-يكي از تأثيرات اخلاق در كنار دانشاندوزي؛ اين است كه متعلّم وظايف اخلاقي خود را در قبال جامعهاى كه در آن زندگي ميكند، رعايت خواهد كرد.
پرسش: تاثير فراگيري اخلاق دانش اندوزي بر جامعه چگونه است؟
فراگيرى دانش مطلوبيت ذاتى ندارد. به صرف عالمشدن سعادت حقيقى انسان تأمين نميشود. در طول تاريخ، عالمان و انديشمندانى بودهاند كه علم خود را در جهت توسعه فساد و تأمين خواستههاى شيطانى خود و ديگران به كار گرفتهاند. بر همين اساس، اسلام در كنار دعوت به علمآموزى، شرايط، آداب و اخلاقيات ناظر به اين عرصه را نيز بيان كرده است. كه درباره آن در كتابهاي مربوط به تعليم و تربيت و اخلاق دانشاندوزي بحث شده است. در اين تحقيق، تنها به مواردي از تأثير رعايت اخلاق تعليم و دانشاندوزي را اشاره ميشود.
1. تقوا و پارسايى
در قرآن كريم تصريح شده است كه ثمره پارسايى، بهرهمندى از فرقان و قدرت تشخيص حق از باطل است: «اگر از [مخالفت فرمان] خدا بپرهيزيد، براى شما وسيلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار ميدهد (روشنبينى خاصّى كه در پرتو آن، حق را از باطل خواهيد شناخت)».(1)
اخلاق نقش تقوا و پارسايى را در تعليم و تحصيل معرفت و دانش حقيقى ايفا ميكند كه دانشاندوز بيتقوا راه به جايى نميبرد. نشاندن اخلاق در كنار خرد ورزى و دانشاندوزى، به معناى بازگرداندن روح و سرشت آدمى به حالت پاكى و صداقت نخستين و فطرياش است، كه فراگيرى و پذيرش حقايق را براى او آسان مينمايد؛ زيرا كسب دانش و توسعه دانستنيهاى انسان، معلولِ كاركرد قواى درونى و بيرونى او است.
پس، اينكه ميبينيم متون اسلامى در كنار دعوت به دانشاندوزى، بر تزكيه و زدودن زنگار گناه و وسوسه شيطان از دل نيز تأكيد ميورزند، به سبب آن است كه تفكر آدمى را از بند اسارت شياطين درونى و بيرونى آزاد سازند و به تقوا و پارسايي برسند. تقوا سبب ميشود فطرت انسان به پاكى و زلالى نخستين خود بازگردد، تا علاوه بر بهرهمندى بيشتر از بينش و بصيرت، به آسانى بتواند بدون دخالت هواهاى نفسانى، حقايق را پذيرفته، به دانشهاى سودمند و انديشههاى درست دست يابد. اگر عقل بخواهد درك و شناختى صحيح داشته باشد، بايد عاقل فضايل اخلاقي و تقواي الهي را پيشه سازد و از بند تمايلات نفسانى رهايى يابد. آنگاه است كه پاسبان و پاسدار وروديها و خروجيهاى دل ميشود و نامحرمان و بيگانگان را در بند ميافكند.
2. رعايت وظايف نسبت به جامعه
يكي از تأثيرات اخلاق در كنار دانشاندوزي؛ اين است كه متعلّم وظايف اخلاقي خود را در قبال جامعهاى كه در آن زندگي ميكند، رعايت خواهد كرد. مهمترين اين وظايف را در چند بخش ميتوان بيان كرد:
2-1. استقامت در برابر جوسازيها
بهطور معمول ممكن است افرادى از جامعه در برابر تحصيل ما واكنش منفى از خود بروز دهند و احياناً دست به منفيبافى يا مانعتراشى بزنند و يا اندوختههاى ما را به باد استهزا گرفته يا در هاون نقد و انتقاد به سختى بكوبند. در اينگونه موارد، استقامت و پايمردى، ضرورت دو چندان دارد و در روايات اسلامى نيز آنرا به عنوان راه حل مشكل مزبور ارائه كردهاند. آنچه متعلّم بايد به ياد داشته باشد اين است كه ممكن است او با فراگيرى علم و دانش مورد رَشك مردم- بهويژه عوام كم سواد- قرار گيرد. متعلّم بايد با فضيلت صبر و بردبارى با آنها برخوردى مناسب و متين داشته باشد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «پروردگارم، همانگونه كه ما را به انجام واجبات فرمان داده، مرا به مداراى با مردم نيز امر كرده است». (2)
يكى از ياران امام كاظم (عليه السلام) به نام يونس بن عبدالرحمن ميگويد: امام (عليه السلام) به من فرمود: «اى يونس! با مردم مهربان باش. تحمّل سخن تو بر آنها مشكل است». عرض كردم: آنها به من ميگويند: «زنديق» امام فرمود: «اگر در دست تو جواهر باشد و مردم بگويند سنگ و شن است، براى تو زيانى ندارد و اگر در دستت سنگريزه باشد و مردم بگويند، جواهر است، براى تو سودى نخواهد داشت».(3)
بياعتنا به جوسازى مردم از يك سوى و مدارا و برخورد خوب با آنها از ديگر سوى، در پرتو تأثير اخلاق كنار علم است و به متعلّم اين فرصت را ميدهد كه بهتر تحصيل را ادامه دهد و زودتر به مقصود خود نايل آيد.
2-2. نشر دانش
پا گذاشتن در محيط درس و مدرسه، اين وظيفه اخلاقي را برعهده انسان ميگذارد كه آنچه ياد گرفته به ديگران نيز بياموزد. انبار كردن دانش و دريغ داشتن آن از ديگران كار مطلوبى نيست و اگر پيشينيان، چنين ميكردند، هرگز ما دانشى به دست نميآورديم، به تعبير اميرمؤمنان (عليه السلام): «خداوند پيش از آنكه از نادانان پيمان بگيرد كه به طلب دانش روى آورند، از دانايان تعهد گرفته كه دانش خويش را به جاهلان بياموزند؛ زيرا [رتبه] دانش از نادانى جلوتر است». (4)
از اينرو؛ در فرهنگ اسلام از پنهان داشتن دانش به شدّت نكوهش شده است.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «كسى كه دانشى را پنهان كند، از اسلام بيگانه است». (5)
از سوى ديگر، ترويج و انتشار علم را از حقوق ضرورى آن دانسته است.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مردى به حضور پيامبر رسيد و پرسيد:
- اى رسول خدا! حقّ دانش چيست؟
- خاموشى و توجه به علم.
- سپس چه؟
- گوش دادن به آن.
- بعد چه؟
- از بر كردن آن.
- ديگر چه؟
- عمل كردن آن.
- بعد؟
- انتشار آن.(6)
ترويج و انتشار عملىِ علم و دانش، روش پسنديده و مؤثّر است، بدين معنا كه متعلّم با عمل به يافتههاى خويش، مردم را نيز به سوى، خويش فرا ميخواند، و انجام اين روش پسنديده در پرتو شناخت چنين عمل اخلاقي ميباشد.
2-3. خدمت به مردم
متعلّم، به عنوان عضوى از پيكر اجتماع، موظّف است، تا حد امكان به جامعه خويش خدمت كند و از تخصص خود در بهبود گوشهاى از كار آنها سود جويد، او بايد توان و تخصّص خود را به مردم يا دولت عرضه كند تا مورد بهرهبردارى قرار گيرد.
2-4. خاشع و متواضع
دانشجو و عالم در نتيجه تواناييهاي علمي كه داراست در كنار اخلاق؛ از نوعي خشوع و خضوع و تواضع در برابر خداوند و ديگر افراد انساني برخوردار خواهد شد؛ زيرا ويژگيهاي مذكور را پلي براي رسيدن به دانايي و كسب فيض ميپندارد و از هرگونه گردنفرازي و غرور دوري مينمايد؛ زيرا لازمه رسيدن به پلههاي ترقي در زمينه علم و خدمت به بشريت، تواضع و فروتني است. امام علي(ع) ميفرمايد: «و آنكس كه عظمت حق را شناخت شايسته نيست خود را بزرگ شمارد؛ زيرا بزرگى آنان كه به عظمت حق معرفت دارند اين است كه در برابر او فروتنى كنند، و سلامت آنان كه از قدرت حق آگاهند اين است كه تسليم او باشند». (7)
خشوع و خضوع و تواضع چنين دانشاندوزي به همنشينان و افراد جامعه رواج پيدا كرده و موجبات تعالي و سعادت اخلاقي او و جامعه را فراهم ميسازد.
خلاصه اينكه؛ رعايت اخلاقيات كنار دانشاندوزي؛ اين تأثير را خواهد داشت كه دانشجو و عالم با رسيدن به جايگاه واقعي خود، ادامه دهنده راه انبياي الهي باشد و از ارزشهاي ديني دفاع كند و از نظر علمي، اخلاقي و عملي، واجد ويژگيهايي باشد كه اسلام براي دانشمندان ضروري ميداند.
_____________________________
پی نوشت ها:
1 . «إِنْ تَتَّقُوا اللهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»؛ انفال( 8)، 29.
2 . «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض»؛ كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، محقق و مصحح: غفاري، علي اكبر، آخوندي، محمد، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، ج 2، ص 117.
3 . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق، ج 2، ص 66.
4. «انَّ اللهَ لَمْ يَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ كَانَ قَبْلَ الْجَهْل»؛ همان، ص 67.
5 . «مَنْ ... كَتَمَ عِلْماً ... فَقَدْ بَرِىءَ مِنَ الْاسْلامِ»؛ همان.
6 . همان، ص 28.
7. «إِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللهِ أَنْ يَتَعَظَّمَ فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ يَتَوَاضَعُوا لَهُ وَ سَلَامَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ يَسْتَسْلِمُوا لَه»؛ سيد رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة، محقق: صبحي صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، ص 205.
برگرفته از سایت پرسمان
بهطور معمول ممكن است افرادى از جامعه در برابر تحصيل ما واكنش منفى از خود بروز دهند و احياناً دست به منفيبافى يا مانعتراشى بزنند و يا اندوختههاى ما را به باد استهزا گرفته يا در هاون نقد و انتقاد به سختى بكوبند. در اينگونه موارد، استقامت و پايمردى، ضرورت دو چندان دارد و در روايات اسلامى نيز آنرا به عنوان راه حل مشكل مزبور ارائه كردهاند. آنچه متعلّم بايد به ياد داشته باشد اين است كه ممكن است او با فراگيرى علم و دانش مورد رَشك مردم- بهويژه عوام كم سواد- قرار گيرد. متعلّم بايد با فضيلت صبر و بردبارى با آنها برخوردى مناسب و متين داشته باشد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «پروردگارم، همانگونه كه ما را به انجام واجبات فرمان داده، مرا به مداراى با مردم نيز امر كرده است». (کلینی، کافی، ج 2، ص 117)