مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر عظیمی رادفر مجتبی عظیمی رادفر مجتبی 10 مرد, 1400 ظرافت هایی از علوم بلاغی در قرآن
با سلام و احترام  و تشکر از شما بین دو آیه منافاتی وجود ندارد علامه طباطبایی در تفسیر آیه 38 نبا می فرماید: خطاب در جمله" از ناحيه او مالك خطابى نيستند"  یعنی بگو مگو و اعتراض به خداى تعالى در باره بعضى از رفتارهاى نمی توانند بکنند، مثلا بپرسند علت فلان عمل چه بود؟ چرا فلان كار را اينطور كردى و آن طور نكردى؟ همانطور كه ما از يكديگر مى‏پرسيم: چرا چنين كردى و چنان نكردى؟، در نتيجه جمله" لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً" مانند آیه دیگری است که مى‏فرمايد:" لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ؛[1] از کار خدا سوال نمی شود بلکه دیگران مورد سال قرار می گیرند[2] طبق این فرمایش می توان گفت اجازه چون و چرا در کارهای خدا ندارند. نه اینکه حرف دیگر نمی توانند بزنند. جواب دیگر اینکه در هر صورت هیچ کس بدون اذن خدا نمی تواند حرف بزند و همین خدا در جای دیگر به مجرمین اجازه می دهد حرف بزنند و اینجا مشرکین و شیاطین در مقام دفاع از خود مخاصمه می کنند و خطاب می شود مخاصمه نکنید. پی نوشت [1] انبیاء23. [2] ترجمه تفسير الميزان، ج‏20، ص: 276
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 09 مرد, 1400 آیا اهدای اعضای میت که دچار مرگ مغزی شده به افراد دیگر جایز است؟
با سلام و احترام نسبت به سوال اول شما باید گفت: این مسأله اختلافی است و برخی مراجع اهدای اعضای میت که دچار مرگ مغزی شده به افراد دیگر را جایز و برخی جایز نمی دانند. در ادامه به برخی از این نظرات اشاره می شود: 1. حضرت آیت الله خامنهای در این باره می فرماید: به طور کلی، اگر این افراد دچار ضایعات مغزی غیر قابل درمان و برگشت ‏شوند که بر اثر آن همه فعالیت ‏های مغزی آنان از بین رفته و به حالت اغمای کامل فرو ‏روند به نحوی که باعث فقدان و از دست رفتن هر نوع شعور و احساس و حرکت های ارادی می‏ گردد در صورتی که استفاده از اعضای بدن چنین بیمارانی برای معالجه بیماران دیگر باعث تسریع ‏در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست؛ در غیر این صورت، اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت ‏بگیرد و یا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد اشکال ندارد. 2. آیت الله سیستانی می فرماید: کسى که از نظر مغزى مرده است در حالى که قلب و ریه او هر چند به کمک دستگاه وظیفه خود را انجام مى ‏دهند میت شمرده نمی شود و قطع اعضاى او براى الحاق به زنده به هیچ وجه جایز نیست. و نفوذ وصیت به اهداى عضو بعد از مرگ مشکل است. 3. آیت الله مکارم شیرازی می گوید: در مورد مرگ مغزی اگر قضیه قطعی و یقینی باشد چنان فردی در این گونه احکام مانند میت است (هر چند پاره ای از احکام میت مانند غسل، نماز، کفن، دفن و غسل میت برای او جاری نمی شود). بنابر این، برداشتن اعضای او برای نجات جان مسلمان مانعی ندارد. هرگاه مرگ مغزی به طور کامل و مسلّم باشد و هیچ گونه احتمال بازگشت به زندگی عادی وجود نداشته باشد برداشتن بعضی از اعضا (خواه مانند قلب باشد یا کلیه یا عضو دیگر) برای نجات جان مسلمانی مانعی ندارد خواه وصیت به این کار کرده باشد یا نه، ولی بهتر جلب رضایت اولیای میت است. * نسبت به سؤال دوم شما باید گفت: اعضای پیوندی از زمان پیوند به بدن شخص دیگر جزء بدن فرد جدید محسوب می شود و پاداش و عقاب آن پیرو  اعمال این فرد بوده است. علاوه بر اینکه عقاب برزخی اجسمانی نبوده تا بخوهد این دست یا دیگر اجزاء بدن عذاب شود بلکه روایات نشان می دهد اجزاء جسمانی پوسیده و خوراک حشرات خواهد شد این روح برزخی است که یا بهشت برزخی یا جهنم برزخی وارد شده و با قالب مثالی به حیات خود تا قیامت ادامه می دهد. نسبت به آخرت نیز پیرو نفس بوده به این معنا تا آن جایی که فرد هنوز ضربه مغزی نخورده عذاب و پاداش و عقاب آن پیرو وی بوده و پس از آن تابع آن بدنی است که جزء آن قرار گرفته است.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 09 مرد, 1400 چرا خدا در دنیا ما رو امتحان می کنه ؟
با سلام و احترام در پاسخ به سؤال شما باید گفت: 1. مسأله ضلالت و هدایت از جمله مسائل مهم قرآنی است که در برخی آیات به خداوند نسبت داده شده است. آیاتی که هدایت و گمراهی را به خداوند نسبت می دهد باید با آیات دیگر تفسیر شود تا معنای آن به درستی روشن شود. ضلالت الهی زمانی است که فرد با اختیار خود بستر گناه را فراهم نموده و در آن ثابت قدم بماند. کفر، فسق، ظلم و اسراف از جمله عواملی است که گمراهی الهی را به دنبال دارد. و انسان خود فراهم کننده این رذائل بوده و خداوند نیز وقتی فرد در این کار ثابت قدم بماند و از کرده های خود پشیمان و برنگردد و نیز دیگران را نیز گمراه کند در حال خود رها می کند. 2. خداوند به طور قطع سرنوشت ما را از همان قبل از خلقت می دانسته اما این بدان معنا نیست که اعمال ما جبری باشد بلکه خدا با علم به این که می دانست ما با اختیار خود به دنبال هدایت یا گمراهی می رویم سرنوشت ما را همان طور در لوح محفوظ رقم و ثبت نموده است. و این هیچ ارتباطی به ضلالت و یا گمراهی جبری انسان ندارد. علاوه بر اینکه خداوند هیچ نفسی را تکلیف به خارج از وسع ننموده و جبری در پذیرش دین نیز قرار نداده است اما برای اینکه حجت را برای انسان ها تمام کند در کنار پیامبر عقلی و درونی که به انسان داده راهنماهایی نیز برای نشان دادن راه برای او فرستاده تا راه را از چاه تشخیص و در مسیر درست قدم بردارد. 3. امتحان الهی برای خود او سود ندارد اما برای مؤمنان سود زیادی دارد البته اگر انسان به آن درک و فهم برسد که مصیبت های از ناحیه الهی دارای فواید و آثار زیادی برای اوست. به طور قطع آزمایش های الهی انسان را رشد داده و می سازد. مانند شمشیری که هر چقدر در کوره آتش پزی بیشتر بماند و بیشتر بر روی آن آهنگر بکوبد تیز تر و محکم تر خواهد شد. بنابر این فلسفه بلاها و آزمایش ها مختلف است: گاهی این آزمایش ها برای ادب کردن، پرورش و تکامل افراد، کفاره گناهان، بالا بردن درجه انسان ها و ... بوده است. البته ناگفته نماند که بلاها و مصیبت ها از ناحیه خداوند نیست و بیشتر آنها از ناحیه خود انسان ایجاد می شود چنان که در روایت داریم که «هر مصیبتی که به شما می‌رسد، به خاطر کارهایی است که خودتان انجام داده‌اید». در روایتی دیگر نیز آمده که «هیچ بلایی و کم شدن روزی نیست مگر به واسطه گناه، حتی خراش‌ها و زخم‌های بدن و افتادن روی زمین و هر مصیبتی دیگر» 4. اختیار انسان به معنای این است که او راه درست که خروجی آن بهشت بوده یا راه ضلالت و گمراهی که خروجی آن جهنم بوده را می تواند انتخاب کند. بنابر این علم خدا به بهشت یا جهنم رفتن ما با اخیتار انسان منافات ندارد تا اشکال شما وارد باشد زیرا چنان که گفته شد خداوند با علم به اینکه انسان با اختیار خود چه اعمالی را انجام می دهد در لوح محفوظ آن رفتارها و اعمال فرد رقم زده است. از این رو امتحان بیشتر ناظر به رشد افراد بوده و خداوند هر کسی را آزمایش نمی کند و چنان که گفتیم بیشتر این مشکلات را افراد خود رقم می زنند و ارتباطی با آزمایش های الهی که برای رشد افراد است ندارد.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 09 مرد, 1400 ایابرای رفع مشکلات بایددعای خاصی خواند
با سلام و احترام در پاسخ اول شما باید گفت: هلاکت در قرآن معانی مختلفی دارد و در آیاتی که واژه هلک یا هلاکت به کار رفته کاربردهای مختلفی دارد. از جمله معانی که از واژه هلاکت در قرآن استفاده شده می توان از معانی: از دست دادن، مردن، گمراه شدن و نابودی و فانی شدن و ... یاد کرد. به طور قطع به کار بردن این واژه در آیات قرآن بستگی به حادثه ای دارد که رخ داده و بر همان بار معنایی حمل می شود. برای نمونه در آیه «كُلُّ شَيءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» لفظ هالک، به معناي نابودي و بطلان است؛ يعني همه اشيا در ذات خويش واقعيتي ندارند، مگر آنچه خداوند به آنها افاضه کرده و آنچه به خداوند منسوب نباشد، فقط ساخته ذهن و خيال است. اما نسبت به سوال دوم شما باید بگوییم: برای ارتباط با امام زمان (عج) راه های مختلفی وجود دارد و باید انسان ابتدا تلاش کند تا روح و جان خود را از رذائل اخلاقی صیقل داده و به سوی فضایل اخلاقی هدایت نمود. دعا، مناجات، شرکت در مراسمات دینی، به پاداشتن مجالس اهل بیت علیهم السلام و رفتن به زیارت آنها و از همه مهم تر ترک گناه از جمله راه های ارتباطی و انس گرفتن با صاحب الامر و نیز جلب توجه حضرت مهدی (عج) بوده است. همچنین برای رفع مشکلات دعاهای فراوانی وجود دارد که در کنار باور قلبی به تأثیر دعا می توانید با رجوع مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی به بخشی از این دعاها دست پیدا کنید. البته باید دید که مشکل فرد چیست و چه دعایی برای رفع آن تأثیر دارد و هر دعایی نمی شود برای هر کاری کرد چنان که وقت دعا و مکان دعا نیز در استجابت دعا تاثیر دارد.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 09 مرد, 1400 تل سکس . سکس چتی
با سلام و احترام در پاسخ به سؤال شما باید گفت: این ارتباط  حالات مختلفی دارد: 1. ارتباط جنسی از راه دور، از طریق گفت و گوی شهوت انگیز تلفنی یا تصویری با همسر شرعی انسان تا زمانی که منجر به خروج منی از راه های غیر شرعی نشود اشکال ندارد در غیر این صورت اگر انسان با خود کاری کند که از او منی بیرون آید به طور قطع نوعی خودارضایی محسوب می شود و حرام است. البته در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست. بنابر این تنها راه ارضای شرعی، تماس بدنی با همسر می باشد. چنان که بیان شد زن و شوهر می توانند همه لذت های مشروع را از طریق ارتباط تلفنی و یا زدن پیامک های عاشقانه یا تصویری از همدیگر ببرند تنها انجام اعمالی که منجر به خروج منی از راه غیر شرعی است باید ترک شود. این حرمت این عمل چون مصداق استمنا بوده است؛ زیرا «استمنا» یعنی این که انسان با خودش کاری کند که از او منی بیرون بیاید، و این کار، از نظر اسلام حرام است و عامل این کار، مرتکب گناه کبیره شده است[1] و نبود همسر مجوزی برای انجام آن نمی باشد.[2] 2. تمام این موارد نسبت به همسر شرعی انسان بوده، اما نسبت به نامحرم، همه لذت های شهوانی از طریق پیامک، حرف زدن یا برقراری رابطه تصویری از طریق واتساپ، تلگرام، هر چند بدون خود ارضائی باشد نیز حرام بوده و باید ترک شود. البته برقراری تصویری بین زن و شوهر حکم زنا ندارد و می توانند لذت های حلال عقلایی را بدون خود ارضایی و بدون دخالت دست و یا شيئ دیگر ارضا شوند، اشکال ندارد. 3. تحریک دیگران برای مسائل جنسی هرچند منجر به خروج منی و یا خود ارضایی از ناحیه آنان نشده باشد به طور قطع حرام بوده و باید ترک شود و در غیر این صورت فرد تحریک کننده مرتکب گناه شده است. چرا که افراد را در مسیر خود ارضایی و کار حرام قرار می دهد. 4. انتخاب دوست دختر و چت با او اگر منجر به خود ارضایی طرف مقابل هم نشود حرام است و باید ترک شود. در صورت قصد ازدواج نیز باید روابط در حد عقلایی و برای شناخت و بدون استفاده از حرف های شهوانی باشد علاوه بر اینکه اذن پدر را نیز برای این کار می خواهد. تنها در صورت اذن پدر و خواندن عقد موقت شما بر همدیگر محرم و می توانید لذت های شرعی را از همدیگر ببرید. بنابر این باید از چت، برقراری تماس صوتی و تصویری تا قبل از محرمیت اجتناب کرد. پی نوشت 1. میزان الحکمه، حدیث: 18749 - 18748 - 18751 و ... . 2. مجمع الرسائل محشی(همراه حاشیه)، صاحب جواهر الکلام، ج 1، ص 447، مسئله 1411؛
تصویر عظیمی رادفر مجتبی عظیمی رادفر مجتبی 09 مرد, 1400 ایا بعد ظهور طلبه ها و حوزه علمیه هست یا نه
با سلام و احترام حکومت امام زمان(عج) تنها یک حکومت سیاسی نیست بلکه قرار است تا اسلام ناب در بین مردم جریان پیدا کند و مردم نیز با اختیار خود به پیروی از اسلام و معارف آن اقدام کنند. همان گونه که در زمان سایر امامان شاگردان و یاران ایشان به مناطق مختلف می رفتندو به تبلیغ و ترویج دین می پرداختند. در زمان حضرت مهدی(ع) نیز اینگونه خواهد بود. پس ظهور حضرت به معنای جمع شدن بساط حوزه های علمیه و مروجان دین نیست. تفاوتی که هست در زمان ظهور تمام علم حقیقی  و معارف را از سرچشمه حقیقی می گیرند و بین مردم منتشر می کنند و اختلافی نیز نخواهد بود. انشالله..
تصویر عظیمی رادفر مجتبی عظیمی رادفر مجتبی 09 مرد, 1400 ایا حکومت ایران قبل از ظهور زایل می شود؟
با عرض سلام و ادب عمر حکومت ها بستگی به نوع رفتار آن ها دارد که چگونه با مردم رفتار کنند به عدالت یا با ظلم و ستم؛ همچنین نقش مردم و حمایت آن ها از حکومت ها بسیار مورد توجه می باشد. تا قبل از زمان ظهور حضرت مهدی نیز حکومت ها وجود خواهند داشت هرچند طبق روایات بقای حکومت ها بسیار ناپایدار می باشد به گونه ای که گاهی یک حکومت صبح تشکیل می شود و غروب ساقط می شود. بقای حکومت ایران نیز مانند سایر حکومت ها بستگی به نوع رفتار حاکمان و میزان حمایت مردم دارد. در نهایت با ظهور حضرت مهدی(عج) سایر حکومت ها تسلیم حضرت خواهند شد و حکومت جهانی ایشان شکل خواهد گرفت. انشالله...
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 05 مرد, 1400 آیاآب ریختن روی قبربرای مرده اثری دارد؟
با سلام و احترام در پاسخ به سؤال شما باید گفت: آب ریختن بر روی قبر مؤمنین مستحب و آثار فراوانی برای آنها به دنبال دارد.. روایات نشان می دهد زمانی که میت به خاک سپرده می شود مستحب است که بر قبر او آب ریخته شوند. چنان که امام باقر علیه‌السلام در این باره فرمودند: « تا زمانی که خاک قبر رطوبت داشته باشد عذاب از میت بر داشته می شود.»[1] در روایتی دیگر از امام رضا علیه‌السلام توصیه شده که تا چهل ماه یا چهل روز این آب ریختن ادامه پیدا کند.[2] این روایات و برخی روایات  دیگر[3] نشان می‌دهد شستن قبور مؤمنین برای همیشه استحباب دارد. زیرا سبب شستشوی قبر و از بین رفتن گرد و غبار و کثیفی ها از قبر می باشد و این نوعی احترام و تعظیم مومن است که در روایات مورد سفارش قرار گرفته است. پی‌نوشت 1. الکافی ج3 ص200. 2. وسائل الشیعه ج3 ص 197. 3. - الهدایه شیخ صدوق، ص 55.  
تصویر عظیمی رادفر مجتبی عظیمی رادفر مجتبی 04 مرد, 1400 مقام پیام اکرم ص و حضرت جبرئیل
با عرض سلام و ادب وحی منحصر به دریافت از طریق جبرئیل نبوده: آیت الله معرفت در کتاب تاریخ قرآن می گوید: مطابق قرآن وحى رسالى سه گونه است: «وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» (شوری51). 1- وحى مستقيم. القاى مستقيم و بدون واسطه وحى بر قلب پيامبر (ص). پيغمبر اسلام (ص) در اين باره می گويد: «انّ روح القدس ينفث فى روعى» 2- خلق صوت. رسيدن وحى به گوش پيامبر به گونه‏اى كه كسى جز او نشنود. اين گونه شنيدن صوت و نديدن صاحب صوت مانند آن است كه كسى از پس پرده سخن مى‏گويد و به همين علت با تعبير «أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» از آن ياد شده است. وحى بر حضرت موسى (ع) به ويژه در كوه طور چنين بود و نيز بر پيغمبر اسلام (ص) در ليلة المعراج. 3. القاى وحى به وسيله فرشته وحى. جبرئيل، پيام الهى را بر روان پاك پيغمبر اكرم فرودمى‏آورد؛ چنانكه در قرآن آمده است: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‏ قَلْبِكَ» و «فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِكَ».[1] همچنین علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نقل می کند: زراره روايت كرده كه گفت: به امام صادق (ع) عرضه داشتم: فدايت شوم! آن غشى كه به رسول خدا (ص) هنگام نزول وحى دست مى‏داده چگونه بوده است؟ زراره مى‏گويد: امام (ع) فرمود: اين در آن قسم وحى بوده كه بين آن جناب و خداى تعالى هيچ واسطه‏اى نبوده، و خداى تعالى خودش براى آن جناب تجلى مى‏كرده.  در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمود: جبرئيل هر وقت بر آن جناب نازل مى‏شد مانند يك غلام پيش رويش مى‏نشست، و هر وقت هم داخل مى‏شد اجازه مى‏گرفت. هشام بن سالم از امام صادق (ع) روايت آورده كه گفت: يكى از اصحاب ما به آن جناب عرضه داشت: اصلحك اللَّه، رسول خدا (ص) گاهى در حال طبيعى مى‏فرمود: جبرئيل چنين گفت، و يا مى‏فرمود: اين جبرئيل است كه مرا دستور مى‏دهد چنين كنم، و گاهى هم براى گرفتن وحى بى هوش مى‏شد، چرا چنين بود؟ امام صادق (ع) در پاسخش فرمود: هر وقت مستقيما و بدون وساطت جبرئيل به آن جناب وحى مى‏شد، آن حالت به آن جناب دست مى‏داد، به خاطر اينكه گرفتن وحى از خداى تعالى سنگين و دشوار بود. و هر وقت جبرئيل بين خداى تعالى و آن جناب واسطه مى‏شد آن حالت دست نمى‏داد، و در حال طبيعى مى‏فرمود: جبرئيل به من چنين گفت. و يا مى‏فرمود: اين جبرئيل است كه چنين مى‏گويد.[2] پی نوشت [1] تاريخ قرآن، معرفت، ص12و 13. [2] ترجمه تفسير الميزان، ج‏18، ص:116-117.
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 04 مرد, 1400 خداشناسی در دعای عدیله
با عرض سلام و خسته نباشید. منظور از جمله «مرید کاره» در دعای عدیله شاید به این صورت باشد که امری از نظر ما مکروه باشد ولی چون خداوند متعال عالم بر همه چیز است. علم دارد که آن امر بر خیر است و آن را اراده می کند؛ طبق ذیل آیه مبارکه 256 بقره: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمى داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى داريد و آن براى شما بد است و خدا مى‏ داند و شما نمی‌دانید.»

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76