افزودن دیدگاه

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...

 

پاسخ نویسنده مطلب:

 

فقر و نداری به او فشار آورده بود، اول جوانیش بود، این فقر طاقت فرسا تمام فكر و ذهنش را به خود مشغول كرده بود، تا این كه روزی تصمیم گرفت نزد پیامبر خدا برود و از او كمك بخواهد، چون می‌دانست؛ پیامبر مهربانیش بی پایان است. خودش را به رسول خدا رساند و زبان به شكایت گشود و از فقر و نداری شكوه كرد، رسول خدا به او فرمود: ای جوان برو ازدواج كن.
جوان كه تعجب تمام سر تا پای او را گرفته بود، با زبانی سرشار از تعجب پرسید: یا رسول الله من از نداری و فقر به ستوه آمده‌ام و مخارج زندگی خودم به تنهایی را نمی‌توانم تامین كنم؛ آن وقت شما می‌فرمایید هزینه زندگی شخص دیگری را نیز به گردن بگیرم؟.
بله این قصه برای همه جوانان تعجب برانگیز است كه، چگونه می‌شود با دستی خالی، بدون مسكن، بدون ماشین، و شغل درست حسابی به ازدواج فكر كرد...
همه این‌ها به خاطر این است كه ما هنوز خدای مهربان را نشناخته‌ایم و نمی‌دانیم چگونه درهای روزی به روی ما باز می‌شود، قطعا وقتی انسان مجرد است احتیاج زیادی به خانه و وسایل معیشت ندارد، آن وقتی كه ازدواج می‌كنید نیازمند كمك و لطف الهی می‌شود و خدا نیز آن وقت درهای روزی را به روی او می‌گشاید همان گونه كه پیامبر می‌فرماید:
زن بگیرید؛ زیرا كه ازدواج كردن روزی شما را بیشتر می‌كند.
گاهی این تفكرات از پدر و مادرها به وجود می‌آید و در مقام دلسوزی مانع از ازدواج فرزندانشان می‌شوند و بهانه این دل سوزی هم نداشتن مال و ثروت كافی برای ازدواج است، در حالی كه پیامبر خدا این تفكر را درست نمی‌دارد و می‌فرماید:
مردان عزب خود را زن دهید؛ زیرا با این كار خداوند اخلاق آنان را نیكو می گرداند و روزیهایشان را زیاد می‌كند و بر جوانمردی‌های آنان می‌افزاید.
و امام صادق علیه السلام به آن هایی كه از ترس نداری ازدواج نمی‌كنند می‌فرماید:
هر كه از ترس تهیدستی ازدواج نكند، به خدای متعال گمان بد برده است. خدای متعال میفرماید: «اگر تهیدست باشد خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد ».

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****