ضرورت توسل در مسیر خودسازی چیست؟

12:23 - 1396/04/27

-يکي از شرايط بسيار مهم و لازم خودسازي و سلوک راه خدا توسل به مقربان درگاه الهي يعني انبيا و اولياي خدا و معصومين عليهم السلام است. سالک بايد از توسّل به ساحت مقربان درگاه الهي و ارتباط روحي با آنان غفلت نورزد. اماکن مرتبط با آنها، به ‌ويژه مرقد آنها را زيارت کند و دائماً از آنان همت بطلبد.

پرسش: نقش توسل در خودسازی چیست؟

«توسّل» در لغت، به معناى مدد جستن از «وسيله‏ اى» براى نيل به مقصود است. و در اصطلاح به اين معنا است که انسان براى رسيدن به قرب خداوند، به اسباب و واسطه‏ هاى فيض او متوسل شود. اين اسباب و واسطه هاي فيض الهي، انسان هاي کاملي هستند که به قرب الهي بار يافته اند و به اين مقام رسيده اند که مي توانند واسطه فيض حق به ساير بندگان و طالبان کمال باشند.

ضرورت توسل:
بدون شك آدمى براى تحصيل كمالات مادى و معنوى، به غير خود؛ يعنى، خارج از محدوده وجودى خويش، نيازمند است. عالم هستى بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّك به سبب‏ها و وسايل براى رسيدن به كمالات مادى و معنوى، لازمه اين نظام است.
برهمين اساس قرآن كريم، انسان را در جهت كسب كمالات معنوى و قرب به درگاه الهى، امر به توسّل به اسباب تقرب كرده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»؛«اى مؤمنان پرواى الهى داشته باشيد و به سوى او وسيله تحصيل كنيد»: (مائده / 35.)
بنابراين همچنان كه اصل دعا از اسباب و وسيله ‏هاى فيض است و مى ‏توان حاجت را به طور مستقيم از خداوند درخواست كرد؛ توسّل به اولياى الهى در هنگام دعا نيز از اسباب فيض و وسايل قرب به خداوند است.
هر که با مردان حق پيوست، عنواني گرفت.
قطره چون واصل به دريا مي‌شود، دريا شود.
بنابراين يکي از شرايط بسيار مهم و لازم خودسازي و سلوک راه خدا توسل به مقربان درگاه الهي يعني انبيا و اولياي خدا و معصومين عليهم السلام است. سالک بايد از توسّل به ساحت مقربان درگاه الهي و ارتباط روحي با آنان غفلت نورزد. اماکن مرتبط با آنها، به ‌ويژه مرقد آنها را زيارت کند و دائماً از آنان همت بطلبد.
بر سر تربت ما چون گذري همت خواه که زيارتگه رندان جهان خواهد بود. (ديوان حافظ)
به خصوس توسّل به عنايت حجّت زندۀ هر عصر بسيار مهم است که در زمان ما مهدي موعود حجت ‌بن‌ الحسن العسکري عليه السلام هستند. ضرورت اعتناي تام به حضرت حجت که استاد خاصّ و قطب عالم امکانند، ضرورت قطعي دارد.
همچنين توسّل به عنايت باب الله الواسع و ثار الله حضرت سيد الشهداء امام همام حسين ‌بن ‌علي ‌بن ابي‌طالب سلام الله عليهما، کيميا است و مس وجود سالک را طلاي ناب مي‌کند. تجلي ذاتي براي سالکان بيشتر در دو حال رخ مي‌دهد که يک حالش، زمان توسّل به دامن اين بزرگوار است.
با يک زيارت خالصانه امام حسين عليه السلام سيد‌ هاشم حداد به آن کمالات دست يافت. و مرحوم قاضي پس از زيارت حضرتش به کمال رسيد. (عطش، ص۲۵ و ۲۶. )ايشان به يکي از شاگردان خود فرموده است: براي رسيدن به مقامي که مطلوب من بود، وجب به وجب صحن مطهر امام حسين عليه السلام، شب تا صبح بيتوته کرده‌ام .
بي‌جهت نيست که در روايات، زيارت حضرت سيد الشهدا عليهم السلام آنقدر توصيه شده است و ثواب آن برابر با زيارت خدا در عرش به حساب آمده است . (کامل الزيارات، ص۱۵۰. روايت از امام صادق عليه السلام است)
در ذيل آيه: و لله الاسماء الحسني فادعوه بها. و براي خداوند است اسماي حسنا پس به وسيله اين اسماء خدا را بخوانيد، روايت از امام صادق عليه السلام است که فرمود: نحن والله الاسماء الحسني . به خدا قسم اسماي حسناي الهي ما هستيم. (اصول کافي، ج1، ص 143)
در روايت آمده است پس از اينکه حضرت آدم (ع) از بهشت رانده شد، جبرائيل (ع) نحوه توسل به اهل بيت و امام حسين(ع) را به او آموخت و او چون نام آن حضرت را شنيد دلشکسته شد و جبرئيل با خواندن روضه مصائب آن حضرت را بازگو کرد و به همين وسيله توبه حضرت آدم (ع) پذيرفته شد. اين روايت در ذيل سوره بقره آيه 37 فتلقي آدم من ربه کلمات فتاب عليه. آمده است.

فلسفه توسل:
بر اساس قانون اسباب و مسببات ايجاد مزرعه‏ اى آباد، جز از طريق شخم زدن زمين و كاشتن نهال و دادن آب و كود به مقدار مشخص و زمان معيّن و ... امكان ‏پذير نيست. بر اين اساس، توسّل - به معناى عام آن - لازمه زندگى انسان در جهانى است كه قانون اسباب و مسببات بر آن حاكم است.
و اما توسل - به معناي خاص آن ـ يعني اعتقاد به توسل در امور معنوي نيز در ميان امت اسلامي، بلکه امت هاي پيشين، امري کاملاً رايج و متداول بوده است. قرآن به نقل از برادران يوسف مي نويسد: گفتند: «اي پدر، براي گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطاکار بوديم». گفت: «به زودي از پروردگارم براي شما آمرزش مي خواهم، که او همانا آمرزنده ي مهربان است. (يوسف ، 97-98)
آيه ياد شده به وضوح دلالت دارد بر اين که فرزندان يعقوب به پدرشان متوسل شدند و او را وسيله ي آمرزش خود قرار دادند، يعقوب نيز نه تنها به توسل آنان اعتراض نکرد، بلکه به آنها وعده داد براي آنها استغفار کند.
حکمت اعطاى اين نقش به پيامبر خدا(ص) و معصومين(ع)، جايگاه معنوى آنان است. همه موجودات عالم هستى، آيات و نشانه ‏هاى خداوندي هستند. هر موجودى به اندازه جايگاه معنوي و نزديکي اش به خداوند، نشانگر اسماء و صفات خداوند سبحان است. عالى ‏ترين و تابناک‏ترين جلوه و ظهور خداوند، در آينه وجود انسان کامل (پيشوايان معصوم) محقق مى‏ گردد. انسان کامل آينه تمام نماى اسماء و صفات حضرت حق و جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است. توسل به انسان کامل، در حقيقت توجه به مظهر جلال و جمال خدا و توسل به درياي رحمت و فيض او است
توسل به اولياي الهي و امامان معصوم(ع) که همان انسان هاي کامل هستند، يکي از امور مسلمي است که در آيات قرآن و احاديث آمده است.
قرآن در اين زمينه خطاب به پيامبر اکرم (ص)مي فرمايد: "و اگر اين مخالفان، هنگامى که به خود ستم مي‌‏کردند (و فرمان هاى خدا را زير پا مي‌‏گذاردند)، به نزد تو مي‌‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مي‌‏کردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مي‌‏کرد، خدا را توبه پذير و مهربان مي‌‏يافتند.(نساء، 64)
قرآن کريم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوي و قرب به درگاه الهي، امر به توسل به اسباب تقرب کرده و مي فرمايد: يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسيلَةَ. اي مؤمنان پرواي الهي داشته باشيد و به سوي او وسيله تحصيل کنيد»، (مائده، 35.(
از نظر اعتقادي شيعه معتقد است اين وساطت از ناحيه معصومين ع انجام مي شود و ما بدون واسطه قرار دادن ايشان به هيچ كمال و يا حاجتي نمي رسيم. حتي همان لحظه اي كه يا الله مي گوييم و با خدا مستقيم سخن مي كنيم, ايشان واسطه هستند و خداي متعال به واسطه وجود مبارك ايشان و ولايت ايشان به بندگان توجه مي كند و دعايشان را مستجاب مي نمايد.
خداي متعال منشا فيض است و ايشان واسطه فيض ميان خداوند و ساير بندگان او, پس ضمن اعتقاد به اينكه لا موثر في الوجود الا الله, تنها خداي متعال است كه نيازهاي ما را برطرف مي كند و حاجت هاي ما را عطا مي كند, معتقد هستيم كه اين اتفاق با وساطت معصومين (ع) مي افتد و تا ايشان راضي نباشند و شفاعت نكنند, اتفاقي نخواهد افتاد.
در اواخر زيارت جامعه كبيره مي خوانيم: يا وَلِىَّ اللَّهِ اِنَّ بَيْنى وَبيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا يَاْتى عَلَيْها اِلاّ رِضاكُمْ. اي ولي خدا بين من و خدا گناهاني است كه بخشيده نمي شود مگر اينكه شما راضي باشيد. حتي در قبولي توبه ايشان دخيل هستند.
در رواياتي که از ائمه اطهار رسيده است، آنان خود را به عنوان وسيله (وسيله اي براي تقرب به خداوند) معرفي کرده اند(ترجمه الميزان، ج 5، ص 545.)
در روايت نبوى - مستند نزد شيعه و اهل سنت - آمده است: «كل دعاء محجوب حتّى يُصلّى على محمد و آل محمد»ميزان الحكمه، ج 4، ص 1662، ح 10794. «هر دعايى محجوب است تا اينكه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود». بنابراين صلوات و درود بر پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل بيت و توجه به آنان، يكى از مهم‏ترين وسايل تقرب به خدا و بهره‏ گيرى از فيوضات الهى است.

روش توسل:
روش توسل به معصومين عليهم السلام و ديگر اولياى الهى نيز اين است كه هنگام دعا و درخواست از خداوند، خدا را به حق آنان و پاكى آنان بخوانيم. در حقيقت به خداوند عرض كنيم كه هر چند ما به سبب گناه و عصيان و نافرمانى، استحقاق نداريم كه حاجت و خواسته ما برآورده شود؛ لكن به واسطه علقه و ارتباط معنوى و محبّت و پيروى از اولياى تو، تو را به حق اين آبرومندان درگاهت مى ‏خوانيم كه حاجت ما را برآورده سازى.
«مردى نابينا نزد پيامبر اسلام آمد و گفت از خدا بخواه تا مرا عافيت دهد، پيامبر گرامى فرمان داد تا وضو بگيرد و وضوى خوبى بگيرد و دو ركعت نماز بگذارد و اين چنين دعا كند: پروردگارا من از تو درخواست مى كنم و به وسيله پيامبر رحمت به تو روى مى آورم، اى محمد من در مورد نيازم به وسيله تو به پروردگار خويش متوجه مى شوم تا حاجتم را برآورده فرمايى خدايا او را شفيع من گردان.» "( مسند احمدبن حنبل، ج 4، ص 138)
محدثان اهل سنت اين حديث را صحيح دانسته اند، چنان كه حاكم نيشابورى در مستدرك و ابن ماجه به نقل از ابوسحاق و ترمذى در كتاب ابواب الادعيه صحت اين حديث را تأييد نموده اند.
پس در اين روايت صحيح رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) به مرد نابينا تعليم مى دهد كه در دعايش به آن حضرت متوسل شود و از خدا بخواهد كه به طفيل وجود پيامبر او را شفا دهد و خداوند نيز او را شفا مى دهد و بينا مى گردد.
با توجه به بيان فوق، توسّل نوعى خواندن خدا و دعا كردن است كه در آن خدا را به اوليايش مى‏ خوانيم. بله گاهى براى اين كه آن رابطه و علقه معنوى با اولياى الهى را - كه در اثر پيروى و پيمودن راه و روش و مكتب آنان حاصل مى‏ شود - بيشتر كنيم، اعمال صالحى (همچون حج يا انفاق به مستمندان) را به نيابت از آنان انجام مى‏ دهيم و ثوابش را به روح آنان هديه مى‏ كنيم يا در مناسبت‏هاى شادى آنان (مثل ميلاد). يا غم و حُزن آنان (مثل ايام شهادت)، با اظهار شادى يا حزن به آنان اظهار علاقه و همراهى مى ‏كنيم.
تمامي زيارات، به خصوص زيارت جامعه كبيره و مانند آن، روش هايي براي توسل به معصومان هستند، در اين زمينه خواندن دعاي توسل با توجه و حضور قلب توصيه مي شود. استمرار در اين دعا مي تواند آثار معنوي فراواني داشته باشد.
امام خميني در حدود پانزده سالي که در نجف اشرف ساکن بودند، هر شب در ساعتي خاص به حرم حضرت علي (ع) مشرف مي شدند و در آنجا زيارت جامعه کبيره مي خواندند و از اين طريق توسل داشتند و خوب آثار فراواني هم براي ايشان داشته است.

چند روش براي توسل به اولياي خداوند:
1- خواندن خداوند به حق اولياي او:
روايت از رسول اکرم (ص) است که فرمود: خداوند عزوجل فرمود: اي بندگان من گرامي ترين بندگان نزد من محمد و برادرش علي و امامان بعد او هستند. اينان وسيله ها به سوي من هستند، پس هر کس حاجتي دارد يا نفعي طالب است يا دچار حادثه اي زيانبار و سخت شده است و برطرف شدنش را خواستار است، خدا را به حق محمد و ال طاهرينش بخواند تا به نيکوترين وجه حاجت او را برآورم. (بحارالانوار، ج94 ص، 22)
2- درخواست دعا از اولياي خداوند:
فرزندان حضرت يعقوب ع پس از پشيماني از ظلمي که به يوسف روا داشتند نزد پدر خود آمدند و گفتند: پدر از خدا بخشش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بوديم. يعقوب (ع) هم خواسته فرزندان را پذيرفت و فرمود: به زودي براي شما از پروردگارم آمرزش مي خواهم که او آمرزنده مهربان است. (يوسف، 98)
3- درخواست حاجت از خود اولياي الهي:
گونه سوم آن است که مستقيما از خود اولياي الهي حاجت بخواهيم. مانند اينکه بگوييم اي پيامبر رحمت فرزند مرا شفا بده. درخواست مستقيم از اولياي الهي به واسطه اعتقاد به ولايت تکويني ايشان است. يعني آنان به اذن و اراده و قدرت الهي مي توانند در عالم تکوين تصرف کنند و مثلا مريض را شفا بدهند.
در قرآن کريم آمده است هنگامي که بني اسرائيل از حضرت موسي ع طلب آب کردند، آن حضرت عصاي خود را به زمين زد و دوازده چشمه از سنگ جاري شد. آري اگر اراده الهي باشد موسي دريا را مي شکافد و عيسي ع کور را شفا مي دهد و مرده را زنده مي کند و البته همه اينها به اذن پروردگار است.

برگرفته از پرسمان نهاد رهبری

بدون شك آدمى براى تحصيل كمالات مادى و معنوى، به غير خود؛ يعنى، خارج از محدوده وجودى خويش، نيازمند است. عالم هستى بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّك به سبب‏ها و وسايل براى رسيدن به كمالات مادى و معنوى، لازمه اين نظام است.
برهمين اساس قرآن كريم، انسان را در جهت كسب كمالات معنوى و قرب به درگاه الهى، امر به توسّل به اسباب تقرب كرده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»؛«اى مؤمنان پرواى الهى داشته باشيد و به سوى او وسيله تحصيل كنيد»: (مائده / 35)
بنابراين همچنان كه اصل دعا از اسباب و وسيله ‏هاى فيض است و مى ‏توان حاجت را به طور مستقيم از خداوند درخواست كرد؛ توسّل به اولياى الهى در هنگام دعا نيز از اسباب فيض و وسايل قرب به خداوند است.
هر که با مردان حق پيوست، عنواني گرفت.
قطره چون واصل به دريا مي‌شود، دريا شود.

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.