سلام
من 20سالمه یه دختر امروزیم با تیپ امروزی که البته حجابم رو رعایت میکنم اما مانتوییم.
نمیخوام ازخودم تعریف کنم اما بخاطر چهره واخلاقوهیکلم تو دانشگاه آرزوی خیلی از پسرا بودم خواستگارای زیادی هم داشتم. یه روزی معیارم برای ازدواج پول بود یه پسر خوشگلوخوش تیپوپولدار. تااینکه تو دانشگاه یه پسر مذهبی باتیپوظاهروخانواده ی مذهبی ازم خواستگاری کرد (این آقاپسر تو چندین برخورد و تعاریف دیگران از من تاحدودی متوجه شدن که مذهبیواهل نمازوقرآنم)همه ی شرایطشو رکوراست گفت بیکار. سربازی نرفته. مادروپدر کارگر. خانواده ی بسییییاااار ضعیف وبی پول اما متدین و من نفهمیدم چطور شد که عاشقش شدم عاشق ادب حیا متانت و دیانتش همین. هرپسری در شرایطش بود مطمئنن هیچوقت جرات نمیکرد از دختری خواستگاری کنه اونم دختر خوش پوش و پرطرفداری مثل من. اما این پسر به خدا توکل کرد و خواستگاری کرد خدا هم محبتشو تو دلم انداخت الان نگاهم به زندگی جور دیگه ای شده دیگه ملاکم پول نیست ملاکم اخلاقوایمانه و مططططمئنم و شک ندارم که خدا روزیمونو میده و بزودی صاحب خونه و ماشین هم میشیم بااینکه هیچکدوم پشتوانه ی مالی نداریم. تصمیم دارم چادری بشم تا زیباییم فقط برای همسرم باشه فقرونداری کنار همچین پسرپاکو مومنی رو به سفرهای خارج وبهترین خونه و ماشین با پسرای دیگه عوض نمیکنم.(واینکه این آقا ظاهر چندان جذابی هم نداره)
پس خواهش میکنم از شماآقاپسرا فقط توکل کنینو اقدام بعدهم تلاش همین.
همین آقا قبل از خواستگاریش پدرشون خیلی مخالفت کردن گفتن اول درسو کاروسربازی با احترام به پدرش گفت من نمیخوام به گناه آلوده شم و میخوام الان ازدواج کنم و پدرش زد زیرگوشش اما هرطور بود بدون اینکه حرمت شکنی کنه رضایت گرفت وگفت زندگیه منه کسی که زیر مسئولیتوفشارمالی میره منم و من هم باتوکل به خدا میخوام اقدام کنم.
بله عقل مشکلات مالی رو یادآور میشه اما بذارین ایمان هم حمایت و کمک خدا رو بهتون یادآوری کنه
سلام
من 20سالمه یه دختر امروزیم با تیپ امروزی که البته حجابم رو رعایت میکنم اما مانتوییم.
نمیخوام ازخودم تعریف کنم اما بخاطر چهره واخلاقوهیکلم تو دانشگاه آرزوی خیلی از پسرا بودم خواستگارای زیادی هم داشتم. یه روزی معیارم برای ازدواج پول بود یه پسر خوشگلوخوش تیپوپولدار. تااینکه تو دانشگاه یه پسر مذهبی باتیپوظاهروخانواده ی مذهبی ازم خواستگاری کرد (این آقاپسر تو چندین برخورد و تعاریف دیگران از من تاحدودی متوجه شدن که مذهبیواهل نمازوقرآنم)همه ی شرایطشو رکوراست گفت بیکار. سربازی نرفته. مادروپدر کارگر. خانواده ی بسییییاااار ضعیف وبی پول اما متدین و من نفهمیدم چطور شد که عاشقش شدم عاشق ادب حیا متانت و دیانتش همین. هرپسری در شرایطش بود مطمئنن هیچوقت جرات نمیکرد از دختری خواستگاری کنه اونم دختر خوش پوش و پرطرفداری مثل من. اما این پسر به خدا توکل کرد و خواستگاری کرد خدا هم محبتشو تو دلم انداخت الان نگاهم به زندگی جور دیگه ای شده دیگه ملاکم پول نیست ملاکم اخلاقوایمانه و مططططمئنم و شک ندارم که خدا روزیمونو میده و بزودی صاحب خونه و ماشین هم میشیم بااینکه هیچکدوم پشتوانه ی مالی نداریم. تصمیم دارم چادری بشم تا زیباییم فقط برای همسرم باشه فقرونداری کنار همچین پسرپاکو مومنی رو به سفرهای خارج وبهترین خونه و ماشین با پسرای دیگه عوض نمیکنم.(واینکه این آقا ظاهر چندان جذابی هم نداره)
پس خواهش میکنم از شماآقاپسرا فقط توکل کنینو اقدام بعدهم تلاش همین.
همین آقا قبل از خواستگاریش پدرشون خیلی مخالفت کردن گفتن اول درسو کاروسربازی با احترام به پدرش گفت من نمیخوام به گناه آلوده شم و میخوام الان ازدواج کنم و پدرش زد زیرگوشش اما هرطور بود بدون اینکه حرمت شکنی کنه رضایت گرفت وگفت زندگیه منه کسی که زیر مسئولیتوفشارمالی میره منم و من هم باتوکل به خدا میخوام اقدام کنم.
بله عقل مشکلات مالی رو یادآور میشه اما بذارین ایمان هم حمایت و کمک خدا رو بهتون یادآوری کنه