وهابیت، بنای قبور را شرک میشمارد در حالی که بنا بر آیه قرآن که در سوره کهف به آن اشاره شده است، چنین عملی جایز است.
اندیشه وهابیت زمانی که بر عربستان سیطره پیدا کرد، یکی از اقداماتی که از سوی ایشان انجام گرفت، تخریب قبور و بارگاه هایی بود که سالهای متمادی بر روی قبرهای مسلمانان بنا شده بود، این تفکر التقاطی و افراطی تأکید داشت که چنین عملی شرک است و به اسم مبارزه با شرک چنین جنایت بزرگی را در حق مسلمانان روا داشت. در ادامه به گفتگوی که بین یک وهابی و یک شیعه در این زمینه انجام شده است میپردازیم:
وهابی: چرا شما شیعیان بر روی قبرهای ائمه خویش مناره و بارگاه بنا میکنید!؟
شیعه: چون این کار نمادی از احترام به ایشان است که در راه اسلام قدم نهادهاند، در حقیقت این عمل، جزء شعائر الهی است که خداوند متعال دستور به عظیم شمردن آن داده است.[حج/32]
وهابی: نه اینگونه نیست، بلکه این عمل شرک است و در واقع شما با این رفتار خویش مشرک شدهاید و باید توبه کنید.
شیعه: اگر واقعاً این عمل شرک است، پس چرا بر روی قبرهای خلفا راشدین و علمای بزرگ اهل تسنن مانند احمد ابن حنبل، بخاری و... مناره وجود دارد!؟
وهابی: اینکه بر روی قبرهای ایشان بارگاه و مناره وجود دارد کار اشتباهی است، ولی ما به خاطر ترس از دیگر مسلمانان اقدام به تخریب این منارهها نمیکنیم.
شیعه: پس قبول دارید که فقط شیعیان نیستند که این دیدگاه را دارند، بلکه تمام اهل تسنن نیز این اندیشه را قبول دارند.
وهابی: بله متأسفانه.
شیعه: پس چرا ایشان را مشرک نمیدانید و فقط شیعیان را مشرک معرفی میکنید!؟
وهابی: آنان نیز باید از این عمل خویش توبه کنند؛ اما فقط شیعه مشرک است، آنان مشرک نیستند.
شیعه: فکر نمیکنید که شاید شما راه اشتباه را در پیش گرفتهاید!؟
وهابی: نه، شیوه ما شیوه قرآن است.
شیعه: اتفاقاً این رفتار شما با قرآن همخوانی ندارد.
وهابی: با کجای قرآن!؟
شیعه: با آن آیه قرآن که خداوند متعال در مورد اصحاب کهف میفرماید: «و بدين گونه مردم آن ديار را بر حالشان آگاه ساختيم تا بدانند كه وعده خدا راست است و در فرارسیدن قيامت هيچ شكى نيست، هنگامیکه ميان خود در كارشان با يكديگر نزاع مىكردند، پس جماعتی گفتند: بر روى آنها ساختمانى بنا كنيد، پروردگارشان به حال آنان داناتر است. سرانجام كسانى كه بر كارشان غلبه يافتند گفتند: حتماً بر ايشان معبدى بنا خواهيم كرد.»[کهف/21]
وهابی: این آیه نمیتواند، حرف شما را اثبات کند.
شیعه: چرا!؟
وهابی: چون این عمل که از پیامبران الهی انجام نشده است تا بدانیم که مورد تأیید خداوند است، بلکه مردم عادی بودهاند که چنین پیشنهادی را دادهاند و خداوند تنها آن را نقل کرده است.
شیعه: اشتباه شما در همین قسمت است.
وهابی: چرا!؟
شیعه: چون نگرش صحیحی به قرآن ندارید.
وهابی: چرا!؟
شیعه: خداوند متعال قرآن را اینگونه معرفی میکند که کتاب هدایت[بقره/2] است و هیچگونه باطلی[فصلت/42] در آن وارد نمیشود، به همین خاطر اگر در قرآن موضوعی مطرح شود که صحیح نیست، حتماً خداوند متعال آن را رد میکرد.
وهابی: میتوانی مثالی در این زمینه بیان کنید.
شیعه: بله، به عنوان مثال خداوند متعال در در آیه 22 سوره کهف نظرات مختلف در مورد تعداد اصحاب کهف را بیان میکرده و میفرماید: گروهی تعداد آنها را سه تن و چهارمی را سگ آنها شمردهاند و گروهی دیگر تعداد آنها را پنج نفر و ششمی را سگ آنها قرار دادهاند، خداوند متعال بعد از بین این دو دیدگاه، آنها را «رجم بالغیب» میشمارد و اینکه گوینده سخن، تیری در تاریکی پرتاب کرده است و این سخن خداوند متعال دلالت بر اشتباه بودن این نظرات است، در ادامه خداوند متعال تعداد صحیح اصحاب کهف را بیان میکند و آن اینکه تعداد آنها هفت نفر و هشتمی سگ آنهاست.[1]
وهابی: باید در این زمینه بیشتر فکر کنم و از علمای خویش بپرسم.
شیعه: پس لطف کنید از ایشان سوال کنید، چگونه یک عملی حدود دوازه، سیزده قرن توسط مسلمانان جهان انجام شده است و شرک نبوده؛ ولی ناگهان شخصی مانند محمد عبدالوهاب پیدا میشود و آن را شرک به شمار میآورد!؟
وهابی: حتماً.
_______________________________________________
پینوشت
[1]. این نکته، برداشتی است از سخن علامه طباطبایی در ذیل همین آیه در تفسیرالمیزان.