دوستان متن به این صورت تنظیم شده بوده...به این صورت مطالعه بفرمایید:
بانو! حواست باشد ...
مرد تو سنگ بنای وجودش را با غرور گذاشته اند ،
مبادا غرورش را زیر لگام قیاس های باطلت با دیگران له کنی ...
بانو! حواست باشد ..
مرد تو پر است از حرفها و غصه های نگفته !
گوش شنوای حرفهایش باش ...
بانو! حواست باشد ...
مرد تو اگر دلش تنهایی می طلبید هیچ گاه شانه های مردانه اش را به زیر بار هزاران تعهد خم نمیکرد تا آشیانی بسازد برایت با گرمای عشق !
تنهایش مگذار ...
بانو! حواست باشد ...
مرد تو ..مرد توست ؛
سالاری است از جنس خودت ؛ آرامشی است از جنس آسمان ؛ تکیه گاهی است از جنس غیرت !
به او اعتماد کن ...
بانو ! حواست باشد ...
مرد تو شیفته ی زیبایی توست ..مبادا زیباییت در پس پرده ی خستگی و تلاش روزانه ات پنهان شود !
زیبا باش اما فقط برای او...
بانو ! حواست باشد ...
بزرگترین درد یک مرد شرمندگی او از نداشته هاست در کنار تو !
درکش کن ...
بانو !حواست باشد ...
از دامن توست که مرد به ملکوت میرسد ...
دوستان من نمیدونم چرا مطالب اینجوری ارسال شده
خییییییییییییییییییییلی به هم ریخته... من هر بند مکالمه رو توی یه خط گذاشته بودم اما حالا....
مدیران محترمی که مسئول تایید هستید ...لطفا دقت کنید. اینطوری خوانایی متنها خیییییییییییییلی کم میشه...
من خودم شخصا با اینکه میدونم این متن چه قدر قشنگه و با محتوا اما حوصله ام نمیکشه بخونم، چه برسه به مخاطبهای دیگه که تازه میخوان بخونن ببینن چیه...
خب اینجوری ارزش متن کم میشه دیگه...
دوستان متن به این صورت تنظیم شده بوده...به این صورت مطالعه بفرمایید:
بانو! حواست باشد ...
مرد تو سنگ بنای وجودش را با غرور گذاشته اند ،
مبادا غرورش را زیر لگام قیاس های باطلت با دیگران له کنی ...
بانو! حواست باشد ..
مرد تو پر است از حرفها و غصه های نگفته !
گوش شنوای حرفهایش باش ...
بانو! حواست باشد ...
مرد تو اگر دلش تنهایی می طلبید هیچ گاه شانه های مردانه اش را به زیر بار هزاران تعهد خم نمیکرد تا آشیانی بسازد برایت با گرمای عشق !
تنهایش مگذار ...
بانو! حواست باشد ...
مرد تو ..مرد توست ؛
سالاری است از جنس خودت ؛ آرامشی است از جنس آسمان ؛ تکیه گاهی است از جنس غیرت !
به او اعتماد کن ...
بانو ! حواست باشد ...
مرد تو شیفته ی زیبایی توست ..مبادا زیباییت در پس پرده ی خستگی و تلاش روزانه ات پنهان شود !
زیبا باش اما فقط برای او...
بانو ! حواست باشد ...
بزرگترین درد یک مرد شرمندگی او از نداشته هاست در کنار تو !
درکش کن ...
بانو !حواست باشد ...
از دامن توست که مرد به ملکوت میرسد ...
بانو !!
عزیز وعاشق باش ..
فقط برای او ...
فرهنگش به شما نمی خوره یا به دامادتون؟؟؟!!!!!!!!!
مگه میخواد با دامادتون زندگی کنه؟؟؟؟
بعدم ببین چهره اش با دل خودت تکلیفش چجوریه؟ اینکه خودت نمیتونی با چهره اش کنار بیایی با اینکه از حرف بقیه میترسی خیلی فرق داره...
بعدم یه مدت با اطلاع خانواده ها با هم رفت و آمد کنید شاید کمالات دیگشون باعث بشه چهره اش هم به دلت بیفته...
به خاطر چهره زود قضاوت نکن و جواب رد نده که ممکنه خدایی نکرده پشت پاش رو بخوری...
اول شما مشکل اینکه هیچ کدومتون نمیتونید از شهر خودتون دل بکنید رو حل کنید بعد سراغ حل مشکل بعدی که معرفی به خانواده هست بیفتید...
فرض کن به یه راهی به خانواده معرفیش کردی وقتی اون مشکل هنوز حل نشده چه فایده داره؟
هنگامی که به او نگاه می کردم ، غم ها و اندوه ها از من بر طرف میشد...
این یعنی معنای واقعی عشق... به هیچ حرفی احتیاج نداشته! از نگاه هاشون عشق لبریز میشده...
صفحهها