با سلام و ادب و احترام خدمت شما
سوال شما دارای دوموضوع مستقلی است و برای رسیدن به پاسخ کامل و تفصیلی آن لازم است تا شما دوست گرامی به کتاب های کلامی رجوع کنید. برای نومنه می توانید به کتاب عقاید استاد آیت الله سبحانی رجوع کنید. اما در پاسخ اجمالی به سوالات شما که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارد باید گفت:
1. امتحان و آزمایش الهی می تواند علت های مختلف و آثار متعددی به دنبال دشته باشد هرچند آزمایش ها با یکدیگر فرق دارد و بستگی به ظرفیت انسانها و اهداف این آزمایش ها دارد اما به طور کلی می تواند فلسفه این آزمایش ها را: در افزایش روحیه صبر و رضایت و شکرگزاری؛ تکامل انسان؛ جدا کردن افراد خوب و بد؛ تصفیه قلوب؛ تربیت و شکوفایی استعدادها؛ افزایش ایمان و پیدایش یقین و ... خلاصه نمود. برای نمونه یکی از آثار امتحان و آزمایش الهی از بندگان آنها از استعدادهای خدادادی آگاه می کند و با آگاهی از آنها از نقاط ضعف و قوت می تواند در رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوتخود بکوشد.
2. اگر خداوند ما را امتحان نکند هیچ عملی از ما سر نمی زند و اگر عملی سر نزند استحقاق پاداش و کیفر نداریم و خلقت بهشت و جهنم لغو و بی فاید خواهد بود. مثل بنایی که تا کار نکند مزدی به او تعلق نمی گیرد.
2. آزمایش الهی از ناحیه خداوند متعال رحمت و نوعی تفضل بر بندگان است و سبب می شود تا انسان به وسیله این آزمایش ها به رشد و شکوفایی درونی برسد.
3. آزمایش لازمه حرکت نظام خلقت است و بدون آزمایش کمال و رشد و حرکت به سوی کمال و رسیدن به خدا معنا پیدا نمی کند. در این صورت انسان هیچ فرقی با حیوان و دیگر موجودات پیدا نمی کرد. انسان بر خلاف موجودات دیگر به سبب داشتن قوه عقل لازم است تا برای اداره امور زندگی خود بر مبنای عقل هادی حرکت کند و به طور قطع عقل او را برای اداره زندگی و حرکت در مسیر درست از بسیاری از زشتی هایی که نفس انسان به آن میل دارد نهی می کند. این نهی و عمل نکردن بر میل نفس اماره سبب می شود تا انسان از زشتی ها فاصله بگیرد و به طور قطع این خود آزمایش بزرگی است که انسان ها در شب و روز با آن سر و کار دارد زیرا نفس اماره اگر کنترل نشود انسان را به سوی مقام حیوانیت سقوط می دهد و تمام داشته های انسانی او را از بین می برد. و در صورت سالم بیرون آمدن از این امتحانات و بلاها او را تا مقام فرشتگان و بلاتر از آن هم می کشاند.
4. یکی دیگر از فواید امتحان و بلاها، اتمام حجت است. یعنی خداوند هر چند از درون مخلوقات خود آگاه است اما خداوند این صحنه را ایجاد می کند تا حجت بر بنده تمام شود.
اما نسبت به سوال دوم شما که هدف از خلقت چیست و اینکه من دوست نداشتم خلق شوم باید گفت:
5. خلقت انسان ها و جهان هستی با این عظمت و این نظم دقیق نمی توان بدون هدف خلق شده باشد و هر انسان عاقلی این را به خوبی می فهمد. و هیچ انسان عاقلی نمی پذیرد که انسان و جهان هستی بدون هدف خلق شده باشد زیاردر این صورت خلق نظام خلقت لغو خواهد بود.
6. اگر چیزى لایق آفریده شدن باشد و خداوند آنرا نیافریند، این نیافریدن با توجه به خیر بودن وجود، منع از خیر است و بخل محسوب میشود و بخل از خداوند محال است. بنابر این اگر سؤال شود چه چیز باعث شد خدا بیافریند؟ پاسخ میدهیم که فیاض بودن او باعث آفرینش شده است.
7. به طور قطع خلقت می تواند اهداف زیر را به دنبال داشته باشد: آزمايش و ابتلاء، آگاهي به يگانگي خدا، عبودیت و بندگی خدا، رسيدن به رحمت الهي. در این میان ميتوان رسيدن به کمال و نزديک شدن به خداوند را بالاترين هدف آفرينش دانست، زیرا كه مراد از بندگي رسيدن به اوج كمال و قلّة سعادت بشري است و انسان كامل كسي است كه به جوار و آستان قرب الهي راه يافته و در نتيجه، از رحمت بيپايان او بهرهمند شده است.
با عرض سلام و ادب خدمت دوست عزیز
زندگی انسان محدود به دنیا نیست؛ چون روح انسان بی نهایت طلب است، خواسته های او نیز بی نهایت و همیشگی است. تنها چیزی که او را قانع می کند بهشت است.
اما هدف از ماندن همیشگی در بهشت
1. دریافت پاداش و لذت های همیشگی
کسی که در این دنیا از محرمات دوری گزیده است. پاداش همیشگی و لذت های دائمی دریافت می کند، زیرا بنا داشته که تا زمانی که در دنیاست از گناه دوری کند.[1]
2. کامل شدن معرفت و مقام انسان.
معرفت، مقام و کمال هر انسانی روز به روز در بهشت افزوده می شود. و چون معرفت بی انتهاست پس بهشت هم همیشگی خواهد بود.[2]
3. دریافت رضوان خدا؛ «لذت معنوی»
بالاترین نعمت رضوان خداست.[3] و این رستگاری بزرگ در بهشت خواهد بود. زیرا هيچ يك از پاداش های مادّي آخرت را در دنيا، نمی توانیم تصور کنیم، تا چه رسد به نعمت بزرگ رضوان خدا.
پی نوشت
[1]. معارف قرآن، مصباح یزدی، ج3، ص427.
[2]. الحکمة المتعالیه، ج2، ص285.
[3]. سوره توبه، آیه72.
با سلام و احترام خدمت مخاطب گرامی
در پاسخ به سوال شما باید گفت:
اولا: سوال شما از دو زاویه مطرح شده است: یکی بحث از عذاب اخروی ستمگران و دیگری ستم به انسان ها در عالم دنیا؛ و در ادامه شما این دو را به یکدیگر ارتباط داده اید، در حالی که هیچ ارتباطی به همدیگر ندارد.
ثانیاً: از آن جایی که خداوند عادل است و در حق کسی ظلم نمی کند، از این رو، لازمه عدل خدا این است که انسان هایی که در دنیا به دیگران ظلم و ستم کردند، در آخرت مؤاخذه شوند تا از این طریق حق مظلوم ستانده شود و اتفاقاً این بزرگترین خدمتی است که خداوند در حق انسان های ستمدیده می کند. البته این بدین معنا نیست که انتقام و عذاب فقط در قیامت باشد بلکه برخی انسان ها و دولت ها و ملت ها در همین دنیا بر اثر ظلم مجازات قرار گرفتند چنان که در قرآن مصداق های زیادی دارد. مانند قصه قوم موسی؛ هود؛ صالح و ... که خداوند به سبب ظلم بی حد پادشاهان به مردم یا مردم به انبیاء مورد عذاب الهی قرار گرفتند.
ثالثاً: قرار نیست عذاب های الهی برای مردم ستم دیده سود داشته باشد بلکه هماهنگی نظام تکوین با تشریع لازمه آن ستم نشدن در حق بندگان است از این رو، برخی از این عذاب ها در دنیا و برخی دیگر در آخرت انجام می گیرد.
رابعاً: عذاب ستمگران در آخرت که هنوز انجام نگرفته تا این سوال را مطرح کنیم که چه سودی به حال مظلوم و ستم دیده دارد. و قطعاً برپایی آن در آخرت باعث تسکین ستمدیده خواهد شد.
خامساً: مگر قرار است هر انتقامی تسکین دهنده قلب قرار بگیرد. چنان که در قتل صاحبان دم فقط از روی اینکه خشم درونی خود را تخلیه کنند اصرار به اعدام دارند در حالی که همین اسلام می فرماید گذشت بهتر است. زیرا اسلام به دنبال تربیت انفاس جامعه می باشد هر چند قصاص را هم در راستای جلوگیری از این ناهنجاری ها قرار داده است.
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
ابتدا بیان کنم که توحید به معنای یگانگی و یکی بودن است. و این سه واژه هر کدام به یک جنبه از یگانگی و منحصر بفرد بودن خداوند اشاره دارد که در ادامه توضیح میدهم.
توحید ذاتی:
منظور از توحید ذاتی این است که خداوند دارای شریک و مانند نیست. این توحید همانطور که از اسمش مشخص است به یگانگی ذات خداوند اشاره دارد. برخلاف سایر موجودات که افراد مختلفی از آنها در عالم موجود است، تنها یک خدا در هستی وجود دارد. به عنوان مثال ذات انسان دارای افراد گوناگونی است من هستم شما هستی و میلیاردها انسان دیگر بر روی زمین هستند. اما وقتی به ذات خداوند و واجب الوجود نگاه میکنیم عقل حکم میکند که تنها یک واجب الوجود در جهان موجود است و هیچ چیز مثل او نیست.
توحید صفاتی:
شیعیان معتقدند صفات خداوند عین همدیگر و با ذات خداوند یکی هستند.
این مطلب نیاز به کمی دقت دارد اجازه بدهید با یک مثال مطلب را روشن کنم. یک دیوار را در نظر بگیرید که یک نقاش در حال رنگ کردن آن با رنگ قرمز است. قبل از رنگ آمیزی، دیوار صفت قرمز بودن را نداشت تنها یک دیوار بود. بعد از آن که رنگ شد دارای صفت قرمز میشود. و میتوانیم بگوییم دیوار قرمز است. در اینجا صفت قرمزی جدای از دیوار و غیر از آن است. یعنی دیوار یک زمانی قرمز نبود است بعد قرمز شده است و ممکن است بعدها رنگ دیگری بگیرد.
اما رابطهی صفات خداوند با ذات او اینگونه نیست. مثلا اگر میگوییم خداوند عالم است اینگونه نیست که خداوند یک زمانی عالم نبوده است و بعد صفت علم بر او حمل شده است؛ نه اینگونه نیست، بلکه ذات او از ازل عالم بوده است و تا ابد هم عالم است. نمیتوان ذات و صفات را در خداوند از هم تفکیک کرد. چرا که لازمه آن ترکیب در ذات خداوند است و ترکیب در ذات او محال است.
توحید افعالی
خداوند تنها خالق عالم است. علت تمام اشیاء، پدیدهها و اتفاقات عالم تنها خداست. منظور از توحید افعالی این است که تنها یک موثر و تاثیرگذار در عالم وجود دارد و آن خداوند است. هر اتفاقی که در عالم رخ میدهد فاعل و کنندهی آن خداست. زیرا هیچ کس مستقل از خداوند هیچ نیروی برای انجام هیچ کاری ندارد. هر چه هست از ذات خداوند است پس تنها فاعل و یگانه انجام دهنده افعال در جهان خداوند است.
سلام بر شما کاربر گرامی
درباره دفع چشم زخم با اسپند روایت صحیحی نداریم. در روایتی امام علی (علیه السلام) درباره منافع اسفند میفرمایند:« هيچ بوته اى از بوته هاى اسپند نمى رويد، مگر اين كه فرشتگانى با آن هستند و آن را تا هنگامى كه به دست كسی برسد، حفاظت مى كنند. ريشه اسپند، نشاط آور و شاخه آن، درمان هفتاد و دو درد است».[۱] شبیه همین روایت در منافع اسپند از امام صادق (علیه السلام)[۲] و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز رسیده است.[۳]
در مورد دفع شیطان، روایتی در بحارالانوار آمده است که شیطان از خانهای که در آن اسفند باشد دوری میکند.[۴]
بنابراین دفع چشم زخم با دود اسفند یکی از آداب و رسومی است که از گذشتگان به ما رسیده است و ریشه روایی ندارد. اما از قدیم اسفند به عنوان یک مادهی ضد عفونی کننده که دود کردن آن باعث از بین بردن سموم میشود مطرح بوده است.
همچنین ممکن است مقصود روایتی که اسفند را سبب دوری شیطان میداند همین از بین بردن میکروبها و بیماریها باشد.
من الله توفیق
پینوشت:
[۱] دعائم الاسلام، ج۲، ص ۱۵۰
[۲] بحارالانوار (چاپ بیروت)،ج ۵۹، ص۲۳۴
[۳] همان، ص ۲۳۳
[۴] همان.
سلام بر شما کاربر گرامی
اسلام دستورات و توصیههای زیادی برای تولد نوزاد، مراعاتهای قبل و بعد از بارداری و تربیت فرزند دارد. انجام هر کدام میتواند در خوشبختی و تربیت فرزند صالح به شما کمک کند. در این زمینه کتابهای خوبی از جمله کتاب «ریحانه بهشتی» نوشته شده است که میتوانید به آن رجوع کنید.
اما نسبت به مطلبی که بیان فرمودید باید گفت این مطلب، جزو خرافاتی است که متاسفانه در میان مردم رواج پیدا کرده است ولی هیچ سند و مدرک در میان کتب و روایات ما ندارد. بنابراین توجهی نکنید.
میتوانید بند ناف فرزند خود را در دستمالی پیچیده و دفن کنید.
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
چند نکته را در زمینه خواندن زیارت عاشورا باید توجه کنیم:
یک) گاهی سنگینی برخی از اعمال، انسان را از انجام دادن آنها محروم میکند باید دقت کنیم زیارت عاشورا عمل مستحبی است و لازم نیست به طور کامل انجام شود بلکه هر مقدار که انجام دهیم از ثواب آن برخودار خواهیم شد و اثر خود را میگذارد گرچه جایگزین عمل کامل نمیشود.
دو) کیفیت مشهوری که در روایت آمده است و از برخی علما هم اینچنین نقل شده به شرح زیر است:
شخص باید ابتدا رو به سوی حرم اباعبدالله و یا قبله قرار گرفته و یک سلام و زیارت مختصر انجام دهد و بر دشمنان حضرت لعن و نفرین کند بعد از آن دو رکعت نماز زیارت میخواند و بعد شروع میکند به خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و بعد از آن دو رکعت نماز دیگر میخواند.
در برخی روایات داریم که به جای صد لعن و صد سلام میتواند همان لعن و سلام آخر قرائت بشود اما همانطور که گفتیم این اعمال، مستحبی هستند و کم و زیاد کردن آنها بستگی به خود شخص دارد بنابراین گفتن صد لعن و صد سلام به طور کامل ارزش بیشتری دارد ولی انجام مختصر آن هم مناسب است.
سجده زیارت عاشورا
اما نکته آخری که فرمودید، اصل این زیارت، حدیث قدسی است که خداوند به پیامبر میفرماید و بعد از آن سینه به سینه در بین ائمه نقل میشود تا زمان امام باقر علیه السلام که توسط ایشان به صورت عمومی برای مردم خوانده میشود. اما در برخی روایات داریم که امام حسین بخشهای مختلف این زیارات را در زمانهای مختلف در روز عاشورا به هنگام وقایع مختلف میخواند از جمله روایت شده است که حضرت در هنگام شهادت و در لحظهی آخر که طبق نقل با صورت بر روی زمین قرار داشتند، فراز سجدهی زیارت عاشورا که با «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین» شروع میشود را میخوانند به همین خاطر ما نیز در سجده و در حالتی که صورت بر خاک داریم این دعا را میخوانیم. این درس بزرگ امام حسین است که در این حالت هم شکرگزار خداوند میباشد.
سلام کاربر محترم
این آیین از رسومات مردم چهار و محال بختیاری است که برای مسائل و مشکلاتی گوناگونی که دارند به قرآن پناه میبرند به این صورت که چهل قرآن را بر روی طاقی در راه مردم محله خود قرار میدهند تا در پناه قرآن از مشکلات در امان باشند.
این مراسم با ویژگیهایش به عنوان یک عمل خاص سندی در کتابهای روایی و ادعیه ما ندارد و چنین آیینی در سنتهای رسیده از معصومین وجود ندارد.
اما اصل توسل به قرآن با حفظ شأن آن به گونهای که بیاحترامی به قرآن صورت نگیرد اشکالی ندارد این مراسم هم یک نوع از توسل است و اگر به عنوان یک آیین و دستور خاص که از اهل بیت به ما رسیده است انجام نشود اشکالی در انجام آن نیست.
ولی همانطور که گفته شد باید دقت شود بیاحترامی به قرآن صورت نگیرید مثلا بهتر است از گذاشتن چهل قرآن در بالای طاق اجتناب شود چون در روایات داریم که کنار گذاشتن قرآن و عدم تلاوت آن بیاحترامی به آن است. بهتر است به جای آن مثلا یک آیه قرآن یا یک سوره یا حتی یک بسم الله نوشته است و به نیابت از کل قرآن در بالای طاق قرار داده شود.
و همچنین خوب است که مردم را تشویق کنیم که علاوه بر این کار برنامهای داشته باشند برای تلاوت و تدبر در قرآن و با برگزاری مجالس و دورههای هفتگی تلاوت قرآن، از ثواب تلاوت آن هم بهرهمند شوند.
در پناه حق
سلام بر شما کاربر گرامی
عفاف و پوشیدگی زنان و به خصوص دختران جوان همواره برای اسلام اهمیت بالایی داشته است از طرفی زنان دارای احساسات قویتری نسبت به مردان هستند که باعث میشود گاهی کنترل این احساسات سخت باشد و زنان توانایی کنترل خود را از دست بدهند.
در مراسم تشییع جنازه نیز، به خاطر از دست دادن و فقدان یکی از نزدیکان، ممکن است زنان نتوانند احساسات خود را کنترل کنند و در حضور نامحرم از حالت عفاف و پوشیدگی که اسلام برای ایشان در نظر گرفته است خارج شوند. ممکن است توجه کافی به حجاب خود نداشته باشند و موی سرشان یا برخی از اعضایی دیگری که باید از نامحرم بپوشانند، برای نامحرم پیدا شود.
همچنین ممکن است صدای ناله و فریاد ایشان در غم از دست دادن عزیزانشان، توجه نامحرمان را جلب کند.
به همین خاطر چون گاهی حضور زنان در مراسم تشییع جنازه، زمینه بروز گناه را فراهم میکند اسلام خواهان حضور کمتر زنان در این نوع مراسمات شده است.
سلام بر شما کاربر گرامی
در این زمینه من روایت یا حدیثی ندیدهام اما برای ندیدن خوابهای پریشان و اصطلاحا کابوس از حضرت آیت الله بهجت نقل شده است که ایشان فرمودند: سورههایی که با «قل» شروع میشود در وقت خواب بخوانید و علاوه بر آن این دعا را نیز بخوانید: « سُبْحَانَ اللَّهِ ذِی الشَّأْنِ دَائِمِ السُّلْطَانِ عَظِیمِ الْبُرْهَانِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ثُمَّ قُلْ یَا مُشْبِعَ الْبُطُونِ الْجَائِعَةِ وَ یَا کَاسِیَ الْجُنُوبِ الْعَارِیَةِ وَ یَا مُسَکِّنَ الْعُرُوقِ الضَّارِبَةِ وَ یَا مُنَوِّمَ الْعُیُونِ السَّاهِرَةِ سَکِّنْ عُرُوقِیَ الضَّارِبَةَ وَ ائْذَنْ لِعَیْنِی أَنْ تَنَامَ عَاجِلا»
صفحهها