حجاب نه تنها عقبگرد از تکامل و پیشرفت نیست؛ بلکه قطعهای از پازل رشد انسانیّت همه انسانهاست.
تعریف دقیق هدف انسان از زندگی در این دنیا و نیز تعریف رشد و پیشرفت، دو موضوعی است که اشتباه در این دو تعریف، به منزله انتخاب مسیر غلط و انحرافی است که در بقیه مسائل اجتماعی و عقیدتی و سبک زندگی انسانها و جوامع، از جمله بر نوع نگاه به مقوله حجاب تأثیر مستقیمی دارد. گاهی اینگونه شبهه میشود که؛ بعد از اینهمه پیشرفت در اندیشه و علوم مختلف، که همگی ناشی از آزاد اندیشی بوده است، الزام به پوشش تمام بدن، بدون اینکه هیچ فایدهای از لحاظ فکری و علمی داشته باشد و تنها باعث محدودیّت انسانها شود، نوعی از برگشت به گذشته و خرافهپرستی و بیتمدّنی است. در این نوشتار به بررسی این اندیشه و غلطپردازیهای آن میپردازیم.برای این منظور، ابتدا مقدّمهای از اصول اندیشه اسلامی را مطرح کنیم.
مفهوم عبادت
همه ما میدانیم که زندگی انسان در این دنیا دائمی و بیانتها نیست و قرآن کریم میفرماید: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ؛[الرحمن/26] همه كسانى كه روى آن[زمين] هستند فانى مىشوند.» از طرفی نیز با توجّه به پیچیدگیهای خلقت انسان و همه مخلوقات در این دنیا، عاقلانه به نظر نمیرسد که آفریننده آن، بیهدف و غرض این دنیا را آفریده باشد و با مرگ، همه بودنها به نیستی منجر شود. پس خلقت هر انسانی، همراه با هدف و غرضی است. هدف، همان پیشرفت و تکامل است. اینجاست که پای تفاوت برداشت از رشد و تکامل به میان میآید. دین اسلام، پیشرفت را مستلزم حرکت انسان طبق مهندسی دین دانسته است. همان چیزی که از آن با عنوان عبادت یاد میشود و قرآن کریم میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون؛[ذاریات/56] من جنّ و انس را نيافريدم، جز براى اينكه عبادتم كنند(و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)!» پس عبادت، شامل هر کاری است که بر طبق فرامین الهی و برای قرب به خداوند انجام شود. با این معنا، همه کارهای یک انسان کامل و تمامعیار، عبادت و باعث تکامل و رشد حدّاکثری اوست. در این دیدگاه، عقل نیز تعریف دیگری دارد...
عقلانیّت
پیرو تعریف عبادت، نقش عقل نیز باز تعریف شده و در حصار امن بندگی خدا، از هر انحرافی مصون میماند. عقلانیّت در تعریف دین اسلام، هر آن چیزی است که دقّت هر چه بیشتر در تطبیق زندگی خود، طبق مهندسی دین الهی را باعث شود. و اصلاً دین خدا، جز اسلام نیست: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام؛[آلعمران/19] دين در نزد خدا، اسلام(و تسليم بودن در برابر حق) است.» در روایت امام صادق(علیه السلام)، عقل، اینگونه تعریف شده است: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ؛[1] چیزی است که به وسیله آن، خداوند عبادت میشود و بهشت به دست میآید.» با این تعریف از عقل، به عنوان عقلی که دین، آن را پذیرفته و با ارزش میداند، بقیه تعریفهای از عقلانیّت، تمدّن، به روز بودن، علم نوین و... که مغایر با این تعریف کلّی هستند، کنار زده میشود. با این دیدگاه، حجاب، به عنوان یکی از راهبردیترین اصول کاربردی عقلی در زندگی انسان، موجب حفظ او از اثرات مخرّب بیحجابی میشود. اثرات مخرّبی چون، از بین رفتن و آسیب خوردن به مسیر تکامل و رشد او که به عنوان تنها هدف اصلی انسان شمرده میشود! بیحجابی، یعنی خروج از منطق و عقلانیّت! عقلانیّت دینی، یعنی مواظبت از تمام مرزهای واجب و حرام! زیرا عقل حکم میکند که قطعاً خالق انسان، فهم دقیقتری نسبت به برنامهریزی برای سعادت انسان دارد؛ پس عقل میگوید: عبادت، بندگی و پیروی خدا، منطقیترین عملکرد است.
تطبیق عبادت و عقلانیّت
وقتی انسان، به ضرورت تطبیق زندگی خود طبق مهندسی دین، باور یافت، حجاب نیز به عنوان قسمتی از مؤلّفههای مورد تأکید دین، جزئی است برای رسیدن به آن سعادت و تکامل کلّی و نهایی! به این روایت زیبا دقّت کنید. پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) میفرمایند: «إِنَّ مِنْ خَيْرِ نِسَائِكُمُ... الْمُتَبَرِّجَةَ مِنْ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَيْرِهِ؛[2] بهترين زنان شما، زني است که... براي شوهرش خودنمايي(و آرایش) کند، امّا خود را از نامحرمان بپوشاند.» در این روایت، حجاب، در همهجا صحیح شمرده نشده؛ بلکه جای درست و غلط آن و به عبارت دیگر، افراط و تفریط آن مشخّص شده است. این روایت به خوبی نشان میدهد که نسبت غیرعقلانی و خرافی بودن حجاب، نسبتی ناروا و غیرمطابق با واقع است؛ زیرا چنانکه از این روایت نیز فهمیده میشود، دین اسلام، تنها بیحجابی در مقابل نامحرمان را ممنوع کرده نه اینکه آزادی انسان را کاملاً نادیده گرفته باشد!
نتیجه اینکه؛ دین اسلام، مشتمل بر عقلانیّت بدون خطاست، عبادت نیز به معنای حرکت در مسیر پیشرفت و تکامل است؛ پیشرفت و تکاملی که محدود به این دنیا نبوده و آخرت انسان را نیز در بر میگیرد. با این حساب، در مورد حجاب باید گفت؛ اوّلاً در دین اسلام، حجاب، در مقابل محارم برداشته شده و ثانیاً حجاب در مقابل نامحرمان، اصلی عقلایی و همسو با تعریف رشد، تکامل و پیشرفت در دو جهان است. پس نه تنها حجاب، بشریّت را به عقب نرانده است؛ بلکه جزئی اساسی از مجموعه سوق دهنده او به رشد نهایی است که آثارش منحصر به زمان خاصّی نبوده و نخواهد بود.
پینوشت
[1]. برقى، احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن، 274 یا 280 ق، محقق / مصحح: محدث، جلال الدين؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، قم، سال چاپ: 1371 ق ،ج1، ص195.
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ بحار الأنوار( ط- بيروت)، 1110ق، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت، سال چاپ: 1403 ق، ج100، ص235.