سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
ناراحتی و خستگی شما را بابت این رفتار فرزندتان درک میکنم و به شما حق میدهم. مخصوصاً اینکه وقتی در مقابل دیگران این رفتارها را انجام میدهد، جدای از ناراحتی، شاید نگرانی از قضاوت دیگران هم شما را اذیت کند.
در مورد لجبازی یا هر رفتار دیگری در کودک، بهتر است قبل از اینکه به دنبال راهکاری باشیم که با انجام آن، کودک دیگر لجبازی نکند و به حرف ما گوش دهد، خوب است که ببینیم علت این رفتار کودک چیست؟
- آیا کودک برای جلب توجه این کار را میکند؟ به نوعی میخواهد با گرفتن توجه شما، خیالش از اینکه شما به او توجه دارید و دوستش دارید راحت شود؟ (هرچند که چون رفتارش درست نیست، احتمالاً شما را عصبانی میکند و به نتیجهٔ دلخواهش هم نمیرسد، اما متناسب با سنش، این کار به ذهنش میرسد).
- یا از رفتار شمای مادر، اینطور حس میکند که شما استقلالش را، که یک نیاز فطری و اساسی اوست نادیده میگیرید و به نوعی برای دفاع از استقلال و خودمختاریاش، دست به مقاومت میزند؟
- با توجه به شناخت شما از رفتار فرزندتان، در شرایطی که مهمان دارید یا به مهمانی میروید، احتمالاً اینطور هست که شما دچار اضطراب میشوید و یا حتی به فرزندتان دربارهٔ رعایت ادب تذکر میدهید؟ توجه داشته باشید که این تذکر یا حتی اضطراب درونی شما، به دلیل نوع رابطهٔ عمیق بین مادر و کودک، به فرزندتان منتقل میشود و او نیز دچار اضطراب شده و گاهی با چنین رفتارهایی، سعی در گرفتن توجه شما و درنتیجه کاهش اضطراب خودش دارد.
البته، برای درک بهتر علت این رفتارها در فرزندتان، خوب است که اطلاعات کاملتری از شما و او داشته باشم که خوب است در پیام دیگری به سؤالات بنده در این مورد پاسخ دهید.
رابطهٔ شما و پدرش با فرزندتان چطور است؟
رابطهٔ فرزندتان با خواهرش چطور است؟
آیا زیاد پیش میآید که به او تذکر بدهید یا بهخاطر حساسیت و مراقبت زیاد، مانع او شوید؟
چقدر به فرزندتان در انجام کارهای شخصیاش و بازیهای مختلف آزادی میدهید؟
فرزندتان در طول شبانه روز، چقدر معرض تلویزیون و موبایل و امثالهم قرار دارد؟
اما، به طور کلی و با توجه به نکاتی که خدمتتان عرض شد، توصیههایی خدمتتان خواهم داشت که انشاءالله کمک کننده هستند.
۱. سعی کنید در شرایطی که خودتان آرام هستید، بعد از آرام شدن فرزندتان از لجبازی به هر دلیلی، با او وارد ارتباط و صحبت شوید. سعی کنید با او همدلی کرده و علت ناراحتیاش را درک کنید (خیلی اوقات ممکن است ناراحتی کودک ۵ساله، به نظر ما خیلی بی اهمیت باشد، ولی اگر از زاویهٔ نگاه او به قضیه توجه کنیم و درکش کنیم، خواهیم فهمید که یک موضوع کوچک یا کم اهمیت از نظر ما، چقدر میتواند برای او مهم باشد).
۲. سعی کنید زمانی را برای وقت گذراندن اختصاصی با فرزندتان اختصاص دهید. البته مهم است که این زمان، وقتی باشد که خودتان هم تمایل و حوصلهٔ این کار را دارید. چرا که حتی اگر به زبان نیاورید، کودک متوجه احساس و نیت شما از این ارتباط و بازی خواهد شد. (مثلاً اینکه، برای ساکت کردن او، برای کم کردن احساس گناه احتمالی خودتان با هر لیل دیگری با تو وارد ارتباط و بازی شدید، یا اینکه واقعاً خودتان هم میل و علاقه دارید که با فرزندتان بازی کنید). بازی که از احساس واقعی شما بیاید، هرچند که هر روز نباشد و گاهی باشد، به دل کودک خواهد نشست و ظرف ارتباطی شما و فرزندتان را پر خواهد کرد.
۳. تا جایی که ممکن است و خطر و آسیب جدی وجود ندارد، تذکر دادن، امر و نهی کردن و مانع شدنها را کم کنید. در کارهای شخصی کودکتان و هر کار دیگری، به او و توانمندیهای که متناسب با سنش دارد، اعتماد کنید و اجازه دهید که او مستقلاً بتواند کارهایش را انجام دهد.
۴. تذکر دادنهای زیاد، در هر موردی، از طرفی میتواند باعث ایجاد مقاومت در کودک شود و رفتارهایی مثل لجبازی را تقویت کند و از طرف دیگر، وقتی شما به عنوان مادر و فرد مهم زندگی فرزندتان، زیاد به او تذکر میدهید، ناخواسته و ناخودآگاه، پیام ناتوانی و عدم اعتماد به توانمندیهای او را، به او منتقل میکنید، در نتیجه، این باور ذهنی کودک، میتواند او را دچار اضطراب و ترس از اینکه شما او را دوست ندارید بکند و کودک برای گرفتن توجه شما، دست به هر کاری از جمله لجبازی بزند. متأسفانه این رفتار، مثل یک دور باطل عمل میکند و روی رابطهٔ شما تأثیر منفی میگذارد. با صبوری بیشتر و حذف تذکر و امر و نهیهای غیر ضروری، میتوانید این دور باطل را رفع کنید.
۵. اگر فرزند شما، زیاد در معرض تلویزیون، موبایل و به طور کلی فضای مجازی و صفحات الکترونیک قرار دارد، حتماً زمان استفاده را مدیریت و تا جای ممکن کم کنید. یکی از آسیبهای فضای مجازی که پژوهشهای مختلف ثابت میکند، بروز مشکلات رفتاری در کودک است. پس این مسئلهٔ مهم را جدی بگیرید.
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
ناراحتی و نگرانی شما را بابت رفتار پسر کوچکتان درک میکنم و بابت اینکه برای حل مسئله به دنبال راه حل اساسی و علمی هستید، به شما تبریک میگویم.
رفتار ناخن جویدن، ممکن است در هر سنی در کودک دیده شود و میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، اما مهمترین دلیل آن، معمولاً، ترس و اضطراب کودک است. البته جای نگرانی ندارد. با توجه به سن کم کودک، این ترس میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شده باشد که با رفع آن عامل، انشاءالله مشکل کودک به زودی حل خواهد شد.
مهمترین کاری که قبل از ارائهٔ راهکارهای کلی برای ترک این رفتار فرزندتان، خوب است که به آن توجه شود، علت ایجاد این مشکل است. به این منظور، لازم است که کمی دقت کنید تا بتوانید علت را یافته، و از همان جایی که مشکل ایجاد شده، برای حل آن اقدام کنید. در این مورد، سؤالاتی از شما دارم که خوب است در پیام دیگری به آنها پاسخ دهید.
چند وقت است که این رفتار را در پسرتان میبینید؟
با توجه به سن کم فرزندتان، آیا خیلی به شما وابسته است و از شما به راحتی جدا نمیشود یا خیر؟
آیا جدیداً، تغییر خاصی در زندگی شما یا کودک اتفاق افتاده که باعث اضطراب خود شما یا کودک شده باشد؟
آیا اخیراً، فرایند از شیر گرفتن یا از پوشک گرفتن فرزندتان را پشت سر گذاشتید؟
با توجه به سن کودک، که سن کنجکاوی و کشف و استقلال است، آیا به اندازهٔ کافی به او استقلال برای بازی کردن و کنجکاوی میدهید؟ یا اینکه مادر حساس و نگرانی هستید و در نتیجه زیاد اهل مراقبت و تذکر و مانع شدن هستید؟
در طول روز، چقدر با فرزندتان وقت میگذرانید و با هم تعامل و بازی و... دارید؟
آیا فرزندتان تک فرزند است یا برادر و خواهر کوچکتر یا بزرگتری دارد؟
آیا مشکل رفتاری دیگری نیز در فرزندتان هست که شما نسبت به آن دغدغه و نگرانی داشته باشید؟
آیا کودکتان، در معرض تلویزیون و موبایل و.... قرار دارد؟ اگر بله، معمولاً در طول روز چه مدت در معرض این وسایل الکترونیکی است؟
قطعاً با توجه به پاسخ این سؤالات و درنتیجه شناخت بیشتر شما و فرزندتان، بهتر میتوانم راهنمایی کنم، اما نکات کلی خدمتتان عرض میکنم که انشاءالله کمک کننده خواهد بود.
۱. سعی کنید فضای خانهتان را به اندازه کافی امن کنید و به کودکتان در این فضای امن، اجازهٔ کنجکاوی و شیطنت و کشف محیط و اشیای مختلف را بدهید. تا جایی که خطر جدی و آسیبی وجود ندارد، مانع او نشوید و تذکرهای زیاد ندهید.
۲. هر چند راه حل اصلی، حل اساسی و ریشهای مشکل است، اما موقتاً و تا رفع مشکل، برای اینکه ناخنش را نخورد، همیشه ناخنش را کوتاه نگه دارید.
۳. هرگاه دیدید در حال انجام این کار است، به او تذکر ندهید و فقط دستش را با کاری مشغول کنید یا سرش را گرم کنید.
۴. آرامش خودتان را حفظ کنید وسعی کنید نسبت به رفتار فرزندتان دچار اضطراب و احساس گناه نشوید. قطعاً اضطراب شما، نه تنها کمک نمیکند بلکه میتواند ناخودآگاه روی فرزندتان اثر بگذارد و در مقابل، آرامش شما به فرزندتان منتقل شده و بهترین کمک برای او خواهد بود.
۵. اگر فرزندتان در معرض تلویزیون و موبایل و... قرار دارد، حتماً استفاده از این ابزار را کامل قطع کنید. با توجه به سن کم کودک، فضای مجازی و غرق شدن در برنامه کودک و شعر و...، فارغ از اینکه محتوا مناسب سن کودک باشد یا خیر، میتواند عامل ایجاد اضطراب و آسیب در کودک باشد.
نگران نباشید. انشاءالله خیلی زود این مسئله حل و بعد فراموش خواهد شد و خاطرات خوشی از کودکی فرزندتان در ذهنتان خواهد ماند.
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
ناراحتی و نگرانی شما را بابت رفتارهای فرزندتان درک میکنم و خوشحالم که تلاش میکنید که برای حل مشکل، از روشهای درست کمک بگیرید.
قبل از هر راهکاری برای حل مشکل، در مورد هر کدام از رفتارهای فرزندتان، خوب است که کمی دقت کنید و ببینید چه عواملی، میتواند زمینه ساز و ریشهٔ ایجاد این مشکل باشد؟
خوب است کمی در نوع تعامل و ارتباط خودتان با پسرتان دقت کنید.
آیا شما مادر حساس و کنترلگری هستید؟ یعنی زیاد اهل تذکر و منع کردن و مراقبت کردن از فرزندتان هستید؟
مثلاً: در مورد غذاخوردن، آیا زیاد به شکل مستقیم و با اصرار، یا به صورت غیر مستقیم، مثلاً با تشویق و جایزه و قانون... سعی در راضی کردن او برای غذا خوردن دارید؟ یا در مورد قانون گریزی، آیا شما زیاد برای کارهای مختلف قانون وضع میکنید و به نوعی، به فرزندتان استقلال کافی برای انجام کارهای مختلفش را نمیدهید؟
پسرتان تک فرزند است یا خواهر و برادری دارد؟
آیا از سنین کمتر این مسائل را داشت یا اینکه جدیداً به وجود آمده است؟
اگر میتوان گفت که این رفتارها جدید است، آیا اتفاق یا شرایط خاصی پیش آمده که بعد از آن کودک، پرخاشگری یا بدرفتاریهای دیگر را نشان داده باشد؟
این سؤالات، هم به بنده و هم به شما کمک میکند که بتوانیم، علت و ریشههای احتمالی ایجاد مشکل را بهتر شناسایی کنیم و در نتیجه برای حل آن، اقدام کنیم. پس خوب است در پیام دیگری، به آنها پاسخ دهید.
فرمودید که رابطهٔ خوبی با فرزندتان ندارید. البته که نمیتوان با وجود اطلاعات خیلی کمی که از شما دارم، نظر دقیقی داد اما برداشت بنده، این است که احتمالاً، حساسیت زیاد شما روی تربیت و مراقبت از فرزندتان، موجب کنترل و امرونهی و تذکر زیاد به او شده و از آنجایی که طبیعت و فطرت کودک، او را به سمت استقلال و خودمختاری میبرد، این کنترل زیاد شما، ناخواسته و ناخودآگاه، زمینهای برای مقاومت و لجبازی و پرخاشگری او شده است. شاید هم رابطهٔ شما و فرزندتان آنقدری که شما فکر میکنید بد نیست و این به علت نگرانی شماست که اینطور فکر میکنید.
اما به طور کلی، اگر خوب بررسی کنیم، اکثر اوقات، بدغذایی، حرف گوش ندادن، قانون گذاری و خیلی از بدرفتاریهای دیگر کودکان، ریشه در نیاز کودک به استقلال و نشان دادن و بروز تواناییهای درونیاش دارد، که به دلایل مختلف، مورد توجه قرار نگرفته است و اگر شما به عنوان مادر و مهمترین فرد زندگی فرزندتان، به این نیاز مهم او، که ارضا کنندهٔ نیازش به ارتباط و دوست داشتنی بودن برای شما نیز هست، توجه کافی داشته باشید، می توانید به حل بسیاری از بدرفتاری ها امیدوار باشید.
با توجه به نکاتی که عرض شد، توصیههای کلی خدمتتان عرض میکنم.
۱. در مورد بدغذایی کودک، هیچ واکنش خاصی نداشته باشید. در هر وعدهٔ غذایی، طبق برنامهٔ خودتان، هر غذایی را که میخواهید تدارک ببینید و از فرزندتان هم برای خوردن دعوت کنید، اما هیچ اصراری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نداشته باشید. اگر کودک غذاهای خاص و مشخصی را میخورد، تعداد دفعاتی که آن غذا را در طول هفته در برنامهٔ غذایی خود قرار میدهید، بیشتر کنید ولی حتی در آن مورد هم اصراری به خوردن او نداشته باشید.
مسئلهٔ مهم این است که شما فرزند ۹ساله تان را به عنوان یک انسان مستقل که خودش متوجه نیازهای خودش (گرسنگی، تشنگی، خستگی و هر نیاز دیگری) هست، بپذیرید و باور کنید و اجازه دهید خودش برای سیر کردن خودش تصمیم بگیرد و انتخاب کند.
تنها محدودیتی که میتوانید قائل شوید، این است که مواد مضر را به صورت محدود بتواند مصرف کند.
۲. در مورد قانون گریزی و پرخاشگری، بهتر است تمرکزتان را از روی بدرفتاریهای کودک برداشته و روی اعتمادتان به توانمندیهای او، حذف کنترلها و تذکرها و مراقبت افراطی و در عین حال، ارتباط معمولی و واقعی (بدون احساس گناه، بدون رفتارهای افراطی یا رفتارهای بچه گانه و غیر متناسب با سن فرزندتان) بگذارید. کمکم خواهید دید که کودک حس بهتری هم به خودش و هم به شما پیدا میکند و مشکلات کمتر و کمرنگتر میشود.
۳. تعداد مواردی که قانون یا محدودیتی تعریف میکنید را کم کنید و به مواردی که احتمال خطر یا آسیبی وجود دارد یا رفتاری که با ارزشهای شما در تضاد است (مثلاً بی احترامی به بزرگتر) محدود کنید و در موارد غیر ضروری، محدودیتها را حذف کنید.
هر چه قوانین کمتر و در عین حال، قاطعانهتر باشد، کودک راحتتر آنها را میپذیرد. درواقع هرچه تعداد بله گفتنها و اجازه دادنها بیشتر باشد، کودک یا نوجوان، راحتتر با نه گفتنها و مانع شدنها کنار میآید و همراهی میکند.
۴. اگر فرزند شما در طول روز، زیاد در معرض تلویزیون، موبایل و به طور کلی فضای مجازی و صفحات الکترونیک قرار دارد، سعی کنید مدت زمان استفاده را کم و مدیریت کنید. بهخاطر آسیبهایی که استفادهٔ زیاد از این ابزار، در بروز مشکلات رفتاری مختلف در کودک دارد، این مورد جزو محدودیتهایی است که چون خطر جدی وجود دارد، باید با قاطعیت و البته بدون خشونت، اعمال شود.
۵. خوب است زمانهایی را که شرایط و تمایل برای ارتباط با فرزندتان دارید، برای تعامل مادر و فرزندی باهم اختصاص دهید و این زمان را به کارهایی اختصاص دهید که برای هر دوی شما خوشایند است. با دل فرزندتان راه بیایید و کاری را انجام دهید که واقعاً به او خوش بگذرد. مهم است که خودتان هم تمایل به آن کار را داشته باشید. چراکه اگر از روی اجبار، یا بیحوصلگی یا حس عذاب وجدان خود، بخواهید با فرزندتان تعامل کنید، او حتماً این احساس شما را حس میکند و دیگر آن بازی و کار برایش خوشایند نیست و ظرف ارتباطی شما و او را پر نخواهد کرد.
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
از سؤال شما اینطور برداشت کردم که بابت اینکه فرزندتان تکالیف و درسهای مدرسهاش را آنطور که شما میخواهید انجام نمیدهد، ناراحت هستید و دوست دارید که او با دقت و به موقع و طبق خواست شما، تکالیفش را انجام دهد.
احساس شما را بابت اینکه، شاید نگران هستید که نکند این بی توجهی و بازیگوشی او، ادامه دار شده و باعث بی میلی یا تنبلی او در درس و مشق شود درک میکنم، اما از شما سؤالاتی در این مورد دارم که هم به بنده و هم به شما ذهنیت و شناختی در مورد علت این رفتار فرزندتان میدهد، که خوب است در پیام دیگری به آنها پاسخ دهید.
- شما فرمودید که آنطور که باید، تکالیفش را انجام نمیدهد. بایدی که در ذهن شماست چیست؟
- آیا باید ذهن شما، با ذهنیت یک کودک کلاس اولی که سال اولی است که به مدرسه میرود و موظف به انجام تکلیف است، هم خوانی دارد؟ یعنی نیازهای کودک در آن مورد درک و توجه قرار میگیرد؟
- با توجه به مسئلهای که مطرح کردید، اینطور برداشت کردم که شما هر روز چندین بار برای انجام تکالیفش به او تذکر میدهید. درست متوجه شدم؟
- از نظر شما، اگر یک روز تکالیفش را ننویسد، چه اتفاقی میافتد؟
- آیا تابهحال پیش آمده که بابت انجام ندادن مشقهایش او را تنبیه با محروم کنید؟
اما به طور کلی، نکاتی را خدمتتان عرض میکنم که انشاءالله میتواند کمک کننده باشد.
۱. توجه داشته باشید که انجام تکالیف یا انجام هر کاری که به عنوان کار شخصی فرزندتان تعریف میشود، وظیفه و مسئولیت خود اوست. اینکه شما به عنوان مادر، توجه و مراقبت داشته باشید و گاهی به او یادآوری کنید تا از روی بازیگوشی فراموش نکند خوب است، اما اگر این مسئله، تبدیل به یک حساسیت برای شما و تذکر دادنهای زیاد و مداوم شود، میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کودک پیام ناتوانی و کنترل شدن منتقل کند (تو نمیتوانی خودت از پس کارهایت بربیایی و من همیشه باید حواسم به تو باشد) و در نتیجه، یا کودک حس ناتوانی میکند و تسلیم و ضعیف میشود و یا اینکه برای اثبات اینکه خودش میتواند، دست به مقابله و لجبازی میزند و هیچ کدام از این دو حالت، مطلوب نیست.
۲. از طرفی، مشق نوشتن و انجام دادن تکلیف، وظیفهٔ کودک در قبال مدرسه و معلم و برای یادگیری خودش است. پس اگر این کار را بهدرستی انجام ندهد، حتماً از طرف معلم بازخوردی میگیرد که متوجه اشتباهش میشود و یا حتی ممکن است برای مدت کوتاهی، کمی در یادگیری با مشکل مواجه شود و این، او را متوجه اشتباهش میکند. گاهی لازم است که کودک، با پیامد رفتار خود مواجه شود. پس خوب است که با مداخله نکردن زیاد، اجازهٔ این تجربهٔ مواجه شدن با پیامد رفتارش را به او بدهید، اما در مقابل، هر بازخوردی که گرفت، او را سرزنش یا توبیخ نکنید. چراکه او خودش متوجه مشکلی که بابت کارش برایش پیش آمده خواهد شد.اما اگر معلمشان در این مورد سختگیر است، خوب است که با او صحبت کند تا خدایی نکرده برخورد تند و زنندهای با کودک نداشته باشد.
۳. با توجه به سن کم و اینکه بازیگوشی اقتضای این سنین ست، کودکی که تازه وارد فضای تحصیلی و تکالیف درسی شده، شاید کمی برایش سخت باشد که زمان نسبتاً طولانی را تمرکز کند و به انجام تکالیف اختصاص دهد. خوب است که با همراهی همدیگر، با فرزندتان به صورت جدی و با مهربانی در این مورد صحبت کنید و با هم در مورد اینکه چهکار کند که در انجام مشقهایش خسته نشود، تصمیم بگیرید. در واقع شما کنار او باشید و اگر لازم شد، پیشنهاد بدهید. مثلاً اینکه، تکالیفش را به چند قسمت تقسیم کند (مثلاً سه تا بیست دقیقه) و هر بخشی را که انجام داد، کمی بازی کند، یا خوراکی بخورد یا هر کار مورد علاقهٔ دیگری را انجام دهد و مجددا برای انجام قسمت بعدی برگردد. این کار می تواند کمک کند که کودک خسته و در نتیجه بی انگیزه نشود
۴. بهتر است که شما مادر او باقی بمانید و تبدیل به یک معلم در خانه برای فرزندتان نشوید. به او اعتماد کنید و بگویید که خودش تکالیفش را بنویسد و هرجا نیاز داشت، از شما کمک بخواهد، نه اینکه از اول تا آخر زمان انجام تکلیف، شما کنارش باشید و نظارت یا حتی اصلاح کنید. یک نظارت کلی بر کل تکالیف انجام شده کافی است. اجازه دهید که به مرور، فرزندتان احساس توانمندی کرده و خودش مراقب نظم و درست بودن کارها و مشقهایش باشد.
۵. به طور کلی، ازآنجاکه استفاده زیاد از فضای مجازی (تلویزیون، موبایل و...) میتواند در دراز مدت، روی تمرکز کودک اثر منفی گذاشته و مشکلات دیگری را نیز ایجاد کند، خوب است که مسئلهٔ زمان استفادهٔ فرزندتان از این ابزارها را تا جای ممکن محدود کنید تا کودک از آسیبهای احتمالی استفادهٔ زیاد از آن در امان باشد. اجازه دهید که به مرور، کودک خودش راههای جایگزین تلویزیون برای سرگرم کردن خودش پیدا کند و حتماً این اتفاق خواهد افتاد.
به نام خدا
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
ناراحتی و خستگی شما را بابت این رفتار فرزندتان درک میکنم و به شما حق میدهم. مخصوصاً اینکه وقتی در مقابل دیگران این رفتارها را انجام میدهد، جدای از ناراحتی، شاید نگرانی از قضاوت دیگران هم شما را اذیت کند.
در مورد لجبازی یا هر رفتار دیگری در کودک، بهتر است قبل از اینکه به دنبال راهکاری باشیم که با انجام آن، کودک دیگر لجبازی نکند و به حرف ما گوش دهد، خوب است که ببینیم علت این رفتار کودک چیست؟
- آیا کودک برای جلب توجه این کار را میکند؟ به نوعی میخواهد با گرفتن توجه شما، خیالش از اینکه شما به او توجه دارید و دوستش دارید راحت شود؟ (هرچند که چون رفتارش درست نیست، احتمالاً شما را عصبانی میکند و به نتیجهٔ دلخواهش هم نمیرسد، اما متناسب با سنش، این کار به ذهنش میرسد).
- یا از رفتار شمای مادر، اینطور حس میکند که شما استقلالش را، که یک نیاز فطری و اساسی اوست نادیده میگیرید و به نوعی برای دفاع از استقلال و خودمختاریاش، دست به مقاومت میزند؟
- با توجه به شناخت شما از رفتار فرزندتان، در شرایطی که مهمان دارید یا به مهمانی میروید، احتمالاً اینطور هست که شما دچار اضطراب میشوید و یا حتی به فرزندتان دربارهٔ رعایت ادب تذکر میدهید؟ توجه داشته باشید که این تذکر یا حتی اضطراب درونی شما، به دلیل نوع رابطهٔ عمیق بین مادر و کودک، به فرزندتان منتقل میشود و او نیز دچار اضطراب شده و گاهی با چنین رفتارهایی، سعی در گرفتن توجه شما و درنتیجه کاهش اضطراب خودش دارد.
البته، برای درک بهتر علت این رفتارها در فرزندتان، خوب است که اطلاعات کاملتری از شما و او داشته باشم که خوب است در پیام دیگری به سؤالات بنده در این مورد پاسخ دهید.
رابطهٔ شما و پدرش با فرزندتان چطور است؟
رابطهٔ فرزندتان با خواهرش چطور است؟
آیا زیاد پیش میآید که به او تذکر بدهید یا بهخاطر حساسیت و مراقبت زیاد، مانع او شوید؟
چقدر به فرزندتان در انجام کارهای شخصیاش و بازیهای مختلف آزادی میدهید؟
فرزندتان در طول شبانه روز، چقدر معرض تلویزیون و موبایل و امثالهم قرار دارد؟
اما، به طور کلی و با توجه به نکاتی که خدمتتان عرض شد، توصیههایی خدمتتان خواهم داشت که انشاءالله کمک کننده هستند.
۱. سعی کنید در شرایطی که خودتان آرام هستید، بعد از آرام شدن فرزندتان از لجبازی به هر دلیلی، با او وارد ارتباط و صحبت شوید. سعی کنید با او همدلی کرده و علت ناراحتیاش را درک کنید (خیلی اوقات ممکن است ناراحتی کودک ۵ساله، به نظر ما خیلی بی اهمیت باشد، ولی اگر از زاویهٔ نگاه او به قضیه توجه کنیم و درکش کنیم، خواهیم فهمید که یک موضوع کوچک یا کم اهمیت از نظر ما، چقدر میتواند برای او مهم باشد).
۲. سعی کنید زمانی را برای وقت گذراندن اختصاصی با فرزندتان اختصاص دهید. البته مهم است که این زمان، وقتی باشد که خودتان هم تمایل و حوصلهٔ این کار را دارید. چرا که حتی اگر به زبان نیاورید، کودک متوجه احساس و نیت شما از این ارتباط و بازی خواهد شد. (مثلاً اینکه، برای ساکت کردن او، برای کم کردن احساس گناه احتمالی خودتان با هر لیل دیگری با تو وارد ارتباط و بازی شدید، یا اینکه واقعاً خودتان هم میل و علاقه دارید که با فرزندتان بازی کنید). بازی که از احساس واقعی شما بیاید، هرچند که هر روز نباشد و گاهی باشد، به دل کودک خواهد نشست و ظرف ارتباطی شما و فرزندتان را پر خواهد کرد.
۳. تا جایی که ممکن است و خطر و آسیب جدی وجود ندارد، تذکر دادن، امر و نهی کردن و مانع شدنها را کم کنید. در کارهای شخصی کودکتان و هر کار دیگری، به او و توانمندیهای که متناسب با سنش دارد، اعتماد کنید و اجازه دهید که او مستقلاً بتواند کارهایش را انجام دهد.
۴. تذکر دادنهای زیاد، در هر موردی، از طرفی میتواند باعث ایجاد مقاومت در کودک شود و رفتارهایی مثل لجبازی را تقویت کند و از طرف دیگر، وقتی شما به عنوان مادر و فرد مهم زندگی فرزندتان، زیاد به او تذکر میدهید، ناخواسته و ناخودآگاه، پیام ناتوانی و عدم اعتماد به توانمندیهای او را، به او منتقل میکنید، در نتیجه، این باور ذهنی کودک، میتواند او را دچار اضطراب و ترس از اینکه شما او را دوست ندارید بکند و کودک برای گرفتن توجه شما، دست به هر کاری از جمله لجبازی بزند. متأسفانه این رفتار، مثل یک دور باطل عمل میکند و روی رابطهٔ شما تأثیر منفی میگذارد. با صبوری بیشتر و حذف تذکر و امر و نهیهای غیر ضروری، میتوانید این دور باطل را رفع کنید.
۵. اگر فرزند شما، زیاد در معرض تلویزیون، موبایل و به طور کلی فضای مجازی و صفحات الکترونیک قرار دارد، حتماً زمان استفاده را مدیریت و تا جای ممکن کم کنید. یکی از آسیبهای فضای مجازی که پژوهشهای مختلف ثابت میکند، بروز مشکلات رفتاری در کودک است. پس این مسئلهٔ مهم را جدی بگیرید.
در خدمتتان هستیم. موفق باشید.
باسلام. سوال شما در صف پاسخگویی قرار گرفت.
به نام خدا
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
ناراحتی و نگرانی شما را بابت رفتار پسر کوچکتان درک میکنم و بابت اینکه برای حل مسئله به دنبال راه حل اساسی و علمی هستید، به شما تبریک میگویم.
رفتار ناخن جویدن، ممکن است در هر سنی در کودک دیده شود و میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، اما مهمترین دلیل آن، معمولاً، ترس و اضطراب کودک است. البته جای نگرانی ندارد. با توجه به سن کم کودک، این ترس میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شده باشد که با رفع آن عامل، انشاءالله مشکل کودک به زودی حل خواهد شد.
مهمترین کاری که قبل از ارائهٔ راهکارهای کلی برای ترک این رفتار فرزندتان، خوب است که به آن توجه شود، علت ایجاد این مشکل است. به این منظور، لازم است که کمی دقت کنید تا بتوانید علت را یافته، و از همان جایی که مشکل ایجاد شده، برای حل آن اقدام کنید. در این مورد، سؤالاتی از شما دارم که خوب است در پیام دیگری به آنها پاسخ دهید.
چند وقت است که این رفتار را در پسرتان میبینید؟
با توجه به سن کم فرزندتان، آیا خیلی به شما وابسته است و از شما به راحتی جدا نمیشود یا خیر؟
آیا جدیداً، تغییر خاصی در زندگی شما یا کودک اتفاق افتاده که باعث اضطراب خود شما یا کودک شده باشد؟
آیا اخیراً، فرایند از شیر گرفتن یا از پوشک گرفتن فرزندتان را پشت سر گذاشتید؟
با توجه به سن کودک، که سن کنجکاوی و کشف و استقلال است، آیا به اندازهٔ کافی به او استقلال برای بازی کردن و کنجکاوی میدهید؟ یا اینکه مادر حساس و نگرانی هستید و در نتیجه زیاد اهل مراقبت و تذکر و مانع شدن هستید؟
در طول روز، چقدر با فرزندتان وقت میگذرانید و با هم تعامل و بازی و... دارید؟
آیا فرزندتان تک فرزند است یا برادر و خواهر کوچکتر یا بزرگتری دارد؟
آیا مشکل رفتاری دیگری نیز در فرزندتان هست که شما نسبت به آن دغدغه و نگرانی داشته باشید؟
آیا کودکتان، در معرض تلویزیون و موبایل و.... قرار دارد؟ اگر بله، معمولاً در طول روز چه مدت در معرض این وسایل الکترونیکی است؟
قطعاً با توجه به پاسخ این سؤالات و درنتیجه شناخت بیشتر شما و فرزندتان، بهتر میتوانم راهنمایی کنم، اما نکات کلی خدمتتان عرض میکنم که انشاءالله کمک کننده خواهد بود.
۱. سعی کنید فضای خانهتان را به اندازه کافی امن کنید و به کودکتان در این فضای امن، اجازهٔ کنجکاوی و شیطنت و کشف محیط و اشیای مختلف را بدهید. تا جایی که خطر جدی و آسیبی وجود ندارد، مانع او نشوید و تذکرهای زیاد ندهید.
۲. هر چند راه حل اصلی، حل اساسی و ریشهای مشکل است، اما موقتاً و تا رفع مشکل، برای اینکه ناخنش را نخورد، همیشه ناخنش را کوتاه نگه دارید.
۳. هرگاه دیدید در حال انجام این کار است، به او تذکر ندهید و فقط دستش را با کاری مشغول کنید یا سرش را گرم کنید.
۴. آرامش خودتان را حفظ کنید وسعی کنید نسبت به رفتار فرزندتان دچار اضطراب و احساس گناه نشوید. قطعاً اضطراب شما، نه تنها کمک نمیکند بلکه میتواند ناخودآگاه روی فرزندتان اثر بگذارد و در مقابل، آرامش شما به فرزندتان منتقل شده و بهترین کمک برای او خواهد بود.
۵. اگر فرزندتان در معرض تلویزیون و موبایل و... قرار دارد، حتماً استفاده از این ابزار را کامل قطع کنید. با توجه به سن کم کودک، فضای مجازی و غرق شدن در برنامه کودک و شعر و...، فارغ از اینکه محتوا مناسب سن کودک باشد یا خیر، میتواند عامل ایجاد اضطراب و آسیب در کودک باشد.
نگران نباشید. انشاءالله خیلی زود این مسئله حل و بعد فراموش خواهد شد و خاطرات خوشی از کودکی فرزندتان در ذهنتان خواهد ماند.
در خدمتتان هستیم. موفق باشید.
به نام خدا
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
ناراحتی و نگرانی شما را بابت رفتارهای فرزندتان درک میکنم و خوشحالم که تلاش میکنید که برای حل مشکل، از روشهای درست کمک بگیرید.
قبل از هر راهکاری برای حل مشکل، در مورد هر کدام از رفتارهای فرزندتان، خوب است که کمی دقت کنید و ببینید چه عواملی، میتواند زمینه ساز و ریشهٔ ایجاد این مشکل باشد؟
خوب است کمی در نوع تعامل و ارتباط خودتان با پسرتان دقت کنید.
آیا شما مادر حساس و کنترلگری هستید؟ یعنی زیاد اهل تذکر و منع کردن و مراقبت کردن از فرزندتان هستید؟
مثلاً: در مورد غذاخوردن، آیا زیاد به شکل مستقیم و با اصرار، یا به صورت غیر مستقیم، مثلاً با تشویق و جایزه و قانون... سعی در راضی کردن او برای غذا خوردن دارید؟ یا در مورد قانون گریزی، آیا شما زیاد برای کارهای مختلف قانون وضع میکنید و به نوعی، به فرزندتان استقلال کافی برای انجام کارهای مختلفش را نمیدهید؟
پسرتان تک فرزند است یا خواهر و برادری دارد؟
آیا از سنین کمتر این مسائل را داشت یا اینکه جدیداً به وجود آمده است؟
اگر میتوان گفت که این رفتارها جدید است، آیا اتفاق یا شرایط خاصی پیش آمده که بعد از آن کودک، پرخاشگری یا بدرفتاریهای دیگر را نشان داده باشد؟
این سؤالات، هم به بنده و هم به شما کمک میکند که بتوانیم، علت و ریشههای احتمالی ایجاد مشکل را بهتر شناسایی کنیم و در نتیجه برای حل آن، اقدام کنیم. پس خوب است در پیام دیگری، به آنها پاسخ دهید.
فرمودید که رابطهٔ خوبی با فرزندتان ندارید. البته که نمیتوان با وجود اطلاعات خیلی کمی که از شما دارم، نظر دقیقی داد اما برداشت بنده، این است که احتمالاً، حساسیت زیاد شما روی تربیت و مراقبت از فرزندتان، موجب کنترل و امرونهی و تذکر زیاد به او شده و از آنجایی که طبیعت و فطرت کودک، او را به سمت استقلال و خودمختاری میبرد، این کنترل زیاد شما، ناخواسته و ناخودآگاه، زمینهای برای مقاومت و لجبازی و پرخاشگری او شده است. شاید هم رابطهٔ شما و فرزندتان آنقدری که شما فکر میکنید بد نیست و این به علت نگرانی شماست که اینطور فکر میکنید.
اما به طور کلی، اگر خوب بررسی کنیم، اکثر اوقات، بدغذایی، حرف گوش ندادن، قانون گذاری و خیلی از بدرفتاریهای دیگر کودکان، ریشه در نیاز کودک به استقلال و نشان دادن و بروز تواناییهای درونیاش دارد، که به دلایل مختلف، مورد توجه قرار نگرفته است و اگر شما به عنوان مادر و مهمترین فرد زندگی فرزندتان، به این نیاز مهم او، که ارضا کنندهٔ نیازش به ارتباط و دوست داشتنی بودن برای شما نیز هست، توجه کافی داشته باشید، می توانید به حل بسیاری از بدرفتاری ها امیدوار باشید.
با توجه به نکاتی که عرض شد، توصیههای کلی خدمتتان عرض میکنم.
۱. در مورد بدغذایی کودک، هیچ واکنش خاصی نداشته باشید. در هر وعدهٔ غذایی، طبق برنامهٔ خودتان، هر غذایی را که میخواهید تدارک ببینید و از فرزندتان هم برای خوردن دعوت کنید، اما هیچ اصراری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نداشته باشید. اگر کودک غذاهای خاص و مشخصی را میخورد، تعداد دفعاتی که آن غذا را در طول هفته در برنامهٔ غذایی خود قرار میدهید، بیشتر کنید ولی حتی در آن مورد هم اصراری به خوردن او نداشته باشید.
مسئلهٔ مهم این است که شما فرزند ۹ساله تان را به عنوان یک انسان مستقل که خودش متوجه نیازهای خودش (گرسنگی، تشنگی، خستگی و هر نیاز دیگری) هست، بپذیرید و باور کنید و اجازه دهید خودش برای سیر کردن خودش تصمیم بگیرد و انتخاب کند.
تنها محدودیتی که میتوانید قائل شوید، این است که مواد مضر را به صورت محدود بتواند مصرف کند.
۲. در مورد قانون گریزی و پرخاشگری، بهتر است تمرکزتان را از روی بدرفتاریهای کودک برداشته و روی اعتمادتان به توانمندیهای او، حذف کنترلها و تذکرها و مراقبت افراطی و در عین حال، ارتباط معمولی و واقعی (بدون احساس گناه، بدون رفتارهای افراطی یا رفتارهای بچه گانه و غیر متناسب با سن فرزندتان) بگذارید. کمکم خواهید دید که کودک حس بهتری هم به خودش و هم به شما پیدا میکند و مشکلات کمتر و کمرنگتر میشود.
۳. تعداد مواردی که قانون یا محدودیتی تعریف میکنید را کم کنید و به مواردی که احتمال خطر یا آسیبی وجود دارد یا رفتاری که با ارزشهای شما در تضاد است (مثلاً بی احترامی به بزرگتر) محدود کنید و در موارد غیر ضروری، محدودیتها را حذف کنید.
هر چه قوانین کمتر و در عین حال، قاطعانهتر باشد، کودک راحتتر آنها را میپذیرد. درواقع هرچه تعداد بله گفتنها و اجازه دادنها بیشتر باشد، کودک یا نوجوان، راحتتر با نه گفتنها و مانع شدنها کنار میآید و همراهی میکند.
۴. اگر فرزند شما در طول روز، زیاد در معرض تلویزیون، موبایل و به طور کلی فضای مجازی و صفحات الکترونیک قرار دارد، سعی کنید مدت زمان استفاده را کم و مدیریت کنید. بهخاطر آسیبهایی که استفادهٔ زیاد از این ابزار، در بروز مشکلات رفتاری مختلف در کودک دارد، این مورد جزو محدودیتهایی است که چون خطر جدی وجود دارد، باید با قاطعیت و البته بدون خشونت، اعمال شود.
۵. خوب است زمانهایی را که شرایط و تمایل برای ارتباط با فرزندتان دارید، برای تعامل مادر و فرزندی باهم اختصاص دهید و این زمان را به کارهایی اختصاص دهید که برای هر دوی شما خوشایند است. با دل فرزندتان راه بیایید و کاری را انجام دهید که واقعاً به او خوش بگذرد. مهم است که خودتان هم تمایل به آن کار را داشته باشید. چراکه اگر از روی اجبار، یا بیحوصلگی یا حس عذاب وجدان خود، بخواهید با فرزندتان تعامل کنید، او حتماً این احساس شما را حس میکند و دیگر آن بازی و کار برایش خوشایند نیست و ظرف ارتباطی شما و او را پر نخواهد کرد.
در خدمتتان هستیم. موفق باشید.
به نام خدا
سلام خدمت شما همراه گرامی. از اینکه به ما اعتماد کردید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
از سؤال شما اینطور برداشت کردم که بابت اینکه فرزندتان تکالیف و درسهای مدرسهاش را آنطور که شما میخواهید انجام نمیدهد، ناراحت هستید و دوست دارید که او با دقت و به موقع و طبق خواست شما، تکالیفش را انجام دهد.
احساس شما را بابت اینکه، شاید نگران هستید که نکند این بی توجهی و بازیگوشی او، ادامه دار شده و باعث بی میلی یا تنبلی او در درس و مشق شود درک میکنم، اما از شما سؤالاتی در این مورد دارم که هم به بنده و هم به شما ذهنیت و شناختی در مورد علت این رفتار فرزندتان میدهد، که خوب است در پیام دیگری به آنها پاسخ دهید.
- شما فرمودید که آنطور که باید، تکالیفش را انجام نمیدهد. بایدی که در ذهن شماست چیست؟
- آیا باید ذهن شما، با ذهنیت یک کودک کلاس اولی که سال اولی است که به مدرسه میرود و موظف به انجام تکلیف است، هم خوانی دارد؟ یعنی نیازهای کودک در آن مورد درک و توجه قرار میگیرد؟
- با توجه به مسئلهای که مطرح کردید، اینطور برداشت کردم که شما هر روز چندین بار برای انجام تکالیفش به او تذکر میدهید. درست متوجه شدم؟
- از نظر شما، اگر یک روز تکالیفش را ننویسد، چه اتفاقی میافتد؟
- آیا تابهحال پیش آمده که بابت انجام ندادن مشقهایش او را تنبیه با محروم کنید؟
اما به طور کلی، نکاتی را خدمتتان عرض میکنم که انشاءالله میتواند کمک کننده باشد.
۱. توجه داشته باشید که انجام تکالیف یا انجام هر کاری که به عنوان کار شخصی فرزندتان تعریف میشود، وظیفه و مسئولیت خود اوست. اینکه شما به عنوان مادر، توجه و مراقبت داشته باشید و گاهی به او یادآوری کنید تا از روی بازیگوشی فراموش نکند خوب است، اما اگر این مسئله، تبدیل به یک حساسیت برای شما و تذکر دادنهای زیاد و مداوم شود، میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کودک پیام ناتوانی و کنترل شدن منتقل کند (تو نمیتوانی خودت از پس کارهایت بربیایی و من همیشه باید حواسم به تو باشد) و در نتیجه، یا کودک حس ناتوانی میکند و تسلیم و ضعیف میشود و یا اینکه برای اثبات اینکه خودش میتواند، دست به مقابله و لجبازی میزند و هیچ کدام از این دو حالت، مطلوب نیست.
۲. از طرفی، مشق نوشتن و انجام دادن تکلیف، وظیفهٔ کودک در قبال مدرسه و معلم و برای یادگیری خودش است. پس اگر این کار را بهدرستی انجام ندهد، حتماً از طرف معلم بازخوردی میگیرد که متوجه اشتباهش میشود و یا حتی ممکن است برای مدت کوتاهی، کمی در یادگیری با مشکل مواجه شود و این، او را متوجه اشتباهش میکند. گاهی لازم است که کودک، با پیامد رفتار خود مواجه شود. پس خوب است که با مداخله نکردن زیاد، اجازهٔ این تجربهٔ مواجه شدن با پیامد رفتارش را به او بدهید، اما در مقابل، هر بازخوردی که گرفت، او را سرزنش یا توبیخ نکنید. چراکه او خودش متوجه مشکلی که بابت کارش برایش پیش آمده خواهد شد.اما اگر معلمشان در این مورد سختگیر است، خوب است که با او صحبت کند تا خدایی نکرده برخورد تند و زنندهای با کودک نداشته باشد.
۳. با توجه به سن کم و اینکه بازیگوشی اقتضای این سنین ست، کودکی که تازه وارد فضای تحصیلی و تکالیف درسی شده، شاید کمی برایش سخت باشد که زمان نسبتاً طولانی را تمرکز کند و به انجام تکالیف اختصاص دهد. خوب است که با همراهی همدیگر، با فرزندتان به صورت جدی و با مهربانی در این مورد صحبت کنید و با هم در مورد اینکه چهکار کند که در انجام مشقهایش خسته نشود، تصمیم بگیرید. در واقع شما کنار او باشید و اگر لازم شد، پیشنهاد بدهید. مثلاً اینکه، تکالیفش را به چند قسمت تقسیم کند (مثلاً سه تا بیست دقیقه) و هر بخشی را که انجام داد، کمی بازی کند، یا خوراکی بخورد یا هر کار مورد علاقهٔ دیگری را انجام دهد و مجددا برای انجام قسمت بعدی برگردد. این کار می تواند کمک کند که کودک خسته و در نتیجه بی انگیزه نشود
۴. بهتر است که شما مادر او باقی بمانید و تبدیل به یک معلم در خانه برای فرزندتان نشوید. به او اعتماد کنید و بگویید که خودش تکالیفش را بنویسد و هرجا نیاز داشت، از شما کمک بخواهد، نه اینکه از اول تا آخر زمان انجام تکلیف، شما کنارش باشید و نظارت یا حتی اصلاح کنید. یک نظارت کلی بر کل تکالیف انجام شده کافی است. اجازه دهید که به مرور، فرزندتان احساس توانمندی کرده و خودش مراقب نظم و درست بودن کارها و مشقهایش باشد.
۵. به طور کلی، ازآنجاکه استفاده زیاد از فضای مجازی (تلویزیون، موبایل و...) میتواند در دراز مدت، روی تمرکز کودک اثر منفی گذاشته و مشکلات دیگری را نیز ایجاد کند، خوب است که مسئلهٔ زمان استفادهٔ فرزندتان از این ابزارها را تا جای ممکن محدود کنید تا کودک از آسیبهای احتمالی استفادهٔ زیاد از آن در امان باشد. اجازه دهید که به مرور، کودک خودش راههای جایگزین تلویزیون برای سرگرم کردن خودش پیدا کند و حتماً این اتفاق خواهد افتاد.
در خدمتتان هستیم. موفق باشید.
صفحهها