پیامبر اکرم، نزدیک‌ترین انسان‌ها به خداست

16:24 - 1393/11/14
چکیده: پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به حدی به خداوند(تبارک‌وتعالی) نزدیک شد که چنین قُربی، برای هیچ مخلوقی قابل تصور نیست.
محمد رسول الله

رهروان ولایت ـ طبق آیات و روایات متعدد ار ائمه اطهار(علهیم‌السلام) پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به طور اعجاز‌آمیز و کاملاً خارق‌العاده به معراج برده شد،‌ و آیاتی مانند آیه‌ی اول سوره اسراء به این موضوع، اشاره دارد و می‌فرماید: «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا [اسراء/1] پاك و منزّه است خدایى كه بنده‏‌اش را در یك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -كه اطرافش را پربركت ساخته‌‏ایم- برد، تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم‏». این سفر که بیش از صد فرسخ(حدود ششصد کیلومتر) بود تنها در یک شب،‌ انجام شد که در شرایط آن روز، روزها یا هفته‌ها طول می‌کشید و از مسجد‌الاقصی به آسمان‌ها صعود کرد و آثار و عظمت خدا را مشاهده کرد و در همان شب به مکّه بازگشت.[1]

و مشهور و معروف، این است که آن حضرت، این سفر را با جسم و روح؛ انجام داد و این‌که بعضی گفته‌اند این سفر، بدون جسم و فقط با روح بوده، درست نیست؛ زیرا این کلام آن‌ها کاملاً مخالف با ظاهر قرآن است.[2] هم‌چنین، روایات زیادی هم بر این موضوع، دلالت دارد ،مانند روایت امام صادق(علیه‌السلام) که فرمود: «وقتی پیامبر اكرم(صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) می‌خواست برای سفر شبانه حرکت کند، جبرئیل بُراق را براى او آورد و آن حضرت سوار بر آن شد و به بیت المقدس رفت و در آن جا پیامبران قبل از خود را دیدار كرد، سپس بازگشته به اصحاب خود فرمود كه: من دیشب به بیت المقدس رفتم و بازگشتم و جبرئیل براى من براق را آورد و من بر آن سوار شدم، و نشانه درستى سخنم این است كه من به كاروان ابو سفیان برخوردم كه بر سرآب‌گاه فلان قبیله بودند و شتر سرخ مویى از آن‌ها گم شده بود و در پى یافتن آن بودند.

آن‌ها كه سخنان آن حضرت را شنیدند با یك‌دیگر گفتند: او سوار تندرویى بوده كه به شام رفته و شما به شام رفته آن‌جا را مى‏‌شناسید؛ پس از بازارها، دروازه‏‌ها و بازرگانان آن‌جا از او پرسش كنید. گفتند: اى پیامبر خدا! شام و بازارهاى آن چگونه است؟ امام صادق(علیه‌السّلام) فرمود: پیامبر اكرم(صلّى‌الله‌علیه‌و‌آله) چنان بود كه اگر چیزى را كه نمى‏‌دانست از او مى‏‌پرسیدند بر او سخت و ناگوار بود تا آن‌جا كه از چهره او دانسته مى‏‌شد و در او دگرگونى پدید مى‏‌آمد. در این میان جبرئیل نزد آن حضرت؛ آمده عرض كرد: اى رسول خدا! این شام است كه در برابر دیدگانت قرار دارد. پیامبر اکرم(صلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله) نگاه كرد و شام را با همه دروازه‌‏ها و بازرگانانش در پیش روى خود مشاهده كرد. فرمود: كجاست آن‌كه از وضع شام از من پرسش كرد؟ گفتند: فلانى و فلانى. رسول خدا(صلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله) به هر چه آنها پرسش كردند پاسخ داد».[3]

پیامبر، شایستگی معراج را داشت:
از این‌که در انتهای آیه اول سوره‌ی اسراء می‌فرماید: «إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ[اسراء/1] همانا او (خداوند) شنوا و بيناست‏» روشن می‌شود كه بخشش این موهبت(معراج) به پیامبر اکرم(صلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله) بى‌حساب نبوده؛ بلكه به‌خاطر شایستگی‌هایى بوده كه بر اثر گفتار و كردار آن حضرت، پیدا شد و خداوند از آن به خوبى آگاه بود.[4]

پیش‌روی پیامبر اکرم(صلى‌الله‌عليه‌وآله) در معراج:
عبد‌الله‌ بن عباس می‌گوید: «وقتی رسول خدا(صلی‌الله‌‌علیه‌و‌آله) را به آسمان بردند جبرئيل او را به نهر نور رسانيد كه خداوند فرمود: «جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ‌[انعام/1] (خداوند) ظلمت‌ها و نور را پديد آورد» و گفت اى محمد به بركت خدا از [این نهر] بگذر كه خدا ديده‌ات را منوّر كرد ... رسول خدا (صلی‌الله‌‌علیه‌و‌آله) از آن گذشت تا به حجاب‌ها رسيد كه پانصد حجاب بودند و ميان هر دو حجابى مسافت پانصد سال بود.
سپس جبرئيل گفت يا محمد پيش برو، حضرت فرمود: اى جبرئيل چرا تو با من همراه نيستى؟ جبرئیل گفت: من حق ندارم از اين‌جا پيش‌تر آیم، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) تا آن‌جا که خدا می‌خواست پيش رفت تا این‌که شنيد خداى‌ تبارك‌ و تعالى فرمود: «منم محمود و تویى محمد، نامت را از نام خودم گرفتم، هر كه با تو بپيوندد، با او می‌پيوندم و هر كه از تو بِبُرد از او می‌بُرم، به سوی بندگانم فرود آی و به آن‌ها از پذيرایى من نسبت به خودت خبر ده».[5]

نزدیک‌ترین انسان‌ها به خداوند:
قرآن کریم، سفر معراج پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌‌آله) را چنین بیان می‌کند که: «ثمُ‏َّ دَنَا فَتَدَلىَ‏*فَكاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‏ِ أَوْ أَدْنىَ‏*فَأَوْحَى إِلىَ‏ عَبْدِهِ مَا أَوْحَى*مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى‏[نجم/8 - 11] سپس نزدیك‌تر و نزدیك‌تر شد، تا آن‌كه فاصله او(با پیامبر) به اندازه فاصله دو كمان یا كمتر بود، در این‌جا خداوند آن‌چه را وحى كردنى بود به بنده‌‏اش وحى نمود، قلب (پاك او) در آن‌چه ديد هرگز دروغ نگفت‏». این آیات، نیاز به توضیح دارد که عرض می‌شود:

اولا: در تفسیر این آیات، گفته شده که در مورد نزدیک شدن جبرئیل(علیه‌السلام) به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و رساندن وحی الهی به آن حضرت است اما تفسیر این آیات، به این معنی دارای اشکالاتی می‌باشد.[6]

ثانیا: فاصله‌‌ی دو کمان به خداوند، کنایه از شدت قرب معنوی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به خداوند تعالی است وگرنه خداوند، با بندگانش فاصله‌ی مکانی ندارد، و منظور از رؤیت و دیدن خداوند، در این آیات، دیدن با چشم ظاهری نیست؛ بلکه منظور، شهود باطنی و معنوی است.[7]

در نتیجه: با این اوصافی که ذکر شد، آیا می‌توان انسانی را با چنین تعبیراتی یافت که مقامی نزدیک‌تر از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به خداوند متعال داشته باشد؟
 

--------------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. با استفاده از: تفسیر نمونه، ج12، ص8 و 9
[2]. همان، ص11
[3]. لَمَّا أُسْرِیَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ بِالْبُرَاقِ فَرَكِبَهَا فَأَتَى بَیْتَ الْمَقْدِسِ فَلَقِیَ مَنْ لَقِیَ مِنْ إِخْوَانِهِ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ ع ثُمَّ رَجَعَ فَحَدَّثَ أَصْحَابَهُ أَنِّی أَتَیْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ وَ رَجَعْتُ مِنَ اللَّیْلَةِ وَ قَدْ جَاءَنِی جَبْرَئِیلُ بِالْبُرَاقِ فَرَكِبْتُهَا وَ آیَةُ ذَلِكَ أَنِّی مَرَرْتُ بِعِیرٍ لِأَبِی سُفْیَانَ عَلَى مَاءٍ لِبَنِی فُلَانٍ وَ قَدْ أَضَلُّوا جَمَلًا لَهُمْ أَحْمَرَ وَ قَدْ هَمَّ الْقَوْمُ فِی طَلَبِهِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ إِنَّمَا جَاءَ الشَّامَ وَ هُوَ رَاكِبٌ سَرِیعٌ وَ لَكِنَّكُمْ قَدْ أَتَیْتُمُ الشَّامَ وَ عَرَفْتُمُوهَا فَسَلُوهُ عَنْ أَسْوَاقِهَا وَ أَبْوَابِهَا وَ تُجَّارِهَا فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ كَیْفَ الشَّامُ وَ كَیْفَ أَسْوَاقُهَا قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا سُئِلَ عَنِ الشَّیْ‏ءِ لَا یَعْرِفُهُ شَقَّ عَلَیْهِ حَتَّى یُرَى ذَلِكَ فِی وَجْهِهِ قَالَ فَبَیْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَذِهِ الشَّامُ قَدْ رُفِعَتْ لَكَ فَالْتَفَتَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَإِذَا هُوَ بِالشَّامِ بِأَبْوَابِهَا وَ أَسْوَاقِهَا وَ تُجَّارِهَا فَقَالَ أَیْنَ السَّائِلُ عَنِ الشَّامِ فَقَالُوا لَهُ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَأَجَابَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی كُلِّ مَا سَأَلُوهُ عَنْهُ؛« الكافی، ج‏8، ص: 364 و 365»
[4]. با استفاده از: تفسیر نمونه، ج12، ص10
[5]. عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَال: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ انْتَهَى بِهِ جَبْرَئِیلُ إِلَى نَهَرٍ یُقَالُ لَهُ النُّورُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ فَلَمَّا انْتَهَى بِهِ إِلَى ذَلِكَ النَّهَرِ قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ ع یَا مُحَمَّدُ اعْبُرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّهِ فَقَدْ نَوَّرَ اللَّهُ لَكَ بَصَرَكَ وَ مَدَّ لَكَ أَمَامَكَ فَإِنَّ هَذَا النَّهَرَ لَمْ یَعْبُرْهُ أَحَدٌ لَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ غَیْرَ أَنَّ لِی فِی كُلِّ یَوْمٍ اغْتِمَاسَةً فِیهِ ثُمَّ أَخْرُجُ مِنْهُ فَأَنْقُضُ أَجْنِحَتِی فَلَیْسَ مِنْ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ أَجْنِحَتِی إِلَّا خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْهَا مَلَكاً مُقَرَّباً لَهُ عِشْرُونَ أَلْفَ وَجْهٍ وَ أَرْبَعُونَ أَلْفَ لِسَانٍ كُلُّ لِسَانٍ یَلْفَظُ بِلُغَةٍ لَا یَفْقَهُهَا اللِّسَانُ الْآخَرُ فَعَبَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْحُجُبِ وَ الْحُجُبُ خَمْسُمِائَةِ حِجَابٍ مِنَ الْحِجَابِ إِلَى الْحِجَابِ مَسِیرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ ثُمَّ قَالَ تَقَدَّمْ یَا مُحَمَّدُ فَقَالَ لَهُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ لِمَ لَا تَكُونُ مَعِی قَالَ لَیْسَ لِی أَنْ أَجُوزَ هَذَا الْمَكَانَ فَتَقَدَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یَتَقَدَّمَ حَتَّى سَمِعَ مَا قَالَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ شَقَقْتُ اسْمَكَ مِنِ اسْمِی فَمَنْ وَصَلَكَ وَصَلْتُهُ وَ مَنْ قَطَعَكَ بَتَكْتُهُ انْزِلْ إِلَى عِبَادِی فَأَخْبِرْهُمْ بِكَرَامَتِی إِیَّاكَ؛«امالی الصدوق، ص355»
[6]. توضیح بیشتر در تفسیر نمونه، ج22، ص487 تا 494
[7]. همان

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 14 =
*****