سلام وقت بخیر
سوال خیلی پر تکراری میپرسن از عدالت الهی که دلیل اینکه کسی در خانواده بسیار ثروتمند و پرنفوذ و اصیل و شخص دیگر در خانواده فقیر و معتاد و دزد و پایین شهر با کمترین سطح فرهنگی و بی سواد به دنیا اومده یا کسی سالم کسی کور و فلج مادر زاد به دنیا اومده یا همین طور حلال زاده و زنا زاده و........خیلیا میپرسن چرا؟
عدالت خدا چطور میشه؟
وقتی که از عوالم قبل و عالم ذر بحث میشه هم میگن پس اختیار کافی در این دنیا نداریم و جبر حاکمه به لحاظ عقلی_ الهیاتی و دینی چطور میشه پاسخ های محکم و مستدلی ارائه کرد با سپاس فراوان
متشکرم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
در رابطه با سوال دوم شما نیز مطرح می کنیم که داستان عهد است يا پيماني كه در عالم ذر گرفته شده ، حقيقتي است كه چندان روشن و قطعي نمي توان در خصوص آن اظهار نظر نمود ، تا جايي كه علما در خصوص عالمي به نام عالم ذر ترديدهاي جدي دارند . بسياري از علما اين عالم و پيمان اخذ شده در آن را نوعي بيان تمثيل گونه يا اشارتي به ادراك فطري بشر نسبت به حقايق عالم قلمداد مي نمايند ، نه حادثه اي خارجي و مشخص داراي مخاطباني بي شمار و موجود
نکته دیگر این که وجود عالم ذر به آن معنا نیست که هرچه دراین عالم اتفاق میافتد همگی تحت تأثیرعالم ذر است و انسان ازخود اراده واختیاری درتعیین سرنوشت وپیشامدهای زندگیاش ندارد!عالم ذر عالم مهمی ست که تأثیرات مهمی هم براین دنیا دارد ولی انسان دراین عالم همچنان میتواند باهمت واراده وتصمیم خود سرنوشت مادی ومعنوی و... خود را عوض کند.
در نتیجه تكاليف ما و نتايج خوب و بد آن هم بر اساس ميزان اعمال و كنش های اختياری است كه در مسير زندگی داريم ؛ در همين راستا و بر همين اساس است كه عبادت و رفتارهای مرتبط با وظايف و تكاليف دينی تعريف روشن و مشخصی مي يابند . كسب معرفت خداوند و تسليم در برابر فرامين او و انجام درست وظايف از جانب ما در جايگاه خود قرار می گيرند. زيرا همه اين ها راهكاری است كه ما را به بهترين مقصد و هدف در مسيری كه در آن قرار گرفته ايم می رساند ؛ اين تكاليف و دستورات و رسيدن به نتيجه و سعادت ابدی امری است كه مي تواند نصيب اكثريت انسان ها بشود. هيچ اجبار و فشار و تحميل فوق طاقتي در آن وجود ندارد.
با آرزوی سلامتی، خوشبختی و سعادتمندی
با عرض سسلام و خسته نباشید خدمت شما کاربر گرامی
در رابطه با سوال اول شما باید بیان کنیم که عدل الهی هرگز به معنای اين نيست كه خداوند همه انسانها را در شرايط مساوی قرار دهد و به همه توانايی يكسان دهد، بلكه يه اين معناست كه از هر كسی به اندازه توانايی او بازخواست كند و شرايط و زمان و مكان و نوع توانايی آنها را در هنگام سنجش اعمال و داوری در اعمال آنها لحاظ كند.
و در نتیجه از هر كسي به اندازه توانايي های او تكليف بخواهد؛ قرآن نيز به اين اصل اشاره كرده و میفرمايد :" لَا تُكلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا؛ هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! پس اگر خداوند حكيم شخصي را غنی و شخص ديگر را فقير قرار دهد هيچ مانعی ندارد. البته در صورتی كه تكليف اين دو در هنگام باز خواست يكي نباشد.
همچنین مي توان گفت اين فقر میتواند امتحاني از جانب خداوند متعال باشد و اينكه او در آن شرايط چگونه عمل میکند، آيا گناهی مرتكب میشود يا خير؛ كما اينكه همين فقر میتواند جلوه ای از رحمت الهي باشد چرا كه خداوند ظرفقيت انسانها را خوب مي داند و چه بسا غنی شدن آدمي سبب طغيان او گرديده و او را نسبت به پروردگار عاصي وطغيان گر كند و به گناه و معصبت بكشاند؛ در اين صورت هم اين فقر با عدالت الهي منافاتي ندارد.
پاسخ دیگری که میتوان در اینن زمینه مطرح کرد این نکته است که ريشه بسياری از فقرها اعمال انسانها و گناهان آنها است چراكه در رواياتي كه از معصومين عليهمالسلام وارد شده است به اين موضوع اشاره شده است و بيان كرده اند بعضي از گناهان روزي آدمي را كم مي كند و باعث فقر مي شود؛ از طرفي در بعضي از موارد ديده شده آدمي بر اثر ندانم كاري و اشتباه خود فقير مي شود، لذا در اين دو مورد هم اين فقر اصلا با عدالت الهي منافات ندارد، چرا كه مسبب آنها خود انسان است.