آیا ازدواج حضرت مسیح در قرآن آمده؟

08:16 - 1396/06/11

عیسی مسیح ازدواج نکرده است. برخلاف اناجیل دروغین که اشاره می کنند: عیسی مسیح با مریم مجدلیه رابطه نزدیک داشته است، اما هیچکدام از آنها نمی گویند که آنها ازدواج کردند و یا رابطه عشقی داشتند. 

پرسش: حضرت مسيح با يكي از زنان بدكاره به نام ماريا مجدآلن كه خود او را ارشاد كرده و او نيز توبه كرده بود ازدواج كردند؟ آيا در قرآن نيز به اين موضوع ازدواج مسيح اشاره شده؟

مي‎دانيم كه ازدواج به خودي خود امر واجبي نيست و خداوند به خاطر مصالحي كه براي حفظ زندگي فردي و اجتماعي بشر لازم است آن را تشريع نموده است؛ ولي همين مستحب در مواردي براي برخي افراد خاص واجب مي‎شود، مثل كساني كه اگر ازدواج نكنند دچار گناه مي‎شوند. و به هر حال اگر كسي ازدواج نكند و در ضمن خود را نيز از گناه حفظ كند مرتكب عمل حرام و خلاف شرع نشده است؛ اما از آنجا كه ازدواج عامل تكامل انساني است، شهيد مطهري به صراحت ازدواج نكردن را نقصي در كمالات اين دو پيامبر(حضرت یحیی و حضرت عیسی) به شمار مي‎آورد، البته نه آنكه نسبت به ساير مردمان عادي ناقص باشند؛ بلكه اين دو، نسبت به ساير پيامبراني كه همه خصوصيات اينها را داشته و ازدواج هم كرده باشند، مقام كمتري دارند، چرا؟؛ زيرا (به نظر شهيد مطهري) نقشي كه ازدواج در كمال انساني دارد جانشين‎ پذير نيست.[ مطهري، مرتضي، تعليم و تربيت در اسلامص 254]

عیسی مسیح ازدواج نکرده است. امروزه افسانه های رایجی هستند که می گویند عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج کرد. این افسانه کاملا دروغ است و پایه و اساس خداشناسی، تاریخی، و کتاب مقدسی ندارد. در حالیکه یکی دو تا از اناجیل دروغین اشاره می کنند که عیسی مسیح با مریم مجدلیه رابطه نزدیک داشته است، اما هیچکدام از آنها نمی گویند که آنها ازدواج کردند و یا رابطه عشقی داشتند. نزدیکترین توصیف آنها این بوده که عیسی مریم مجدلیه را بوسید، که این براحتی می تواند فقط یک بوسه باشد. بعلاوه حتی اگر این اناجیل مستقیما هم می گفتند که عیسی با مریم مجدلیه ازدواج کرده بود، هیچ اعتباری نداشتند چون این اناجیل اناجیل دروغین هستند که نوشته شده اند تا به مسیح فقط تصویری عرفانی بدهند.
اگر عیسی مسیح ازدواج کرده بود، کتاب مقدس این را به ما می گفت، و یا اشاره ای به آن می شد. کلام خدا در مورد موضوعی به این مهمی هیچ وقت ساکت نمی ماند. کتاب مقدس به مادر عیسی، پدر خوانده اش، و خواهر و برادرهای ناتنی اش اشاره می کند، پس چرا باید از اشاره به زن او غفلت نماید؟

از نظر مفسرین قرآن هم عیسی(ع) ازدواج نکرده است و اینکه می گویند او با فلان شخص ازدواج کرده بوده یا دروغ بستن به پیامبر خدا است و یا اینکه با مستند سازی می خواهند ازدواج عیسی(ع) را جزء باورهای اعتقادی مطرح سازند.
مرحوم فيض كاشاني در المحجة‌البيضاء پاسخ ديگري داده‎اند. ايشان پس از برشمردن فوايد ازدواج، يكي از آفات آن را نيز بازداشتن انسان از عبادت معرفي مي‎كنند؛ زيرا ممكن است ازدواج، باعث غفلت انسان شده و يا كسب و كار براي خانواده باعث جمع آوري مال و دنيا دوستي بشود، وي سپس مي‎گويد: پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ اين توانايي را داشتند كه هم ازدواج كنند و هم از عبادت الهي غافل نشوند و اين به خاطر علوّ درجه حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ مي‎باشد و كسي هم قابل مقايسه با ايشان نيست؛ ولي حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ احتياط كردند و براي آنكه دچار غفلت نشوند ازدواج را ترك كردند و يا شايد براي ايشان كسب روزي حلال و تأمين زندگي يك خانواده ممكن نبوده است و لذا اقدام به ازدواج نكرده‎اند و يا اين كه شايد حال معنوي ايشان به گونه‎اي بوده كه ازدواج مانع عبادت ايشان بوده است. وي در پايان اضافه مي‎كند كه به هر حال، بايد رفتار انبياء را به بهترين وجه آن توجيه كنيم.[ فيض كاشاني المحجة‌البيضاء في تهذيب الاحياء، ج 3، ص 79]

در نهج البلاغه خطبة 160 نيز عبارتي آمده است كه به نوعي مؤيد سخن فوق مي‎باشد: امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ در توصيف حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ مي‎فرمايند: «...لم تكن له زوجة تفتنه و لا ولد يحزنه...»؛ يعني عيسي ـ عليه السّلام ـ نه همسري داشت كه او را فريفتة‌خود سازد و نه فرزندي كه باعث حزن و اندوه او شود.

احتمال ديگري به ذهن مي‎رسد كه با ذكر دو نكته بيان مي شود:
1. حضرت عيسي و يحيي ـ عليهما السّلام ـ هر دو،همزمان با هم و در يك منطقه بوده‎اند؛ يعني در شرايط فرهنگي و اجتماعي واحدي مي‎زيسته‎اند.
2. خداوند براي هر قومي پيامبري از ميان خودشان مي‎فرستد؛[ بقره/ 129 و 151؛ آل عمران/ 164؛ مؤمنون/ 32؛ جمعه/ 2] يعني پيامبر هر قومي بر اساس شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه خود مبعوث شده و برنامه‎اي مناسب با آن محيط براي هدايت و مبارزه با انحرافات آنها دارد.
بر اساس اين دو نكته شايد بتوان چنين نتيجه‎گيري كرد كه انحرافات جامعه بني‎اسرائيل در زمان اين پيامبر به گونه‎اي بوده است كه يكي از راههاي مبارزه با آن فرهنگ، ترويج زندگي زاهدانه و دنياگريزي بوده است تا گرايش افراطي مردم به شهوات مهار شود. چنان كه توصيفاتي كه حضرت امير ـ عليه السّلام ـ در نهج البلاغه از حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ آورده‎اند شاهد اين است كه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ بسيار زندگي زاهدانه‎اي داشته‎اند[نهج البلاغه، خطبه 160] و شايد همين عامل باعث شده است كه اين دو پيامبر در آن زمان از تشكيل خانواده سرباز زده‎اند. و ناگفته نماند كه ايشان بني‎اسرائيل را دعوت به ترك ازدواج نمي‎كردند و اين را يك امر ارزش تلقي نمي‎كردند؛ بلكه مربوط به احوال شخصي ايشان بوده است، چنان كه ائمه ما نيز اعمالي خاص خود را داشته و بر ديگران لازم نبوده و نيست.

احتمال ديگري كه مي‎توان ذكر كرد اين است كه با توجه به خلقت خاص حضرت عيسي و نيز عمر كوتاه ايشان در دنياي مادي كه بيش از 31 سال نبوده و سپس غايب شده‎اند، حكمت خداوندي چنين اقتضاء مي‎كرده است كه ايشان تشكيل خانواده ندهند و گويا ساير اوليايي كه از ديدها مخفي هستند مثل حضرت خضر و حضرت حجة ‌بن الحسن (عج) نيز ازدواج نكرده‎اند. البته اين نكته نيازمند تحقيق بيشتر است.

برگرفته از سایت پرسمان دانشجویی

نظرات

تصویر عماد
نویسنده عماد در

سلام و عرض ارادت، چرا در آيه ٣٨ سوره رعد خداوند  به صراحت عنوان نموده كه پيامبران قبل از حضرت محمد داراي همسر بوده اند و موردي را هم استثنا نكرده است؟

تصویر علی بیرانوند

با سلام و عرض ادب:
در ادبیات علوم دینی و همچنین در مباحث اصولی و فقهی عبارتی تخصصی وجود دارد که گویای جواب شما ست: «ما من عامّ الا و قد خص؛ هیچ عامی نیست، مگر این‌که تخصیص خورده است». از طرفی علما و دانشمندان علوم دینی بر این باورند که« قرآن هم براساس محاورات عمومی بشری با بشر سخن گفته است»؛ [1] در نتیجه ممکن است عمومات آن تخصیص خورده، و مطلقات آن تقیید بردارد.

با یک عبارت ساده تر برای فهم آیات الهی شما نمی توانید به طور جزیره ای به آیات نگاه کنید و هیچ گونه دقت و تأملی نسبت به جایگاه عام و خاص و مطلق و مقید بودن آیات نداشته باشید،
نکته دیگر اینکه هر چند این آیه که شما به آن اشاره کرده اید عام می باشد ولی باید به این توجه داشته باشید که عمومات قرآن در مواردی با آیات دیگر و حتی با روایات صحیح وارد شده از معصوم قابل تقید و تخصیص می باشند کما اینکه در خصوص آیه مورد نظر نیز آیه به روایت قابل تخصیص است.

برای روشن تر شدن بحث به این مثال دقت کنید: (والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما...) ( مائده آیه۳۸.  )
مفاد این آیه که هر سارقی را شامل می‌شود، با حدیث «لاتقطع ید سارق الا فی ربع دینار فصاعدا» به «کسانی که بیشتر از ربع دینار سرقت کنند» تخصیص خورده است.

و اینکه آیه مواریث ( نساء، آیه۱۱. )
که با حدیث «القاتل لایرث» تخصیص زده شده است

پی نوشت:

[1]. اصول الفقه، محمدرضا مظفر، بحث عام و خاص.

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

شما در قسمتی از حرفتون گفتید ایات قرآن براساس حرف معصوم میتونه تفسیر بشه حال انکه صحت خود احادیث جای سوال سوال دارد و اینک در حدیثی از اما صادق (ع) فکرکنم اومده برای اینک بفهمید احادیث ما درست است یا جعلی با ایات قرا مقایسه کنید و اگر مخالف بود حدیث اشتباه پس اگر بفرض شما حدیثی هم پیدا بشود کمه این ایه رو نقض کنه به این معنا نیس که ایه تخصیص داده شده بلکه حدیث اشتباه.
بله یسری ایات وجود داره که نیاز به تفسیر دارد برای جزئیاتش اما در اینجا اگر حدیث بگوید که فلان پیامبر زن نداشت در تناقض با ایه خواهد بود نه تفسیر ایه پس حدیث جعلی.
بعلاوه در ادبیات همه ی کشورها وقتی فعل محدود نشود شامل همه موارد خواهد بود مثلا لا اله الا الله ( نیست خدایی مگر خدا) در این جا گفته شده هیچ خدای نیست پس یعنی مطلق است اما در ادامه خود ایه گفته جز خدا یعنی حتی از این ایه هم میشه به این نتیجه رسید که فعل اگر محدود نشود شمال همه موارد خواهد بود .
پس این گفته ی شما که هر عامی تخصیص داره نمیدونم کی اینو گفته اما برای قرآن صدق نمیکن مگر اینک در خود قرآن در جای دیگر ایه ای وجود داشته باشد که ایه ی 38 سوره رعد رو نقض کند بنابراین حتی اگر حدیث هم داشته باشیم که برخلاف این ایه باشد نشان از جعلی بودن حدیث دارد چراکه مخالف با قرآن است چه برسد به اینک افراد معروف نظر مخالف با این ایه داشته باشند

تصویر علی بیرانوند

عرض سلام و ادب
ببنید نوع نگاه شما به تبیین و تفسیر آیات الهی این چنین نشون می دهد که یا مرجعیت دینی اهل بیت(علیه السلام) را در تفسیر و تبیین احکام الهی قبول ندارید، یا اینکه جایگاه اهل بیت(علیه السلام) را در این خصوص به درستی نشناخته اید

باری به هر جهت مرجعیت دینی اهل بیت(علیهم السلام) که خواست و اراده الهی و تصریح پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) هست مورد موضوعی است که در آیات و روایات به اون اذعان شده، ولذا ما نمی توانیم در نگاه و تفسیر و تبیین آیات، نظر اهل بیت رو کنار بگذاریم
از این رو  وقتی سخن از تخصیص عمومات آیات قرآن کریم به وسیله روایات می شه مقصود روایات صحیح و مورد قبول هست، نه روایاتی که دارای ضعف و سسستی هستند. به این مطلب توجه داشته باشد تخصیص زدن برخی آیات به معنای تضاد روایت با آیه نیست.

به عبارت ساده تر اصلی که شما به آن اشاره کردید در صورتی است که یک آیه قرآن به صراحت تصریح در یک حکم الهی نماید، به طور مثال وجوب نماز، و یک روایت این موضوع را منکر شود در این چنین موارد این روایت قابل قوبل نیست چون با آیه قرآن در تضاد است، ولی موضوع تخصیص یک حکم عقلی و شرعی است که تضادی با آیات ندارد.

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

میبخشید من فکردم نظرات دیگر رو شما نوشتید اگر فکرم اشتباه بود ببخشید واقعا نمیدونستم شما نیستید.
و امام در رابطه با احدیث من نمیگم تفسیر ایات بر اساس رواریات اشتباه مثلا در قران گفته شده نماز بخوانید اما چگونگی نماز بیان نشده که خب باید از روایات و سنت بفهمیم منتها در اینجا چگونگی نماز با ایه ی قران در تضاد نیست. یعنی در روایات نداریم که گفته باشند نماز نخونید اگر باش اون روایت صحیح نیس و جعلی اینک جزئیات و چگونگی خواندن نماز بیان شده با ایه قرا در تضادد نیست پس درست .
اما اگر حدیث داشت باشیم که گفته شده حضرت عیسی ع ازدواج نکرده با ایه 38 سوره رعد در تضاد و نمیش این رو پذیرفت اگر بپذیریم داریم ایه قران رو نقض میکنیم و از اون جای که امام معصوم اشتباه نمیکن معلوم میش اون روایت جعلی بود .
ولی اگر دلیلتون اینکه مراجع یا کسانیکه بظاهر عالم هستن این نظر رو دارن دلیل نمیش چون اونا گفتن پس درست باش ایه صریح قرا داره میگ قبل از پیامبراکرم (ص) پیامبران دیگر زن داشتن پس اگر هرکسی از مراجع گفته داره برخلاف ایه قران میگ و حرفش اشتباه خیلی ساده و واضح بقول معروف دو دو تا چهارتا چیز سختی نیست که انقدر سختش کردید

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

از اقای عماد خیلی ممنونم نمیدونستم در ایه 38 سوره رعد اینطور خدا اینطور فرموده اگر میدونستم این همه وقتم رو هدر نمیدادم این مطالب اشتباه رو بخونم واقعا تاسف داره که قرآن رو بذاریم کنار و حرف دیگران رو بپذیریم.
جالب اینکه مطلبی قرار دادید که به نوعی داره ایه قران رو نقض میکن و این حتی گناه محسوب میش

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

متاسفانه تو عقل و احادیث رو گذاشتی کنار؟!

هر عاقلی میفهمه هر عامی میتواند تخصیص بخوره

و کسانی که سن مطالعه آنها شاید دو برابر کل عمر شما باشه بر اساس احادیث یک فرد را از یک سلسله خارج کردند و آن هم حضرت عیسی هست

چه مسلمانان چه مسیحیان به این مطلب باور دارند

حالا یک نفر مثل تو پیدا شده میخواد به عام تمسک کنه!

 

تصویر علی بیرانوند

با سلام و احترام
ببیند این یک موضوع علمی و البته اختلافی هست و لذا دلیلی نمی بینم برای یک بحثی که در بین علما تا حدودی اختلاف در آن وجود دارد بحث رو کش بدم
در واقع  درباره جواز تخصیص قرآن به سنت اختلاف نظر وجود دارد. کسانی که به جواز تخصیص عام قرآنی به خبر واحد معتقدند، بعضی تخصیص قرآن به خبر واحد را در صورتی جایز می‌دانند که حجیت خبر واحد با ادله قطعی ثابت شده باشد. می‌توان گفت اغلب علمای شیعه بر این اعتقادند. عده‌ای مانند عیسی بن ابان، باور دارند که اگر حکم عام قرآنی، پیش از تخصیص به خبر واحد، با دلیل قطعی دیگری تخصیص خورده باشد، با خبر واحد نیز تخصیص بردار است؛ و گرنه، جایز نیست.

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

اولا که تهمت نزنید لطفا من در مرجعیت دینی اهل بیت(ع) شک ندارم . منتها باید توجه کنیم که احادیث جعلی بسیار است و اولیت رو با قران در نظر بگیریم اگر حدیثی بر خلاف قرآن باش من حرف قرآن رو میپذیرم نه حدیث اگرتو از این کار من به این نتیجه میرسی که اهل بیت رو قبول ندارم پس تو هم خدا رو قبول نداری که ایه صریح قرآن رو انکار میکنی . ولی حداقل من اگر حدیث رو انکار میکنم دلیلم اینک ممکن جعلی باش ولی تو هیچ دلیل نمطقی نمیتونی داشت باشی
اگر هرکسی هم غیر از معصوم حرفی خلاف این ایه گفت اون شخص اشتباه کرده و بنده به هیچ وجه قبول نمیکنم و درستش هم همینه .
خدا همه رو هدایت کن

تصویر علی بیرانوند

ببنید این که شما بیان کردید احادیث جعلی زیاد هست که دلیل نمی شه این طور با روایات برخورد نماییم، تکلیف روایت جعلی، خبر واحد، خبر ضعیف همه مشخص هست، هیچ کسی قائل به این نیست که با خبر جعلی می شه قرآن رو تخصیص زد، باری به هر جهت باید یک تفکیک بین روایت صحیح و جعلی قرار داد.

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

البته بستگی داره از نظر تو اهل بیت چه کسانی باشن  من اهل بیت رو قبول دارم نه کساینکه تو بهشون میگی اهل بیت و صد البته 12 امام معصوم (ع) جزوشونن ولی اگرمیبینی قران رو اولیت میدم به احادیث چون اولا قران حرف خدا و مسلما حرف خدا از همه ی حرف ها بالاتر و دوم اینک احدایث در طول زمان جعل شدن و این جعل صرفا نه بخاطر دشمنی که میتونه بخاطر خیلی دلایل دیگر باشد مثلا شاید شخصی هم امام رو قبول داشت باش و هم قصدش تحریف حدیث نباش اما یک جای از حدیث رو یادش رفت باش و فکر کن حدیث درست خب همون رو بعنوان حدیث مینویسه و میرسه بدست ما.
پس اولیت همیشه با قران

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

علی 7

چه استدلال خنده داری آوردی

ممکنه یک حدیث جعلی باشه؟

خب بزرگان دین اندازه کل سن تو میرند درایه و رجال میخونند که حدیث صحیح رو بفهمند

تو سوادت نمیرسه اما متخصصین میفهمند

ثانیا کی گفته قرآن مورد تحریف معنوی واقع نشده؟

یکیش خود تو که برخلاف کلام کل مسلمانان و مسیحیون بر اساس ظواهر یعنی همان کاری که خوارج میکردند بر اساس ظواهر یک حکم را از یک آیه عام استخراج میکردند

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

چه استدلال خنده داری بزرگان دین عزیزم بگو بزرگان دین من خیلی از احکام و فتواها رو میشناسم که با خود دین و حتی فتوای خودشون در تضاد بعد اینا بزرگ دینن البت بزرگ دین تو ن من

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

 اتفاقا اونها رو هم مثلا همین چرت و پرتی که در مورد ازدواج حضرت عیسی هست، هستش و آنها رو هم اشتباه کردی

فقط تو خوبی laugh

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

اتفاقا چون عقل رو نذاشتم کنار این حرفو گفتم چون انسان عاقل بین دو منبع میره به دنبال اونیکه معتبر تره.
در ضمن اینای که گفتی دوبرابر سن شما مطالعه داشتن مطالعه کردن دلیل بر این نیست که حرفشون درست باش .
حضرت علی (ع) میفرماید: حرف راست رو از هرکس که گفت بپذیر.  ممکن شخص بقول تو به اندازه عمر نوح مطالعه کن ولی حرفش اشتباه باش .
گذشته از این حدیث مطالعه کردن دلیل بر عاقل بودن و دانای نیست خیلی ازاونای که به اسم عالم بودن میشناسم که فتواهای دادن که واقعا مسخره اس . بعنوان مثال جهاد با فلاسفه واجبه اشنا نیست واستون ؟!!
در ضمن اولا فارسی حرف بزن دوم اینک در همه چیز استثنا وجود ندارد توی که مثلا مطالعه کرده هستی باید بدونی اگر نمیدونی پس هی تکرارش نکن

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

در ضمن تا جای که من میدونم خوارج گمراه شدن چون متعصب بودن و اتفاقا اینک تو مثل اونا باشی بیشتر تا من چرا خیلی واضح توی صحبت هات عصبانیت و متعصب بودن رو میش دید.
در ضمن بر خلاف کلام مسلمونا حرف نزدم چون برخلاف حرف خدا حرف نزدم و این توی که بر خلاف حرف اسلام حرف میزنی

تصویر رقیه سادات حسینی.
نویسنده رقیه سادات حسینی. در

نادون بچه سال

تو وقتی در مقابل تمام کلام بزرگان قرار گرفتی و مدام برخلاف عقل و منطق و احادیث رفتار میکنی یقینا اربابت شیطان و خوارج هست

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

هیچ میدونستی شما هم در مقابل حرف خدا قرار گرفتی که داری ایه قران رو انکار میکنی

تصویر علی بیرانوند

عرض سلام و ادب عذر خواهی یک مقدار نیاز هست با متانت و سعه صدر مباحث دنبال بشه، برچسب ها غیر معمول به نظر درست نباشه
« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ ؛[آل عمران/159] پس به [بركت‌] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن »

تصویر رقیه سادات.
نویسنده رقیه سادات. در

پس همون

تو هم مثل اربابت شیطان تکبر برت داشته

و فکر میکنی عاقل از تمام مسلمانها و ‌..... هستی

این همه لج بازی مانع فهمت شده

 

این حدیث هم هیچ ربطی به تو نداره !
حضرت علی (ع) میفرماید: حرف راست رو از هرکس که گفت بپذیر. ممکن شخص بقول تو به اندازه عمر نوح مطالعه کن ولی حرفش اشتباه باش .

تو که در مقابل عقل و احادیث متعدد ایستادی یقینا چرت میگی

تصویر علی 7
نویسنده علی 7 در

راستی نویسنده ی محترم لااقل اگر نظر میذاری به یک اسم بذار تا همه بدونن که همش رو خودت گذاشتی هی با اسم های مختلف نظر نده که مخاطبین بدونن همش نظر ها مطعلق به یک نفر

تصویر مسئول تایید نظرات
نویسنده مسئول تایید نظرات در

سلام. متاسفانه امکان تایید نظرات جدید وجود ندارد چرا که طرفین به شخصیت یکدیگر پرداخته‌اند. سوال واضح است،  متن مطلب و کارشناس محترم پاسخ را بیان فرمودند. تصمیم گیری با خود دوستان.

انجمن گفتگوی سایت: https://www.btid.org/fa/forums

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 11 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.