تفاوت فرهنگ اسلامی و غربی

17:21 - 1392/01/07
رهروان ولایت _ بى شك بالاترین و والاترین عنصرى كه در موجودیت هر جامعه ، دخالت اساسى دارد "فرهنگ " آن جامعه است .
فرهنگ اسلامی و غربی

بى شك بالاترین و والاترین عنصرى كه در موجودیت هر جامعه ، دخالت اساسى دارد "فرهنگ " آن جامعه است . اساسا فرهنـگ هر جامعه ، هویّت آن جامعه را تشكیل مى دهد و با انحراف فرهنگ ، هر چند جامعه قدرتمند و قوى باشد، ولى پوچ و پوك و میان تهى است . اگر فرهنگ جامعه اى وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار ابعاد دیگر آن جامعه به جانب مخالف ، گرایش پیدا مى كند.
جرج جرداق نویسنده معروف لبنانى مى‏ گوید:
من سال‏ها نگران از بین رفتن ارزش‏هاى ملى كشورهاى با هویت بوده ‏ام، به اعتقاد من اگر بخواهیم مرضِ بى‏ هویتى را معالجه كنیم، باید از خودمان شروع كنیم و از تبلیغات خودى دریچه ‏اى به دل‏هاى ملت‏هایمان بگشائیم تا از آن روح رشادت و اراده مستحكم ملى را به پیكره جوامع تزریق كنیم و فرزندانمان را با هویت خودشان آشنا سازیم. اعتقاد دارم اگر ما بتوانیم فرزندان خود را با تمدن و میراث فرهنگى آشنا سازیم، هرگز از فرهنگ غرب متاثر نخواهیم شد.[1]
فرهنگ غربى تفاوت عمده ‏اى با فرهنگ اسلامى دارد كه عمده آن به تعریف از ماهیت انسان مربوط مى ‏شود. برحسب فرهنگ غربى، انسان موجودى است كه معنویت فرع و روبناى زندگى اوست؛ انسان در عصر تكنولوژى به درجه‏ اى از پیشرفت رسیده كه دیگر نیازى به ارتباط با یك مبدأ قدسى و آسمانى نداشته باشد. این تصور باطل كه در فرهنگ غرب رشد پیدا كرد، انسان محورى را جایگزین خدا محورى كرد و بر همه ارزش‏هاى الهى و آسمانى خط بطلان كشید.
البتّه ناگفته نماند كه وضعیّت فعلی جامعه ی ما با وضعیّت مطلوبی كه یك نظام اسلامی از نظر فرهنگی باید ایجاد نماید، فاصله ی زیادی دارد؛ لیكن اگر همه با انصاف به جوامع غربی توجّه نمایند در می یابند كه با وجود پیش رفت در علم و تكنولوژی، به خاطر سیر قهقرایی در مسائل اخلاقی و معنوی، با مشكلات اجتماعی فراوانی روبه رو هستند، به طوری كه بسیاری از افراد در این جوامع با اضطراب روحی مواجه اند و با احساس پوچی و بی هدفی در زندگی، گم شده ی حقیقی خود را ـ كه با یاد او، دل ها آرام می گیرد ـ در زندگی ماشینی نمی یابند؛ لذا آمار قتل، جنایت، سرقت، فساد و فحشا و مبتلایان به بیماری های مربوط به اعصاب و روان، روز به روز افزایش یافته و با سست شدن بنیان خانواده، بیماریی چون ایدز، مانند كابوسی مرگ بار در مقابل بشر، پدیدار گشته است؛ بنابراین، تقلید كوركورانه از آنان برای ما نه مطلوب است و نه ممكن.[2]

 

پی نوشت :

[1] هویت دینی و انقطاع فرهنگی

[2] اسلام و توسعه/محمد جمال خلیلیان

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 8 =
*****