مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 27 فرو, 1403 آیا دعا کردن میتواند سرنوشت انسان را تغییر دهد؟؟؟
سلام مجدد خدمت شما کاربر محترم متوجه علاقه وافر شما به شخص مورد نظر شدم. احساسات شما بسیار گرانقدر است و اساسا دوست داشتن نشانه حیات یک شخص محسوب میشه. اما باید بگم که با وجود این شرایط باز هم کراهت داره که شخص چنین دعا و درخواستی از خدا بکنه. چون حدود و باید و نباید هایی که خدا برای ما تعیین می کنه نه بر اساس احساس و هیجان، بلکه بر اساس عقل و واقع بینی است. اگر شخص مورد نظر پدر یا مادر یا برادر و خواهر شما باشه که اونها به هیچ وجه دوست ندارند شما چنین دعایی کنید. پدر و مادر و خواهر یا برادر شما هر چقدر عزیز باشند مهربانتر و عزیزتر از پیامبر ص نیستند که در پیام قبل گفته شد فلسفه خودداری از مرگ خواهی چیست. اگر شخص مورد نظر دوست شماست که از زمان خاصی با او آشنا شدید سوال من از شما این است که از کجا می دونید که با مرگ و رفتن به اون دنیا به خواسته خود می رسید و ایشون رو می بینید؟ اون دنیا حساب و کتاب خودش رو داره و مثل این دنیا نیست که هر کسی با هر مقام و منزلتی که داره می تونه در عرض هم قرار بگیرند وهمدیگر رو ببینند. ضمن اینکه ممکن است در این دنیا بزرگترین آرزوی شما رسیدن به ایشون باشه، اما اون دنیا دغدغه هاش با این دنیا زمین تا آسمون فرق می کنه، چون فضا، فضای دیگری است، دغدغه ها و گرفتاریها و نیازهای جور دیگری است. به این معنی که اگر در اون دنیا بر فرض همدیگر رو دیدید، بخاطر شرایط ویژه موجود با وجود این دیدار هیچ نیاز ودردی از شما برطرف نشه. به عنوان مثال عرض می کنم، وقتی شما به سرماخوردگی مبتلا میشید یه دوا و درمونی دارید و به شدت بهش نیازمند میشید، اما وقتی شرایط عوض شد و مثلا به دندان درد مبتلا شدید اون دوا و شربت و قرص قبلی فایده برای شما نخواهد داشت، شما از درد خواهید پیچید و لو اینکه خروار خروار دوای سرماخوردگی پیش شما باشه. سوال دیگر اینکه: شما طبعا از زمان خاصی با این شخص آشنا شدید که قبل از اون زمان اطلاعی از چنین شخصی نداشتید، سوال از شما اینکه آیا احتمال نمی دید که الان که نسبت به آینده در بی اطلاعی بسر می برید. چه بسا با شخص یا دوستی آشنا بشید که خوبیهایی صد چندان نسبت به شخص اول داشته باشه که اصلا خوبیهای او به قهقرا بره و تحت الشعاع قرار بگیره. در این صورت با این آشنایی نه تنها آرزوی مرگ نمی کنید بلکه آرزوی طولانی شدن عمر می کنید. پس همانطور که می بینید با تغییر پیدا کردن شرایط، تمایلات شما هم عوض خواهد شد. بنده نمی خوام تمایلات و علائقتون رو سرکوب کنم همانطور که گفتم اصلا علاقه مندی نشون دهنده سلامت و انعطاف روح و روان هست و نشون میده قلب شما قساوت نداره، اما آنچه در صدد اونم اینه که واقع بین باشید و بهترین تصمیم و دغدغه رو داشته باشید. همانطور که روزانه شما در قنوت نماز 10 بار از خداوند "خیر و نیکی" می خواهید (ربنا آتنا فی الدنیا حسنه)،  ما هم تقاضا داریم که شما بجای مرگ از خدا خیر و نیکی بخواهید، حالا خود خدا بهتر می تونه تشخیص بده که خیر و خوبی برای شما چیست؟ شما بهتره از خدا بخواهید که بهترین تقدیرات رو برای شما بخواد، شما با بهتر زیستن در این دنیا آنگونه که مورد رضایت خداست چه بسا بتونید به خواسته فعلی خودتون هم برسید، چه بسا بتونید از عمر دنیا به گونه ای استفاده کنید که بتونید دوست از دست رفته تون رو از گرفتاریهای اون دنیا نجات بدید. که این لازمه اش این است که از خدا توفیق بخواهید که زیر سایه او و عنایت او باشید، به خواسته های او سر تعظیم بذارید تا خدا هم به خواسته های شما چه در این دنیا و چه اون دنیا توجه کنه. کسی که خدا رو داشته باشه به هیچ وجه ناامیدی سراغش نمیاد، چون کسی داره که همه چیز از اوست، کسی که خدا رو داشته باشه حالش همیشه خوبه حتی در سختی ها و چالشهای زندگی، چون خدا ما رو طوری آفریده که بیشتر تحت تاثیر روح و روان خودمون باشیم نه زندگی فیزیکی در کره خاکی، و خود خدا به آدما تلنگر زده که «فقط به یاد و عشق من دلها آروم میگیره» کسی که خدا رو داشته باشه اعتماد به نفسش بالا می ره چون از خود خدا انرژی می گیره چون (لا حول و لا قوه الا بالله؛ هیچ نیرو و توانی جز از سوی خدا نیست). کسی که خدا رو داشته باشه از چنان عزت نفسی برخوردار خواهد شد که هم برای خودش مفید خواهد بود و هم برای دیگران، منزوی نخواهد بود چون دوست داره دائم حال دیگران رو خوب کنه تا حال خودش به صورت مضاعف خوب بشه، و چون خدمت به بندگان می کنه خدا هم اون رو دوست خواهد داشت، و چون این دوستی دو طرفه رو از جانب خدا حس می کنه، در خودش احساس ارزش می کنه، و چون حس ارزشمندی بهش دست میده دوست داره همیشه متصل به منبع و خالق ارزشها (خدا) باشه. وقتی شخص به این درجه رسید، به جای اینکه آرزوی مرگ کنه که فلانی رو ببینه، دیدن فلانی یک درخواست معمولی براش میشه اما این بار آرزوی ملاقات به خود خدا تعلق خواهد گرفت که منبع عشق و زیباییه. به این روایت دقت بفرمایید تا به کم قانع نباشید: فإنَّما يحبُّ الله لقاءَ من يحبُّ لقاءَه و يکرهُ لقاءَ من يکرهُ لقاءَهُ و کَيفَ تزعُمونَ أنَّکُم أَوَلياءَ الله مِن دونِ النَّاسِ وَ أَنتُم تَفرُّونَ مِن المَوتِ وَ تَعتصَمونَ بِالدَّنيا؛ خداوند در حقيقت خواستار ديدار کسي است که خواستار ديدار او باشد، و ديدار با کسي را ناخوش دارد که ملاقات او را خوش ندارد. چگونه مي‌پنداريد دوستان خداييد و نه مردم، حال آنکه از مرگ مي‌گريزيد و به دنيا مي‌چسبيد (تحف العقول: ص۵۰۵). اساسا دوست داشتن امور معنوی چنین خاصیتی داره، همانطور که امام علی ع می فرماید : «هر کس با تلاوت قرآن انس بگیرد، دوری دوستان او را هراسان نکند.» (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، چاپ اول، بی تا، ص ۱۱۲) بهترین خواسته ها و آرزوها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 27 فرو, 1403 سوال اخلاقی/ تفسیری: آیا اطاعت کردن خدا در زمینه شراب و طلاق را شامل می شود یا اینکه جامعیت دارد؟؟؟
سلام و عرض ادب ضمن سپاس از همراهی شما در رابطه با سوال شما یک مثال می زنم معلم علوم که فقط درس علوم تجربی به بچه یاد می ده، بعد از سرزنش شاگردان به خاطر درس نخوندن، برای تقویت انگیزه بچه در پایان حرفاش میگه که «بچه ها! "درسهاتون" رو بخونید که به نفع خودتون هست». یا مثلا وقتی پدر خانواده بچه اش رو بخاطر نرفتن به نانوایی برای خریدن نان توبیخ می کنه در نهایت میگه «فرزند باید به اوامر والدین اهمیت بده». حالا به نظر شما اینکه معلم علوم به بچه میگه «بچه ها! درسهاتون رو بخونید» منظورش فقط درس علوم هستش؟ آیا فقط درس علوم خوندن، دانش آموز رو به هدفی که معلم مد نظر داره می رسونه؟ طبعا خیر. به نظر شما منظور پدر از استخدام واژه «اوامر» فقط و فقط رفتن به نونوایی است؟ و با اطاعت در این مورد دیگه تکلیف از شخص برداشته میشه؟ طبعا خیر. خدا در قران بعد از مطرح کردن یک موضوع مثل طلاق و شراب و موضوعات دیگر می فرماید «تلک حدود الله فلا تعتدوها» یعنی نمی فرماید تلک حد الله، بلکه مثل اون معلم عربی و اون پدر خانواده، واژه رو به شکل جمع به کار می بره. یعنی از انسان می خواد که تمامی حدود الهی رو در ضمن موضوع مطرح شده رعایت کنه. ضمن این نکته، ما آیات دیگری داریم که به طور مطلق دستور به اطاعت پذیری دادند بدون اینکه موضوع خاصی رو مطرح کرده باشه. مثلا يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. جمع بندی: پس نباید به طور گزینشی و مقطعی با آیات قران مواجه شد. بلکه باید همه جانبه قران و آیات اون رو دید و نتیجه گرفت. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 26 فرو, 1403 سوال اخلاقی - اعتقادی: کیفیت رضا و غضب یا خشم خدا چگونه هست؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما توضیح این مطلب، مقداری دقیق و علمی است. برای تبیین دقیق آن سعی می‌شود تا با همان اصطلاحات علمی که دارد، تشریح گردد، انشاءالله که قابل فهم برای جناب‌عالی هم باشد. صفات خداوند به دو صورت هستند. 1. صفات ذاتی. این صفات، صفاتی هستند که ذات خداوند به آنها متصف شده و از خود ذات الهی انتزاع می‌شوند و کمال برای خدا به شمار می‌آیند؛ مثل قدرت و علم خداوند به ذاتش. 2. صفات فعلی. این صفات، صفاتی است که از افعال خداوند انتزاع شده و ربطی به ذات و کمال ذات خدا ندارند. مانند صفت رازقیت که از رزقی که به دست مردم می‌رسد، انتزاع شده و چون منشاش به خدا می‌رسد، به خداوند نسبت داده می‌شود؛ نه اینکه در ذات خداوند مانند قدرت، صفتی با عنوان رازقیت وجود داشته باشد. صفت محبت و غضب الهی نیز ازجمله صفات فعلی خداوند است. یعنی این‌گونه نیست که خداوند مانند انسان نوعی برانگیختگی در ذاتش به وجود بیاید تا محبت به شخص پیدا کرده و یا از کسی غضبناک شود. محبت و غضب از فعل خداوند انتزاع می‌شوند؛ یعنی اگر برایند عمل بنده‌ای از بندگان خداوند به این صورت بود که آثار خیر به سمت او جاری شود، می‌گوییم خداوند او را دوست دارد. یعنی از همین آثار خیر و نعمت‌ها، محبت خداوند انتزاع می‌شود؛ اما اگر برایند عملکرد بنده‌ای این‌گونه بود که عذاب بر سرش آمده و آثار شر بر او نازل گردد، از این عذاب و آثار شر صفتی به نام غضب را انتزاع کرده و می‌گوییم خداوند بر او غضب نموده است به عبارت دیگر، این‌گونه نیست که اگر بنده دچار ظلم و گناه شد، در ذات خدا تاثر و انفعال و حالت برانگیختگی ایجاد بشود و بگوییم خدا از او غضبناک و خشمگین شد؛ بلکه برایند تکوینی عملکرد او به این صورت است که در اثر ظلم و گناه او عذابی که آن عذاب هم مخلوق خداوند است بر سرش می‌آید. همان‌گونه که به واسطه آن رزق، صفت رازقیت را به خداوند نسبت می‌دادیم و رازقیت چیزی در ذات خداوند نبود، در اینجا هم به واسطه آن عذاب، صفت غضب را به خدا نسبت می‌دهیم و البته غضب حالت و صفتی در ذات خداوند نیست. صفت محبت هم به همین صورت توجیه می‌شود. در روايتی امام باقر علیه‌السلام در پاسخ به سوال شخصی به نام عمرو که درباره غضب الهی در آيه 81 سوره طه پرسیده بود، فرمودند: «غضب خدا عقاب اوست، ای عمرو هر كه پندارد خدا از حالی به حالی در می‌‏آيد، او را با صفت مخلوق وصف كرده خدا را چيزی تحريک نمی‌‏كند تا او تغيير كند».[کافی، اسلامیه، ج1، ص110] موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 21 فرو, 1403 سوال اعتقادی/ اخلاقی: آیا در قیامت من به خاطر بی حجابی یا بی نمازی فرزندم عذاب خوام کشید ؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر دغدغه شما رو به عنوان یک مادر درک می کنم، این دغدغه نشان از دلسوزی شماست که بسیار قیمتی و گرانقدر است. چالشی که باهاش مواجه شدید رو متوجه هستم امیدوارم با گفتن چند نکته بتونم شما رو یاری کنم جواب سوال شما رو در دو حیطه عرض می کنم 1- آیا در قیامت عذاب خواهید کشید؟ دعوت به نماز و شریعت وظیفه والدین است کما اینکه قران می فرماید: قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایُّها الذّینَ آمنوا قوا أنفُسَکُم و أهلیکُم ناراً وَقودُ‌ها النّاسُ و الحجارةُ علی‌ها ملائکَةُ غلاذٌ شِدادٌ لا یعصون اللهَ ما أمرَهُم و یَفعَلونَ ما یُؤمرون»(تحریم /6)؛ «‌ای کسانی که ایمان آوردید، خود و خانواده‌تان را از آتش دوزخی که هیزم و آتش آن مردم و سنگ‌ها هستند، حفظ کنید که مأموران آتش، فرشتگان بسیار خشن و سختگیر می‌باشند که هرگز نافرمانی خدا نمی‌کنند و آنچه به آن‌ها گفته می‌شود فوری انجام می‌دهند.»  قران در جای دیگر می فرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَک بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیها [طه/ 132]؛ اهل خود را به نماز دستور بده و در این موضوع صبر و مقاومت داشته باش» اما از آنجا که می فرمایید دختر خودتون رو مکرر توصیه می کنید، این وظیفه رو انجام دادید هر چند تاکنون نتیجه ای نگرفتید. 2- برای اصلاح دخترتون چکار باید بکنید نکته:   دقت داشته باشید که اینکه دختر شما در نماز کاهل هست، این بهانه نشه که دیگه به دخترتون ذهنیت منفی داشته باشید و فکر نکنید که دخترتون دیگه از دست رفته، ذهنیت منفی شما بر نحوه تعامل شما با ایشون اثر خواهد گذاشت. پس نگران نباشید، شما اگر از راهش وارد بشید جای نگرانی نیست. اینکه حجاب خودشون رو دارن بخصوص در این دوره زمونه نقطه بسیار مثبت و امتیاز بالایی است. 1- دختر جوان شما در شرایط ویژه ای هست. احساس غرور داره  و به هیچ وجه نباید مستقیم مورد امر و نهی واقع بشه. ایشون رو باید از راه خودش به نماز و حجاب ترغیب کرد و نه تحمیل! نوجوون یا جوان در این سن رو باید درک کرد. بهش اهمیت داد، در خانه از او اظهار نظر کرد. متوجه بشه که در خونه جایگاهی داره. به نوجوون یا جوانتون شخصیت بدید، محترمانه صدا بزنید و به خواسته های معقولش بهاء بدید. اگر قرار باشه از شما حرف شنوی داشته باشه در فضای عاطفی محقق خواهد شد. بهش شخصیت بدید، تا به شما اهمیت بده. به هیچ وجه این شخصیت دادن رو به امر نماز و رعایت شرعیات گره نزنید. اگر بخاطر نماز نخوندن یا عدم رعایت موازین شرعی ، ایشون رو طرد کنید و بهشون بهاء ندید، وارد معضلات دیگری خواهد شد که مجددا باید به فکر چاره باشید. 2- ترجیحا کسی غیر از خودتون رو واسطه قرار بدید که با دختر شما صحبت کنن، کسی که دختر شما روی حرفش حساب می بره، میشه گفت شما از ظرفیت خودتون استفاده کردید و اگر قرار بر نتیجه بود تاکنون می گرفتید، اما باز هم اگر اصرار دارید که خودتون این کار رو بکنید یا دوست یا کسی رو سراغ ندارید که با دختر شما در زمینه ناخن کاشتن و مژه، صحبت کنه ، نحوه مواجه شما با دخترتون خیلی مهم است. نحوه مواجهه شما باید در ابتدا اینگونه باشد که به علائق و تمایلات دخترتون در این کار بهاء بدید، مثلا وقتی ناخن می کاره و یا کار دیگه، بهشون بگید که درک می کنم که یه دختر زیبایی رو دوست داره، دوست داره دیده بشه، خود من هم این دوران رو سپری کردم و مخالفتی با این ندارم اما باید بررسی کرد این تمایلات من لطمه به چیزهای دیگه نزنه، مثلا حق خدا رو ضایع نکنم، خدا برای نماز و حجاب دستورات خاصی داره که نباید علائق من باعث بشه از حدود خدا هم تجاوز کنم، و این دو قابل جمع هستش، هم روی مژه کار کرد و این زینت رو فقط به محارم نشون داد و هم میشه موقع نماز پاک کرد. مُد شدن یک چیز که اونقدر از خدا بزرگتر نیست که دستور خدا رو بخاطرش کنار بزارم؟ اینهایی که اهل مد هستن به هیچ وجه در قیامت نمیان پادرمیونی کنن تا ملائکه حساب دستوراتی که درش سهل انگاری کردیم رو ندید بگیرن. اونها خودشون گرفتار رفتار و کردار خودشون هستند. بهر حال هر امری یک کارشناس داره و اینکه این موارد (مثل کاشت ناخن و مژه) درست هست یا نه یا برای وضو باید چکار کرد، باید به کارشناسان دینی مراجعه کرد. چه بسا کسی عمری رو نماز و روزه هاش رو با بی تفاوتی نسبت به این قضیه می خونه و بعد مجبوره همه اش رو مجددا قضا کنه، پس راه درست این هست که سنجیده عمل کنیم و مغلوب هوی و هوس و علائق خود نباشیم. 3- اینکه چه بسا دختر شما در خواندن و نخواندن نماز، سست اراده است بخاطر این هست که شناخت درست و کاملی از خود و خدا و هستی نداره. بیشتر از جامعه، درس و رنگ می گیره. وقتی خیلی از افراد نسبت به نماز سهل انگاری کرده اند طبعا  انگیزه او رو برای نماز و دینداری ضعیف خواهد کرد. مگر اینکه یه بازوی قوی بتونه جلوی این انحراف رو بگیره. مثل یک دوست خوب، شناخت خوب، همراه خوب و.... وقتی کسی یا چیزی نباشه که در مقابل افکارش جوابگو باشه به این حالت أخت می گیره و احساس امنیت می کنه و خودش رو مجاز به کنار گذاشتن دین می بینه. در صورت تمایل می تونید سایت یا کانال ما رو بهشون معرفی کنید چرا که جوان یا نوجوان باید به این درجه از اقناع برسه که برای چه باید نماز بخونه. 4- سعی کنید یکی از کتابهای شهدا (مثل شهید هادی یا شهید حججی یا..) رو تهیه کنید تا به تشخیص درستی از ارزشها در بستر زندگی برسه ، دختر شما به اشتباه فکر می کنه کارش درست هست چون به اشتباه فکر می کنه به طور مطلق باید به علائق درونی پاسخ داد و متوجه نیست که این زینت ممکنه در دیگارن بخصوص مردان مجرد اثر سوء بزاره . نوجوان یا جوانان امروز به شدت در پیدا کردن الگوهای متعالی درگیرند و لازم هست کسی مثل شما این زمینه ارائه این الگوهای متعالی مثل شهدا رو فراهم کنید.  با مطالعه سرگذشت انسانهای خوب، معیار و طرز نگاهش به خیلی از چیزها عوض خواهد شد. ارائه دادن الگو هم نباید با امر و دستور گفته بشه، بلکه اون هم غیر مستقیم باید مطرح کرد. مثلا بعد از تهیه کتاب، از دخترتون بخواهید که دوست دارید این کتاب رو برای شما بخونه، یا بخاطرعذری که در بینایی یا .... دارید از ایشون می خواهید که قبول زحمت کنه. اینگونه به تدریج و به طور غیر مستقیم ایشون رو به سیک وسیره زندگی زیبای شهدا آشنا کردید، وقتی دختر شما متوجه میشن که چه انسانهایی با چنین زندگی زیبایی وجود داشتند، به تدریج رنگ خواهد گرفت، البته طبعا این قضیه زمان بر خواهد بود. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 21 فرو, 1403 آیا دعا کردن میتواند سرنوشت انسان را تغییر دهد؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر سوال فرمودید که آیا دعای مرگ اثر دارد؟ جواب مثبت است اما اینگونه نیست که به طور قطعی مستجاب شود. دعای خوب تقدیر خوب و دعای منفی اثر منفی خواهد داشت و لو اینکه مستجاب نشود اما در روحیه آدمی اثر مضاعفی خواهد داشت. در آموزه های دینی ما از دعا و آرزوی مرگ نهی شده و این نشان از اثرگذار بودن دعا و آرزوست و الا لزومی به نهی نداشت. جهت توضیحات بیشتر لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/219054   موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 21 فرو, 1403 سوال اخلاقی: همسایه‌مون تو خونه‌شون سگ نگهداری می‌کنند 
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی ما با مجموعه اندیشه برتر نگهداری سگ به خودی خود مذموم هستش و در بعضی موارد که موجب اذیت شدن همسایگان یا تشبیه شدن به بیگانه باشد حرام است. اما راجع به سوال شما: بلحاظ بهداشتی، سگ در صورتی مخل بهداشت هست که محل زندگی انسانها قرار بگیرد و در متن زندگی آنها آمد و شد داشته باشد، لذا عوارضی برای شما نخواهد داشت. به لحاظ ماورایی هم در روایت آمده است که:  خانه ای که در آن سگ است، ملائکه وارد نمی شوند. این کراهت سبب می شود که حتی نماز خواندن در چنین خانه ای مکروه باشد. (1) چون خانه و محل زندگی شما با همسایه متفاوت است پس از این لحاظ هم اشکالی نخواهد داشت. موفق باشید پی نوشت: 1- بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۵۳.
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 فرو, 1403 سوال اخلاقی - اعتقادی: نقش عالمان دینی در ابعاد مختلف اجتماعی چیست؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر همانطور که می دونید خداوند برای انسان راهی به نام دین تدارک دیده که باعث خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی او می شود. پیامبران و امامان واسطه ها و حجتهایی الهی هستند که رسالت نشر و تبیین دین رو برای مردم بر عهده دارند. و عالمان دینی هم واسطه بین معصومین و مردم هستند که سخن امام رو درک و فهم کرده و احکام دین رو از منابع دینی که از معصومین به ما رسیده استخراج کرده و به عموم مردم برسانند. اصل وجود عالمان دینی که وظیفه تبیین دین رو دارند هم به دستور و فرمایش خداوند متعال است.(122 توبه). از طرف دیگر دین، مجموعه از احکام است که در همه جنبه های زندگی بشری چه فردی و چه اجتماعی نقش و برنامه داره. برنامه هایی که اگر توسط فرد یا جامعه پیاده نشود آسیب های فردی و اجتماعی رو به همراه خواهد داشت. آنچه گفته شد صرفا یک جواب اجمالی و کلی بود که به حسب کلی بودن سوال خدمت شما عرض شد، اگر زاویه دیگری از این بحث مد نظر تون بوده بفرمایید. ممکن است این لینکها برای شما مفید باشد. https://btid.org/fa/news/47794 https://btid.org/fa/news/81326 موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 فرو, 1403 سوال اخلاقی: یک سوال راجب حق الناس دارم....
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم از حسن اعتماد شما سپاسگزاریم. دغدغه مندی شما جهت رعایت حقوق دیگران بسیار ستودنی است بخصوص اینکه این دغدغه مندی و حساسیتی که نسبت به حقوق دیگران دارید نشانه احترام و ارزشی است که برای خود و آینده خودتون قائل هستید. پس قدر خودتون رو بدونید و این روحیه رو حفظ بفرمایید. وقتی حرف از سرنوشت است گاهی لازم است بابت این هزینه بدید، این هزینه دادن گاهی به این معنی است که برای کسب رضایت و حلالیت طلبی، خجالت رو کنار گذاشت و دل شخص رو به دست آورد. حالا در ابتدا می توانید با دادن هدیه رضایت قلبی شخص رو جلب کرد و در ادامه ضمن معذرت خواهی کسب حلالیت کرد. اگر منظورتون از «نمی توان» این است که اصلا قدرت اون رو ندارید مثلا اینکه شخص مورد نظر در دسترس نیست و ارتباط با او ناممکن است اینجا لازم است رد مظالم بدید (به نیابتش صدقه بدید) براش پنهانی دعا کنید، طلب استغفار کنید، زیارت به نیابت انجام بدید و از این قبیل کارها. اما آنچه در اولویت است این است که تا آنجا که ممکن است شخص رو پیدا کنید و رضایتش رو کسب کنید. اگر منظورتون از «نمی توان»، خجالت یا شرم است باید بگم که در این مورد خجالت و شرم راهی ندارد، معذرت خواهی چه بسا ارج و منزلت شما رو نزد او بالا می برد. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 فرو, 1403 سوال اخلاقی: جمله «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله» یعنی چی؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر معنای این عبارت «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله»؛ این است که «به نام خدا و به یاری او و بر روش و سیره رسول خدا» یعنی ائمه معصومین علیهم السلام در سیره خود، همان سیره و روش رسول خدا حضرت محمد صلی الله علیه و اله را پیش می گرفتند. که بر محور توحید و نفی طاغوت و مبارزه با آن بوده است. و از آنجا که رسول اکرم ص و ائمه معصومین علیهم اسلام برای رسیدن به سعادت و خوشبختی، الگوهایی هستند که حجت خدا بر مردم به شمار می روند باید طبق همین سیره ما هم در زندگی خود اینگونه باشیم، محور زندگی ما رعایت تقوا و اطاعت از خداوند به عنوان تنها معبود و مربی انسان و نفی و مبارزه با دشمنان خدا (أعم از دشمنان درونی و بیرونی) باشد. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 20 فرو, 1403 سوال اخلاقی - اعتقادی: کیفیت رضا و غضب یا خشم خدا چگونه هست؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم اگر منظور شما این است که رضا و خشم خداوند چگونه توجیه می شود باید گفت که خداوند مثل ما انسانها منفعل نمی شود بلکه  خشنودی و غضب خدا، از صفات فعلی او هستند و صفات فعلی خدا، از نسبتی که بین خدا و فعل او (مخلوقات) وجود دارد انتزاع می‌شوند. یعنی ما رضا و غضب خداوند رو از نوع افعالی که نسبت به مخلوقات خود دارد نتیجه میگیریم و انتزاع می کنیم. اما اگر منظور این است که از کجا می توان متوجه رحمت یا غضب خدا شد، بر اساس پدیده های بیرونی که خداوند نسبت به بندگان خود روا می دارد. اگر نزول رحمت و نزول نعمت و ورود به بهشت و از این دست افعال باشد ما از آن رحمت الهی را نتیجه می گیریم. به عنوان مثال قران می فرماید: وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند; و باغهاى بهشتى براى آنان آماده ساخته، که نهرها از پاى درختانش جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; و این است رستگارى و پیروزى بزرگ! یا در مورد غضب خداوند قران می فرماید: وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ؛ و [داغ] خوارى و نادارى بر [پيشانى] آنان زده شد و به خشم خدا گرفتار آمدند یا در جای دیگر می فرماید: وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ؛ و خدا بر آنان خشم و لعن کرد و جهنم را که بسیار بد منزلگاهی است بر ایشان مهیّا ساخت. اگر باز نکته مبهمی در این بین متوجه شدید که نیاز به توضیح بیشتر داشت در ادامه بفرمایید موفق باشید

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29