نظرات روئین تن مهدی

Retrato de روئین تن مهدی روئین تن مهدی 14 Ago, 2021 قطع ارتباط با دوستان نامناسب

سلام و عرض ادب خدمت شما:

از اینکه برای انتخاب دوستان خود ، دغدغه دارید و بعد از مدتی ارتباط، یک حس تعهد و مسوولیت پذیری نسبت آنها دارید جای تمجید دارد.

همانطور که می دانید دوست و انتخاب دوست به اندازه ای مهم است که می تواند سرنوشت یک شخص را در زندگی تغییر دهد. چه در جهت سعادت و چه در جهت بدبختی و فلاکت فرد! با این اهمیت و با توجه به اینکه هر شخص یک بار بیشتر تجربه زندگی نخواهد داشت پس لازم است توجه عمیقتری روی این مساله داشته باشد.

مساله عقیده و عقاید دینی هم  در زندگی از اهمیت بسزایی برخوردار است به گونه ای که تمام رفتارها و سکنات و حساسیتهایی که باید نسبت به تمام زوایای زندگی داشت از کیفیت و پایبندی به عقاید آدمی بسته است. همانطور که امام علی (ع) فرموده اند: «مواظب افکارت باش که گفتارت میشود مواظب گفتارت باش که رفتارت میشود مواظب رفتارت باش که عادتت میشود مواظب عادتت باش که شخصیتت میشود»

معاشرت شما با اشخاص منحرف، بطور نامحسوس ، بدون اینکه خودتان متوجه شوید از رذایل آنها کسب خواهید کرد. و خدای ناکرده، زمانی یکی مثل آنها خواهید شد. چرا که با عادی انگاری در روابط، خیلی از ارزشها را فدای رابطه دوستی خود خواهید کرد.

اما در مورد مساله ای که فرموده اید، اگر توان تغییر رویه و اندیشه در دوستانتان دارید و با اخلاق نیکو و شناخت کافی می توانید آنها را ارشاد کنید، هم یک موفقیت بزرگی کسب کرده اید و هم خدا از شما راضی است. و اینکه نگران جدایی از دوستانتان که چه بسا خاطراتی هم داشته باشید نخواهید داشت!

اما اگر توان تغییر ندارید، می توانید دلیل جدایی خود را اعلام کنید، شاید با این رفتار شما ، زمینه ای برای تغییر آنها  فراهم شود . اما اگر باز هم در این حد توانایی ندارید ، بدون هیچ گونه حیا و شرمندگی، زندگی و آینده خود را فدای این رابطه ، به قیمت یک رودربایستی نکنید. و بدون اینکه طرف متوجه شود به مرور رفت و آمد خود را بکاهید.

ان شاءالله خداوند متعال، بخاطر این اقدام خودجوش، دوستی که خیر دنیا و آخرت را برای شما فراهم کند بر سر راهتان قرار دهد.

موفق باشید

 

 

Retrato de روئین تن مهدی روئین تن مهدی 14 Ago, 2021 راهکار و فرمولی برای درمان خودشیفتگی و عجب

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی:

با آرزوی موفقیت در این راهی که پیش گرفته اید.

راه سیر و سلوک مسیری پر مخاطره است که هر چه بنده روحش متعالی تر می شود، راه باریکتر!

شاید این روایت اشاره به این سیرکذایی باشد در روايتي آمده است: «الناس كلهم هالكون الا العالمون و العالمون كلهم هالكون الا العاملون و العاملون كلهم هالكون الا المخلصون و المخلصون في خطر عظيم؛ همة مردم در معرض هلاكت قرار دارند، جز انسانهاي عالم و آشناي به دين؛ عالمان همگي در معرض هلاكت هستند، جز عمل كنندگان به دين؛ عمل كنندگان نيز همگي در معرض هلاكت هستند،‌ جز اخلاص پيشگان و مخلصان نيز در موقعيتي سترگ و در معرض خطري عظيم قرار دارند.»

برای عجب سه مرتبه گفته اند:

1- کسی کار غلطش را خوب بداند. که چنین کسی به لحاظ شناخت ناقص است.

2- کسی که کار خوب می کند و آنها را از آن خود می داند و مستمسکی برای برتری جویی و مذمت دیگران می بیند. چنین شخصی غافل از این است که صرفاً شرایط و توفیق و امتحان الهی باعث شده است که وی به برخی از صفات پسندیده مزین شود و هر آن ممکن است این صفات از او سلب شده و در بدترین حالت ها رها شود. شخص وقتی از این هراسان است که ممکن است این توفیقات از او سلب شود، خود نشانه این است که این توفیقات عاریه است. و این طور نیست که هر وقت شخص اراده کند می تواند به راحتی به آنها مجهز شود.

در مصباح الشریعه از قول امام صادق (ع) در مورد صفت عجب چنین می خوانیم:

"شگفتا و شگفتا از کسی که دچار عجب می شود حال آنکه نمی داند عاقبتش چگونه خواهد بود. کسی که دچار خود پسندی شود از راه درست منحرف شده و ادعای چیزی را کرده است که از آن او نیست و هرکس ادعایی در مورد چیزی داشته باشد که حق او نیست دروغگو و شیاد است هرچند این دروغش مخفی بماند یا مدت زمان درازی از آن بگذرد. اولین کاری که با فرد خودبین می شود این است که آنچه باعث خود پسندی او شده بود از او گرفته می شود تا بداند که عاجز و حقیر است و خود بر این عجر خود شهادت دهد تا حجت بر او به طور کامل تری اقامه شود همچنان که با شیطان چنین معامله ای شد.

شخص در این مرحله این عقیده را می تواند به مرور و مکرر در ذهن و سپس قلب خود نهادینه نماید که همین توفیقات اگر نصیب اطرافیانم می شد، از من بهتر عمل می کردند. پس چه افتخاری است وقتی در این فرض در واقع من مردود شده ام و دیگران قبول؟ چه افتخاری است وقتی مسوولیت من نسبت به این توفیقات بالا رفته و گُرده من از اطرافیانم سنگین تر شده؟

3- مرحله سوم که مربوط به سالکان است، این است که فرد صفات بدی نداشته و صفات خوب خود را هم همگی از خدا می داند، اما از هستی خود نگذشته و برای خود ذات و وجود مستقلی قائل است، حال آن که نمی داند که کل هستی او عدمی است. انسان فقط اختیار است و بس. و همه چیز از آن خداست . هم ظرف و قلب شما و هم مظروف و توفیقات ، همگی از آن خداست.

پس همانطور که ملاحظه می فرمایید تنها عامل سقوط و رکود، منیت وخود بینی است که هر چه سالک در مرتبه بالاتری باشد، سقوطش دردناکتر خواهد بود. حتی اگر بنده در اوج باشد از این آفت در امان نیست. بنده به قول معروف اگر خودش را تحویل بگیرد زمین گیر می شود. و هر چه خودش را یک عبد بداند که هر چه دارد و ندارد از آن مولای خودش است، چیزی برای از دست دادن ندارد. هر چه هست وظیفه است و وظیفه! حتی اگر کسی را موعظه می کند، از باب وظیفه است؛ نه اینکه چون من بیشتر میدانم یا من بالاترهستم تذکر بدهم. شخص سالک در هر چالشی این طرز نگاهها را باید تمرین کند.

برای اینکه شخص کمتر خودش را تحویل بگیرد چند راهکار مختصر ارائه می شود.

1- به دیگران خدمت بدون چشم داشته داشته باشد. به صرف اینکه این بندگان خدا، مخلوقات خدا هستند. (معامله با خدا)

2- با کودکان آداب و معاشرت اسلامی داشته باشد. زودتر سلام کند. و حتی پاکی خدادادی آنها را بهتر از پاکی خودساخته خود بداند.

3- جواب سوالات را فورا ندهد. حتی گاهی و لو اینکه میداند، اما جواب ندهد. (خوار کردن نفس در درون)

4- مطالعه و سرگذشت اولیاء و شهدا که به چه مقامی رسیده اند و توفیقات ما در قبال آنها قابل مقایسه نیست.(در مقام مقایسه، نگاه دائمی شما به مافوق خود باشد نه افراد عادی)

5- درد دل کردن و گله مندی از نفس در مقابل خدا (مناجات الشاکین از جمله مناجات خمسه عشر امام سجاد ع در مفاتیح)

 

همیشه موفق باشید

 

Retrato de روئین تن مهدی روئین تن مهدی 14 Ago, 2021 دعایی برای دفع بلا میخوام

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

ادعیه و راهکارهای معنوی بسیاری برای دفع بلا وجود دارد.

ضمن این نکته که این ادعیه به معنی کنار گذاشتن تدابیر لازم برای در امان ماندن از بلاهای و حوادث نیست، چند نمونه ذکر می شود.

1- دعای حضرت رسول (ص) که صبح و شام خوانده  میشود.

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ، بِسْمِ اللّٰهِ خَیْرِ الْأَسْماءِ، بِسْمِ اللّٰهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ، بِسمِ اللّٰهِ الَّذِی لَایَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ سَمٌّ وَلَا داءٌ، بِسْمِ اللّٰهِ أَصْبَحْتُ، وَعَلَى اللّٰهِ تَوَکَّلْتُ، بِسْمِ اللّٰهِ عَلَىٰ قَلْبِی وَ نَفْسِی، بِسْمِ اللّٰهِ عَلَىٰ دِینِی وَ عَقْلِی، بِسْمِ اللّٰهِ عَلَىٰ أَهْلِی وَ مالِی، بِسْمِ اللّٰهِ عَلَىٰ مَا أَعْطانِی رَبِّی، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ، وَلَا فِی السَّماءِ، وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ، اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّی لَاأُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً، اللّٰهُ أَکْبَرُ اللّٰهُ أَکْبَرُ، وَ أَعَزُّ وَ أَجَلُّ مِمَّا أَخافُ وَ أَحْذَرُ، عَزَّ جارُکَ وَ جَلَّ ثَناؤُکَ، وَلَا إِلٰهَ غَیْرُکَ. اللّٰهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ نَفْسِی، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُلْطانٍ شَدِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ، وَمِنْ شَرِّ قَضاءِ السُّوءِ، وَ مِنْ کُلِّ دابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها، إِنَّکَ عَلَىٰ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ، وَأَنْتَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ، ﴿إِنَّ وَلِیِّیَ اللّٰهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتٰابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصّٰالِحِینَ﴾، ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللّٰهُ، لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ، وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ﴾.

به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است، به نام خدا، بهترین نام‌ها، به نام خدا، پروردگار زمین و آسمان، به نام خدا که سمّی و دردی با نامش زیان نمی‌رساند، به نام خدا صبح کردم و بر خدا توکل کردم، به نام خدا بر دل و جانم، به نام خدا بر دین و عقلم، به نام خدا بر خاندان و دارایی‌ام، به نام خدا بر آنچه پروردگارم به من بخشید، به نام خدا که با نامش چیزی در زمین و آسمان زیان نمی‌رساند و او شنوای داناست، خدا خدا پروردگار من است چیزی را شریک او نکنم، خدا بزرگ‌تر است؛ خدا بزرگ‌تر است و عزیزتر و عظیم‌تر است از آنچه می‌ترسم و پرهیز می‌کنم، عزیز است پناهنده‌ات، بزرگ است ثنایت و معبودی جز تو نیست، خدایا من به تو پناه می‌آورم، از شرّ خودم و از شرّ هر سلطان سرسخت و از شرّ هر شیطان ستمگر و از شرّ هر سرکش لجباز و از شرّ هر پیش آمد بد و از شرّ هر جنبنده‌ای که تو گیرنده‌ی مهارش هستی، به‌درستی که تو بر راه استواری و بر هر چیز نگهبانی، به‌حق، سرپرست من خداست که قرآن را نازل کرد و او شایستگان را سرپرستی می‌کند، پس اگر روی بگردانند بگو: خدا مرا بس است، معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و او پروردگار عرش عظیم است.

2-دعای هفتم صحیفه سجادیه

3-حرز امام جواد علیه السلام که بسیار مجرب و مورد تاکید مرحوم آیت الله بهجت هست که آداب خاصی دارد که در مفاتیح می توانید ملاحظه بفرمایید

4- صدقه دادن

 

موفق باشید

Retrato de روئین تن مهدی روئین تن مهدی 11 Ago, 2021 جایگاه زن در قرآن و نهج البلاغه

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی:

آنچه شما ازاین اوصاف تلقی کرده اید، نکوهش زن نیست . بلکه از اوصاف و خصائص ممتاز زن به شمار می رود. اوصافی که در نظام احسنی که خداوند تدارک دیده به عنوان پازلی هستند که باید هم اینگونه باشد، که در غیر اینصورت خللی ایجاد می شد.

خصوصیات ویژه زن و مرد هر کدام سر جای خود خوب و موجب این می شود که این دو عنصر مکمل هم باشند.

اگر مرد عنصر خشن است، برا تعادل و تکامل خود نیاز به زندگی با یک عنصر لطیف و احساسی به نام زن است.

اگر زن، عنصر لطیف و زیبا شمرده شده، برای قوت بخشی و ورود به دنیای سختیها نیاز به یک تکیه گاه قوی و مقتدر به نام مرد است.

اگر نگاه شما یک سویه باشد و ملاک کمال را احساس و لطافت بدانید، عنصر مرد را بخاطر خشن بودنش، تنقیص خواهید کرد. همانطور که اگر قدرت و اقتدار را ملاک کمال بدانید، بعد احساسی و لطافت زن را یک نقص تلقی خواهید کرد. و حال اینکه هر دو نگاه اشتباه است. زن و مرد در نظام احسن خداوند به منزله دو بال هستند که هر کدام با دیگری تکمیل می شود نه اینکه هر کدام را بخاطر ویژگی اش تنقیص کرد.

این دو عنصر باید هم اینگونه باشند و الا در کار جهان اخلال پیدا خواهد شد.

به عنوان مثل، فرزند وقتی متولد می شود بی دندان است. آیا این نقص است یا باید گفت کودک باید بی دندان باشد تا به سینه مادر آسیب نزند؟

زن هم عنصر زیبایی است و هم می تواند بر زیبایی خود بیفزاید. و زن برای زن بودن، به این زیبایی نیاز دارد. و نیاز در مورد خداوند صدق نمی کند. (جواب کسانی که برای خدا، فرزند دختر قائل می شوند)

مرد روحیه منطق و اندیشه و استدلالش قوی تر است و زن روحیه لطافت و احساس او! بهمین خاطر گماردن زن در موقعیتهایی که نیاز به تصمیم گیری بر اساس عقل و منطق و ژرفنگری هست نابجاست. همانطور که تکیه بر مرد در موقعیتهایی که به مهربانی و لطافت و احساس و اتخاذ سلیقه های کاری نیاز هست (مثل پرستاری و تربیت فرزند)، نابجاست.

موفق باشید

 

 

Retrato de روئین تن مهدی روئین تن مهدی 11 Ago, 2021 همسرم متاسفانه دست بزن دارن بسیار بددهن هستن

سلام خدمت شما کاربر گرامی:

از حسن اعتماد شما کمال سپاسگزاری رو داریم.

شرایط شما رو در ک می کنیم . با چالشهای متعدد و بعضاً عمیقی روبرو هستید که لازمه برا حل مشکلات قدم به قدم پیش بروید و توقع نتیجه زود هنگام نداشته باشید، اما منفعل نباشید چرا که راه بن بست نیست.

بالاخره وارد زندگی شده اید و صاحب فرزند. در لحظه زندگی کنید و آرزوی اینکه ای کاش زندگی من طور دیگر رقم می خورد نکنید، چرا که افسردگی و افسوس خود را بیشتر کرده اید.

از قدرت خود غافل نباشید ،شما می توانید منبع اصلاحگری باشید و جاده را برای خود باز کنید و تا حدودی منشا تغییر باشید.

به بعضی از این مواردی که ذکر فرمودید، حساسیت نشون ندید چون ربطی به زندگی شما ندارد. (مسائل برادر شوهر)

تصمیم به خود کشی ضمن حرمت شرعی که دارد شما را از چاله وارد چاه خواهد کرد چرا که شما را وارد دنیایی خواهد کرد که به شدت آرزوی همین شرایط فعلی را خواهید داشت. نا امید نباشید که خود گناه بزرگی است.

گاهی با مقایسه خود با خانواده هایی که شرایطشان بسیار وخیم تر از شماست و از زمین و آسمان بر آنها بلا نازل می شود، به خودتون امیدواری بدید.

تصمیم به خودکشی از ذهنیت شما نشات می گیرد. اگر دنیا را دارای صاحبی بدانید که واقعا حلال مشکلات است، هیچ وقت به این فکر نخواهید افتاد. مشکلاتی که احیانا با دستان شما و به یاری خدا حل خواهد شد.

در رفتار خود ملاحظه ای بفرمایید و ببینید آیا خود شما مسبب بی میلی و سرد مزاجی شوهرتون نیستید؟ اگر احتمال میدید که کوتاهی داشته باشید با طرح اون با مشاور، در صدد رفع اون بر بیایید.

سعی کنید شوهر خود را با محبتهای غیر منتظره قرار دهید. شوهر شما یک انسان هست و انسانها در قبال محبت، نرم می شوند. اما از ابراز محبتهای کلیشه ای دوری کنید. ابتکار به خرج بدهید تا نظر شوهرتان را جلب کنید. این جلب نظر، باعث می شود  کلید حل خیلی از مشکلات شما زده شود. به نحوی که دمینو وار مشکلات شما حل خواهد شد، ان شاءالله، اما تاکید می کنم توقع زود هنگام نداشته باشید، تا موجب سردی شما نشود.

هر مردی یک نقطه ضعف داره که روش خیلی حساس هست. مثلا همین اهمیتی که شوهرتون به مادرشون می دهند می توانید کمال استفاده را ببرید. وقتی شما به مسائلی که برای شوهرتان اهمیت دارد، استقبال کنید، به شدت شوهرتون را تحت تاثیر قرار داده اید.او هم مقابلا برای شما اهمیت قائل خواهد شد. برای دیدن مادر شوهر یا خانواده شوهرتان، اتفاقا خودتون پیشنهاد دیدار بدید. برنامه گردش دسته جمعی بدید. هر چند شاید برای شما سخت باشد اما مطمئن باشید در پس این سختی و کراهت گشایش هست. اگر این تغییر را در شما محسوس ببینند، خودبخود واکنشهای مطلوبی خواهید دید.

در همین راستا (جلب نظر) سعی کنید در مورد مسائل جنسی، خودتون پیشنهاد رابطه بدید. پیشنهاد رابطه از طرف زن، به شدت بر رضایت مرد خواهد افزود. و حتی متقابلاً در حین رابطه، به رضایت شما هم اهمیت خواهد داد.

بطور کلی، رضایت ، رضایت می آورد. به این معنی که اگر رضایت شوهرتون را با هر ترفندی جلب کردید، بر رفتار او اثر خواهد گذاشت. و وقتی شما با رفتار تغییر یافته و مطلوب از طرف شوهرتان مواجه شوید، همین روند برای خودتان تقویت خواهد شد و انگیزه شما را برای رفتارهای متنوع دیگر که قلب شوهرتان را تسخیر کند خواهد افزود.

رضایت عمومی شوهرتان وقتی در یک پروسه زمانی نسبت به شما جلب شد، زمینه را برای حرف شنوی و طرح مسائلی نظیر فرزند، بددهنی و مادر شوهر و.. فراهم کرده اید.

می توانید بعد از مدتی، مجددا گزارش زندگی خود را با ما در میان بگذارید.

 

همیشه موفق باشید

 

 

 

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0