مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر اعظمی علی اعظمی علی 27 مرد, 1402 سوال اعتقادی: عدالت خدا چطور میشه؟
در  رابطه با  سوال دوم شما  نیز مطرح  می کنیم که داستان عهد است يا پيماني كه در عالم ذر گرفته شده ، حقيقتي است كه چندان روشن و قطعي نمي توان در خصوص آن اظهار نظر نمود ، تا جايي كه علما در خصوص عالمي به نام عالم ذر ترديدهاي جدي دارند . بسياري از علما اين عالم و پيمان اخذ شده در آن را نوعي بيان تمثيل گونه يا اشارتي به ادراك فطري بشر نسبت به حقايق عالم قلمداد مي نمايند ، نه حادثه اي خارجي و مشخص داراي مخاطباني بي شمار و موجود  نکته دیگر این که وجود عالم ذر به آن معنا نیست که هرچه دراین عالم اتفاق می‌افتد همگی تحت تأثیرعالم ذر است و انسان ازخود اراده واختیاری درتعیین سرنوشت وپیشامدهای زندگی‌اش ندارد!عالم ذر عالم مهمی ست که تأثیرات مهمی هم براین دنیا دارد ولی انسان دراین عالم همچنان میتواند باهمت واراده وتصمیم خود سرنوشت مادی ومعنوی و... خود را عوض کند. در نتیجه تكاليف ما و نتايج خوب و بد آن هم بر اساس ميزان اعمال و كنش های اختياری است كه در مسير زندگی داريم ؛ در همين راستا و بر همين اساس است كه عبادت و رفتارهای مرتبط با وظايف و تكاليف دينی تعريف روشن و مشخصی مي يابند . كسب معرفت خداوند و تسليم در برابر فرامين او و انجام درست وظايف از جانب ما در جايگاه خود قرار می گيرند. زيرا همه اين ها راهكاری است كه ما را به بهترين مقصد و هدف در مسيری كه در آن قرار گرفته ايم می رساند ؛ اين تكاليف و دستورات و رسيدن به نتيجه و سعادت ابدی امری است كه مي تواند نصيب اكثريت انسان ها بشود. هيچ اجبار و فشار و تحميل فوق طاقتي در آن وجود ندارد. با  آرزوی سلامتی، خوشبختی و سعادتمندی
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 27 مرد, 1402 سوال اعتقادی: عدالت خدا چطور میشه؟
با عرض سسلام و خسته نباشید خدمت  شما کاربر گرامی در رابطه با سوال اول شما  باید بیان کنیم که عدل الهی هرگز به معنای اين نيست كه خداوند همه انسانها را در شرايط مساوی قرار دهد و به همه توانايی يكسان دهد، بلكه يه اين معناست كه از هر كسی به اندازه توانايی او بازخواست كند و شرايط و زمان و مكان و نوع توانايی آنها را در هنگام سنجش اعمال و داوری در اعمال آنها لحاظ كند. و  در  نتیجه از هر كسي به اندازه توانايي های او تكليف بخواهد؛ قرآن نيز به اين اصل اشاره كرده و می‌فرمايد :" لَا تُكلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا؛ هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! پس اگر خداوند حكيم شخصي را غنی و شخص ديگر را فقير قرار دهد هيچ مانعی ندارد. البته در صورتی كه تكليف اين دو در هنگام باز خواست يكي نباشد. همچنین مي توان گفت اين فقر می‌تواند امتحاني از جانب خداوند متعال باشد و اينكه او در آن شرايط چگونه عمل می‌کند، آيا گناهی مرتكب می‌شود يا خير؛ كما اينكه همين فقر می‌تواند جلوه ای از رحمت الهي باشد چرا كه خداوند ظرفقيت انسان‌ها را خوب مي داند و چه بسا غنی شدن آدمي سبب طغيان او گرديده و او را نسبت به پروردگار عاصي وطغيان گر كند و به گناه و معصبت بكشاند؛ در اين صورت هم اين فقر با عدالت الهي منافاتي ندارد. پاسخ  دیگری که می‌توان  در اینن زمینه مطرح کرد این  نکته است که ريشه بسياری از فقرها اعمال انسانها و گناهان آنها است چراكه در رواياتي كه از معصومين عليهم‌السلام وارد شده است به اين موضوع اشاره شده است و بيان كرده اند بعضي از گناهان روزي آدمي را كم مي كند و باعث فقر مي شود؛ از طرفي در بعضي از موارد ديده شده آدمي بر اثر ندانم كاري و اشتباه خود فقير مي شود، لذا در اين دو مورد هم اين فقر اصلا با عدالت الهي منافات ندارد، چرا كه مسبب آنها خود انسان است.  
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 26 مرد, 1402 سوال اعتقادی: چرا سوره حمد که کلام خداست، انگار از زبان بنده هست
با عرض سلامم و خسته نباشید برخی از سوره‌ها و آیات قرآن کریم جنبه آموزشی دارد؛ یعنی برای آموزش دادن نحوهِ ستایش و مناجات با خداوند نازل شده است. این فرازهای قرآنی گاهی با عباراتی چون «قل» (بگو) آغاز می‌شود که تصریح در آموزش دارد؛ مانند سوره‌های توحید و معوذتین و نیز آیاتی چون آیه 26 سوره آل عمران، اما گاه بدون آن‌که در ابتدای فرازهای قرآنی عبارتی در این زمینه مشاهده شود، مستقیماً متن ستایش و مناجات را بیان کرده و در اختیار انسان قرار می‌دهد. سوره حمد از قسم دوم است که متن ستایش و مناجات با خداوند در آن آمده است بنابراین اگر در فرازهایی از قرآن - در عین حال که کلام خداوند است - نحوه‌ی ستایش خداوند توسط بندگان نیز بیان شود، مشکلی نخواهد بود. مانند: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا». و...
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 26 مرد, 1402 سوال اعتقادی: راهکار حضور ذهن در نماز
با عرض سلامم و خسته  نباشید    این  حال شما قابل ستایش بوده  و مورد تحسین  است  این  راهی که شما انتخاب کرده اید مشکل خاصی ندارد براساس روایات نیز اعمال ما هر هفته هر روز و یا هر لحظه به محضر  امام زمان عرضه می شود در نتیجه ما باید همیشه حضرات معصومین را حاضر و ناظر  اعمال خود بدانیم. نکته ای که باید مخصوصا در نظر باید بگیرید این است که در خود نماز توججه شما باید فقط متوجه خدا باشد. نکاتی که علما و اساتید اخلاق برای حضور ذهنن در نماز بیان می‌کنند این است در خود نماز توجه به کلمات داشته باشیم  و در قرائت حمد و سوره به معانی انها توجه کرده و بدانیم که به خدا چه چیزی بیان می کنیم و این نکته که قبل از  شروع نماز 5  دقیقه موقع اذان در سجاده خود نشسته و ذهن خود را درگیر امری یا فردی نکنیم تا موقع نماز ذهنمان منحرف به آن موضوع یا شخص نگردد. موفق و پیروز باشید.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 22 مرد, 1402 سوال اعتقادی: اثبات امامت امام سجاد(ع)....
با سلام خدمت شما کاربر محترم  جناب محمد بن حنفیه برادر بزرگوار امام حسین علیه‌السلام و از بزرگان بودند؛ ولی شیعه قائل به امامت ایشان نیست. در جواب سؤالتان دو نکته ذکر می‌شود:   1. در کتاب شریف کافی روایت داریم که جناب محمد بن حنفیه نامه‌ای نزد امام سجاد سلام‌الله‌علیه فرستادند و عرض کردند که امامت را به ایشان بسپارد. امام سجاد سلام‌الله‌علیه ایشان را به تقوای الهی و دوری از جهالت دعوت کردند و نوشتند که پدرم قبل از اینکه قصد عراق کند به امامت من سفارش کرده و ساعتی قبل از شهادتش هم از من پیمان گرفت.   در ادامه ایشان فرمودند که نزد حجر الاسود می‌رویم و سنگ حجر الاسود هر که را به امامتش شهادت دهد، او امام است. ابتدا محمد‌بن‌حنفیه پس از نیایش با خدا از سنگ خواست بر امامتش شهادت دهد، اما این اتفاق نیفتاد. سپس امام سجاد علیه‌السلام به نیایش پرداخته و به سنگ فرمودند که امامِ پس از امام حسین علیه‌السلام را معرفی کند؛ سنگ به سخن درآمده و بر امامت علی بن حسین سلام‌الله‌علیه، بعد از حسین بن علی سلام‌الله‌علیه شهادت داد.[1]   2. در لحظات آخر عمر شریف سید‌الشهدا علیه‌السلام، ایشان به خیمه امام سجاد علیه‌السلام آمدند تا وداع کنند، در آن گفت‌وگو امام حسین علیه‌السلام فرمودند که در بین ما هیچ مردی غیر از من و تو باقی نمانده. امام سجاد به حضرت زینب فرمودند: عمه جان! شمشير و عصايم را حاضر كن. پدرشان فرمود: می‌خواهی چه کنی؟ امام سجاد علیه‌السلام عرضه داشت: بر عصا تكيه كنم و با شمشيرم از فرزند رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله دفاع نمايم، چراکه زندگانى پس از او ارزش ندارد. امام حسين علیه‌السلام او را بازداشت و به سينه چسباند و فرمود: فرزندم! تو پاک‌ترین ذريه و برترين عترت منى و تو جانشين من بر اين بانوان و كودكانى.[2]   دو سند مربوطه تقدیم شد؛ پس با توجه به این دو مطلب امام سجاد علیه‌السلام به فرموده خود امام حسین علیه‌السلام امامِ پس از ایشان هستند. پی‌نوشت:   [1]. شیخ کلینی، کافی، اسلامیه، ج1، ص348.   [2]. سایت آیت الله مکارم، https://b2n.ir/n92943.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 19 مرد, 1402 سوال اعتقادی: در مورد زیارت عاشورا
با عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترم نکته اول که باید به آن توجه داشته باشید این است که درخواست لعن و سلام از خداوند برای شخص یا گروهی، لزوما به معنای زیاد شدن عذاب یا رحمت برای آنها نیست؛ بلکه لعن و سلام در درجه اول به معنای صف بندی و جدا کردن خود از گروه کفار و پیوستن به صف انبیاء و اولیا است. مستحضر هستید که از جمله فروعات دین، مشخص کردن موضع خود در برابر دشمن و اعلام برائت از آنان است. تولی و تبری در واقع در همین مناسبات تجلی پیدا می‌کند. شما با لعن و سلام خود در واقع این سخن را فریاد می‌زنید که من اعلام می‌کنم در صف امام حسین علیه‌السلام هستم و از دشمنان ایشان برائت می‌جویم. تکرار این معنا موجب نهادینه شدن این حقیقت در انسان شده و سبب می‌شود تا در مواضع مختلف زندگی نیز صف خود را در برابر دشمن جدا نماید. حکمت دوم این لعن و سلام آن است که انسان بفهمد حرکت او می‌تواند او را در طول تاریخ، مشمول درود یا نفرین آیندگان قرار دهد. مخاطب نکته سنج با دیدن این پیام سعی می‌کند جهت‌گیری خود در زندگی را به سمتی سوق دهد که او را مشمول ستایش آیندگان قرار دهد و از نفرین مردمان در آینده در امان بماند. در پایان باید بدانید که آنها علاوه بر گناهی که در زمان خود انجام داده‌اند و در خون حجت خدا شرکت نموده‌اند، گرفتار آثار این گناه و منحرف نمودن مسیر حق نیز هستند. آنان با کار خود، در گناه آیندگان نیز شریکند، هر گناه تازه‌ای که انجام می‌شود، علاوه بر صاحب آن، به گردن آنها نیز نوشته می‌شود؛ چرا که اگر آنها مسیر را منحرف نکرده بودند، ظلم‌ها و انحرافات بعدی اتفاق نمی‌افتاد؛ در نتیجه با هر گناه، مستحق عذاب جدید متناسب با آن گناه هستند و درخواست لعن و عذاب جدید برای ایشان نیز، بدین وسیله توجیه پذیر است. در صورت تمایل به لینک زیر مراجعه نمایید: https://btid.org/fa/news/125327
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 19 مرد, 1402 سوالات اعتقادی:
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  پاسخ بخش دوم سؤال: خدا جسم نیست: «فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصير»؛|[1] «او آفریننده آسمانها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفتهایی از چهارپایان آفرید؛ و شما را به این وسیله [بوسیله همسران‌] زیاد می کند؛ هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست!». در این آیه بعد از اینکه خدا را خالق آسمان و زمین معرفی می‌کند به زوج‌ها اشاره می‌کند، برای اینکه کسی در مورد خدا شریک قائل نشود، می‌فرماید: هیچ چیزی مانند خدا نیست، یعنی جسم نیست که بخواهد زوج و... داشته باشد.  زن و مرد بودن و یا مذکر و مؤنث بودن، از صفات موجودات و مخلوقات است و خداوند آفریدگار همه اینهاست، پس اگر در قرآن، برای خدا فعل مذکر به کار رفته دلیل نمی‌شود که خدا مذکر باشد؛ زیرا بالاخره باید فعلی به کار رفته شود. نکته پایانی اینکه قرآن کریم برای قمر، فعل مذکر و برای خورشید، فعل مؤنث به کار برده است، در حالی‌که در اینها مذکر و مؤنث معنا ندارد، هرچند در ادبیات عرب خورشید را مؤنث مجازی می‌نامند.  به هر حال، برای خدا نیز باید از فعلی استفاده کرد و به ناچار باید از فعل مذکر استفاده شود؛ چون فعل سومی که نه مذکر باشد و نه مؤنث، وجود ندارد.    پی‌نوشت: [1]. شوری: 11. 
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 18 مرد, 1402 سوالات اعتقادی:
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  برای پاسخ به چند نکته دقت کنید: یک. هر چیزی که موجب لذت افراد در آخرت باشد، در بهشت وجود دارد و به عنوان نعمت بهشتی یاد شده است: «وَ فِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [زخرف/ ۷۱] و در آن (بهشت) آنچه دل مي‏ خواهد و چشم از آن لذت مي‏ برد وجود دارد، و شما در آن هميشه خواهيد ماند.».  دو. جنس نعمت‌های بهشتی از جنس اعمال صالح بهشتیان در دنیا است و در اصل بازتاب و نتیجه همان اعمال صالح است.  به درستی که فردی که [چه زن و چه مرد] در دنیا چشم از نامحرم بپوشاند و از ارتباط حرام خود را حفظ کند، خداوند همان لذت را به عنوان پاداشی ابدی برای او قرار می‌دهد که در بهشت به عنوان حورالعین مطرح است و به گفته برخی از علما هم مرد حورالعین دارد و هم زنان حورالعین دارند.  سه. صفات بد مانند شهوت و غضب و... که در دنیا از آنها به بدی یاد می‌کنند در بهشت نیست؛ ولی اشتها به لذت‌ها در بهشت وجود دارد که یکی از آنها اشتها به حورالعین است که برای زن و مرد خداوند فراهم کرده است. لذا هر گناهی که انسان ترک می‌کند در بهشت بازتابی دارد. هر عمل خیری که انجام می‌دهد در بهشت پاداش خاص خود را دارد.  سه. بی‌تردید این لذت‌ها بالاترین لذت‌های بهشتی نیست؛ بلکه لذت‌های معنوی از همه این لذت‌ها بالاتر است؛ به همین خاطر است که گاهی مؤمن در بهشت آنقدر لذت می‌رد که حورالعین از بی توجهی آن مؤمن، به خدا شکایت می‌کنند.  بله! شأن مؤمن بالاتر از اینهاست؛ ولی نعمت‌های بهشتی را نیز نباید کم ارزش و همانند نعمت‌های دنیایی تصور کرد.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/183167
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 18 مرد, 1402 سوال اعتقادی: در مورد امام حسین...
با سلام و عرض ادب خدمت شما کابر محترم  در رابطه با جواز خوردن تربت کربلا، روایات فراوانی در منابع شیعه وارد شده است. از باب نمونه، سعید بن سعد گوید: از حضرت امام کاظم علیه السّلام در مورد خوردن تربت پرسیدم، حضرت فرمود: «خوردن تربت، همچون مردار، خون و گوشت خوک، حرام است؛ مگر تربت قبر امام حسین علیه السّلام که در آن شفای هر درد و امان از هر خوف و هراسی است».  بنابراین خوردن ترتب امام حسین علیه السلام به قصد شفا اشکالی ندارد؛ بلکه جائز است.  اما چه مقدار خوردن نیز باید دقت شود؛ زیرا مقدار خوردن آن را معمولا به اندازه کمتر از یک نخود گفته‌اند. «امام صادق علیه السّلام فرمود: استشفاء از تربت، دعایی دارد که هر که آن را بخورد و آن دعا را نخواند بسا که سودی نبرد؛ فرمود: آن را باید ببوسی و پیش از خوردن بر چشم خود بگذاری و زیادتر از یک نخود نخوری! هر که بیش از آن بخورد گویا از گوشت ما خورده و از خون ما مکیده است. [بحارالانوار، جج57، 157] همچنین دلیلی بر خوردن تربت در هر روز وجود ندارد؛ پس نمی‌توان گفت که هر روز مقداری تربت، آن هم به اندازه یک نخود بخورد.  بله! اگر هر روز به اندازه یک گردی [ذرات ریزی] به قصد شفا زبان بزند، بلا مانع است.    نکته مهم در مورد خوردن تربت امام حسین علیه‌السلام، باید ابتدا آن را ببوسد، سپس بر چشم بگذارد و حتما باید به قصد شفا خورده شود و بعد از خوردن دعا هم بکند. برای مطالعه محدوده تربت در کربلا به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/125868 
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 18 مرد, 1402 سوال اعتقادی: در مورد امام حسین...
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  پاسخ به پرسش اول. برای روشن شدن مطلب باید به چند نکته دقت کنید:  یک. بی تردید امام، عالم، عاقل و حکیم هستند و هر کاری که انجام می‌دهند همانی است که خدا اراده است؛ زیرا آنها معصوم هستند؛ بنابراین بدون شک اجازه ندادن به حضرت اباالفضل، دارای حکمت‌هایی است که گاهی از فهم انسان خارج است.  دو. با توجه به فضای جنگ در روز عاشورا و نیاز شدیدی اهل‌بیت امام حسین علیه‌السلام به آب، از سویی کسی دیگر نبود که آب بیاورد، یقینا امام کار عاقلانه‌ای کرده است که آوردن آب را بر اجازه میدان مقدم کرده است.   سه. اگر امام حسین علیه‌السلام به حضرت ابا الفضل اجازه میدان می‌داد و حضرت به جنگ با دشمنان می‌رفت، آیندگان که [که ما باشیم] چنین قضاوت می‌کردیم که امام حسین علیه‌السلام فکر بچه‌ها نبوده است، لذا حفظ جان بچه‌ها نیز واجب است؛ علاوه بر اینکه با این کار می‌خواست هم آب آورده شود و هم شهادت حضرت ابالفضل به تأخیر بیفتد؛ زیرا امام به ظاهر عمل می‌کنند.   چهار. اگر اذن میدان می‌داد و اهل حرم از آن آگاه می‌شدند، روحیه خود را زودتر از دست می‌دادند. نکته پایانی اینکه حضرت نفرمود که اجازه جنگ نداری! فقط امام حسین علیه‌السلام به حضرت ابا الفضل فرمود: برای بچه‌ها آب بیاور. و حضرت با عمل کردن به خواسته امام حسین علیه‌السلام، اوج ولایتمداری خود را به نمایش گذاشته است.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/177981

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76