مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 14 آذر, 1402 سوال اعتقادی: آیا این برای اهل آسمان هم وجود دارد ؟؟؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم امام باقر علیه‌السلام فرمود: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً وَاحِداً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا لَسَاخَتِ‏ الْأَرْضُ‏ بِأَهْلِهَا وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ‏ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ؛ «اگر زمین تنها یک روز بدون امامی از ما اهل‌بیت باشد، زمین اهلش را می‌بلعد و خداوند اهل زمین را به شدت عذاب می‌کند؛ زیرا خداوند امامان را حجت در زمین و وسیله ایمنی زمینیان قرار داده است».[دلائل الصدق، ج5، ص436] پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «النُّجُومُ أَمَانُ لِأَهْلِ الارض مِنَ الْغَرَقِ وَ أَهْلُ بیتى أَمَانُ لأمّتى مِنَ الِاخْتِلَافِ؛ «ستارگان وسیله ایمنی برای زمینیان از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امتم از اختلاف هستند».[دلائل‌الصدق، ج5، ص391] در این روایت، نجوم به عنوان وسیله امنیت برای زمینیان نیز مطرح شده است.  امنیت و آرامش زمین، به واسطه وجود امام در روی زمین است و هرگز به این معنا نیست که امام زمان علیه‌السلام، امام آسمانیان نباشد و امان برای آن‌ها نباشد؛ بلکه اهل‌بیت علیهم‌السلام امام برای کل نظام هستی هستند. این مطلب در سوره یاسین آیه12، همراه با روایاتی که در ذیل آن آمده ذکر شده است.[یس: 12] بنابراین هر چند این روایت در خصوص زمین است؛ ولی بی‌شک چون امام برای اهل آسمان‌ها نیز هست، پس امان هم باید باشد.   در زیارت جامعه کبیره نیز در مورد اهل‌بیت علیهم‌السلام «وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ‏؛ «خداوند به سبب شما اهل‌بیت، آسمان را از اين‌كه بى‌اجازه‌اش بر اهل زمین فرو ريزد، باز مى‌دارد»؛[مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره] این جمله به صراحت می‌رساند که آسمان نیز به ید قدرت امام است.  پس خداوند امام را هم امان برای اهل زمین قرار داده است و هم آسمان را به واسطه امام نگه داشته است؛ ولی اینکه فقط زمین را در این روایت گفته است به دلیل انس زیاد انسان با زمین و زندگی او در آن است و گرنه نجوم هم با اجازه خداوند، در اختیار امام علیه‌السلام است.  موفق باشید.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 14 آذر, 1402 سوال اعتقادی: کسی که درروز پنج شنبه وجمعه فوت کنه عذاب قبر نداره؟؟؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  هر چند زمان و مکان از دنیا رفتن برای عموم مردم معلوم نیست؛ ولی در روایات اسلامی کسانی که در شب و روز جمعه از دنیا بروند، خداوند به آنها عنایت خاصی دارد. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «هر کس در روز و یا شب جمعه بمیرد؛ از عذاب قبر رها می‌شود و در روز قیامت نشانِ شهیدان برای او خواهد بود».[حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ج 3، ص 155]  امام محمد باقر علیه‌السلام: «... هر کس روز جمعه، وفات یابد خداوند برایش برائت و دوری از عذاب قبر می‌نویسد و هر کس روز جمعه درگذرد از آتش دوزخ آزاد می‌گردد».[من لایحضره‌الفقیه، ج 1، ص 138] هرچند این روایات صریح است، ولی بی‌تردید شرائطی را نیز دارد؛ زیرا آن چیزی که نجات دهنده است، اعمال و اعتقادات انسان‌هاست، نه اینکه هرکسی و لو کافر باشد اگر شب جمعه از دنیا برود عذاب قبر ندارد.  اما مراد این روایات چیست؟  امام باقر علیه‌السلام در روایتی مراد را مشخص می‌فرماید: «شخصی که در روز جمعه بمیرد، در حالی‌که به حق ما اهل‌بیت آگاه باشد؛ خداوند او را از آتش جهنم رهایی می‌بخشد و او را از عذاب دور می‌کند».[الاختصاص، شیخ مفید، ص 130] امام صادق نیز مردن در شب و روز جمعه را تنها کمک‌کننده می‌داند؛ یعنی اگر انسان در زندگی خود راه درست را پیموده باشد و در عین حال خطاهایی نیز از او سر زده باشد، مردن در این روز به او کمک خواهد کرد.[کشف الأسرار، ج 8، ص 116] بنابراین این روایت صحیح است؛ ولی شامل همه انسان‌ها نمی‌شود؛ تنها شامل کسانی می‌شود که حداقل‌های دینی در زمینه عقاید، اخلاق و احکام را دارا باشند.  موفق باشید.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 13 آذر, 1402 سوال اخلاقی/ اعتقادی: خواب دیدن ....
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  هر چند در بیشتر خواب‌ها بشارت و انذار وجود دارد، ولی زمانی می‌توان خواب را ملاک قرار داد که شرائط آن محقق شده باشد، مثلا شرائط قبل از خوابیدن رعایت شده باشد، بدن و لباس و حتی زیر انداز و روانداز، پاک باشد، با شکم پر نباشد و خواب قبل از اذان صبح دیده شود و... در این صورت می‌توان روی خواب حساس شد و اگر خوابی دیده شد آن را ملاک برای برخی بشارت‌ها و یا انذارها قرار داد. نکته دیگر اینکه زیاد خواب مردگان را دیدن نیز نشان از فکر و خیالات انسان در مورد مردگان است؛ زیرا اگر انسان در طول شبانه روز، زیاد به فکر مردن و مردگان باشد، در خواب به سراغش می‌آید؛ بنابراین در خیلی از موارد نیازی به حساس شدن در مورد خواب‌هایی که می‌بینید، نیست و یا اینکه با صدقه دادن از کنار آن عبور کنید.  اما در مورد این خواب نیز چند احتمال وجود دارد: یک. این گونه خواب‌ها نمایانگر نگرانی مادر شما، نسبت به فرزندان یا یکی از فرزندانش هست که احتمالا نیازی دارد و شما متوجه آن نیستید؛ بنابراین برای رفع آن باید به فرزندان و اقوام نزدیک نیز رسیدگی مالی و معنوی داشته باشید.  دو. گاهی دیدن فرزند در خواب، نشانه نفس و شخصیت انسان است، لذا این خواب می‌توان نشانه این باشد که برای موفقیت و رفع اختلافات و نگرانی‌ها، باید در زندگی گذشت داشت و از هر گونه اختلاف بین فرزندان و اقوام نزدیک پرهیز کرد و گرنه احتمال پریشانی، اختلاف و نگرانی برای فرزندان نیز وجود دارد.  سه. گاهی نیز نشانه وجود انسان بزرگ با مقام والایی در خاندان شماست که نوعی بشارت خواهد بود.  به هر حال تا می‌توانید خواب را به خوبی تعبیر کنید.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/12070 وفقکم الله
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 13 آذر, 1402 سوال اعتقادی: احادیث وروایاتی که دلالت بر مظلومیت حضرت زهرا(س) می کنند، کدامند؟؟؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم 1. اعتراف تاریخی خلیفه اول  «وَ قَالَ عُلْوَانُ بْنُ دَاوُدَ الْبَجَلِيُّ، عَنْ حُمَيْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ صَالِحِ بْنِ كَيْسَانَ، عَنْ حُمَيْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ، عَنْ أَبِيهِ. وَقَدْ رَوَاهُ اللَّيْثُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ عُلْوَانَ، عَنْ صَالِحٍ نَفْسِهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ أَعُودُهُ فِي مَرَضِهِ، فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَسَأَلْتُهُ: كَيْفَ أَصْبَحْتَ؟ فَقَالَ: بِحَمْدِ اللَّهِ بَارِئًا، أَمَّا إِنِّي عَلَى مَا تَرَى وَجِعٌ، وَجَعَلْتُمْ لِي شُغُلا مَعَ وَجَعِي، جَعَلْتُ لَكُمْ عَهْدًا بَعْدِي، وَاخْتَرْتُ لَكُمْ خَيْرَكُمْ فِي نَفْسِي فَكُلُّكُمْ وَرِمَ لِذَلِكَ أَنْفُهُ رَجَاءَ أَنْ يَكُونَ الأَمْرُ لَهُ. ثُمَّ قَالَ: أَمَا إِنِّي لا آسَى عَلَى شَيْء إِلا عَلَى ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ، وَثَلاثٍ لَمْ أَفْعَلْهُنَّ، وَثَلاثٍ وَدِدْتُ أَنِّي سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْهُنَّ؛ وَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ كَشَفْتُ بيت فاطمة وتركته وإن أغلق على الخرب».  این نقل به صورت متواتر و فراوان در کتب اهل تسنن آمده است.  آدرس‌ها: تاريخ الإسلام،الذهبی شمش‌الدین، ناشر دارالغرب الاسلامی، ج2، ص60.  جامع الأحاديث، السیوطی، جلال الدین، مفتی الدیارالمصریه، ج24، ص359.  مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، هیثمی، نورالدین، ناشر مکتبةالقدسی، ج5، ص203.   تاريخ دمشق، ابن عساکر، ابوالقاسم، ج30، ص421.  دیگر آدرس‌ها این مطلب در کتاب‌هایی مانند: الأموال، ابن زنجويه، الإمامة والسياسة، ابن قتيبة الدينوري، تاریخ طبری، ابن جرير الطبري، العقد الفريد، ابن عبد ربه الأندلسي، مروج الذهب، مسعودي، المعجم الكبير، طبراني، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، عاصمي المكي و... آمده است.  2. اعتراف جوینی، امام الحرمین به مقتول بودن[شهادت] حضرت از قول پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله: «و أمّا ابنتي فاطمة فإنها سيّدة نساء العالمين من الأولين و الآخرين و هي بضعة مني و هي نور عيني و هي ثمرة فؤادي و هي روحي التي بين جنبيّ و هي الحوراء الإنسيّة متى قامت في محرابها بين يدي ربها جلّ جلاله زهر نورها لملائكة السماء كما يزهر نور الكواكب لأهل الأرض و يقول اللّه عزّ و جلّ لملائكته يا ملائكتي انظروا إلى أمتي فاطمة سيّدة إمائي قائمة بين يديّ ترعد فرائصها من خيفتي و قد أقبلت بقلبها على عبادتي أشهدكم أني قد أمنت شيعتها من النار.و إني لمّا رأيتها ذكرت ما يصنع [بها] بعدي كأني بها و قد دخل الذلّ بيتها و انتهكت حرمتها و غصب حقها و منعت إرثها و كسر جنبها و أسقطت جنينها و هي تنادي يا محمداه فلا تجاب و تستغيث فلا تغاث،فلا تزال بعدي محزونة مكروبة باكية فتذكر انقطاع الوحي من بيتها مرّة و تتذكّر فراقي أخرى و تستوحش إذا جنّها الليل لفقد صوتي التي كانت تستمع إليه إذا تهجّدت بالقرآن،ثم ترى نفسها ذليلة بعد أن كان في أيّام أبيها عزيزة و عند ذلك يؤنسها اللّه تعالى فيناديها بما نادى به مريم ابنة عمران فيقول:يا فاطمة إن اللّه اصطفاك و طهّرك و اصطفاك على نساء العالمين،يا فاطمة اقنتي لربّك و اسجدي و اركعي مع الراكعين،ثم يبتدئ بها الوجع فتمرض فيبعث اللّه عزّ و جلّ إليها مريم ابنة عمران تمرّضها و تؤنسها في علّتها فتقول عند ذلك:يا رب إني قد سئمت الحياة و تبرّمت بأهل الدنيا فألحقني بأبي فيلحقها اللّه عزّ و جلّ بي فتكون أوّل من يلحقني من أهل بيتي،فتقدم عليّ محزونة مكروبة مغمومة مغصوبة مقتولة؛يقول رسول اللّه[صلى اللّه عليه و آله و سلم]عند ذلك: اللّهمّ العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلّل من أذلّها و خلّد في نارك من ضرب جنبها حتّى ألقت ولدها فتقول الملائكة عند ذلك آمين. دقت کنید به جمله «فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة» آدرس: فرائدالسمطین، الحمویی الجوینی، ابراهیم، نشر مؤسسةالمحمودی، ج2، ص35. 3. اعتراف محمد متولی‌الشعراوی عالم معاصر اهل تسنن در تفسیر خود به مظلومیت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها «و نذكر هنا إن الإمام علياً رَضِيَ اللَّهُ عَنْه حينما ذهب ليدفن فاطمة بنت رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم َ رَضِيَ اللَّهُ عَنْها وقف عند قبر رسول الله وقال: السلام عليك يا سيدي يا رسول الله، قَلَّ عن صفيتك صبري، ورقَّ عنها تجلُّدي، إلا أن لي في التعزي بعظيم فُرْقتك وفادح مصيبتك موضع تأسٍّ - يعني: الذي تحمَّل فَقْدك يا رسول الله يهون عليه أيُّ فَقْد بعدك - فلقد وسدتُك يا رسول الله في ملحودة قبرك، وفاضت بين سَحْري ونَحْري نفسك، أما ليلي فمُسهَّد، وأما حزني فَسَرْمَد، إلى أنْ يختار الله لي دارك التي أنت بها مقيم، هذا وستخبرك ابنتك عن حال أمتك وتضافرها على هضمها ... فَأصْغِها السؤال، واستخبرها الحال، هذا ولم يَطلُّ منك العهد، ولم يخْلُ منك الذكر. ثم لما أراد أنْ ينصرف عن قبر حبيبه قال: والسلام عليك سلام» آدرس: تفسيرالشعراوي, الشعراوی، محمدمتولی، نشر مطابع اخبارالیوم، ج19، ص11831.  4. جراحاتی که منجر به شهادت شد یک. مسمار و جراحت. «و لّما جائَت فاطمة خلف الباب لِتردَ عمرَ و أصحابه، عصر عمر فاطمة خلف الباب حتی اسقطت جنینها و نَبَتَ مسمارُ البابِ فی صدرِها و سقطت مریضةً حتّی ماتَت... ». آدرس: مؤتمر علماء البغدادی فی الامامة و الخلافة، مقاتل ابن عطیه، ص50.  5. تهدید به آتش زدن خانه  كيف كانت بيعة علي بن أبي طالب كرم الله وجهه قال : وإن أبا بكر رضي الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بيعته عند علي كرم الله وجهه ، فبعث إليهم عمر، فجاء فناداهم وهم في دار علي ، فأبوا أن يخرجوا فدعا بالحطب وقال : والذي نفسه عمر بيده . لتخرجن أو لأحرقنها على من فيها ، فقيل له : يا أبا حفص ، إن فيها فاطمة ؟ فقال : وإن...  آدرس: الإمامة والسياسة، الدینوری، ابن قتبیه، ج1، ص30.  6. دستور ابابکر  «ان ابابكر بعد ما اخذ البيعة لنفسه من الناس بالارحاب و السيف و القوة ارسل عمر، و قنفذاً و جماعة الي دار علي و فاطمه(عليهما السلام) و جمع عمر الحطب علي دار فاطمة(عليها السلام) و احرق باب الدار». الامامة و الخلافة، مقاتل بن عطيه، ص50 و با در چاپ بیروت موسسه بلاغ، ص160 و 161.  این حدیث معروف در دو جای صحیح بخاری از مهمترین کتب اهل تسنن آمده است: «فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنّى فَمَنْ اَغْضَبَهَا اَغْضَبَنِى».صحیح بخاری، دار طوق النجاة، ج5، ص21و 29.  اینها برخی از مواردی است که در کتب اهل تسنن وجود دارد.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 12 آذر, 1402 سوال اعتقادی: ولی امیرالمومنین چند مرتبه نصفه خوانده این درسته یا نه...؟؟؟؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  در مورد این سؤال باید به چند نکته دقت داشت: یک. بی‌شک سوره یاسین از اهمیت خاصی برخوردار است و بر اساس روایات، قلب قرآن کریم است و بزرگان نیز بر اساس روایات، سفارش زیادی به خواندن آن و هدیه آن به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها کرده‌اند. دو. از سویی بین سوره یس و حضرت زهرا سلام‌الله علیها نیز مشترکات و ارتباط‌هایی وجود دارد؛ از جمله اینکه همان‌گونه که یس قلب قرآن است، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نیز به منزله قلب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله هستند. سه. یکی از سفارشات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به امیرالمؤمنین علیه‌السلام این بود که وقتی که من را به خاک سپردید، مرا تنها نگذار و برای من قرآن بخوان؛ ولی قبل از اینکه از دنیا بروند چیزی در مورد خواندن سوره یس دیده نشد.   بنابراین اینکه در متن سؤال آمده است در هیچ منبع روایی وجود ندارد. برای مطالعه وصیت‌ها و سفارشات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/book/89759
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 12 آذر, 1402 سوال اعتقادی: این شبهه است که چه علتی دارد .آیا دو نقل است ؟؟ یا ؟؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  در مورد مصبیت‌ها و جزئیات هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نکات و موارد بسیاری وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:  یک. هجوم به خانه حضرت، در سه مرحله اتفاق افتاده است که در دو مورد اول، تنها به پراکنده کردن تحصن‌کنندگان و عربده‌کشی و قدرت‌نمایی گذشت. اما هجوم سوم بود که به آتش کشیدن درب خانه حضرت، ضرب و جرح حضرت، صدمات و لطمات بر ایشان، سقط حضرت محسن و بیرون کشاندن اجباری حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام از خانه توسط مهاجمان و تهدید ایشان به قتل کشیده شد.  خلاصه آن چنین است:  عمر هیزم‌هایی که آماده کرده بودند را شعله‌ور می‌ساخت و خالدبن ولید، مغیره و ابوعبیده‌بن جراح و قنفذ هم در حال جمع‌آوری هیزم بودند.  با شعله‌ور شدن هیزم‌ها، آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد در حالی‌که حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها پشت در بود.  در این حال، قنفذ سعی می‌کرد، در را باز کند، تا به داخل خانه هجوم بیاورند.  حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهارچوب در گذاشت تا مانع باز کردن در شود. کم‌کم آتش به سوی در خانه رسید، در حالی‌که شعله می‌کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها می‌خورد. در آن لحظه ناگهان عمر چنان با لگد به در نیم سوخته زد که درب خانه باز شد، پیش از آنکه حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها بتواند خود را کنار بکشد، در با تمام سنگینی به آن حضرت برخورد کرد و حضرت بین در و دیوار قرار گرفت و به همه بدن ایشان آسیب رسید. در این هنگام حضرت، بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله‌ورتر می‌شد و مهاجمان در این هنگام وارد خانه شدند. فشار در، بر بدن حضرت به حدی بود که در همان لحظه، حضرت محسن، در رحم مادر به شهادت رسید. در این هنگام حضرت ناله‌ای زد و فرمود: «یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّه! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؛ ای پدرجان! یا رسول الله خدا! این‌گونه با حبیبه و دختر تو رفتار می‌کنند».[بحارالانوار، ج30، ص294]  بنابراین باید گفت که آنچه که مسلم است و در تاریخ و روایات آمده است، قرار گرفتن حضرت بین در و دیوار است؛ ولی افتادن درب روی حضرت، در تاریخ معتبری نیامده است؛ هر چند عرفاً هنگامی که گروهی هجوم می‌آورند، نا خودآگاه ممکن است این اتفاق بیفتد. به هر حال انسان نباید از خودش چیزی به مقتل‌ها اضافه کند.   برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/130443
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 11 آذر, 1402 سوال اخلاقی: آیا فضه کنیز حضرت زهرا نبود که حضرت کارها و امورات منزل را با او تقسیم کرده بود.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  هر چند تاریخِ دقیق برخی از وقایعی که در زندگی معصومان علیهم‌السلام اتفاق می‌افتد، معلوم نبوده و اطلاع دقیقی از آن در دست نیست، ولی نباید مسائل را با هم خَلط کرد؛ زیرا روایات و نقل‌های تاریخی که از زندگی چهارده معصوم علیهم‌السلام به دست ما می‌رسد، در یک برهه از زمان اتفاق نیفتاده است که با هم تداخل و یا تناقض داشته باشد و به عبارت دیگر این وقایع در طول زندگی حضرات اتفاق افتاده است؛ ولی به دلیل عدم ثبت تاریخ دقیق هر واقعه‌ای به صورت جداگانه، به صورت کلی به ما رسیده است و گاه خواننده احساس تداخل می‌کند.  نمونه روشنش همین قضیه فضه خادمه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که از طرفی شنیده یا خوانده‌ایم که حضرت درخواست خادمه کردند و از سویی می‌بینیم که حضرت خادمه‌ای به نام فضه داشتند.  بنابراین باید گفت که اینها دو واقعه جداگانه است. اتفاق نخست که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از پدرشان درخواست خادمه می‌کنند، به ابتدای زندگی حضرت بر می‌گردد.  از سویی داستان خادمه داشتن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، به بعد از آن بر می‌گردد که طبق بعضی از نقل‌ها او دختر یکی از پادشاهان هند (یا سودان) بود که در یکی از جنگ‌ها به اسارت درآمد و به عنوان کنیز به حبشه فرستاده شد. نجاشی، پادشاه حبشه نیز هنگام بازگشتِ جعفر طیار، فضه را همراه با هدایای بسیاری برای پیامبر اسلام فرستاد. پیامبر نیز فضه را نزد دخترش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرستاد. پس این ها دو قضیه و در طول هم هستند.  موفق باشید.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 11 آذر, 1402 سوال اعتقادی: چرا ما بعضی نمازها را بلند و بعضی را آهسته می‌خوانیم
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  در مورد جهر و اخفات در نماز باید به چند نکته اشاره کرد:  یک. اینکه در نماز ظهر و عصر باید نماز آهسته خوانده شود و نماز مغرب و عشا و صبح باید بلند [با صدای جوهردار] خوانده شود، حکمت‌هایی دارد که بسیاری از آن‌ها بر ما پوشیده است؛ بنابراین باید گفت: این امر تعبدی است و چون خدا فرموده می‌پذیریم؛ ما  لذا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «صلّوا كما رأیتمونى اصلّی؛ همانطوری که من نماز مى‌خوانم، شما نیز بخوانید».  دو. هر چند علت جهر خواندن نمازهای صبح و مغرب و عشا را به دلیل شب بودن و نبودن روشنایی و برای رسیدن صدا به مردم ذکر کرده‌اند و برخی دیگر نیز به دلیل اوج روشنایی گفته‌اند نماز ظهر و عصر آهسته خوانده می‌شود؛ ولی علت اصلی آن برای ما معلوم نیست.  امام رضا علیه‌السلام فرمود: نمازهایی که بلند خوانده می‌شود، هنگامی است که هوا تاریک است؛ بنابراین لازم است که صدا را در نماز بلند نمود، تا هر شخصی که از آن حوالی عبور می‌نماید، متوجه برقراری نماز گردد و اگر می‌خواهد با آنها نماز بخواند، به ایشان بپیوندد؛ چون بدینوسیله حتی اگر به دلیل تاریکی، نمازگزاران را مشاهده ننماید، با شنیدن صدای آن‌ها به برقراری نماز جماعت پی خواهد برد. اما در نمازهایی که بلند خوانده نمی‌شود، به دلیل روشنایی روز، این ضرورت وجود نداشته و بدون این که صدایی شنیده شود، می‌توان محل برقراری نماز را پیدا نمود.[وسائل‌الشیعه، ج 6، ص 82] سه. اینکه در نماز جماعت باید ساکت بود تا صدای امام جماعت به مأمومین برسد؛ ولی اگر امام جماعت چنان اخفات بخواند که حتی خودش نیز نشنود، به نظر برخی از مراجع تقلید نماز اشکال دارد. البته غالبا ائمه جماعت طوری نماز می‌خوانند که خودشان متوجه می‌شوند؛ ولی گاهی مأمومین که پشت سر آن‌ها هستند، نمی‌شنوند و این اشکال ندارد و نماز صحیح است.  بنابراین آیه که نه بلند و نه آهسته را بیان کرده است مراد از بلند، نوعی داد زدن است و آهسته طوری است که خودش هم نشنود.  لذا جمع بین آیه و روایات این است که جهر یعنی نماز را طوری بخواند که صدا دارای جوهره باشد و مراد از آهسته خواندن این است که صدا جوهره نداشته باشد؛ ولی طوری هم نباشد که در حال عادی، خودش هم نشنود.  برای مطالعه بیشتر به لینک‌های زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/111099 https://btid.org/fa/news/253500
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 06 آذر, 1402 سوال اعتقادی: اصلا اثرات غسل و کفن ..حنوط ..اینها چیست .؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم زمانی که خداوند انسان را آفرید، به خود آفرین گفت: «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين‏؛ پس آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است».[مؤمنون: 14] پس انسان را گرامی داشت. خداوند همان‌گونه که انسان زنده را کرامت داد و بزرگ شمرد، برای مرده او نیز احترام قائل است؛ بنابراین برای انسان مؤمن مرده آدابی را به پاس احترام او بیان کرده است. که نمونه آن غسل، کفن، حنوط و... می‌باشد. بنابراین در علت این امر باید به چند نکته اشاره داشت:  یک. این امر، تعبدی است؛ از آنجا که خدای آفریننده چنین فرموده است، بی‌تردید دارای حکمت‌هایی بوده که ما متوجه آن نمی‌شویم؛ ولی تعبدا می‌پذیریم.  دو. این اعمال[غسل، کفن، حنوط] به پاس احترام و بزرگداشت انسان میت است. سه. مرگ پایان زندگی نیست؛ بلکه پلی است که انسان را وارد جهان برتر می‌کند و این امر باعث می‌شود که انسان همواره با اعمال خاصی وارد برزخ شود که غسل، حنوط و کفن از جمله آداب نظافت و ورود به برزخ به شمار می‌رود.  چهار. تمیز و پاکیزه شدن میت نیز می‌تواند از علت‌های آن باشد؛ زیرا بازماندگان می‌خواهند برای آخرین مرتبه، میت را در آغوش بگیرند؛ لذا با غسل، تمیز می‌شود و با کافور و حنوط، خوشبو می‌گردد.  پنج. رعایت بهداشت محیط زیست. گاهی میت به دلیل نوع بیماری و ویروس‌هایی که همراه اوست به بهداشت محیط، ضرر می‌زند، غسل با کافور، حنوط و کفن، از کارهایی است که باعث کاهش آلودگی محیط زیست می‌شود و این اعمال نوعی ضدعفونی کردن بدن میت به حساب می‌آید.  امام رضا علیه‌السلام فرمود: «علت غسل دادن میّت این است که به این وسیله، پاک و نظیف شده و از آلودگی‌‏هاى امراض و آنچه در هنگام بیمارى به او رسیده است، پاکیزه ‏گردد؛ زیرا انسان بعد از مرگ با فرشتگان و اهل آخرت ملاقات می‌‏کند؛ لذا مستحب است وقتى بر خداى عزّوجلّ و اهل طهارت وارد می‌‏گردد و آن‌ها وى را مسّ نموده و او نیز با آن‌ها تماس پیدا می‌‏کند، پاک و نظیف باشد و با طهارت به خدا توجه نماید و از حضرتش خواسته خود را طلب کند و بخواهد که شفاعت شفیعان را در حقّ او بپذیرد».[علل‌الشرایع، ج1، ص300] اما غسل، کفن و حنوط میت مسلمان، بر عهده بازماندگان است؛ یعنی بر آن‌ها واجب است که او را برای خاکسپاری آماده کنند. اگر آن‌ها، این عمل یا برخی از این اعمال را ترک کنند، اگر عالمانه و عامدانه باشد، علاوه بر گناه و ارتکاب حرمت، حق و احترام میت را نیز به جا نیاورده‌اند. در صورتی که نزدیکان به غسل و کفن میت اقدام نکنند، اگر میت را به خاک نسپرده‌اند، بر دیگران واجب کفایی است که غسل، حنوط و کفن دهند؛ ولی اگر به خاک سپرده شده باشد، باید طبق نظر حاکم شرع عمل کنند. نکته قابل توجه این است که برخی از آداب دفن میت، از مستحبات است که نیازی به تدارک نیست؛ ولی آداب واجب باید تدارک شود.  برای مطالعه در این باره و درباره سبک زندگی اسلامی و آداب مستحب به کتاب‌های حلیه‌المتقین مراجعه کنید. همچنین کتاب مفاتیح الحیاه آیت‌الله جوادی آملی، در سبک زندگی اسلامی برایتان بسیار مفید خواهد بود. موفق باشید.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 06 آذر, 1402 سوال اعتقادی: ثبت اعمال توسط فرشتگان از چه زمانی است ؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم جواب سوال یکم. نخست باید دانست که خداوند عالم و حکیم است. او به هیچ کسی ظلم و ستم نمی‌کند و با همه مخلوقات خویش با عدالت کامل رفتار می‌کند.  کودکانی که در سن پایین از دنیا می‌روند، در بهشت رفتن و امتحانات الهی مانند بزرگسالان هستند. تنها تفاوت در این است که بزرگسالان در دنیا مورد امتحان و آزمایش خدا قرار می‌گیرند؛ ولی کودکان در قیامت مورد امتحان و آزمایش خدا قرار می‌گیرند. امتحان کودکان در قیامت  در روز قیامت آتشی برافروخته می‌شود و به کودکان امر می‌شود وارد آتش شوند، اگر کسی قبول کرد و وارد شد، آتش بر او سرد و خنک می‌شود و معلوم است که اگر در دنیا هم بود، اهل نجات بود و اگر نافرمانی کرد و وارد آتش نشد، معلوم است که اگر در دنیا هم بود، اهل معصیت و عصیان بود.[بحارالانوار، ج5، ص291]  تربیت کودکان در عالم برزخ  کودکانی که قبل از سن بلوغ از دنیا می‌روند و از امتحان الهی در قیامت سربلند بیرون می‌آیند، دو دسته‌اند:  یک. اطفال شیعیان که در عالم برزخ در محضر حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها یا حضرت ابراهیم و همسرش تغذیه می‌شوند و پرورش می‌یابند، سپس به پدر و مادرشان تحویل داده می‌شوند.[بحارالانوار، ج5، 289] دو. اطفال مشرکان، کودکانی که از اولاد مشرکین هستند و در امتحان الهی در روز قیامت، پیروز شدند، خادمان بهشتیان می‌شوند.[بحارالانوار، ج5، ص291] برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/56757 در مورد سؤال دوم(زمان ثبت اعمال) نیز باید گفت:   یکم. ظاهر روایات و آیات قرآن چنین است که همه اعمال انسان‌ها ثبت و ضبط می‌شود.[کهف: 49] دوم. اعمال همه انسان‌ها در سه دفتر کلی توسط فرشتگان ثبت می‌شود:  یک. لوح محفوظ که اعمال همه انسان‌ها در آن ثبت می‌شود؛  دو. هر امتی یک نامه عمل دارد که اعمال آن امت، در آن ثبت می‌شود؛  سه. نامه عمل شخصی، هر کسی جدای از آن دو نامه عمل، نامه عمل شخصی مخصوص به خودش دارد، همان نامه‌ای که در روز قیامت یا به دست راست و یا به دست چپ انسان داده می‌شود.   پس تا اینجا باید گفت که اعمال ریز و درشت همه انسان‌ها از زمانی که به دنیا می‌آید، تا زمانی که از دنیا می‌رود، نوشته می‌شود.  نکته مهم: حکمت، رحمت و مهربانی خداوند اقتضا می‌کند که در مراحل ثبت اعمال در نامه عمل، تخفیف‌هایی بدهد: یک. کودکان را تا سن بلوغ، یا سنی که خوب و بد را تشخیص نمی‌دهند، برای گناهان و... مؤاخذه نمی‌کند.  دو. در موارد زیادی، خداوند به انسان تا هفت ساعت مهلت داده است، بعد از هفت ساعت اگر توبه نکرد، آن عمل را ثبت می‌کند و اگر توبه نکرد، بر آن عمل مؤاخذه می‌کند: «الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ؛ زمانی که بنده مؤمن گناه می‌کند، خداوند تا هفت ساعت به او مهلت می‌دهد». [کافی، ج2، ص437] سه. یا اینکه در برخی از موارد، خداوند تا قبل از سن چهل سالگی، بر انسان آسان‌ می‌گیرد؛ ولی زمانی که به چهل سالگی رسید، خداوند به ملائکه می‌فرماید که همه اعمالش را بنویسید و بر او سخت بگیرید.[وسائل‌الشیعه، ج16، ص100]  بنابراین باید گفت که خداوند همه اعمال را می‌نویسد؛ ولی در عذاب و عدم مؤاخذه برخی از انسان‌ها تخفیف‌هایی داده است؛ خدای مهربان این تخفیف‌ها را در قالب «عدم مؤاخذه بر گناه» و «عدم ثبت عمل» و... بیان می‌کند.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/7421

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76