اربعین جاییست که پراکندگی های زیادی را به وحدت میکشاند و اخوّتی فراتر از هر چیز را به رخ جهانیان میکشد و بوی حسین (علیهالسلام) در جهان، هم برادران مومن را مدهوش کرده و هم انسانیت را به هم آوردی طلبیده است. در مسیر نجف تا کربلا خواهران و برادرانمان را که روزگارانی را در زمینی دیگر زیستهاند می یابیم اما اربعین پیوندی میشود بین ما و آنها، آنهایی که از ما اند و دور از ما.
گاهی در کوچهها و خیابانها، انسانهایی را میبینیم که برایمان آشنایند، انسانهایی که انگار با آنها گذشتهای داشتهایم، سالیانی را با هم گذراندهایم. هر سال اربعین، کربلا، سرزمینی میشود برای تجدید خاطراتی که نمیدانیم از کجا میآیند؛ ناگهان کربلا پر میشود از انسانهایی آشنا، آنانی که با تو هم فکر هستند، هم گاماند و هم عقیده، اما با صفاتی متفاوت به این کارزار آمده اند، از ایران، از بحرین، از چین، از سراسر جهان؛ در دورههای سنی متفاوت از نوزاد تا کهنسال، با جنسیتهای متفاوت، با نژادهای گوناگون، حتی با مذاهب مختلف، به زبانهای دیگر سخن میگویند، اما جان ما را خطاب قرار میدهند.
اربعین یکی از حرکتهای میلیونی به سوی تحقق فرهنگ توحیدیست، آنانی که در این فرهنگ توحیدی و شیعی و انسانی و فطری حل شدهاند و سینهای پر درد دارند و تاریخ را به نظارهی این واقعه دعوت میکنند، خواه یا ناخواه پیامهای زیادی را میآورند، خواه یا ناخواه تفاوتها را ذیل اخوّت جمع میکنند و صدایی میشوند برای رساندن این پیام زیبا که «إنَّهُم صِنفانِ: إمّا أَخٌ لَک فی الدِّینِ أَو نَظیرٌ لَک فی الخَلقِ [1]»، همان پیام که امیرالمومنین(علیهالسلام) به زیبایی در نامهای به مالک اشتر بیان کردهاند که: «افراد ذیل یک حکومت دو دستهاند یا برادران تواند در دین و یا در خلقت مثل تواند[2]»، اما به طور کلی ما در نسبت با افراد دیگر همینطور هستیم که یا با ما هم دین و مسلکاند و برادران ما اند که «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ [حجرات/10] در حقيقت مؤمنان با هم برادرند» و یا هم دین ما نیستند، اما در انسانیت با ما مشترکاند و اربعین جاییست که پراکندگی های زیادی را به وحدت میکشاند و اخوتی فراتر از هر چیز را به رخ جهانیان میکشد و بوی حسین (علیهالسلام) در جهان، هم برادران مومن را مدهوش کرده و هم انسانیت را به هم آوردی طلبیدهاست، در مسیر نجف تا کربلا خواهران و برادرانمان را مییابیم که روزگارانی را در زمینی دیگر زیستهاند اما اربعین پیوندی میشود بین ما و آنها، آنهایی که از ما اند و دور از ما.
_________________________
پینوشت:
[1]. تحف العقول، ابومحمد حسن حرانی، ص 127
[2]. همان