با گناهان زیاد، چطور می توانم به خدا نزدیک شوم وازگناه دوری کنم؟

09:39 - 1400/03/29

در طول روز همواره مراقب اعمال خود باشید و با در نظر گرفتن خدا از گناه فاصله بگیرید و در آخر شب کار روزانه خود را بررسی کنید نفس خود را مؤاخذه نمایید و تصمیم بر ترک گناه بگیرید.

احساسات پاک و بی آلایش شما بیانگر ایمان قلبی و پاکی باطنی و صداقتی است که در جوانان مؤمن دیده می شود واز این که با وجود وضع نامطلوب اجتماعی احساس درد کرده و به ضعف خود اشاره کرده اید، ارزشمند و قابل تحسین است. انسان در مبارزه با نفس اماره و خواهش های نفسانی (که هر لحظه انسان را به بدی ها فرمان می دهند و می کشانند) گاهی چه بسا دچار لغزش هایی شده و گناهی را مرتکب شود، اما بدان معنا نخواهد بود که از ایمان به خدا خارج شود، یا این که با تحت تأثیر قرار گرفتن از سخنرانی و ... ایمان را به دست آورد. ایمان یک امر قلبی و پایدار است که گناهان در ضعف آن، و اعمال نیک و پسندیده در تقویت آن مؤثر هستند. البته برخی از گناهان و یا گناهان بی شمار بدون توبه کم کم انسان را به جایی می رساند که نور ایمان را به کلی از دست می دهد؛ بنابراین برای جلوگیری از این حالت و یا تاریکی هایی که گناه بر قلب انسان وارد می کند، یاموجب دور شدن از لطف و رحمت الهی می شود، باید به طور جدی وارد صحنه کارزار شد. قدم اوّل را که آگاهی از گناه و خطر آن است برداشته اید، اما باید راه های دیگر را نیز به طور جدی دنبال کنید. در این راه نباید ضعف، سستی و تسلیم شدن به خود راه دهید.
با نفسی که هر لحظه دل به میلی می سپارد، مبارزه کردن کار آسانی نیست. رها شدن از شرّ نفس و گام برداشتن در راه انسانیت چیزی نیست که به آسانی نصیب کسی شود وگرنه پیامبر اکرم(ص) از آن به جهاد اکبر تعبیر نمی کردند.
حضرت بر جمعی از جوانان که مشغول وزنه برداری بودند گذشت. چون آنان را دید ایستاد و تماشا کرد، سپس فرمود: «قهرمان کسی است که بر نفس خود غالب آید». نیز به کسانی که از جنگ با مشرکان برگشتند، فرمود که این جهاد اصغر (کوچک) بود که پیروز شدید، اما جهاد بزرگ تر باقی مانده است، که جهاد با نَفْس است.
ای شهـان کُشتیـم مـا خصـم برون        مـاند خصمـی زو بتـر در انـدرون
کشتن این، کار عقل و هوش نیست        شیر باطن سخـره خرگـوش نیسـت
قَـد ْرجعنـا مـن جهـاد الاصغـریم         بـا نبـی انـدر جهــاد اکبـریـــم
قوّتی خواهم ز حق دریا شکــاف        تا به ناحق بر کنـم این کوه قــاف
از این داستان و شعر به خوبی آگاه می شویم این مبارزه و تلاش تنها در برهه و مقطعی از زمان و در برابر رویداد یا مسئلة خاصی نیست. هنگامی که از این وضع بیرون آییم، در امتحان و آزمون و مبارزه و تلاش دیگری واقع می شویم یا هستیم. در هر حال زندگی تلاش و مبارزه با هوای نفس و خواسته های شیطانی است، و در هر زمان و هر آن با آن ها درگیر هستیم و در هر پیروزی قدمی به سوی تکامل برداشته ایم.
بدون تردید برای مبارزه با نفس سرکش که امام سجاد(ع) از دست او به درگاه خدا شکایت می برد. پشتوانة محکمی از بصیرت و ایمان و برنامه ریزی لازم است. البته دوران جوانی بهترین دوران سازندگی است، چون در این دوران، جوان قدرت بسیاری در اختیار دارد، از طرف دیگر صفات و عادات زشت، رسوخ کامل نیافته و ترک آن ها آسان تر است. خودسازی و ترک گناه به نظر علمای اخلاق منوط به چهار برنامه است:
1ـ‌ مشارطه، یعنی با خود شرط کنید که گناه نکنید و این پیمان را با خود ببندید.
2ـ مراقبه: در طول روز همواره مراقب اعمال خود باشید و با در نظر گرفتن خدا از گناه فاصله بگیرید. در این باره لازم است از آن چه می دانید شما را به گناه می کشاند، دوری ورزید، مثل دیدن فیلم یا نگاه به نامحرم. البته این امر در آغاز مشکل است، ولی به تدریج به آن خو می گیرید. از محیط آلوده و معاشرت با دوستان فاسد و گناهکار و صحنه های تحریک کننده دوری کنید.
3ـ محاسبه: در آخر شب کار روزانه خود را بررسی کنید و اگر اشتباهی کرده اید، نفس خود را مؤاخذه نمایید و تصمیم بر ترک گناه بگیرید.
4ـ معاتبه: پس از این که به گناه خود اقرار کردید، نفس خود را سرزنش کنید و حتی مجازات نمایید، مثلاً تصمیم بگیرید اگر فلان گناه را تکرار کردم، روزه بگیرم یا صدقه دهم.
علاوه بر آن چه گفته شد نکات زیر ضروری است:
أ‌) تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمی آورد.
ب‌) توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است و حتی بر خطورات قلبی ما (در دل می گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت می کشد گناه کند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید. برای این که انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این که گفته می شود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است که با یاد خدا انسان از مهلکات دور می شود و به عوامل سعادت نزدیک می گردد. علی(ع) فرمود: «خدا را در همه جا یاد کنید، زیرا در همه جا با شما است». (1) حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا به هنگام مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با حرام است که این یاد خدا مانع از ارتکاب حرام می شود».(2) قرآن فرمود: «آیا (او که اهل گناه و شرک است) ندانست که خدا می بیند».(3)
ج) تفکر در عواقب زیان بار گناه. اگر انسان توجه کامل داشته باشد که معصیت افزون بر آثار سوء دنیوی، چه عذاب های غیر قابل تحمل اُخروی به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوری می جوید.
قرآن می فرماید: « هر کس به خدای خود با حالت گناه وارد شود، جزای او جهنمی است که در آن جا نه می میرد و نه زنده می ماند».(4) در آیة دیگر فرمود: «(در روز قیامت) گناهکار دوست دارد که فرزندان، زن، برادر، همة خویشان و همة اهل زمین را فدا می کرد تا از عذاب نجات می یافت، (ولی) چنین نیست، (بلکه) آن آتش شعله کش است و ...».(5) در جای دیگر فرمود: «در روز قیامت کافر گوید: ای کاش خاک بودم».(6)
د) مقایسه بین بهشت و جهنم. اگر انسان یک مطالعه اجمالی در آیات و روایات اهل بیت(ع) در مورد نعمت های بهشتی و عذاب های جهنمی داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پیدا می کند و از جهنم می ترسد در نتیجه مرتکب گناه نمی شود. در این زمینه مطالعه جلد شش کتاب پیام قرآن اثر آیت الله مکارم شیرازی بسیار مفید است. قرآن در مقایسه بین ثواب و عذاب اخروی می فرماید: «وصف بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده (چنین است) که در آن، جوی هایی از آب گوارا، و جوی هایی از شیری که مزه اش تغییر ناپذیر است، و جوی هایی از شراب لذت بخش برای آشامندگان، و جوی هایی از عسل پاکیزه (وجود دارد) و برای شان در آن جا همه گونه میوه هست، نیز آمرزشی از جانب پروردگارشان. (آیا چنین کسی) همانند کسی است که جاودانه در آتش است و به آنان آبی جوشان نوشانده می شود که دل و روده های شان را پاره پاره می کند؟!».(7)
امیرمؤمنان(ع) فرمود: «مغبون کسی است که بهشت عالی را به گناه پست بفروشد».(8)
هـ) باور کردن این که شیطان و نفس امّاره، دشمن انسانند؛ وقتی انسان یقین پیدا کرد که اینان دشمن اویند، به حرف آنان گوش نداده و گناه نمی کند. قرآن می فرماید: «ای بنی آدم، آیا با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شما است؟!».(9)
در آیة دیگر فرمود: «نفس امّاره بسیار وادار کننده به بدی است».(10)
و) عمر انسان زودگذر است و در آینده بسیار نزدیک به نتایج اعمالش خواهد رسید؛ اگر انسان به این مسئله عنایت داشته باشد و فکر نکند که فعلاً خبری از سرای آخرت نیست، در عدم ارتکاب گناه مؤثر است، چرا که خیلی از افراد به خیال این که عواقب وخیم معصیت دیر به سراغ انسان می آید، مرتکب معصیت می گردند. قرآن فرموده: «آن ها (کافران) آن (روز عذاب را) دور می بینند، و ما آن را نزدیک می بینیم».(11)
ز) زیاد ذکر «سبحان الله» گفتن، که باعث می شود شیطان از انسان دور شود.
وقتی شیطان از انسان دور شود، دیگر گناه نمی کند. امام صادق(ع) فرمود: «شیطان گفته است: پنج کس مرا بیچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقیه مردم در اختیار من ا ند:
1ـ کسی که با نیّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام کارها به او توکّل کند.
2ـ کسی که در شبانه روز زیاد تسبیح گوید.
3ـ کسی که هر چه برای خود می پسندد، برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
4ـ کسی در وقت رویارویی با مصیبت ناله و فریاد نزند.
5ـ کسی که به آن چه خدا قسمتش کرده است راضی باشد».(12)
در پایان حدیثی را که امام حسین(ع) دربارة رهایی از معصیت فرموده می آوریم:
مردی به خدمت حضرت حسین(ع) رسیده و عرض کرد: من مردی گناهکارم و صبر بر معصیت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه که خواستی گناه کن: 1ـ روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن.
2ـ از ولایت خدا بیرون رو و هر چه خواستی گناه کن.
3ـ در جایی گناه کن که خدا تو را نبیند.
4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائیل جانت را بگیرد و هر چه خواستی گناه کن.
5ـ وقتی مالک دوزخ تو را به آتش می اندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهی خواستی انجام ده».(13)
در این حدیث حضرت می خواهد بگوید: تو که بر هیچ یک از این پنج چیز قادر نیستی، پس چگونه گناه انجام می دهی و خود را بدبخت می کنی؟!
چنانچه نیاز به آگاهی بیشتر داشتید ، یا راه خلاصی از گناه خاصی مد نظرتان است ، در مکاتبه بعدی می توانید برای ما بنویسید تا پاسخ تکمیلی خدمتتان ارائه شود.
موفق و سربلند باشید.
پی نوشت ها:
1. صادق احسان بخش، آثار الصادقین، ج 6، ص 295، شمارة 8567.
2. همان، ص 294، شمارة 8562.
3. علق (95) آیة 14.
4. طه (20) آیة 74.
5. معارج (70) آیة 11 ـ 15.
6. نبأ (78) آیة 40.
7. محمد (47) آیة 15.
8. غررالحکم، ج 1، ص 356.
9. یس (36) آیة 60.
10. یوسف (12) آیة 14.
11. معارج (70) آیة 6.
12. آثار الصادقی، ج 6، ص 290، شمارة 8543.
13. همان، ص 349، شمارة 8789

برگرفته از مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.