سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی انسان به دلیل فریب شیطان دچار غفلت می‌شود و بر اساس هوای نفس رفتار می‌کند. بعد از آنکه غبار غفلت از قلب و ذهن او کنار می‌رود، متوجه رفتار اشتباه خود می‌شود. پشیمان می‌شود؛ و درصدد جبران برمی‌آید. گاهی نیز همین افراد دائماً دچار عذاب وجدان و احساس گناه هستند و از آینده خود ناامید هستند؛ اما باید این را بدانند که انسان با امید زنده است. بدون امید، زندگی بی‌معناست و انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر وجود نخواهد داشت. ازاین‌رو یأس و ناامیدی از رحمت خدا، از گناهان کبیره شمرده شده است و طبق آیه 56 سوره حجر، تنها گمراهان و کافران از رحمت حق ناامیدند: «قَالَ وَمَن يَقنَطُ مِن رَّحمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّالُّونَ»؛ «گفت: البته جز مردم گمراه، از رحمت پروردگار خويش نوميد نیستند». حال شما دچار ناامیدی نسبت به اعمال عبادی‌تان شدید که چرا نمی‌توانید آن‌ها را با توجه انجام دهید. به همین جهت نیاز به کمک و راهنمایی دارید. ازاین‌رو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. وسواس: مسلمانان باید با توجه به حلال‌ها و حرام‌ها عمل کنند. احکام عبادی در رساله عملیه مراجع تقلید آمده است. عمل به همان حدی که در آنجا بیان شده است، کفایت می‌کند و نیاز به سختگیری بیش از حد در مسائل دینی نیست. گاهی برخی از افراد به خاطر سختگیری و کمال‌گرایی در انجام عبادات به وسواس دچار می‌شوند. وسواس بیماری خطرناک روانی است که انسان را به تکرار رفتار وادار می‌کند. از این رو بزرگان دین به افرادی که دچار چنین افکاری شده‌اند، توصیه می‌کند هر چه انجام دادی قبول است و به شک خود عمل نکن. از جاهایی که در نماز نباید به شک خود عمل کنید، کثیرالشک یعنی فردی که بسیار شک می‌کند، است. این مسئله در رساله مراجع تقلید بیان شده است و می‌توانید خودتان مشاهده کنید.
2. نماز: فرمودید بعد از اتمام رکعت دوم نماز شک می‌کنید. بیشتر هم نمازهای ظهر و عصر. باید گفت که شک در تعداد رکعات نمازهای چهار رکعتی بعد از سجده دوم به بطلان نماز ختم نمی‌شود، بلکه فقط لازم است بنا را بر بیشتر بگذارند و نماز را در چهار رکعت فرضی تمام کنید. بعد از نماز اگر نیاز به رکعت بیشتر بود، نماز احتیاط خوانده می‌شود. پس ذهن خود را با این افکار آزار ندهید. اسلام دین آسانی است نه دین سختی و مشقت.
3. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
دغدغه مندی شما بابت رفتار خواهرتون و سعی و تلاشی که در راستای حل و اصلاح ایشون دارید ستودنی است. راجع به این مساله چند نکته خدمت شما عرض میشه:
1- قطع رابطه به هیچ وجه توصیه نمیشه همانطور که متوجه هستید که قطع رابطه و قطع صله رحم حرام است. هیچ کس بدون عیب و ایراد نیست اگر وجود یک عیب و خصیصه مجوز این باشه که از ایشون قطع رابطه کنید نباید انتظار داشت که کسی با ما در ارتباط باشه، چون ما و هر کسی دیگه هم ایراداتی داریم که کسی مثل خواهر یا برادر من این ایراد رو نداره، از طرف دیگر همین خواهر و برادر من خوبی هایی داره که من ندارم. به هیچ وجه به یک آدم نگاه صفر و صدی نباید داشت که چون یک خصیصه منفی درش وجود داره پس باید کل شخصیتش رو زیر سوال برد، خیر.
2- به نظر میرسه دو عاملی که باعث شده خواهر شما چنین حالتی پیدا کنه یکی ضعف در اعتماد به نفس و دیگری سیل افکار منفی است که ممکنه ایشون رو به خودش مبتلا کرده باشه. زودرنجی نوعا با این دو عامل اتفاق می افته،
افکار منفی ممکنه در اثر شرایط زندگی رقم بخوره، مثلا در روابط زناشویی که ایشون با شوهر خودشون دارن، در اثر شکستهایی که در زندگی شون تجربه کردن یا امثال اینها. کسی که غرق افکار منفی بشه نسبت به پیرامون خودش هم دید منفی خواهد داشت، نوعا نگرشهاش بر اساس حدس و گمان منفی خواهد بود و از واقع نگری فاصله خواهد گرفت. اگر هم شما برای تبرئه خودتون دلیل بیارید به دل راضی نخواهد شد. این گونه افراد نوعا افراد گرفته و پکر هستن. مهارت ارتباطی ضعیفی با بقیه دارند. تراکم افکار منفی باعث میشه با عینک بدبینی به پیرامون خودش نگاه کنه.
بهترین کار مراجعه به یک مشاوره حضوری است که مشاور آسیب شناسی کنه دلیل این ضعف اعتماد به نفس و افکار منفی چیست. که البته توصیه به رفتن پیش مشاوره مهارت خاصی میخواد که باعث دلخوری هم نشه.
اما آنچه شما می تونید انجام بدید این هست که جنبه «خودآگاهی» ایشون رو بالا ببرید، به طور غیر مستقیم استعدادهایی که داره رو به ایشون گوشزد کنید، تا جایی که شاکر داراییهاش باشه، شکرگزاری یکی از تکنیکهایی است که باعث میشه به آدم فکر مثبت و انرژی مثبت وارد بشه. هم خوبیها و استعدادهایی که خودشون دارن و هم خوبیهایی که مثلا بچه ها و شوهرشون دارن براش گوشزد کنید، گاهی مساله های ذهنی خودساخته مطرح کنید و از ایشون نظر خواهی کنید و لو نظر اشتباه بده.خاطرات کودکی رو یاداور بشید، ازش بخواهید بهترین خاطره کودکی که در ذهنش مونده رو بگه و ...! گعده بگیرید، بگید و بخندید و انرژی مثبت بفرستید و دریافت کنید.
این کارها برای ایشون اینطور تلقی ایجاد می کنه که جایگاهی برای اعضای خانواده داره، و این یک بازخورد مثبت در ذهن ایشون ایجاد می کنه.
عامل دیگر که در این قضیه حدس زده می شه دوری شخص از معنویت هستش. نبود معنویت باعث سلب آرامش درونی و واقعی توی زندگی میشه و این سلب آرامش در کل پیکره و بستر زندگی اثر گذار خواهد بود.
آنچه گفته شد اجمالی بود از راه حلهایی که در این قضیه به ذهن میاد.
در ادامه اگر سوال یا ابهامی بود بفرمایید
موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
چشم‌زخم و چشم بد داشتن و به عبارت برخی از عموم مردم چشم‌شوری، یک واقعیتی است که گاهی باعث آزار و اذیت دیگران می‌شود.
برخی این امر را واهی و خرافی می‌دانند؛ ولی باید گفت که شورچشمی یا چشم‌زخم، یک پدیده روحی و نفسانی است که در برخی افراد وجود دارد؛ بنابراین هر گاه امری در نظرشان جالب یا عجیب جلوه کند، آن نیروی نفسانی، اثری تخریب‌کننده از خود بجا می‌گذارد. در قرآن کریم نیز در سوره قلم، آیه51 به مسئله چشم زخم تصریح شده است.
نکته: اگر کسی از چشم بد شما، آسیب ببیند، در صورتی که عمدی نباشد و شما هم در صدد ضربه زدن به آن شخص نبوده باشید، برای شما گناهی نوشته نمی‌شود و عذابی را نیز به دنبال نخواهد داشت.
به هر حال شما و هر کسی که احساس کند چشمش شور و بد است، باید چند کار را هنگام روبه‌رو شدن با حوادث تمرین کند:
یک. هرگز عمدا و آگاهانه به جایی خیره نشود؛
دو. تا جایی که ممکن است، سعی کند از چیزی تعجب نکند و از چیزی خوشش نیاید و چیزی برایش حیرت‌انگیز نباشد، اگر از چیزی تعجب کرد و یا خوشش و... آمد:
1.مشغول ذکر الهی شود؛
2.تا جایی که می‌تواند، سعی کند، ذهن خود را از آن امر منصرف کند؛
3.زشتی و بدقواره بودن آن چیز را در نظر خود، تقویت کند و اگر ندارد، برایش چیزی بسازد؛
4.از گفتن کلماتی که نشان دهنده تعجب و حیرت است مانند: «چه زیباست» «عجب قشنگ است» و... پرهیز کند؛
5.ذکر صلوات، ما شاء الله و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم، استغفار و آیه51 سوره قلم و سوره‌های فلق و ناس را هنگام ترس از چشم خوردن یا چشم زدن، زیاد تکرار کند؛
6. سوره‌های حمد، اخلاص، ناس، فلق و آیةالکرسی را در کاغذی نوشته و همراه خود داشته باشد.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/249544
با سلام و عرض ادب خدمت شما
از حسن اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سپاسگزارم
از اینکه همسرتان درخواست داشته‌اند که طلاهایتان را بفروشید و برای خرید ماشین بگذارید اما برای اینکه نماز برایتان خیلی اهمیت دارد اما ایشان در امر نماز سهل انگاری می‌کنند دوست ندارید این کار را انجام دهید برایم قابل درک است و از این جهت که تلاش می‌کنید تا رفتار درستی را انجام دهید که بیشترین فایده و کمترین آسیب را برای زندگی‌تان داشته باشد قابل تحسین است.
با توجه به سؤال نکاتی را خدمتتان عرض می‌کنم که امیدوارم برایتان مفید واقع شود.
توجه داشته باشید در هر صورت این خود شما هستید که تصمیم‌گیری می‌کنید. اگرچه مشاور در این مسئله راهکارهایی را ارائه می‌دهد اما با این وجود شما خودتان تصمیم میگرید و خودتان مسئولیتش را به عهده می‌گیرد.
راهکارهایی که به شما ارائه می‌شود برای این است که بتوانید این مسئله را از جوانب مختلف به آن نگاه کنید و فقط با یک زاویه دید به آن نگاه نکنید.
آیا با خریدن ماشین رفاه خود شما و فرزندانتان بیشتر می‌شود یا خیر؟ این رفاه بیشتر چه میزان در سلامت جانی (خطر موتور سیکلت) برای اعضای خانواده مؤثر است؟
مسئله بعدی که لازم است بررسی کنید اینکه اگر شما این طلاها را برای خرید ماشین ندهید، نوع نگاه و بینش ایشان نسبت به نماز بهتر می‌شود یا بدتر؟ با توجه به سؤال، بنده برداشت کردم علت عدم فروش طلاها برای ماشین به خاطر سبک شمردن نماز ایشان است. از این جهت می‌بایست بررسی کنید آیا با این کار بهتر می‌شود یا بدتر؟
برای اینکه بتوانید تصمیم منطقی تری بگیرید پیشنهاد می‌کنم این کار را انجام دهید. اینکه مزایا( خوبی ها ، فایده) و معایب( بدی، ضرر) دادن یا ندادن طلاها را برای خودتان بنویسید و برای بنده هم ارسال کنید تا در مشاوره بعدی این موارد را خدمتتان تکمیل کنم.
1-مزایای فروختن طلا 2-معایب فروختن طلا 3-مزایای نفروختن طلا 4-معایب نفروختن طلا
در پایان توصیه می‌کنم اگر تصمیم گرفتید که طلاها را به خاطر خرید ماشین بفروشید دو راهکار می‌توانید انجام دهید تا اینکه اگر روزی از این تصمیم خود حتی پشیمان شدید راه برگشت وجود داشته باشد. (البته شرایط فردی و شخصیتی ایشان را حتماً لحاظ کنید و در صورت مناسب بودن آن را انجام دهید).
۱- اینکه به او بگویید که به عنوان قرض به تو می‌دهم و این قرض خودتان را یادداشت کنید.
2- اینکه در صورت موافقت ایشان ماشین را به اسم شما بزنند یا اینکه اگر هم به اسم شما نمی‌زنند در برگه یادداشت کنند که سهمی از این ماشین (مثلاً سه دنگ آن) متعلق به شماست.
امیدوارم توانسته باشم سؤال مدنظرتان را پاسخ داده باشم.
در ادامه اگر سؤالی بود در خدمتتان هستم.
موفق و مؤید و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
ازدواج از آداب‌ورسوم زیبای جامعه اسلامی_ایرانی ماست که آن را تعالی می‌دهد و از فساد حفظ می‌کند. از پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل‌شده است: «هیچ بنایى در اسلام بنیانگذارى نشده كه نزد خدا محبوبتر از ازدواج باشد». هر فردی برای رسیدن به آرامش نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده دارد؛ شما نیز این نیاز را درون خود احساس می‌کنید اما می‌خواهید به بهترین نحوه آن را تأمین کنید. اکنون پیشنهاد و اصرار این آقا شما را سردرگم کرده است. می‌خواهید بدانید کدام راه درست است. در ادامه نکاتی را پیرامون این مسئله برایتان بیان خواهم کرد.
1. توضیح: لازم بود بیشتر درباره شرایط خودتان، آقا و خانواده‌هایتان توضیح می‌دادید. مثلاً شما یا ایشان قبلاً ازدواج کرده‌اید؟ اگر ازدواج نکردید به چه دلیل بوده است؟
2. ارتباط: همان‌گونه که در بالا بیان کردم، ازدواج برای به دست آوردن آرامش است نه فقط آرامش جنسی و ... بلکه همین نوع ارتباط و آشنایی‌ات باید به شما آرامش بدهد نه آنکه شما را مضطرب و نگران کند. آیا پیشنهاد این نوع ارتباط از طرف آقا باعث آرامش شما شده است؟ معمولاً وقتی آقایی به این‌چنین روابطی به صورت پنهانی اصرار می‌کند و به خواستگاری رسمی مبادرت ندارد، یعنی در مرحله اول به دنبال ازدواج یا ازدواج دائمی با شما نیست.
3. اصرار: اگر شما به دنبال ازدواج دائم هستید باید این ارتباط را با قاطعیت پایان دهید. گاهی اوقات پیش می‌آید که خانم‌ها به دلیل اصرار آقایان یا ابراز احساسات آن‌ها، سپر دفاعی خود را از دست می‌دهند. اجباراً تن به خواسته‌ی آنان می‌دهند و بعد فقط پشیمانی برایشان می‌ماند. پس این ارتباط به این نحوه باید پایان بپذیرد حتی اگر نیاز است والدین خود را برای پایان دادن به این مسئله در جریان بگذارید. البته معمولاً اگر خود شما به صورت قاطعانه خواستار پایان دادن به این رابطه و درخواست‌های پنهانی او باشد، کار پایان می‌پذیرد.
4. دیدار: به هیچ دلیلی حاضر به دیدار حضوری با ایشان نشوید؛ زیرا که علاوه بر خطراتی که آرامش شما را مختل می‌کند، ممکن است وابستگی شما را بیشتر کند و حالتان بیشتر از این بد و به‌هم‌ریخته شود.
5. اختلاف سنی: جواب سؤال اولتان برای ارتباط پنهانی بیان شد؛ یعنی به‌هیچ‌وجه ارتباط این‌چنینی و نیامدن به خواستگاری رسمی توصیه نمی‌شود؛ اما درباره سؤال دومتان یعنی اختلاف سنی، باید بیان شود که سن دقیق آقا را بیان نکردید ولی با همین تردیدی که گفتید، برای شما زیاد است زیرا احتمالاً در برخی از مسائل مهم مانند مسائل زناشویی و جنسی دچار مشکل شوید.
6. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
نوجوانی دوره‌ای پر از هیجان و احساس است. نوجوانان به دلیل سن کم و بی‌تجربگی نمی‌دانند چگونه این هیجانات و احساسات را مدیریت و کنترل نمایند. در این شرایط وظیفه والدین بسیار پراهمیت و حساس خواهد بود. آنان باید فرزندان نوجوانشان را در مسیر درست زندگی حفظ کنند و از خطرات دور نگه‌دارند. اکنون شما برای حل مسئله مطالعه پسرتان برای کنکور به دنبال راهکار می‌گردید. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. نوجوانی: پسرتان در دوره نوجوانی قرار دارد. دورانی که هیجانات و احساسات شدید بر آن حاکم است. هویت خود را به خوبی نمی‌شناسد. نمی‌داند از آینده چه می‌خواهد. ذهنی پر از شبهه و تردید دارد. به این جهت زیاد از این شاخه به آن شاخه می‌پرد یا سخنانی به زبان می‌آورد که شاید برای شما بسیار عجیب به نظر برسد. این موارد را بیان کردم که حال و روز او را بهتر درک کنید تا در مسیر موفقیت بهتر و شایسته‌تر به او کمک نمایید.
2. کنکور: از دلایل عدم رغبت فرزندتان به مطالعه برای کنکور می‌توان به ضعف در هدف اشاره نمود. وقتی او نداند برای چه باید کنکور بدهد. با کنکور می‌خواهد به کجا برسد؟ یا حتی شغل آینده‌اش را نمی‌داد، انگیزه‌ای برای مطالعه نخواهد داشت. پس اولین کار شما آن است که بر روی اهداف زندگی او تمرکز کنید تا بتوانید انگیزه لازم را به او برگردانید.
3. برنامه‌ریزی: احتمالاً او به دلیل سن کم توانایی تنظیم برنامه مناسب و قابل‌اجرا برای خود را ندارد. در تنظیم برنامه منظم، مناسب، جذاب و متنوع به او کمک کنید. پسرتان را در اجرای برنامه‌ها همراهی و حمایت کنید. توجه کنید که همراهی و حمایت به معنای تذکر دائم، غر زدن و نصیحت نیست. او در سنینی است که قطعاً به تفریح و فعالیت‌های پرهیجان نیاز دارد. او را از انجام این امور منع نکنید بلکه بین این فعالیت‌ها و مطالعه‌اش توازن برقرار کنید. می‌توانید از کلاس‌های کنکور نیز استفاده کنید؛ زیرا یک جمع همراه با هدفی یکسان باعث انگیزه بیشتر برای افراد می‌شود.
4. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی انسان به دلیل فریب شیطان دچار غفلت می‌شود و بر اساس هوای نفس و شهواتش رفتار می‌کند. بعد از آنکه غبار غفلت از قلب و ذهن او کنار می‌رود، متوجه رفتار اشتباه خود می‌شود. پشیمان می‌شود؛ و درصدد جبران برمی‌آید. گاهی نیز همین افراد دائماً دچار عذاب وجدان و احساس گناه هستند و از آینده خود ناامید هستند؛ اما باید این را بدانند که انسان با امید زنده است. بدون امید، زندگی بی‌معناست و انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر وجود نخواهد داشت. ازاین‌رو یأس و ناامیدی از رحمت خدا، از گناهان کبیره شمرده شده است و طبق آیه 56 سوره حجر، تنها گمراهان و کافران از رحمت حق ناامیدند: «قَالَ وَمَن يَقنَطُ مِن رَّحمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّالُّونَ»؛ «گفت: البته جز مردم گمراه، از رحمت پروردگار خويش نوميد نیستند». حال به نظر افکارتان درگیر گناهان و اشتباهات گذشته شده است. به همین جهت نیاز به کمک و راهنمایی دارید. ازاین‌رو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. شناخت: ببینید سؤال و اطلاعاتی که شما برای ما ارسال کردید، بسیار محدود و کم است. به همین دلیل راهنمایی شما نیز دشوار می‌شود و حتی ممکن است راهکارها اثرگذاری 100 درصدی خود را نداشته باشند. ازاین‌رو سؤالاتی را از شما می‌پرسم. لطفاً در گفتگوی بعدی به صورت کامل و دقیق پاسخ سؤالات را برایمان ارسال نمایید. 1. سن و جنسیت؟ 2. اطلاعاتی از شرایط زندگی‌تان؟ متأهل هستید یا مجرد؟ چرا ذهنتان درگیر گناهان گذشته شده است؟ اثرات آن گناهان اکنون نیز در زندگی شما نمود دارند؟ اگر نکات دیگری لازم می‌دانید، بیان کنید.
2. بیان گناه: لازم نیست افراد گناهان خود را برای دیگران حتی والدین و همسر بیان کنند؛ زیرا همین‌که از خداوند طلب بخشش کنند و دیگر آن گناه را انجام ندهند، کفایت می‌کند. بله. ممکن است گناهی در مسئله ازدواج تأثیرگذار باشد. به نحوی که طرف مقابل حتی اگر شما نگویید، خود می‌فهمد، ابراز نارضایتی می‌کند و می‌خواهد به زندگی با شما پایان دهد. در این صورت باید بررسی بیشتر صورت گیرد.
3. احساس گناه: همان‌گونه که در بالا اشاره کردم به نظر شما درگیر عذاب وجدان و احساس گناه هستید. چرا این احساس گناه هنوز در شما وجود دارد؟ این گناه یا گناهان برای چند سال پیش است؟ آیا اکنون نیز درگیر آن هستید؟ برخی گناهان به دلیل استرس و اضطراب به وجود می‌آیند و استمرار پیدا می‌کنند. پس احساس گناه به شما کمک که نمی‌کند بلکه ضرر هم می‌زند. پس آن را کنار بگذارد. به تلاش و تکاپو برای جبران آن رو بیاورید.
4. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی برای انسان‌ها مسائلی اتفاق می‌افتد که نمی‌دانند چگونه با آن‌ها روبرو شوند. راه‌حل آن چیست و باید برای کمک به چه کسی پناه ببرند. مسئله شما نیز این‌چنین است. نوه‌ای در خانواده شما از دنیا رفته است اما هنوز که هنوز است حال و هوا او و صحبت‌ها از او در میان است. این مسئله حالتان را بد می‌کند. با وجود اینکه دوست ندارید جمع خانواده‌تان را ترک کنید اما می‌خواهید که دیگر این سخنان را نشنوید. بدین جهت نیاز به مشاوره و راهنمایی دارید. ازاین‌رو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. علت: چند وقت است که این فرزند از دنیا رفته است؟ دلیل این همه صحبت از نوه و گذشته چیست؟ مادر و خواهرتان معمولاً چه مسائلی را از او بیان می‌کنند؟ چرا حال شما بعد از شنیدن سخنان مربوط به آن فرد بد می‌شود؟ آیا خاطر خوب یا بدی با او داشته‌اید؟ چه افکاری پیرامون آن نوه ذهن شما را درگیر و شما را ناراحت می‌کند؟ سن و جنسیت خود را بیان کنید؟ مجرد هستید یا متأهل؟ خواهرتان متأهل است؟
2. راه‌حل: بیان نکردید که چه می‌شود که مادر و خواهرتان مراعات حال شما را نمی‌کنند. شاید اصلاً خودتان این مسئله را برای آنان بازگو نکرده باشید. اگر این مسئله را به آنان انتقال داده‌اید اما آن‌ها همچنان پیرامون آن نوه در حضور شما سخن می‌گویند، باید راه دیگری در پیش بگیرید. از مواردی که بعد از عدم تفاهم با خانواده باید در پیش بگیرید، توافق بر سر آن مسئله است؛ یعنی آنان دوست دارند درباره او صحبت کنند اما شما نمی‌توانید تحمل کنید. در چنین شرایطی از آنان راهکاری بخواهید که شما چه کنید که آزار نبینید. در ادامه شما نیز راهکار خود را بیان کنید. در آخر بر روی یک راهکار یا ترکیبی از راهکارها توافق کنید. به این روش حل مسئله اشتراکی می‌گویند.
3. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
هر انسانی برای زندگی خود اهداف و برنامه‌هایی دارد. رسیدن به اهداف و اجرایی کردن برنامه‌ها فشار و سختی فراوانی را برای اشخاص به وجود می‌آورد. گاهی این سختی‌ها باعث تغییر در مسیر رسیدن به اهداف می‌شود و افراد را از موفقیت‌ها دور می‌کند. شما به دلایلی رفتن به شهرستان را دوست ندارید، شاید آن را مانع پیشرفت خود می‌دانید. برای دستیابی به این مقصود به دنبال راهکاری می‌گردید. به همین جهت نیاز به کمک مشاور دارید. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی‌تان بیان خواهیم کرد.
1. علت: در مرحله نخست باید از علت این تصمیمتان می‌گفتید؛ یعنی چه عوامل و دلایلی باعث شده که این‌چنین فکر کنید. حتماً در ارتباط بعدی این علل و عوامل را بیان کنید؛ زیرا بدون دانستن آن‌ها نمی‌توان به صورت قطعی و مناسب راهکار ارائه کرد. به‌هرحال در ادامه به صورت کلی به برخی از علل و راهکارهایش خواهم پرداخت.
2. خانواده: ممکن است علت این تصمیم شما به خانواده برگردد؛ یعنی شما از مصاحبت و هم‌نشینی با آنان لذت نمی‌برید بلکه اذیت هم می‌شوید. اگر این‌چنین است می‌توان از راه‌های دیگر مانند آموختن مهارت‌های ارتباطی و حل اشتراکی مسائل به تفاهم و توافقاتی با خانواده دست‌یافت. بدین منظور لینک‌های زیر را مطالعه نمایید.
https://btid.org/fa/news/220355/%20%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%AE%D9%88%D8%A8
https://btid.org/fa/news/220161/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7
https://btid.org/fa/news/244719
3. پیشرفت: اگر به منظور ارتقا و پیشرفت خود از لحاظ علمی، شغلی یا مهارتی قصد ماندن در شهر را دارید، باید بدانید که موفقیت در گرو خدمت به والدین است. البته لزوماً نیز این‌گونه نیست که با شهرستان رفتن از هدف و آینده خود جا بمانید و نتوانید به موفقیت برسید بلکه موفقیت و پیشرفت بیشتر از هر چیز دیگری به برنامه‌ریزی نیاز دارد. اگر مایل بودید پیرامون این مسئله مطالعه کنید به لینک زیر سر بزنید.
https://btid.org/fa/news/239013
https://btid.org/fa/news/239073
4. استقلال: ما نباید استقلال را با کناره‌گیری از اطرافیان و عزیزان اشتباه بگیریم. شاغل شدن یا تحصیل کردن، ازدواج کردن و پیشرفت‌های کوچک که در چشم خانواده دیده شود باعث ارتقای جایگاه شما در خانواده خواهد شد. پس لزوم به دنبال کناره‌گیری و فرار از موقعیت‌ها نباشید. گاهی همین موقعیت‌ها به سرعت پیشرفت ما کمک می‌کنند.
5. مشاوره تلفنی: با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب مجدد
یکی از مسائلی که ممکن است این درخواست‌های فرزندتان برای شما سخت و سنگین باشد به خاطر افکاری است که به ذهن شما می‌آید. واقعیت این است که درکی که شما از لوازم آرایشی دارید این درک در او وجود ندارد و با نگاه بچه گانه می‌بایست به این موضوع نگاه کنید.
همین که این موضوع را با صراحت بیان می‌کند یعنی اینکه درک درستی از این مسائل ندارد و نمی‌داند باید این کار را انجام بدهد یا نه؟ این نوع سؤال‌ها یا درخواست‌ها در این سن غیرطبیعی نیست.
اما اینکه چگونه به او پاسخ دهید. در مرحله اول سعی کنید تغافل کنید و اهمیت ندهید و انگار این درخواست را نشنیده اید. احتمال اینکه فراموش کند زیاد است اما اگر به صورت جدی پیگیر بود به صورت مختصر جواب او بدهید و در یک جمله به او بگویید مهدی جون در مورد این چیزا صحبت نکن. خیلی وارد جزئیات نشوید بلکه فقط به او بفهمانید که دوست ندارید در مورد این چیزها صحبت کند.
اما در مورد پنهان کاری اولاً توجه داشته باشید که به او نگویید این کار دروغ بوده و نباید دروغ بگویی. هنوز درک کاملی از دروغ در آن‌ها وجود ندارد. در ضمن اگر کم باشد نباشد حساس شد و از تکنیک تغافل استفاده کنید یعنی انگار متوجه دروغ او نشده اید.
اما بررسی ریشه‌ای این مسئله از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ یعنی چرا بچه به فکر دروغ گفتن افتاده است. معمولاً نوع برخورد والدین در این پنهان کاری بسیار مؤثر است. وقتی کودک اشتباهی انجام می‌دهد نباید او را تنبیه کرد و ترس را در او ایجاد کرد.
سختگیری زیاد والدین نیز می‌تواند از علل این پنهان کاری باشد. گاهی با خیلی از درخواست‌های او مخالفت می‌شود و برای اینکه به خواسته‌هایش برسد پنهانی این کار را انجام می‌دهد.
از نقش الگو هم غافل نشوید. گاهی این حرکت را از یکی از دوستانش می‌بیند و چون نمی‌داند کار خوبی نیست و از طرفی به منافعی می‌رسد به خاطر همین این کار را انجام می‌دهد. در این صورت اولاً بایستی به صورت غیرمستقیم، دوستان او را تغییر دهید و ثانیاً اشتباه بودن کار را برای او توضیح دهید.
موفق و پیروز باشید.
صفحه‌ها