید گره های خودم رو با خدا و سرنوشت خودم باز کنم و بهشتی بشم. بالاخره وقتی با خودم حساب و کتاب می کنم به دست آوردن بهشت باید گزینه منحصر به فرد من باشه که تمام لذتهایی که در این دنیا هست در بهشت وجود داره و بلکه بالاتر. اون هم بهشتی که تا بی نهایت در اون خواهم بود و هییییچ وقت تمومی نداره. اما از اون طرف جهنم و عذاب پشت عذاب که چه بسا ممکنه تا بینهایت ادامه داشته باشه. صرف تصور بهشت و جهنم  و تأمل بر سر اون باعث میشه که آدم دو کار رو انجام بده، هم به شدت از گناه پرهیز کنه، بخصوص گناهان شهوانی، هم به شدت به سمت نور و معنویت پناه ببره، و خداوند هم به عنوان مربی فرزند آدم با آغوش باز با بندگان خودش بخصوص کسانی که از گناهان خودش پشیمان شده رفتار خواهد کرد و منتظر برگشت اونها خواهد بود. و به هیچ وجه نباید ناامید شد، همانطور که ورود به گناه تدریجی است ورود به نور و هدایت هم تدریجی اما حتمی است. پس باید صبور بود و شما نتیجه این صبر رو با لمس رحمت و محبت خدا خواهید دید. صبوری و همت شما باعث خواهد شد "خود" واقعی تون رو پیدا کنید و از زندگی زیر سایه خدا، لذت واقعی ببرید. نماز، بهشت ساز است و کلید بهشت. و چون خدا این خوبی رو برا آدم می خواد، در هر شرایطی واجب کرده، انجام هر گناهی (نظیر خود ارضایی) باز هم دلیل نمیشه کسی نماز رو ترک کنه. بله، این گناه اراده شما رو ضعیف می کنه اما شما باید انگیزه بزرگتری در خودتون ایجاد کنید. (مثل میل به بهشتی شدن و بهره بردن از لذتهای وسیع و عمیق همه جانبه اون). فارغ از خوبیهای دیگر نماز مثل کسب آرامش واقعی، منزلت اجتماعی، نظم و تقویت اراده و ....! باز هم اگر در این زمینه سوال یا ابهامی بود بفرمایید. خیلی ها اهل نماز نیستند و کثرت افراد بی نماز نباید شما رو منفعل کنه، همه این گونه افراد اگر ازشون سوال کنید که چه برنامه ای برای 200 سال آینده خودتون دارید وچه حالی خواهید داشت، هیچکدامشون جواب روشنی ندارند، چون در زمان حال و غرق شدن در خوشیهای زود گذر اسیر شدن و هیچ چشم انداز روشنی برای خود ندارند، در حالی که اگر برای خودشون ارزش قائل بودند در صدد تجهیز دنیای دیگرشون بودن. و مثل اون طیف از جهنمیان نمی شدند که وقتی روز قیامت بهشون خطاب میشه که چه چیزی شما رو جهنمی کرد، در جواب می گن که ما از نمازگزاران نبودیم ( 40-49 سوره مدثر). قرار نیست شما برای خوندن نماز مردد باشید و این دست و اون دست کنید وقتی که فهمیدید نماز، رگ حیات معنوی و آخرتی شماست. وقتی که فهمیدید که نماز، کلید بهشته، وقتی که فهمیدید نماز باعث میشه شما رو در آخرت به تمام لذتهایی که در این دنیا هست و بلکه بیشتر اون که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده برسونه. مگر شما تا کنون فکر کردید که نکنه خدای ناکرده  یه روز از گرسنگی بمیرید؟ خیر، چون غذا خوردن رو یک امر معقول می دونید که نخوردنش باعث ضرر و آسیب میشه. خب چرا نسبت به نمازی (غذای روح) که با یک دنیای بینهایت مواجه هستید نباید چنین معقولانه فکر کنید؟ طبعا شما دوست ندارید با یزیدیان و افراد لائیک محشور بشید که هر روز در عذاب هستند و به هم سرکوفت می زنند،بلکه دوست دارید با انسانهای با حال و صمیمی (مثل شهدا) که هیچ غل و غشی ندارند همنشین بشید. اون هم تا بینهایت (بینهایتی که اصلا نمیشه تصورش رو کرد) فقط تصور این مقایسه ها کافی است که آدم رو وادار می کنه که تا اخرین لحظه در مسیر رضایت خدا باشه و به معنای واقعی زندگی برسه. اگر هم یک آدم احساسی هستید از جنبه عشق و محبت به این قضیه نگاه کنید. خدا خیلی مهربونه حتی مهربون تر از مادر، پس چه همنشینی بهتر از خدا که باهاش خودمونی درددل کنید؟  انگیزه ما با احساس و عواطف برانگیخته میشه. مثلا امام علی علیه ‏السلام می فرماید: لَو يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ‏مِن جَلالِ اللّه ما سَرَّهُ أن يَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ.؛ اگر نمازگزار می‏دانست كه چه هاله ‏ای از جلالتِ خدا او را فرا می‏گیرد، دوست نداشت كه سر از سجده‏اش بر دارد. پس همه چیز برای پرواز روح آماده اس و فقط خود ماییم که باید شروع کنیم و به وعده های دلنشین خدا برسیم. خیلی ها بودن که همین نماز باعث شد نسبت به گذشته خودشون پوست اندازی کنند و عاقبت بخیر بشن. حتی در زمان ما که شخص لات بوده و اهل هر کاری، اما با نماز و شروع یک تولدی دوباره و آشنا شدن با هیات و مسجد، شهید مدافع حرم شده. برای خضوع و حضور قلب در نماز به لینک زیر مراجعه بفرمایید  http://btid.org/node/232995  http://btid.org/node/189721 اگر باز هم ایراد یا توضیح بیشتری در این موضوع خواستید در ادامه بفرمایید موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 04 ارد, 1403 سوال اخلاقی: چجوری میتونم از پدرم که فوت شده حلالیت بطلبم..؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم از حسن اعتماد شما سپاسگزاریم. دغدغه مندی شما جهت رعایت حقوق دیگران بخصوص والدین بسیار ستودنی است. این دغدغه مندی و حساسیتی که نسبت به حقوق دیگران بخصوص والدین دارید نشانه احترام و ارزشی است که برای خود و آینده خودتون قائل هستید. پس قدر خودتون رو بدونید و این روحیه رو حفظ بفرمایید در مورد حلالیت گرفتن از اموات (پدر مرحومتون) سوال فرمودید. در جواب باید خدمت شما بگم که چون حقی که از مرحوم ضایع کردید جنبه غیر مالی داره. مثلا مواردی که فرمودید (که چه بسا در دفاع از حق مادرتون بوده و از این بابت اختیار از دستتون خارج شده)! در این صورت حلالیت طلبی این طور حاصل میشه که رضایت ایشون رو حتی در عالم برزخ که هستند تحصیل کنید.  اون هم با روشهایی مثل دعا کردن، زیارت نیابتی (اگر حرم ائمه معصومین مشرف شدید)، قران خوندن، صدقه دادن به نیت ایشون، وقف کردن و طلب آمرزش کردن برای ایشون و.. روایتی است از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند: براى مردگان خود هدیه بفرستید! پرسیدند: هدیه براى آنان چیست؟ فرمودند: صدقه و دعا  [1] روح ایشون در عالم برزخ چون به شدت به معنویت نیازمند هستند رضایت ایشون فقط از این طریق حاصل میشه که با این روشها براش هدیه های معنوی بفرستید. حتی می تونید به نیت ایشون هزینه ای کنید که برای ایشون ماندگار باشه. مثلا در حرم امام رضا ع و یا حرم حضرت معصومه به نیت ایشون وقف یا خیراتی کنید که ماندگار باشه تا بعد از هر بار منفعت رسانی به مردم، ثوابش به روح مرحوم برسه. پیشنهاد میدیم که از این دو لینک که مربوط به حرم امام رضا ع و حرم حضرت معصومه س هستش استفاده کنید و هزینه دلخواه خودتون رو به نیابت از مرحوم در بخش مورد نظر واریز بفرمایید. https://nazr.amfm.ir/ https://nazr.razavi.ir/pay/content/78/nazr-nozoratharam موفق باشید   پی نوشت: (مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 484، حدیث 23)
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 03 ارد, 1403 سوال اخلاقی: چطوری از لحاظ حق الناس جبرانش کنیم اصلا خجالت می‌کشیم
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما و معذرت از تاخیر در پاسخگویی از اینکه اهتمام به رعایت حق الناس دارید جای بسی تمجید داره که امیدواریم به زودی از این چالشی که باهاش مواجه شدید رها بشید. فرمودید که در یک مساله غیر مالی لازم هست از کسی حلالیت طلبی کنید، لازمه حلالیت بطلبید اما از یاداوریش هم خجالت می کشید اما راجع به این مشکل بهر حال شما به ناچار در این دنیا باید صاحب حق رو راضی کنید، بهر قیمتی که شده. این که میگم به هر قیمتی که شده، چون حل و فصل شدن حق الناس در عالم برزخ یا قیامت بسیار سنگین و سخت و همواره با خسران و ضرر همراه هستش. یعنی اگر به دنیای بعد از مرگ موکول بشه، به ناچار مبادله و رضایتمندی از طریق مبادله اعمال خواهد بود. یعنی خوبیهای شما به صاحب حق میرسه و این یعنی خسران. پس راهی جز کسب رضایت و حلالیت شخص مورد نظر نیست، و شرم و خجالت در این قضیه که بحث حق الناس هست جایگاهی نداره، چون بحث سرنوشت شماست و یک قضیه گذرا اما سخت رو نباید با یک مکافات سخت و دائمی یکی دانست. راهکارهایی وجود داره که دل طرف مقابل رو نرم کنید و یا بقول معروف یخ دلش رو آب کنید. مواردی که عرض میشه کلی هستش. مواردی رو به ترتیب اولویت خدمت شما عرض می کنم 1- برا بخشیده شدن اصرار کنید، و خسته نشید چه پیامکی چه شفاهی. یعنی همین خجالتی که می کشید رو می شه با پیامک حل و فصل کرد. چشم و گوش بسته و بدون اینکه فکر کنید بعد از این پیام صلح جویانه چه اتفاقی خواهد افتاد. 2- هدیه دادن: هدیه دادنهای (بسته به عمق تعرض چه بسا برای کسب رضایت لازمه تکرار بشه)، به تدریج باعث جلب رضایت میشه، چون هدیه تولید محبت می کنه. 3-تعریف و تمجید کردن از ایشون در محافل مختلف 4- دعا برای جلب محبت و رضایت طرف مقابل، در نهایت قلب ایشون متمایل به شما بشه و ببخشه: اللَّهُمَّ حَبِّبْنِي إِلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ حَتَّى لَا يَكُونَ لِي فِي قَلْبِ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ غِلْظَةٌ وَ لَا يُعَارِضُونِي وَ اجْعَلْهُمْ يَسْتَقْبِلُونِّي بِوُجُوهٍ بَسِيطَةٍ وَ يَقْضُونَ حَوَائِجِي وَ يَطْلُبُونَ مَرْضَاتِِي وَ يَخْشَوْنَ سَخَطِي بِاسْمِكَ الْقُدُّوسِ الْعَظِيمِ الْأَعْظَم خدايا به اسم مقدس و عظيم و برترت مرا محبوب بندگانت ساز به گونه اي كه در قلب هيچ كس نسبت به من خشمي نباشد و با من ناسازگاري نكنند و آنان را نسبت من به گونه اي ساز كه با چهره هاي گشاده با من مواجه شوند و حاجتم را برآورده سازند و رضايتم را بطلبند و از خشمم گريزان باشند . توجه: مورد 4ام جای حلالیت طلبی رو نمی گیره، یعنی اینطور نباشه که با این دعا بسنده کنید، بلکه این دعا باز هم برای سهولت امر حلالیت طلبی است و نمی تواند جایگزین اون باشد. گاهی غرور ما اجازه نمی ده که برای حلالیت طلبی گام برداریم، که لازمه اش این است که به نفع خودمون از خودمون بگذریم و این غرور نابجا رو کنار بزاریم موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 03 ارد, 1403 سوال اخلاقی: آیا در برزخ اگه یکدیگر را ببینند خجالت نمیکشند؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما به طور یقینی نمی توان گفت که این دو شخص گنهکار از همدیگر خجالت می کشند یا خیر، ضمن اینکه خجالت کشیدن ناشی از اعتراف به خطا کار بودن است که این اعتراف بسته به شخصیت و اوصاف درونی افراد متفاوت است چون چه بسا شخصی مغرور و مستبد باشد و خودش رو مبرا از خطا بدونه، چنین افرادی فقط با دیدن عذاب و شهادت دادن اعضاء  جوارح قانع میشن. با این حال گاهی گنهکاران نه تنها خجالتی نمی کشن بلکه همدیگر رو سرکوفت می زنند که تو باعث آلوده شدن من شدی، بجای اینکه خودش رو مقصر بدونه این گناه رو گردن دیگران می ندازه. مثل همون سرزنشی که گنهکاران نسبت به شیطان دارند. یا در بعضی موارد گنهکاران از همدیگر فرار می کنند تا مورد سرزنش هم قرار نگیرند یا از عذاب که در انتظار آنهاست فرار می کنند. که در این صورت مجالی برای خجالت کشیدن پیش نمیاد وقتی شخص گرفتار مکافات خودش هست. اما در صورت توبه کردن، خیلی از حالتهای قبلی رو نخواهد داشت، اما توبه باید واقعی باشه و اثر لذت گناه از روح و روان شخص با پرداختن به واجبات و معنویات و ریاضیتهای شرعی پاک شده باشه. طبق روایت کسی که توبه واقعی کنه، مثل کسی است که گناهی نکرده. (التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛ توبه کننده از گناه، مثل کسی است که گناهی ندارد)، و چون خدا بخاطر مهربانیش با این شخص مثل کسی رفتار می کنه که گناهی نکرده، پس حالتهای پیشین رو نخواهد داشت. گاهی مهربانی خدا نسبت به توبه کنندگان به گونه ای است که حتی خاطره گناه رو هم از شخص گنهکار پاک می کنه موفق باشید
تصویر مرادی مرادی 03 ارد, 1403 همسرم معتاده و پسرم بهش وابسته است...
با سلام و عرض ادب خدمت شما  از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم از اینکه بعد از 10 سال از زندگی مشترکتان همچنان  درگیر  اعتیاد همسرتان هستند و این مسئله باعث میشود روز به روز ذهن شما درگیر شود و با تنش‌های جدی ازجمله مسئله فرزندتان درگیر شوید برایم قابل درک است و از  اینکه تلاش می‌کنید تا با این مسئله منطقی و سالم برخورد کنید تا به نتایج بهتری برسید قابل تحسین است و شما را به خاطر این پشتکارتان تحسین میکنم. با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض  می‌کنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود.  واقعیت این است که در زندگی شما هر تصمیمی که بگیرید باید هزینه و تبعات آن را بپذیرید. اگر در این زندگی بمانید باید یکسری سختی‌ها را تحمل کنید و اگر از این زندگی هم خارج شوید و طلاق بگیرد هم باید مشکلات دیگری را تحمل کنید. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید کدام یک از این مشکلات را می‌توانید تحمل کنید.   اگرچه برایم تا حدی قابل درک است که تحمل جدایی از پسرتان به شدت برایتان سخت است اما باید به عواقب و پیامدهای این وابستگی توجه بیشتری کنید. بدون تردید ماندن در این زندگی فقط به خاطر فرزند کار بسیار دشوار و خطرناکی است. خطرناک از این جهت که شما در این مدت که تنش‌ها و فشارهای روانی زیادی را تحمل می‌کنید طبیعتاً دچار مشکلات روانی جدی خواهید شد.   تا جایی که ممکن است درگیر برخی از مشکلات روانی شوید که از همه زندگی خسته شود و حتی حوصله فرزندتان را نیز نداشته باشید. باید با آگاهی و شناخت کافی در این رابطه بمانید که آسیب کمتری به شما وارد شود.   نوع مصرف ایشان خیلی اهمیت دارد. چه نوع موادی را مصرف می‌کنند و میزان مصرف او چه مقدار است؟ آیا در کنار این مصرف برای زندگی و مخارج آن نیز کار می‌کند؟ آیا خودش هم برای ترک کردن تلاش می‌کند یا اینکه خودش قائل به ترک کردن نیست و فقط شما تلاش می‌کند؟ و بسیاری از موارد دیگر که در نوع تصمیم‌گیری شما می‌تواند مؤثر واقع شود. در مجموع اگر می‌خواهید به خاطر فرزندتان در این زندگی بمانید می‌بایست در مرحله اول اعتیاد همسرتان را بپذیرید و هر روز به او گیر ندهید. ( البته اگر تصمیم به ماندن در این زندگی گرفتید راهکارهایی را خدمتتان عرض می‌کنیم که اولاً خودتان در این زندگی کمتر اذیت شوید و ثانیاً با برخورد صحیح خودتان احتمال مصرف را کمتر می‌کنید. اگرچه ممکن است برای همیشه مصرف کنند. اما اگر تصمیم به طلاق گرفته‌اید اگرچه ممکن است به خاطر اعتیاد پدرش،کفالت او را به شما بدهند اما می‌بایست با آگاهی و شناخت بیشتری  این تصمیم را بگیرید تا بتوانید با َآسیب‌های آن بهتر کنار بیایید. توصیه می‌کنم برای اینکه بتوانید یکی از دو گزینه را انتخاب کنید باید فواید و ضررهای هر یک از دو تصمیم را روی کاغذ بنویسید. بعد با کارشناسان مجموعه مشاور 44 تماس بگیرید تا در انتخاب یکی از گزینه‌ها به شما کمک بیشتری شود. موفق و پیروز باشید.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 50