افزودن دیدگاه

تصویر علی بیرانوند

با سلام و عرض ادب:
در ادبیات علوم دینی و همچنین در مباحث اصولی و فقهی عبارتی تخصصی وجود دارد که گویای جواب شما ست: «ما من عامّ الا و قد خص؛ هیچ عامی نیست، مگر این‌که تخصیص خورده است». از طرفی علما و دانشمندان علوم دینی بر این باورند که« قرآن هم براساس محاورات عمومی بشری با بشر سخن گفته است»؛ [1] در نتیجه ممکن است عمومات آن تخصیص خورده، و مطلقات آن تقیید بردارد.

با یک عبارت ساده تر برای فهم آیات الهی شما نمی توانید به طور جزیره ای به آیات نگاه کنید و هیچ گونه دقت و تأملی نسبت به جایگاه عام و خاص و مطلق و مقید بودن آیات نداشته باشید،
نکته دیگر اینکه هر چند این آیه که شما به آن اشاره کرده اید عام می باشد ولی باید به این توجه داشته باشید که عمومات قرآن در مواردی با آیات دیگر و حتی با روایات صحیح وارد شده از معصوم قابل تقید و تخصیص می باشند کما اینکه در خصوص آیه مورد نظر نیز آیه به روایت قابل تخصیص است.

برای روشن تر شدن بحث به این مثال دقت کنید: (والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما...) ( مائده آیه۳۸.  )
مفاد این آیه که هر سارقی را شامل می‌شود، با حدیث «لاتقطع ید سارق الا فی ربع دینار فصاعدا» به «کسانی که بیشتر از ربع دینار سرقت کنند» تخصیص خورده است.

و اینکه آیه مواریث ( نساء، آیه۱۱. )
که با حدیث «القاتل لایرث» تخصیص زده شده است

پی نوشت:

[1]. اصول الفقه، محمدرضا مظفر، بحث عام و خاص.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.